موجزدن تفکرناصرالدینشاهی دردولت
پارسینه: استاد نخبه اقتصاد با انتقاد از تمرکز دولت بر برداشت هرچه بیشتر نفت و مونتاژ خودروهای خارجی در کشور گفت: به جای وارادت رنو، سیستم طویله های ما را مثل خودشان کنند. سی میلیارد دلار به دانمارک بدهیم طویله هایمان را مثل خودشان کنند.
درخشان با اشاره به اینکه رضا شاه می گفت با نفت به دروازه های بزرگ تمدن خواهیم رسید گفت: به همین جهت پسرش وقتی قیمت نفت چهار برابر شد، جشن شاهنشاهی گرفت. این جشن به جهت ایدئولوژی بود که به دنبال خود داشت و آن این بود که نگاهشان به توسعه اقتصادی نگاه کالایی بود که می توانیم آن را از بازارهای بین المللی با دلار بخریم. یعنی اگر دلار نفتی بدهیم میتوانیم توسعه ی اقتصادی را بخیرم. این اندیشه به شکل دیگری نیز اکنون وجود دارد. به این شکل که میگویند مگر پول نفت ندارید؛ به خارجی ها بدهید تا سرمایهگذاری کنند و توسعه پیدا کنیم.
وی با بیان این نکته که اکنون اگر دقت کرده باشید مدتی است که دیگر از توسعهی صنعتی صحبت نمی شود و متأسفانه در زمینه های مختلف برنامه الگوی توسعه وجود ندارد؛ گفت: الگوی توسعهی صنعتی کشور چیست؟ الگوی توسعه کشاورزی چیست؟ الگوی توسعه بخش خدمات چیست؟ آیا برای توسعه خدمات بانک برنامه ای داریم؟
درخشان با اشاره به اینکه در بین مسئولین فقط دیدگاه مقام معظم رهبری«حفظه الله» نگاه توسعه ای است که اخیرا در تبیین معنای اقتصاد مقاومتی به آن اشاره کردند؛ گفت: اقتصاد مقاومتی یعنی اینکه بیست سال بعد را تجسم کنید؛ یعنی آیندهنگری. کشورتان را پیش روی خود قرار دهید و ببینید که بیست سال دیگر چه مختصاتی دوست دارید داشته باشد از جهات گوناگون فرهنگی، اقتصادی و... که برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید.
وی با اشاره به اینکه فرق توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی در همین نکته نهفته است؛ و در تأیید این نظریه اش به یک واقعه ای اشاره کرد و گفت: یکی از اساتید دانشگاه تهران برای ادامه برنامه مطالعاتی خود به ژاپن که سفر کرده بود گفت در یکی از ملاقاتهای خود با یک پرفسور ژاپنی داشتم. اولین نکته ای که به من گفت این بود که او به من گفت اول بگو ببینم دیدتان بلند مدت است یا کوتاه مدت؟ تا من بتوانم بگویم می توانیم با هم کار کنیم یا خیر
درخشان افزود: هرکشوری که بتواند آینده دورتری برای خود ترسیم کند توسعه یافته تر است. در زندگی شخصی نیز این منطق حاکم است فرق انسانهای موفقتر نسبت به سایر اشخاص این است که آن شخص آینده را بهتر به پیش روی خود آورده است.
وی با اشاره به اینکه باری به هر جهت، نه با علم سازگار است و نه با مفاهیم دینی ما سازگار است؛ افزود: شما اگر بگوید با توجه به مختصات امروزم میخواهم اقدامی انجام دهم بدون اینکه آینده را ببینید به جایی نمی رسید. مثلا یک یک جوانی بگوید یک کیسه برنج بیست کیلویی را بلند می کنم و احتیاج به ورزش کردن ندارم چرا که فعلا بدنم سالم است، غذایی را که می خورم برای بدنم ضرر هم داشته باشد مهم نیست. این یک انسان توسعه نیافته است که به تجربه دیگران بی توجه و به علم اعتقاد ندارد.
وی در مورد نفت گفت: این کار را نکردیم بنابراین یک کشور عقب افتاده هستیم و گفتیم نفت داریم با آن همه چیز را تهیه می کنیم و تا اکنون نیز همین است.
درخشان با اشاره به اولین سفر ناصرالدین شاه به خارج به تأیید نظر خود پرداخت و گفت: وقتی شاه به ایران بازگشت مات و مبهوت فرهنگ آنها شده بود و گفت که چقدر آنها پیشرفت کردهاند. در ایران خواست که آن فرهنگ را پیاده کند. خود در کتاب سفرنامهاش مینویسد که وقتی پرده سالن «اپرا» کنار رفت و زنان را با آن لباسهای مخصوص دید؛ متحیر شدم که آنها ملائکهای هستند که از آسمان آمدند. دامنهای کوتاه پفکی میپوشند و دور آن فنر میگذارند با جورابهای سفید و کفشهای سفید هستند. در بازگشت به ایران گفت: «بازو دادیم و بازو گرفتیم» که با اولین کار پس از بازگشتش مشخص شد منظورش چه بوده است؛ به همه ی زنان حرمسرا دستور داد لباسهای شبیه زنان اپرا و والرینهای اروپایی بپوشند و به دنبال آنها وزیران ناصرالدین شاه نیز گفتند ما هم که کمتر از شاه نیستیم و از این لباسها به زنانشان گفتند بپوشند و به این صورت صنعت نفت مسیر جدید توسعه اش را در ایران پیدا کرد.
** تمام داستان IPC برای بیرون کشیدن بیشتر نفت است
وی با اشاره به شرایط کنونی گفت: اکنون نیز به همین صورت است؛ به کشورهای اروپایی میروید و هواپیماهای آنچنانی و ماشینهای لوکس آنجا را مشاهده میکنید. متحیر شیک و مدرن بودن آن میشوند و میگویند چرا ما از این هواپیماها و ماشینها نداشته باشیم و این مردم شهید پرور از آن محروم باشند. میبینیم که با مشکلاتی رو به رو هستیم. اولین منبعی که به ذهنشان میرسد درامدهای نفتی است.
درخشان با انتقاد از نداشتن دیدگاه توسعه ای به صنعت نفت گفت: اکنون مشاهده میکنند که میادین نفتی ما از نفس افتادهاند چون 50 سال است که از آنها نفت استخراج میشود. به همین جهت قرارداد«IPC» بسته میشود که فلسفهی این قرارداد بیرون کشیدن نفت بیشتر است. مسئولان در پاسخ به این قرارداد دقیقا همین موضوع را مطرح میکنند که چهار میلیون بشکه نفت را میخواهیم به پنج میلیون، هفت میلیون و حتی بیشتر از عربستان برسانیم و توجیهشان این است که آیا اگر به این میزان نفت داشته باشیم، ما را میتوانند تحریم کنند؟ همچنان که عربستان را نمیتوانند تحریم کنند.
وی با اشاره به اینکه این فکر خوبی است و هیچ کس رد نمیکند؛ چون هم کسی نمیتواند ما را تحریم کند و هم پول زیادی به دست میآوریم اما علت مخالفتمان همان مخالفت مهندسان مستقل نفتی هست که برداشت بیرویه از میادین نفتی را مخرب میدانند که در آینده اثرات زیانبار این فشار مشخص میشود. در صورت تحمیل چنین فشاری بر میادین نفتی، میزان تولید آن در آیندهای نه چندان دور -حداکثر تا ده سال آینده- به شدت کاهش خواهد داشت. اکنون باید میزان تولید را مقداری کاهش دهید تا صیانت از مخازن صورت بگیرد.
درخشان با اشاره به اینکه زمان محمدرضا شاه پهلوی دقیقا چنین مسئلهای مطرح بود؛ گفت: شاه گفت که در تولید نفت از عربستان باید پیشی بگیریم. آقای دکترسعیدی مسئول اول وقت نفت ایران بود. زمانی که دبستان بودم دکترایش را از دانشگاه استکفرم گرفته بود. وی از شاه خواست که چنین مواردی را مطرح نکند زیرا مخازن ایران چنین توانایی ندارد. شاه بر میزان برداشتش که شش میلیون بشکه بود پافشاری داشت. وضعیت سه هفته به این شکل ادامه پیدا کرد تا اینکه افت کرد. به شاه گفتند که اگر ادامه دهیم، آینده بیچاره خواهی شد. شاه بالاخره قبول کرد.
وی با اشاره به اینکه از آن زمان که حدود 45 سال پیش بود تا کنون به طور میانگین سالانه اگر خواسته باشیم حساب کنیم، حدود 50 میلیارد بشکه نفت برداشت شده است. با توجه به این برداشت یعنی فشار مخازن بسیار پایین آمده است؛ زیرا نفت مشابه نوشابه است که به همراه یک لیوان آن گاز فراوران در آن فوران می کند با این تفاوت که در نوشابه برای چند لحظه است اما فوران گازهای نفت برای سالیان متمادی است که اکنون 50 سال است فوران می کند و به همین میزان از فشارش کاسته می شود.
در خشان گفت: میدان به میدان وضعیت میزان استخراج نفت متفاوت است اما آنچه مسلم است این نکته است که میانگین همه ی این میدان به مراتب با بهره برداری ها پایین آمده است. به عنوان نمونه میدان نفتی مارون در ابتدایی که استخراج نفت از آن شروع شد، هر چاهی از آن روزانه 60 هزار بشکه نفت از آن استخراج می شد. درحالی که اکنون با مشکلات جدی روبه رو است. مثل جوانی که می تواند چندین کیلو بار را جا به جا کند اما در پیری در راه رفتن عادی نیز مشکل دارد. مخزن از نفس می افتد.
وی برای فهم این مطلب گفت: لازم است بدانیم که نفت در چاه نیست بلکه در سوراخهای سنگی همچون سنگ پا است که با چشم دیده نمی شود بلکه با ذره بین دیده می شود. باید با فشار به این سنگها نفت را وارد چاهای تولیدی کرد.این فشار باید بسیار شدید باشد که نفت را از داخل سنگهای مخزن به چاهای نفت انتقال دهد. در آستانه انقلاب اسلامی میانگین چاهای نفتی ایران 25 هزار بشکه نفتی بود. اکنون 1700 بشکه نفتی است. این مطلب نشان دهنده این نکته است که فشار مخازن پایین آمده است.
درخشان با انتقاد از اینکه در چنین شرایط می خواهیم میادین نفتی خود را افزایش بدهیم؛ گفت: علت این افزایش تولید هم صرفا خام فروشی است که با اتمام نفت در آیندهای نه چندان دور دیگر صاحب هیچ سرمایه و صنعتی نخواهیم بود چراکه از سرمایهی موجود خود در جهت توسعهی صنعت بهره نبردیم.
*به جای وارادت رنو سیستم طویلهها را اروپایی کنید
وی با اشاره به اینکه 100سال است که از نفت خود در جهت رونق صنعت بهره نبردیم؛ گفت:آیا می خواهیم همین را ادامه بدهیم؟ اگر اینگونه نیست اکنون الگوی صنعتی کشور چیست؟
درخشان با اشاره به اینکه اکنون حرف مسئولین این است که برای توسعه دانش فنی لازم است و اقتصاد دانش بنیان است. بنابراین برای توسعه باید خارجی ها بیایند؛ گفت با آمدن خارجیها و آوردن دانش آنها مشکلی نداریم اما مسئله ما این است چرا در حوزه نفت احساس نیاز شده است؟ خارجیها بیایند دامداری ما را دانش بنیان کنند. اکنون فرانسه بهترین صنعت دامپروری جهان را دارد. دامپروری ما مشکل جدی دارد.
وی با اشاره به اینکه اگر واقعا فرانسوی ها عاشق نفتمان و سرمایه گذاری در ایران هستند، چرا دائم به فکر توسعه رنو در ایران هستند و به توسعه صنعت کشاورزی کشورمان هیچ کمکی نمی کنند؛ گفت: به جای وارادت رنو، سیستم طویله های ما را مثل خودشان کنند. سیستم تولید شیر، پنیر و لبنیات ما را مثل کشور خوشان کنند.
درخشان با اشاره با عدم مخالفت خود با استفاده از دانش خارجی ها گفت: بیست، سی میلیارد دلار به دانمارک بدهیم طویله هایمان را مثل خودشان کنند. حتی با اینکه برای توسعه کشاورزیمان چندین میدان نفتی را نیز اختصاص بدهیم مانعی ندارد.
وی با ابراز تأسف از اینکه چنین دیدگاهی وجود ندارد گفت: متأسفانه اکنون صحبت از اتومبیلهای شیکتر ومواردی از این قبیل است که مردم ما حق دارند سوار ماشینهای آنچنانی شوند، حق دارند سوار قایقهای تفریحی شوند، چرا مردم ما سوار قایقهای تفریحی نشوند؟ این همان تفکر ناصرالدین شاهی است.
درخشان با اشاره به اینکه آیندگان قضاوت بدی راجع به ما خواهند کرد؛ گفت به این جهت که خواهند گفت بعد از سی و اندی سال که دست بیگانگان را از صنعت نفت کشور کوتاه کردند؛ مجدد به بازگشت آنها رضایت دادند.
ارسال نظر