وطن امروز نوشت: عباس عراقچی از ابتدای مذاکرات هستهای به عنوان معاون امور حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه در کنار ظریف حضور داشت. او رئیس تیم کارشناسی مذاکرهکننده بود و به نوعی نفر دوم تیم مذاکرهکننده ایران در مذاکرات هستهای با ۱+۵ محسوب میشد. از سوی دیگر نقش پررنگتر عباس عراقچی، جایگاه سخنگویی او برای برجام بود. عراقچی هم قبل از حصول برنامه جامع اقدام مشترک و هم پس از آن در نقش سخنگوی ایرانی برجام وظیفه دفاع از این توافق را داشت که البته این وظیفه بیشتر با حضور در رسانه ملی و در اختیار گرفتن تریبونهای یکطرفه چندساعته ایفا میشد.
به عنوان مثال عباس عراقچی پس از آغاز اجرای برجام توسط ۱+۵، بیش از ۱۰ بار در تلویزیون حاضر شد و دهها ساعت به دفاع از برجام پرداخت. غالب این گفتوگوها در ایامی صورت گرفت که برجام در تنگنا و میزان اثرگذاری آن در افکار عمومی بشدت رو به کاهش بود. به عنوان نمونه او اردیبهشت ماه ۳ بار از طریق رسانه ملی با مردم سخن گفت. به غیر از دهها ساعت تریبون یکطرفه در تلویزیون، گفتوگوهای مکرر عباس عراقچی با رسانهها و نیز سخنرانیهای پرشمار او در برنامهها و کنفرانسهای متنوع داخلی و خارجی و پخش آنها در رسانه ملی باعث شد در برخی مواقع، شهرت برجامی او تنه به تنه محمدجواد ظریف بزند و اوضاع به گونهای شد که ظریف و عراقچی در یک مرتبه برجامی قرار گرفتند.
البته تفاوت او با ظریف در نقش تعیینشده برای او بود، به گونهای که بزنگاههایی که برجام در مخاطره بود و طرف مقابل اقدام به نقض یا بدعهدی میکرد، ظریف سکوت میکرد و این عراقچی بود که فضا را در اختیار میگرفت و به دفاع عجیب از برجام و حتی توجیه اقدامات طرف آمریکایی میپرداخت. اظهارات و مواضع عجیب و در برخی موارد غیرملی عراقچی باعث انتقادات فراوانی شد و حتی در برخی مجامع دانشجویی در انتقاد به این مواضع، تندیس «ماله طلایی» نیز به او داده شد!
تفکیکهای عجیبی که عراقچی بین توافق و وضعیت دیپلماسی میان ایران و آمریکا قائل میشد و نیز تفکیکهای شیطنتآمیزی که درباره برجام و امضای آن توسط مقامات عالی نظام در نظر میگرفت، نشان میداد او دست به هر اقدامی میزند تا وظیفه اصلی خود را که توجیه برجام و تخفیف بدعهدیهای طرف مقابل است انجام دهد.
اما عراقچی که در ایران به عنوان مرد توجیه برجام شناخته میشد و بر اساس اظهارات برخی طنزپردازان «آقای دوربینی برجام» در ایران بود، ناگهان به طرز عجیبی از دوربینها و اهالی رسانه فاصله گرفت!
آخرین گفتوگوی عراقچی با صداوسیما به ۲۶ مهرماه بازمیگردد. از آن تاریخ تا به امروز او هیچ گفتوگویی با صداوسیما نداشته و در تمام مراسمات و دیدارهایش- جز یک مورد- هیچ اظهارنظری درباره برجام نداشته است. این در حالی است که پیش از آن هر بار آمریکا تخلف و بدعهدی جدیدی در روند اجرای برجام داشت، عراقچی یا با حضور در صداوسیما یا در دیدارها و سخنرانیهایش به آن واکنش نشان میداد و سعی در توجیه بدعهدیهای آمریکا داشت.
غیبت عجیب و مشکوک عراقچی به گونهای است که حتی پس از انتخابات آمریکا و بویژه پس از تصویب تمدید آیسا در کنگره و سنا، باز هم خبری از او نشد و هیچ اظهارنظری در اینباره نکرد. دوری او از تلویزیون با دوری او از رسانههای خبری در ایران و عدم حضور در برنامهها و مراسمات سخنرانی نیز همراه شد!
سکوت عراقچی و فاصله گرفتنش از رسانهها حتی پس از زیرپا گذاشتن تعهدات برجامی اوباما درباره تحریمهای ایران- که واکنش روحانی و ظریف را در پی داشت- نیز نشکست تا چرایی عدم حضور رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در ایران همچنان مبهم بماند. عراقچی از ۲۶ مهرماه تاکنون به طرز عجیبی دیده نشده است.
مرد برجامی دولت روحانی طی این مدت نهتنها در تلویزیون حاضر نشده، بلکه در مراسمات و برنامههای رسمی نیز کمتر دیده میشود. او که پیش از این در حاشیه برنامهها و مراسمات رسمی و غیررسمی نیز پاسخگوی سوالات برجامی خبرنگاران بود، اکنون نهتنها دیده نمیشود، بلکه با جستوجوی فراوان تنها میتوان او را در مراسماتی غیررسمی که از نگاه اهالی رسانه دور است، پیدا کرد.
آخرین اظهارنظر او درباره برجام به ۲۴ آبان و نشست «چالشهای هیدروپلیتیک ایران و دیپلماسی آب» در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری بازمیگردد. معاون وزیر امور خارجه البته در این نشست که پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برگزار شد تنها به جملهای کوتاه درباره برجام بسنده کرد و گفت: «انتخاب ترامپ برای برجام مشکلساز نیست».
او در ادامه سخنانش البته یک جمله دیگر گفت که همین جمله ابهامات درباره سکوت او را بیشتر میکند. عراقچی در این نشست با بیان اینکه «حضورم در این نشست از ۳ ماه قبل هماهنگ شده بود و ربطی به انتخاب ترامپ ندارد»، گفت: «این را گفتم تا دوستان نگویند عراقچی از برجام خسته شده است و آمده به مساله آب میپردازد».
به هر حال غیبت عباس عراقچی بسیار ملموس شده است. این غیبت از آن جهت قابل تامل شده که براساس آنچه به آن اشاره شد، او در واقع فرد نخست دولت در جا انداختن برجام در افکار عمومی و توجیه برخی حفرههای برجام و نیز تخفیف بدعهدیهای مکرر آمریکا بوده است. همانطور که گفته شد این موضوع باعث شد انتقادات زیادی در سطح منتقدان نسبت به عباس عراقچی مطرح شود. با این وجود اما بهرغم انتقادات، او گارد رأس دولت حسن روحانی برای دفاع از برجام و توجیه بدعهدیهای خارجی بود. در چنین شرایطی غیبت ناگهانی عباس عراقچی سؤالبرانگیز شده است. در واقع در شرایطی که برجام به روزهای سخت خود رسیده و روند بیاعتبارسازی آن با تمدید تحریمهای ISA در دولت باراک اوباما تشدید شده، غیبت عراقچی بسیار به چشم میآید. مجموعه گزارهها درباره غیبت عجیب عباس عراقچی سوالات بسیاری را به ذهن متبادر میکند.
نخستین سوال این است که آیا غیبت عجیب عراقچی در ارتباط با اوضاع نامساعد برجام و وضعیت بغرنج وعدههای داده شده در پسابرجام است یا اینکه عراقچی بهخاطر دلیل دیگری ناگزیر به آن شده که کمتر مقابل دوربین و در معرض دید افکار عمومی قرار گیرد؟
هرچه هست، اکنون دستور صادر شده به عراقچی یا تصمیم شخصی خود عراقچی بر این است که از دوربینها و از چشم مردم دور باشد. شاید اگرچه این ماجرا ربطی به برجام نداشته باشد اما این واقعیتی است که به مرور و با کمرنگ شدن برجام در ادبیات سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی، تصویر امثال عباس عراقچی نیز در افکارعمومی در حال محو شدن است.
ارسال نظر