پيشنهادهایی به رئيسجمهوري در انتخابات آينده
شرق نوشت؛کمتر از ٤٥ روز تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری مانده است. از میان همه گزینههای مطرحشده، به نظر ميرسد حسن روحانی به عنوان رئيسجمهوري مستقر، بخت اول پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری باشد. این تصور غالبی است که درباره انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشود. اما تحقق این فرضیه تا چه اندازه محتمل است. برای پاسخ به این سؤال باید دید روحانی در آستانه دور دوم انتخابات با چه چالشهایی مواجه است و برای این چالشها چه راهکارهایی اندیشیده است. تعدد رقبای روحانی، خود اولین چالشی است که با آن مواجه خواهد بود. زیرا تا زمانی که اصولگرایان بتوانند از میان این چند نفر به یک یا دو نفر برسند که بعید است، باید یکتنه در برابر رقبایی حاضر شود که هرکدام از سویی عملکرد دولت را به نقد خواهند کشید.
بنابراین دستکم در مرحله اول باید برای هرکدام از گزینههای احتمالی رقیب سناریو داشته باشد و بداند در برابر حضور هرکدام از این رقبا باید به چه شکلی عمل کند. تحقیقا این کار با رصد برنامههای انتخاباتی هر یک از نامزدها امکانپذیر است.
طبعا ورود هر رقیب بالقوه به عرصه نامزدی، شرایط را برای نحوه حضور روحانی تغییر خواهد داد. به عنوان نمونه تا به امروز و تا لحظه تنظیم این گزارش، حضور حجتالاسلام رئیسی یکی از جدیترین گزینههای جریان اصولگرا و از جدیترین رقبای روحانی محسوب میشود. رقیبی که قرار است به طور رسمی روز جمعه هجدهم فروردین اعلام کند که میخواهد در عرصه نامزدی ریاستجمهوری وارد عمل شود. فردی که بهتازگی بعد از درگذشت آیتالله واعظطبسی تولیت آستان قدس را برعهده گرفته است و در طول این مدت هم اقداماتی در راستای توجه به اقشار محروم انجام داده که از چشم دوربینها هم مغفول نمانده است. در این بازه زمانی هم کمپینهای متعددی برای حمایت از او شکل گرفت. رقیبی که حمایت پایداریها یعنی تندترین جریان اصولگرایی را بر عهده دارد. آن هم با هدایت آیتالله مصباح. فردی که از نظرش رئیسی کاندیدای اصلح است. سعید جلیلی تنها گزینهای است که اگرچه به نفع رئیسی کنار نخواهد کشید اما این بار حمایت آیتالله مصباح را در پشت سر ندارد و احتمال حضورش در انتخابات همچنان پابرجاست. دیگر نامزدها ازجمله مهرداد بذرپاش و عزتالله ضرغامی از دیگر گزینههای جدی هستند.
اینجا روحانی و تیم همراه اوست که باید در مقابل هر یک از این گزینهها تا لحظه انتخابات، برنامه مختص به خود داشته باشد. البته این تنها یک سوی ماجرا نیست. بلکه با قوتگرفتن احتمال حضور هر یک از این نامزدها، وضعیت بررسی صلاحیت روحانی هم احتمالا دچار تغییراتی خواهد شد. بنابراین تیم روحانی نهتنها باید برای هر يك از نامزدها بتواند برنامه داشته باشد بلکه باید سناریوی وضعیت صلاحیت روحانی را هم در برابر هر یک از این نامزدها ترسیم کرده باشد.
اما فارغ از این نکته مهم، آنچه رقبای احتمالی روحانی در این دوره از انتخابات مورد توجه قرار خواهند داد، نقد عملکرد دولت بهویژه در حوزه اقتصاد خواهد بود. رقبای روحانی تا این لحظه نشان دادهاند به جز شعار، قادر به ارائه برنامه کوتاهمدت و میانمدت برای دوره چهارساله خود نبودهاند و آنچه بر آن انگشت تأکید گذاشتهاند، عملکرد دولت در حوزه اقتصادی بهویژه معیشت، اشتغال، بیکاری و تورم و رکود است. رقبا البته گوشهچشمی هم به تحرکات پوپولیستی داشتهاند و سعی کردهاند تا این دو حوزه را به این شکل به هم مرتبط کنند.
حساسیت جامعه به عدم توزیع عادلانه ثروت
بنابراین به نظر میرسد مهمترین چالش دولت در این چند روز باقیمانده، نحوه برخورد با منتقدانش در حوزه اقتصاد است. اما در این حوزه باید چه رفتاری از خود نشان دهد. علی تاجرنیا از اعضای شورای مرکزی حزب اتحاد ملت دراینباره به «شرق» میگوید: «موضوع عدالت اجتماعی بزرگترین چالشی است که همه دولتها در عرصه بینالملل با آن مواجه هستند. این موضوع نمود خود را در عرصه اقتصادی بیشتر نشان میدهد. الان که در آستانه دور دوم انتخابات ریاستجمهوری قرار گرفتهایم، با همه توفیقاتی که دولت داشته جمع زیادی از مردم ایران احساس میکنند منابع در کشور ما عادلانه توزیع نمیشود و مشکلاتی نظیر اختلاس و فیشهای حقوقی و املاک نجومی باعث شده تا جامعه نسبت به عدم توزیع عادلانه ثروت مسئلهدار شود».
تاجرنیا در توضیح این موضوع میگوید: «علت این موضوع هم به دلیل مشکلات اقتصادی است که بخش عمده آن میراث دولت قبلی برای دولت روحانی است. ما به دلیل همان سیاستهای غلط گذشته با رکود مواجه هستیم. همچنین این مشکلات باعث شده تا بخش کمی از جامعه انباشت سرمایه داشته و از رشد و پیشرفت اقتصادی بهرهمند شود. بههمیندلیل دولت باید هرچه جدیتر راهکاری را برای اصلاح ساختار اقتصاد رانتی ارائه دهد؛ راهکاری که منجر به شفافیت شود. بخشی از این رانتها در نهادها و ساختارهایی است که از اختیار دولت خارج است و دولت باید این نهادها را به ساختار بازگرداند و انعکاس این موضوع در جامعه میتواند فضای بهتری را ایجاد کند».
تاجرنیا همچنین یکی دیگر از چالشهای دولت در حوزه اقتصادی را چالش معیشتی و احساس تبعیض و عدم رعایت عدالت دانست و گفت: «در عرصه سیاست خارجی باوجود توفیق برجام، مردم احساس میکنند این موضوع تأثیری در زندگی آنها نداشته و علت آن هم نداشتن تیم رسانهای برای تشریح اقدامات دولت است. دولت باید جدیت به خرج داده و مسائل را برای مردم شفاف کند».
او ادامه داد: «در حقیقت برجام اگرچه اتفاق خوبی بود اما باید در راستای انعقاد قراردادهای منطقهای و حضور در عرصههای بینالمللی، تقویت شده و باعث شود تا ایران از انزوای بینالمللی خارج شود. این موضوع البته با معیشت مردم گره خورده است چراکه ما برای خروج از رکود و بهکارافتادن چرخ اقتصاد و اشتغال، چارهای جز جذب سرمایه خارجی نداریم. در حقیقت مردم باید آثار امنیت را در مناسبات اقتصادی ببینند».
تبلیغات کرکننده نباشد
از سوی دیگر سعید لیلاز، از اعضای حزب کارگزاران، در همین زمینه میگوید: «در حوزه اقتصادی در حال رسیدن به شرایطی هستیم که آثار خود را سریعتر نشان میدهد؛ یعنی اگر در ابتدا شش ماه به شش ماه بود و بعد فصل به فصل و ماه به ماه شد، این آثار الان خود را هفته به هفته نشان میدهد؛ برای مثال خبر انعقاد قرار داد٦٠ هواپیما با شرکت «آسمان». این اتفاق نهتنها در حوزه اقتصادی مهم است، بلکه در حوزه دیپلماتیک اهمیت بالاتری دارد؛ این یعنی که آمریکای ترامپ بنا ندارد توافق برجام را کنار بگذارد. این اتفاق ١٨٠ درجه با شعارهایی که ترامپ سر داد تناقض دارد؛ بنابراین دستاوردهای اقتصادی تا آخر اردیبهشت حتما نمود بیشتری خواهد داشت».
ليلاز معتقد است: «آنچه روحانی باید انجام دهد این است که به مردم اطلاعرسانی کند که در چه موقعیتی هستیم، چراکه مردم خیلی از دستاوردهای دولت را نمیدانند یا درباره آن ابهام دارند، دولت هم در مقابل دروغپردازیهای رقیب پاسخی نمیدهد؛ بنابراین تیم اطلاعرسانی دولت باید بهدور از تبلیغات اغراقآمیز و کرکننده، دستاوردهای دولت را برای مردم توضیح دهد».
تاکتیك وارونهسازی از سوي رقيب
غلامعلی دهقان، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه، عملکرد دولت را در همه حوزهها مثبت تلقی میکند و میگوید: «واقعیت این است که دولت تدبیر و امید در ابعاد سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصادی و فرهنگی دستاوردهای نسبتا فراوانی داشته است. دیگر بر کسی پوشیده نیست که در سال های ٩٠ و ٩١ چه التهاب روانیای بر مردم حاکم بود. با وجود این رقیب در چهار سال گذشته تلاش کرده با تاکتیک وارونهسازی، دستاوردهای دولت را کمرنگ و بیرنگ نشان دهد. به نظر میرسد رقیب در جایگاه شاکی نشسته و دولتی که دستاورد داشته در جایگاه متهم».
دهقان راهکار را نحوه حضور روحانی در مناظرههای انتخاباتی دانسته و میگوید: «آقای روحانی باید در این مدت بهویژه در مناظرههای انتخاباتی درباره شرایطی که کشور را تحویل گرفت به مردم توضیح دهد. فراموش نکنیم که اگر برجام نبود، کشور تبدیل به ونزوئلای دیگری میشد، آنهم با توجه به تحریمهایی که به آهستگی رو به گسترش بود و شرایطی را برای کشور رقم میزد که ما فقط بتوانیم غذا و دارو وارد کنیم؛ مشابه تحریمهایی که علیه عراق و صربستان اعمال شده بود. یا در نمونه دیگر صداوسیما نقش پررنگی در پوشش اخبار مربوط به وضعیت هوای خوزستان داشت، کسی هم منکر این وضعیت نمیشود؛ اما این دوستان نگفتند ریشه این موضوع، خشکشدن تالاب هورالعظیم بود که بهدلیل سیاستهای غلط دولت گذشته اتفاق افتاده بود و در این دولت با سیاستهایی که به کار گرفته شد، تالاب مجددا احیا شد».
استفاده از ادبیات وزین در مناظرهها
دهقان ادامه میدهد: «بااینحال با وجود آنکه رقیب تلاش میکند این دولت را به اولین دولت چهارساله بعد از انقلاب تبدیل کند؛ اما چنین تصوری در تودههای مردم نیست. درست است که مشکلاتی وجود دارد؛ اما مردم فراموشکار نیستند، مردم یادشان نرفته که پراید هفت میلیونی در دولت احمدینژاد به ٢٠ میلیون افزایش یافت».
او که در گفتوگویش به توفیقات دولت در حوزه اقتصادی اشاره میکند، در ادامه میگوید: «در مثالی دیگر میتوان گفت با ادامه سیاستهای قبل از برجام، روزبهروز صادرات نفت ایران کاهش مییافت؛ اما بعد از برجام و براساس آخرین تصمیمی که اوپک گرفت، ما موفق شدیم به سهمیه صادرات قبل از تحریمها بازگردیم. این موضوع چند ماه است اتفاق افتاده و تا اثرات خود را نشان دهد، چندین ماه طول میکشد تا مشخص شود وضعیت افزایش صادرات نفت، چه تأثیری بر رشد اقتصادی خواهد گذاشت؛ اما صداوسیما به همین موضوع هم اشارهای نمیکند. بههمیندلیل روحانی باید با ادبیات وزین و به دور از عصبانیت و با آرامش در گفتوگوها و مناظرهها آنچه روی داده و آنچه را به صلاح است که انجام شود با مردم در میان بگذارد».
چه باید کرد؟
روحانی باید چه کند؟ آیا در زمان باقیمانده تا انتخابات فرصتی هست که روحانی بخواهد دست به تغییر رفتار بزند، آیا اساسا تغییر رفتار در این مقطع پاسخگوی افکار عمومی خواهد بود یا خیر؟ عباس عبدی در این رابطه به «شرق» چنین پاسخ میدهد: «به نظرم دولت بهتر است کار خاصی نکند، چون هرگونه تغییر سیاست و رفتار مشهود و جدی در آستانه انتخابات، معنای خوبی نخواهد داشت. ضمن اینکه اگر دولت به چنین رفتاری اعتقاد داشت، تاکنون باید آن را انجام میداد نه اینکه انجامش را برای روزهای آخر بگذارد».
حفظ آرامش سیاسی
او ادامه ميدهد: «مهمترین مسئله این است که دولت و حتی طرفدارانش نباید تحت تأثیر حملات شدید مخالفان قرار گیرند و باید به این حملات اهمیت زیادی ندهند. بهتر است با مردم و جامعه بهصورت شفاف و صادقانه از ضعفها و قوتهای خود سخن بگویند. صدای مخالفان سیاسی به علت بهرهمندی از رانت رسانهای چندین برابر واقعیت اجتماعی آنان است؛ بنابراین حفظ آرامش سیاسی از هر چیزی مهمتر است. البته نیروهایی طرفدار دولت باید یکی، دو ایده محوری را که مورد تأیید رئیسجمهور باشد، برای چهار سال دوم تعیین و تبلیغ کنند، این ایده در ذات خود باید حالتی تهاجمی و نیز پیشرو داشته باشد».
تبیین سناریوهای مختلف برای بررسی صلاحیت روحانی
سعید لیلاز اما همه چیز را تا این مقطع منوط به وضعیت بررسی صلاحیت روحانی میداند و معتقد است «از نظر سیاسی روحانی باید به ترسیم سناریوهایی که منجر به تأیید یا رد صلاحیت او در انتخابات میشود، کمک کند، یعنی برای هرکدام از این احتمالات برنامه داشته باشد».
او در ادامه مانند عبدی معتقد است دولت باید تلاش کند فضای انتخابات را از التهاب دور نگه دارد و در توضیح این مسئله هم میگوید: «روحانی باید بتواند روند التهابات را در یکی، دو ماه آینده کم کند. چراکه برقراری آرامش سیاسی به نفع اصلاحطلبان و به ضرر اصولگرایان است، برعکس وضعیتی که در سال ٨٨ پیش آمد. بنابراین در شرایطی که ما به دلیل در اقلیتبودن، بازیگر تعیینکننده نیستیم، باید صبر کنیم و منتظر نتیجه تأیید صلاحیت باشیم. اگرچه معتقدم اگر روحانی کاندیدا و تأیید هم شود، با دراختيارداشتن حمایت قاطع اصلاحطلبان قطعا پیروز خواهد شد. با این حال همچنان تأکید دارم باید وضعیت بررسی صلاحیتها روشن شود و البته امیدوارم حمید بقایی هم بتواند در این ماراتن شرکت کند تا وزن هرکدام از جریانهای سیاسی که مدعی پشتوانه مردمی هستند، روشن شود».
اثبات عزم جدی برای اصلاح رویکردها
علی تاجرنیا هم در پاسخ به اینکه روحانی باید چه کند، میگوید: «طبعا دولت در این چند صباح باقیمانده تنها باید بتواند به اصلاح در جهتگیریها اقدام کند و به مردم نشان دهد که با این رویکرد، عزم جدی را برای تغییر مواردی که ذکر شد، در دستور دارد. روحانی باید عزم خود را جزم کند تا جوانان را وارد عرصه مدیریتی کند. بدنه دولت در بخش معاونتها و مدیران میانی نیاز به افرادی دارد که با افزایش انگیزه، بتوانند با نشاط بیشتری کار را دنبال کنند».
از مجموع این نظرات و البته با نگاهی به وضعیت رقبا، این نظریه سعید لیلاز که معتقد است اولین سناریوی روحانی باید در مواجهه با مسئله بررسی صلاحیتش ترسیم شود، موضوع مهمی به نظر میرسد.
از سوی دیگر تلاش برای ارتباط صریح و شفاف با مردم و بیان آنچه روی داده و آنچه در انجام آن قصور صورت گرفته، میتواند اعتماد عمومی را در برابر شعارهایي كه رقبا بدون ارائه برنامه سر میدهند، خنثی کند.
ارسال نظر