گزارش جالب ایسنا: جايزهبگيرهاي حرفهيي در كسوت استادان پروازي!
پارسینه: در طول سال جشنوارههاي متعددي از سوي نهادها و سازمانهاي مختلف در كشور برگزار ميشوند كه يكي از پركارترين اين نهادها، حداقل در زمينه برگزاري جشنواره، حوزه هنري است كه در چند روز اخير، دهمين جشنواره شعر و داستان جوان سوره را در اروميه برگزار كرد؛ جشنوارهاي كه داوران آن از جايزهبگيرهاي حرفهيي سخن به ميان كشيدند و شركتكنندگان، آن را تكراري خواندند.
ایسنا نوشت: حوزه هنري، نهادي كه در بدو تأسيس با نام «حوزه انديشه و هنراسلامي» جوانان انقلابي آشنا با هنر و ادبيات را گرد آورده بود تا بازتابدهنده فرهنگ و انديشه اسلامي باشد، بعدها به يكي از زيرمجموعههاي سازمان تبليغات اسلامي تبديل شد تا بتواند به عنوان بازوي اجرايي اين سازمان در عرصه سينما، تئاتر، ادبيات، هنرهاي تجسمي، موسيقي و... برنامههاي خود را بر مبناي فلسفه وجودياش در كشور ادامه دهد؛ همان فلسفهاي كه چندي پيش، اميرحسين فردي در نشست خبري دهمين جشنواره شعر و داستان جوان سوره، آن را «پاسداری از ارزشهای ادبی و هنری انقلاب اسلامی» دانست. اين نهاد در برخي از مقاطع هم آثار ماندگاري در حوزهي هنر و ادبيات به جامعه عرضه كرده است.
**هدف جشنواره
با اين مقدمه به سراغ يكي از برنامههاي چند روز قبل اين نهاد فرهنگي ميرويم كه امسال با عنوان دهمين جشنواره شعر و داستان جوان سوره در اروميه برگزار شد؛ يكي از چندين جشنوارهاي كه امسال به صورت مستمر چندمين دوره خود را پشت سر گذاشت و بنا به گفته برگزاركنندگان آن، قرار شد از امسال به بعد با همين نام ثابت «جوان سوره» و به منظور تمركززدايي از تهران، هر سال در يكي از شهرستانها و با هدف كشف و پرورش استعدادهاي جوان در زمينهي شعر و داستان به حيات خود ادامه دهد؛ هدفي كه كمال شفيعي ـ دبير اين جشنواره ـ چند روز قبل از برگزاري، آن را «دو اصل كشف و پرورش استعدادهای جوان و تولید و نمونهآفرینی این استعدادها مبتنی بر ارزشهای دینی برای جوانان مستعد» عنوان كرد، هدفي كه در طول برگزاري جشنواره بارها از سوي دستاندركاران جشنواره در گفتوگو با رسانهها تكرار شد.
**انتقاد شركتكنندگان
امسال دهمين دوره جشنواره شعر و داستان جوان سوره در26 و 27 تيرماه در اروميه برگزار شد؛ جشنوارهاي كه در بخشهاي مختلفي ازجمله شعر و داستان كوتاه با عنوان انقلاب فراخوان داده بود، شركتكنندگان آثار خود را ارائه كرده بودند و داوريها انجام شده بود و بالأخره هم برگزيدگان در مراسم اختتاميه معرفي شدند؛ اما آنچه در اين دو روز برپايي جشنواره از نظر پنهان نماند، تناقض آشكار بين اهداف مشخصشده از سوي برگزاركنندگان و سياستگذاران جشنواره با اظهارنظرهاي شركتكنندگان و ارائهدهندگان آثار بود، چنانكه اين موضوع جابهجا چه در كارگاههايي كه در اين دو روز با حضور جوانان شركتكننده برگزار ميشد و چه در اظهارنظرهاي داوران، بروز و ظهور پيدا ميكرد.
به طور مثال، يكي از بحثهاي جواناني كه در اين جشنواره شركت كرده بودند، نوع انتخاب موضوع جشنواره يعني «انقلاب» براي ارائه داستان و شعر از سوي آنان بود؛ انقلابي كه شايد هيچكدام از جوانهايي كه در اين جشنواره در آن به ارائه اثر پرداخته بودند، حداقل به گفتهي خودشان در كارگاههاي دوروزه در زمان برپايي جشنواره، چيزي از آن به ياد نداشتند و معتقد بودند، آنان در حال حاضر بايد مصرفكنندهي چنين آثاري باشند؛ نه توليدكننده. البته اين ديدگاهي بود كه مخالفاني هم داشت.
**نوشتن براي جشنوارهها
به هر حال، اين موضوع در اظهارنظرهاي آنها در همان روز نخست جشنواره و نقدهاي آنان به برگزاركنندگان و داوراني كه در كارگاه داستان صبح روز اول جشنواره حضور داشتند، چالشبرانگيز شد. آنان حتا در كارگاه داستانخواني در نقد داستانهاي يكديگر، تصاوير ارائهشده در داستانها را تصاويري كليشهيي از فيلمها و سريالها يا تنها به كار بردن واژههايي مانند ساواك، شعارنويسي، شاه، انقلاب و... در شعر و داستانها ميدانستند.
در اين كارگاهها، شركتكنندگان در اظهارنظرهاي خود به نقد جشنواره درباره تكراري بودن موضوعات، برگزاركنندگان، داوران، شركتكنندگان و ارائهدهندگان آثار و حتا برگزيدگان ميپرداختند؛ چيزي كه خود داوران هم از جمله محمدرضا بايرامي به آن اشاره كردند. اين نويسنده در سخنانش در روز اول برگزاي جشنواره در كارگاه داستان گفت: «بسياري از برگزيدگان جشنواره صرفا براي جشنوارهها مينويسند و نوشتههايشان فقط در جشنوارهها ميچرخد و غير از آن كار ديگري نميكنند».
**تكراري بودن فينفسه بد نيست
البته به مسأله تكراري بودن جشنواره، خود داوران و برگزاركنندگان نيز اذعان دارند؛ ولي محمدمهدي شجاعي كه يكي از داوران اين جشنواره بود و در كارگاههاي صبح و عصر داستان هم شركت داشت، اين مسأله را خيلي تعجببرانگيز نميداند و در اينباره به خبرنگار ايسنا ميگويد: تكراري بودن شركتكنندگان و برگزيدگان در اينگونه جشنوارهها فينفسه براي جشنواره بد نيست.
او حضور تكراري نويسندگان و برگزيدگان را در اين جشنواره مشابه رقابتهاي ورزشي ميداند كه در هر سال و يا چند سال يكبار برگزار ميشوند و شايد در پايان چند دوره هم قهرمان مسابقه يك نفر يا يك تيم باشد.
**نويسندگان جشنوارهيي مثل استادان پروازي
شجاعي براي جلوگيري از اين تكرار پيشنهاد هم ميدهد: ميتوان كسي را كه در چند دوره اين جشنوارهها برگزيده شده، از مسابقه كنار گذاشت تا هم راه براي ديگران باز شود و هم اينكه جشنواره را از خطرغلتيدن به وادي تكرار گذراند؛ چرا كه در حال حاضر ميبينيم بعضي از نويسندگان جشنوارهيي مانند استادان پروازي شدهاند و از اين جشنواره به جشنواره ديگر در حال چرخيدن هستند و حتا ممكن است چنين داستاننويسي اعتقادي هم به ديدگاههاي حوزه هنري نداشته باشد؛ ولي چون سليقه داوران و جشنواره را درنظر ميگيرد؛ بنابراين باب ميل آنها شعر و داستان مينويسد؛ زيرا برايش گرفتن جايزه و سكه مهم است؛ اما باز هم اينها به نفع ادبيات است؛ زيرا اگر اين جشنواره تعطيل شود، نميتوان چيز ديگري جايگزين آن كرد.
**نفس جشنواره بد نيست
او درباره اينكه اگر جشنواره به چنين وادياي غلتيده كه عدهاي با توجه به نوع سليقه داوران و تنها براي گرفتن جايزه در آن شركت ميكنند، پس اين همه هزينه براي چيست، اظهار ميكند: براي نويسنده نبايد جشنواره حد يقفش باشد و نبايد تنها آرزوي زندگي نويسندگاني كه در اين جشنوارهها شركت ميكنند، گرفتن جايزه و هديه باشد. البته نفس جشنواره بد نيست. امسال هم سعي شد داوران جشنواره از سليقههاي متنوع و بيشتر از شهرستانهاي مختلف انتخاب شوند؛ اما نميتوان كتمان كرد كه چيزي كه جشنواره را خطرناك ميكند، تكرار برگزيدگان در دورههاي مختلف برگزاري جشنوارههاست؛ كساني كه تنها در جشنوارهها حاضر ميشوند و به دنبال نوشتن قصه و داستان نيستند، كساني كه در همين جشنواره شركت كرده بودند و در همين روزهاي جشنواره صحبتهايي از بعضي دوستان شنيدم كه همانها خود را براي جشنواره رضوي آماده ميكنند؛ بنابراين اين نگاه است كه جشنوارهها را خطرناك ميكند و همين نوع نگاه به ادبيات است كه سازنده نيست.
شجاعي در پاسخ به اين سؤال كه اصولا در برگزاري اين جشنوارهها چقدر ادبيات براي برگزيدگان مسأله است، اينگونه ابراز نظر ميكند: در هر حال بايد از هر ظرفي به اندازه مظروف خودش انتظار داشت، ما انتظار نداريم و نميخواهيم اين جشنواره در حد جشنواره «جلال آل احمد» باشد يا مثلا شاهكار و آثار بينظير خلق كند. همين كه با برپايي چنين جشنوارهاي در بين جوانان يك رقابت سالم شكل بگيرد و آنها احساس كنند كه كارشان جدي گرفته شده است، كافي است؛ چون اگر ما چنين جشنوارههايي را حذف كنيم، بچههايي كه از شهرهاي كوچك و روستاهاي سراسر كشور در اين برنامهها شركت ميكنند، ديگر تريبوني براي معرفي خود نخواهند داشت. در صورتيكه وقتي اين جشنوارهها برگزار ميشود، همين جوانها كنار هم جمع ميشوند و اتفاقات خوبي مانند آشنايي آنان با هم ميافتد واز طريق فضاي مجازي و امكانات مشابه گسترش مييابد.
**كار ما بعد از جشنواره آغاز ميشود
شجاعي ادامه ميدهد: پس از برگزاري جشنوارههاست كه بايد بدانيم تازه كار ما آغاز شده است. اينكه بعد از جشنوارهها براي جواناني كه داستانشان برگزيده شده است، ميخواهيم چه كار كنيم، يك سؤال است؛ چون در هر كجا حتا در زمينه ورزشي اگر شخصي قهرمان شود، قطعا از تسهيلاتي برخوردار ميشود، ما هم بايد براي اين نويسندگان تسهيلاتي قائل شويم؛ چرا كه بالأخره اين جشنوارهها كه نظام هم سلامت اجرا و برگزاري آنها را قبول دارد و تأييدشان ميكند، در اين مملكت برگزار ميشوند؛ بنابراين ميتوان براي برگزيدههاي اينگونه از جشنوارهها تسهيلاتي قائل شد؛ اينكه مثلا بتوانند در رشتههاي ادبيات و علوم انساني به تحصيل بپردازند.
**از جشنواره نويسنده بيرون نميآيد
محمدرضا بايرامي، يكي ديگر از داوران اين دوره بخش داستان كوتاه جشنواره جوان سوره، نيز در پاسخ به اين پرسش خبرنگار ايسنا كه برگزاري چنين جشنوارهاي و هزينه كردن براي برپايي آن چه دستاوردي براي ادبيات كشور دارد و آيا از چنين جشنوارههايي نويسنده بيرون خواهد آمد، به صراحت هر چه تمامترميگويد: نه از جشنواره نويسنده بيرون خواهد آمد و نه حتا از برگزاري كارگاه داستان.
او ميگويد: البته ممكن است در برگزاري جشنوارهاي نويسندههاي خوبي هم وجود داشته باشند و حتا كارهايشان قابليت اين را داشته باشد كه به صورت مستقل منتشر شود؛ ولي به اين معني نيست كه جشنوارهها اين نويسندهها را ميسازند؛ بلكه جشنوارهها تنها محل رجوع اينگونه افراد هستند واساسا نوشتن يك حركت فردي است و برخلاف آنچه كه بعضي به آن اعتقاد دارند، خيلي آموزشپذيرهم نيست؛ بنابراين اگر كسي نويسنده باشد، كار ميكند و بالأخره گذرش هم به جشنوارهها ميافتد.
اين نويسنده از جمله ويژگيهاي برگزاري جشنوارهاي مثل شعر و داستان سوره را در حد كمك مالي به برگزيدگان و نام بردن از آنان مي داند و ادامه ميدهد: اعتقادي ندارم كه جشنواره ميتواند نويسنده بسازد؛ بلكه جشنواره تنها ميتواند راه استعدادهاي نوظهور را در عرصه ادبيات تسهيل كند و بيشتر از اين هم نبايد از اين جشنوارهها انتظار داشت.
**توجه به شهرستانها
اما كمال شفيعي ـ دبير اين جشنواره ـ پيشتر گفته بود، هدف ما از برگزاري اين جشنواره، كشف و پرورش استعدادهاي جوان، بخصوص استعدادهايي است كه در ديگر شهرها به جز تهران حضور دارند. اين سخنان وقتي بيشتر معني ميدهد كه محمد مهدوي شجاعي از قول اميرحسين فردي به ايسنا ميگويد: آقاي فردي بر پايهي همين اصل تمركززدايي از تهران، بر برگزاري اين جشنواره در شهرستانها تأكيد كرده و ميگويد ما در تهران چيزي به دست نميآوريم و هر چه هست، در شهرستانهاست. البته در اينكه حتما در شهرستانها و روستاهاي سراسر كشور استعدادهاي كشفنشدهاي درهر زمينه وجود دارد كه بايد آنها را پرورش داد، شكي نيست؛ اما اين را كه آيا با برگزاري جشنواره و جشنوارههايي از اين دست كه به اذعان خود برگزاركنندگان و داوران، به محلي براي رجوع جايزهبگيران حرفهيي تبديل شده است، ميتوان به چنين هدفي دست يافت يا نه، بايد در تجربههاي سالهاي گذشته اين جشنواره پي گرفت و ديد آيا از برگزيدگان سالهاي قبل اين جشنواره نويسندهاي بيرون آمده است يا نه؟
**يك نفر هم كفايت ميكند
حسين فتاحي، از ديگر داوران اين دوره از جشنواره شعر و داستان جوان سوره، در اينباره به خبرنگار ايسنا ميگويد: اگر اين جشنواره و جشنوارههاي مشابه حداقل دو يا سه نويسنده را كه كتابي در حد مطلوب به چاپ برسانند، به جامعه معرفي كنند، كافي است تا بتوان به واسطه آنها چند عنوان كتاب به كتابهاي منتشرشده اضافه كنيم و اين خودش هم خوب است. و شايد اگر در طول برگزاري 10 جشنواره يك هنرمند هم از آنها كشف كنيم، باز هم غنيمت است.
وقتي از او ميپرسيم كه آيا در طول 10 دوره گذشته جشنواره شعر و داستان جوان، نويسنده خوبي به جامعه ادبي معرفي شده است، جواب منفي ميدهد و ميگويد: اگر ما به كل جريان بعد از انقلاب نگاه كنيم، خواهيم ديد كه بيشتر از يكي دو نويسنده تاثيرگذار و جريانساز نداشتهايم.
او درباره دليل و الزام برگزار كردن و ادامه دادن چنين جشنواره و جشنوارههايي معتقد است: فكر نميكنم ما بعد از انقلاب، يكي دو نفر نويسنده شاخص بيشتر در زمينه ادبيات و داستاننويسي داشته باشيم كه البته آنها هم از جشنوارهها، كلاسها و محافل ادبي جدا نبودهاند. به هر حال، اگر جشنوارهها بتوانند در 15 يا حتا 20 دوره از برگزاري خود يك هنرمند را نيز كشف كنند، باز هم زياد است؛ چرا كه ما در طول هزاران سالي كه در كشورمان ادبيات بروز و حضور داشته است، بيش از پنج شاعر بزرگ جهاني مانند حافظ، سعدي، مولوي و فردوسي نداريم. قبل از انقلاب و از زمان مشروطه نيز تنها چند هنرمند جريانساز داريم كه محدودند كه از جمله آنها جلال آل احمد، و با اغماض، سيمين دانشور و نويسندگان ديگري مانند محمود دولتآبادي هستند؛ بنابراين الآن هم نبايد اعتقادمان اين باشد كه چنين جشنوارههايي به كشف چند هنرمند بيانجامد. در اين جشنوارهها ممكن است پنج نويسنده معرفي شوند و در طول چند دوره از برگزاري مجموعا اين نويسندگان به 50 نفر برسند. اما از ميان اين 50 نفر ممكن است يك هنرمند جريانساز سر بزند كه آن هم براي ما كفايت ميكند.
با اين حال، فتاحي براي پربار شدن و كشف استعدادهايي كه اين جشنواره بر مبناي آن شكل گرفته، اعتقاد دارد: حوزه هنري بايد فعاليتهايش را حتا بيشتر گسترش دهد و در شهرستانهاي كوچك و روستاها مراكز استعداديابياش را توسعه دهد تا مقوله نوشتن براي جوانان به صورت يك مسأله جدي درآيد.
اين نويسنده در پاسخ به اين سؤال كه جشنوارههايي كه از طرف حوزه هنري برگزار ميشوند و خصوصا برگزاري جشنواره شعر و داستان جوان سوره چقدر مورد قبول افكار عمومي است، اظهار ميكند: مردم ما جشنوارهها را نميشناسند، آنها با هر چيزي عيني برخورد ميكنند و تا به صورت عيني از كيفيت خوب يك اثر يا كالا مطمئن نشوند، به طرف آن نميروند؛ بنابراين تبليغات براي هر چيزي كه براي مردم عيني نباشد، سودي نخواهد داشت. در جشنوارهها هم همين مسأله هست و اين موضوع بايد از طريق رسانهها بيشتربه مردم اطلاعرساني شود؛ چرا كه مردم خروجي كار را ميبينند. آنها نگاه ميكنند، ببينند كسي كه در جشنوارهاي برگزيده شده است، در ادامه كارش چه آثاري چاپ ميكند.
**تكراري بودن برگزيدهها؛ آفت جشنواره
حسين فتاحي ميپذيرد كه يكي از آفتهاي جشنوارهها از جمله جشنواره جوان سوره، تكراري بودن برگزيدگان و موضوعات آن است و ميگويد: در حال حاضر، صحبتهايي ميشود كه عده معدودي هستند كه فقط براي جشنوارهها كار ميكنند و از اين جشنواره به آن جشنواره در حال حركت هستند و كارهايشان را تكرار ميكنند. اين يك آفت است؛ اما حسن آن هم اين است كه بالأخره چنين افرادي بعد از چند بار جايزه گرفتن اين حسشان ارضا ميشود و پس از آن به سراغ نوشتن و انتشار كتاب ميروند. البته ما هم نميتوانيم جلو اين افراد را بگيريم و بگوييم كه چون تو دريك جشنواره برگزيده شدهاي، حق شركت كردن دوباره در آن را نداري. من قبول دارم كه اين تكراري بودن آفت اين جشنواره است.
با اين تفاسير و گفتههاي داوران، دستاندركاران و جوانان شركتكننده، كسي از جشنوارهاي مانند جشنواره شعر و داستان جوان سوره انتظار ندارد يك حادثه ادبي مهم راه بياندازد و هر سال استعدادي كشف كند؛ اما توجه به مسائل مطرحشده و آسيبشناسي جشنواره، موضوعي بديهي به نظر ميرسد.
گزارش: فرزاد گمار، خبرنگار ايسنا
ارسال نظر