خاتمی: بالا بردن آگاهی دینی، سیاسی و اجتماعی جامعه ضروری است
پارسینه: خاتمی تاکید کرد: ما میگوییم هم مردم و حقوق آنها و هم دین و ارزشهای آن محفوظ بماند. چنانچه بارها گفتهام اصلاحاتی که از 150 سال وجود داشته، این را میخواهد. ما میگوییم «انسان به ماهو انسان» دارا ی کرامت است؛ انسان از این جهت که جوهر و گوهر انسانی دارد کرامت دارد. عدهای میگویند انسان اصلا کرامت ندارد. کرامت و عدم کرامت بستگی به ایمان است! آن هم ایمانی که باید با گرایش و سلیقه خاص تطبیق کند و در نتیجه درصد بسیار ناچیزی از انسانهای زمین کرامت دارند!.
حجتالاسلام و المسلمین محمد خاتمی در بخشی از سخنانش در جمع اعضای بنیاد باران با تبریک «ماه مبارک ربیع الاول و اعیاد و مناسبتهای این ماه پر برکت» همچنین «دهه مبارک فجر که واقعا فجر زندگی تاریخی مردم ما بود» ادامه داد: گرامی میداریم یاد حضرت امام(ره) را که با ورودشان دهه فجر آغاز شد و بعد از 10 روز انقلاب پیروز شد و عظمتهایی که خلق کرد و فداکاریهایی که شد همهاش برای ما در خور احترام است.
وی با یادی از مرحوم دکتر حسن حبیبی نیز گفت: انصافا ایشان از چهرههای متدین و دلسوز جامعه بود و در این دو سال آخر بسیار رنج کشید و به رحمت الهی پیوست، انشاءلله خداوند ایشان را غریق رحمتش گرداند.
وی که در جمع اعضای بنیاد باران کرمانشاه سخن میگفت، به بیان خاطرات بازدید خود در جنگ تحمیلی از مناطق کرمانشاه که در زیر سختترین آتشها بود» پرداخت و در بخش دیگری از سخنانش خاطرنشان کرد: از نام کرمانشاه؛ انسان همیشه احساس عظمت و سربلندی میکند. طنین نام کرمانشاه در ذهن آدمی تداعی کننده ایمان، مردانگی، جوانمردی، پهلوانی، بزرگمنشی و مناعت طبع است و نیز کرمانشاهیان پاسداران نقطه مهم مرزی ما به یک معنا بوده و هستند.
خاتمی همچنین در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه «برخورد با معلولها مشکل ما را حل نمیکند» اظهار کرد: آنچه مهم است به نظرم بالا بردن آگاهی دینی، سیاسی و اجتماعی جامعه است. اگر این آگاهی بالا باشد خود به خود در جامعه آنچه مصلحت هست هم توسط مردم پیاده و نگهداری میشود و اگر هم نباشد ممکن است در اثر اشتباه یا خدای نکرده سوءنیت مسوولان، آنچه مردم بدست آوردهاند از بین برود.
وی افزود: انصاف این است که در طول تاریخ خواست ملت ما روشن است. مردم ما از استبداد و وابستگی به بیگانه و عقبافتادگی بیزار بودهاند، این خواست، مساله امروز نیست مسالهای از صد سال پیش است. مشروطیت هم به دنبال آن پدید آمد نهضت ملی هم به دنبال همین خواست به وجود آمد و همینطور انقلاب اسلامی و حتی اصلاحات.
وی خاطرنشان کرد: مساله دیگر اینکه عمق فرهنگ مردم ما دینی است، دلشان میخواهد که آزادی؛ استقلال و پیشرفت هماهنگ و همسوی گرایش اکثریت و معیارهای دینی و فرهنگیشان باشد. واقعا اگر بخواهیم انقلاب اسلامی و عظمت کار امام را تعریف کنیم این است که از موضع دین بیانگر خواستهای تاریخی مردم بود. اسلامی که امام میگفت با آزادی، استقلال و پیشرفت سازگار است.
خاتمی تاکید کرد: ما میگوییم هم مردم و حقوق آنها و هم دین و ارزشهای آن محفوظ بماند. چنانچه بارها گفتهام اصلاحاتی که از 150 سال وجود داشته، این را میخواهد. ما میگوییم «انسان به ماهو انسان» دارا ی کرامت است؛ انسان از این جهت که جوهر و گوهر انسانی دارد کرامت دارد. عدهای میگویند انسان اصلا کرامت ندارد. کرامت و عدم کرامت بستگی به ایمان است! آن هم ایمانی که باید با گرایش و سلیقه خاص تطبیق کند و در نتیجه درصد بسیار ناچیزی از انسانهای زمین کرامت دارند!.
وی گفت: اصلاحات میگوید؛ در دنیای آزادی، دموکراسی و حقوق بشر؛ ما میخواهیم الگویی بدهیم که علاوه بر آنچه دنیا به آن رسیده، معنویت داشته باشد و اخلاق هم داشته باشد. اصلاحات همین را میگوید هیچ چیز دیگر هم نمیگوید به همین دلیل هم از حقوق مردم دفاع میکند.
اگر از انتخابات و جاهای دیگر میگوید، اینها درقانون اساسی ما آمده است. انتخابات جایگاه بروز آزادی و اختیار انسانهاست و لازمه کرامت انسان این است که انتخابات، انتخابات مطلوبی باشد که همه بتوانند در آن شرکت کنند و کاندیدا داشته باشند. دفاع از اینها دفاع از اسلام و همان اصول است. اصولی که ما میگوییم اصول نحوه اداره جامعه در دنیای امروز است.
خاتمی معتقد است: مشکل این است که مردم به حقوقشان آشنا نیستند، آگاهیها و ارادهشان مطابق خواستشان فربه نشده است، تا از آنچه میخواستهاند دفاع کنند. باید مایه بگذارند. این کار نخبگان جامعه است. روشنفکری که نتواند با جامعهاش ارتباط برقرار کند چطور میتواند تاثیرگذار باشد؟ اگر به این بحثها درست توجه کنیم آن رشد ایجاد خواهد شد.
وی با طرح این سوال که «چرا بنیاد باران به وجود آمد؟» گفت: میتوانستیم حزب تشکیل دهیم. میتوانستیم تشکیلاتی سیاسی و یا علمی خاص به وجود آوریم. نه نیاز به بنیادی فرهنگی، فکری و اجتماعی بود.
باران به این دلیل به وجود آمد که من احساس کردم که باید فکر درست در جامعه رایج و بسط داده شود و با مردم در رابطه باشیم، حرف بزنیم. بخش قابل توجهی از نیروهای ارزنده انقلاب که سرمایههای مملکتند یعنی مدیران، از همه دورهها بتوانند دور هم جمع شوند تجربیات و آگاهیهای خودشان را با آگاهیهای اهل علم تلفیق کنند و دستاوردهایی که حاصل سیسال تلاش در انقلاب بوده در جایی جمع شود و به درد کشور بخورد. دیگر اینکه بتوانیم نیرو تربیت کنیم و بعد هم اینکه به مسائل اجتماعی جامعه بپردازیم. باران برای همینها به وجود آمد.
وی با بیان اینکه «در این مملکت غیر از مسائل اقتصادی آسیبهای دیگری هم هست» گفت: اتفاقا باران که واقعا سیاسی به معنای رایج نیست میخواست بیشتر به این امور برسد. کار ما باید رو کردن به مردم و بالا بردن آگاهی آنها باشد. ولی قدرت هم برای کار کردن مهم است. به هر حال نباید ناامید بود، باید از همه امکانات مشروع بهره گرفت و با درایت از موانع عبور کرد.
ارسال نظر