مردم معمولی، قهرمان امسال «ماهعسل»
پارسینه: «ماه عسل» این روزها تریبونی است به نفع زندگی. «مردم» سوژههای ثابت برنامه علیخانی هستند. برنامهای که در چندمین سال اجرای خود سرانجام به بلوغ رسیده است.
برنامه «ماه عسل» در ماه رمضان امسال توانست تا با پخش و اجرای احسان علیخانی پنجره جدیدی را برای مخاطبان تلویزیون باز کند و در لحظات معنوی پیش از افطار بینندگان بیشماری را به قاب تلویزیون خیره کند.
شاید «سوژههایی از جنس مردم» مهمترین عامل موفقیت این برنامه پرمخاطب شبکه سه سیما باشد. سوژههای مردمیای که از دل جامعه و جای جای همین آب و خاک به استودیوی این برنامه میآیند. سوژههایی که قبل از آنکه هر نقشی را بازی کرده باشند یا هنری داشته باشند، کولهباری از سرد و گرم روزگارند و هنر زندگی کردن را با مخاطب همخوانی میکنند.
به پشت صحنه برنامه« ماه عسل» رفتم و استودیویی که قرار نیست مکانش فاش شود، وعدهگاه دیدارم با عوامل این برنامه شد. شاید دلیلش جلوگیری از ازدحام مردم و مخاطبان و تجمع درخواستهای مردمی که در جامعه ما زندگی میکنند، باشد. مردمی که هر کدام درد دلهایی دارند که میخواهند در گفتگو با احسان علیخانی و از تریبون یک رسانه قدرتمند به گوش «ماه عسل» برسانند.
نزدیک استودیو میشوم فضای بسیار بزرگ محل ضبط و پخش برنامه «ماه عسل» نکته جالب برای من بود؛ چرا که بسیاری از برنامهها در محیطی بسته و کوچک تولید میشوند ولی «ماه عسل» علیخانی را اینطور ندیدم...
لحظه ورود به استودیو همزمان با ورود خانوادهای بود که چهرهای آشنا داشتند. عوامل تولید «ماه عسل» همه جوانند. علیخانی در مقام تهیهکنندگی برنامه سعی کرده از تیم جوان برای تولید برنامه کمک بگیرد. حدود 60 نفر جوان سرشار از انرژی و نشاط که با حساسیت فوقالعادهای کار ضبط و پخش برنامه زنده «ماه عسل» را برعهده داشتند. وارد اتاق تشریفات شدم صندلیهای اتاق پر از مهمانان جوان و نجیبی بود که از چهره آنان میشد متوجه شد که کدامیک از آنها قرار است تا دقایقی دیگر مقابل احسان علیخانی قرار بگیرند و مردم گفتوگوی آنها را بشنوند. پدرانی استوار که هر کدام افتخاراتی برای جامعه و کشور محسوب میشوند به چشم میخورد و در گوشهای از اتاق دخترکی را دیدم که سرش را به پایین انداخته و بسیار مودب و معصوم و بیسروصدا تنها نگاه خود را برای لحظاتی به قاب تلویزیون پیوند میزند و ...
جلو رفتم و جایی برای خود یافتم تا با آقا سیّد که کلاهی سبزرنگ بر سر دارد گفتوگو کنم و پرسیدم که شما چرا به این برنامه دعوت شدید و بعد با انرژی و قدرت جواب داد من میرقنبر حیدری شیشوان از استان آذربایجان شرقی به عنوان پیرترین دانشجوی ایرانی که در سال 80 در رشته علوم اجتماعی و برنامهریزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم قبول شدم به این برنامه آمدم و پس از اینکه دو ترم درس خواندم به دانشگاه آزاد واحد تبریز انتقالی گرفتم.
آقاسید ادامه داد: امسال هم در مقطع کارشناسی ارشد در رشته علوم ارتباطات شرکت کردم و منتظر اعلام نتایج هستم.
آقاسید حیدری، این پیرمرد دوست داشتنی و خندان از خاطرات دوران دانشجویی خود برای من گفت: که 120 کیلومتر از خانه ما تا دانشگاه فاصله بود و هفتهای 4 روز کلاس داشتم و مثل جوانان دانشگاه میرفتم و درس میخواندم و ... . از او تشکر کردم و به سراغ پدر دیگری رفتم که دختر معصومی در کنارش نشسته بود و هنوز چشم دخترک به تلویزیون خیره بود. پرسیدم پدرجان نوه شما هستند؟ جواب داد نه، دخترم است و این نوزادی که میبینید دختر دوم من است که چند روز بیشتر ندارد. 108 سال سن داشت. خداوند بچهای به من داده که اسم آن را مبینا گذاشتم. با خانواده از قائمشهر به تهران آمدیم و این دو دختر حاصل ازدواج دومم است.
از حس پدر شدنش در این سن برایم گفت که خیلی خوشحال و امیدوار است که در آینده بتوانند برای خودشان موفق باشند. وقتی داشت برایم صحبت میکرد همه مهمانها نگاهشان سمت حاج روحالله رهبر بود که با این سن و سال بار دیگر خداوند فرزندی به آنها داد و توانست حس پدر شدن را بچشد و ...
حالا دیگر برنامه شروع شده بود و صدای احسان علیخانی به گوشم میرسید نگاهم به سمت تلویزیون رفت دو مادر که هر کدام برای خود ورزشکارانی بودند به عنوان مهمانان اول دعوت شده بودند تا برای گفت وگو به روی سن بروند.
دو ورزشکاری که یکی مدیر عامل باشگاه فوتبال و دیگری کوهنورد و سرپرست چند تیم کوهنوردی بود. مدیر عامل باشگاه فوتبال پسران در رده سنی امید، نوجوانان و جوانان از مشهد مقدس به برنامه دعوت شده بود و اعتقاد داشت همه موفقیت خود را به خاطر ارادت به علی ابن موسیالرضا (ع) دارد و در مدیریت از همه بیشتر سبک محمد رویانیان را میپسندد و توانسته 4 الی 5 قهرمانی در استان به دست بیاورد.
خانم شکوری مقدم، مهمان دیگر برنامه، مادر 66 سالهای بود که به اکثر قلههای ایران و جهان صعود کرده بود از کوههای آرارات و کاجکارتر ترکیه گرفته تا البروس روسیه و ...
خانم شکوریمقدم به من گفت: دیگر آمادگی صعود برای قلههای دیگر را ندارم و یکی از آخرین برنامههایش این است که هفته آخر مردادماه به قله علمکوه جاییکه پسرش برای نجات عدهای گرفتار بهمن شد و جان سپرد، برود.
مسعود رجبیان مدیر تولید و طراح برنامه گفت: به دلیل اینکه داخل استودیوی صدا و سیما نیستیم کار نورپردازی دشواری در برنامه «ماه عسل» وجود دارد و از نورهای لنزی استفاده کردیم و به دلیل شرایط دکور ترجیح دادیم تا از فضای بیرونی استفاده کنیم تا تصویر و پلانهای خاص خود را بتوانیم با هدف مورد نظر به مخاطبان منتقل کنیم.
وی ادامه داد: تفاوت برنامه امسال «ماه عسل» توجه به موضوعاتی است که در برنامههای دیگر کمتر به آن توجه شده و برای مردم جذاب است.
آقاسّید ما مهمان دوم برنامه «ماه عسل» بود که در برنامه گفت: سه ترم مشروط شدم، دو ترم شهریه دانشگاه نداشتم و نتوانستم دانشگاه بروم، سه بار ارشد شرکت کردم که دو بار آن را قبول نشدم و الان هم منتظر نتیجه هستم.
به سراغ محمد پیوندی میروم که به همراه سید حامد میرفتاحی کارگردانی برنامه «ماه عسل» را برعهده دارد و گفت: ایده اولیه «ماه عسل» از سال 86 توسط احسان علیخانی مطرح شد و این برنامه توانست در سال 90 به استخوانبندی اصلی خود برسد. «ماه عسل» چارچوب خود را حفظ کرده و بر اساس انتخاب سوژهها، فضای دکور و تیتراژ برنامه سعی کردیم تنوعی در برنامه امسال «ماه عسل» ایجاد کنیم که مخاطبان با این برنامه احساس راحتی داشته باشند.
مهمان آخر برنامه همان پیرمرد 108 سالهای بود که به همراه پسر بزرگ و دختران کوچکش در برنامه حضور داشتند. حاج روحالله رهبر 12 سال پیش مجددا ازدواج کرده بود.
مادر این نوزاد و دختر معصوم از آرزویش برای فرزندانش برای من گفت: از اینکه خداوند بچه سالمی به من داده بسیار خوشحالم و دوست دارم مبینا دکتری شود که بتواند همه مریضان خود را درمان کند و مینا که قرار است به کلاس سوم برود دانشجو شود و خدا را شکر میکنم که بچههایم دخترند و سالمند چون دختر غمخوار مادر است.
پدر این خانواده هم در برنامه «ماه عسل» از مردم و مسئولین این درخواست را مطرح کرد که دیگر توان کار کردن، ندارم و از مسئولان میخواهم که کمکی به من و خانوادهام کنند تا در این روزگار محتاج کسی نباشم.
احسان علیخانی در انتهای برنامه گفت: به نظر من انتخاب سوژهها از دل مردم جامعه خیلی خوب است و اینقدر تنوع و سوژه و قصه و داستان در کشور داریم که نسبت به آنها همیشه بیتفاوت بودهایم و این سوژهها قابلیت دعوت از آنها را دارد که داستان آنها را بشنویم و ما باید به سمت مردم برویم و از آنها استفاده کنیم.
علیخانی ادامه داد: میشود توسط این برنامهها این مردم دیده شوند و من این فضای ماه عسل را در ایام ماه رمضان با سوژههای مردمی مناسب میبینم و در برنامه خود از آنها دعوت میکنم تا بیایند و زندگی خود را تعریف کنند.
چهره آشنایی که هنگام ورود به استودیو با آنها مواجه شدم همان برادران دوقلویی بودند که در سال 90 به برنامه ماه عسل علیخانی دعوت شده بودند و از زندگیشان برای مردم صحبت کرده بودند.
پس از پایان برنامه کلیه عوامل با تشکر از مهمانانی که به برنامه دعوت شده بودند از یکدیگر خداحافظی کردند و با خاموش شدن چراغهای دکور برنامه و بسته شدن در استودیو برنامه به پایان رسید.
ارسال نظر