نفس نفسهای «تئاتر شهر» در هیاهوی چهار راه ولیعصر
پارسینه: رهگذران معمولی چهارراه ولی عصر(عج)، حتی آنهایی که تئاتر نمیبینند، دلشان برای تئاتر شهر میسوزد که در حصار ساختمانهای گوناگون به سختی نفس میکشد.
اگر این روزها گذرتان به چهارراه ولی عصر (عج) بیفتد، ساختمانی را میبیند، زیبا، با شکوه اما مظلوم که به سختی تلاش میکند از میان انبوه ساختمانهایی که در اطرافش ساخته شده یا پروژههای شهری یا حتی بازارچههای استانی، خود را نشان بدهد. بنایی که زمانی بی هیچ تلاش مضاعفی از فاصله دور رخ مینمود اما امروزه به سختی نفس میکشد و با تلاشی بیهوده تلاش میکند تا نشان بدهد که هنوز هست و حیات دارد و ...
در حال حاضر علاوه بر همه ساخت وسازهایی که در اطراف مجموعهی تئاتر شهر به عنوان قلب تپنده تئاتر ایران، انجام میشود، تمام پیادهروهای اطراف تئاتر شهر هم اشغال شده است.
***
«می گویند آدمیزاد هرگز از آینده خودش خبر ندارد» بچههای تئاتری هم 10 سال پیش که از جمع آوری تابلوهای تبلیغاتی نمایشهایشان درچهارراه ولی عصر گله داشتند، هرگز تصور نمیکردند 10 سال بعد با چنین وضعیت تاسف انگیزی روبهرو شوند. ده سال پیش بچههای تئاتری گلهمند بودند که چرا شهرداری تابلوهای تبلیغاتی نمایشها را به حکم زشت بودن! جمعآوری کرده است. پاسخی که آن زمان به اعتراض تئاتریها داده شد این بود «این تابلوها در شان تئاتر نیست و بزودی الکترونیکی جایگزین آنها میشود تا در شان تئاتر و تئاتریها باشد.» اما نه تنها تابلوهای الکترونیکی نصب نشد که به مرور ساختمان تئاتر شهر هم همچون آثار نمایشیاش از نظرها پنهان شد. پس از جمعآوری تابلوها و بعد از برداشته شدن حصار مجموعه تئاتر شهر، پیشروی در حریم این ساختمان سرعت گرفت.
خوب به یاد داریم که در آغاز پارکینگ مجموعه به بهانه ساخت یک ساختمان مذهبی تصاحب شد و بعد یک مجتمع تجاری قدعلم کرد!
درست است که با ساختن این مجتمع، تئاترشهر دیگر راه خروج اضطراری ندارد و اگر آتش سوزی یا اتفاقی از این دست افتاد، امکان ورود ماشین آتش نشانی و خروج افراد از تئاترشهر نیست اما نباید سخت گرفت. به قول سید صادق موسوی مدیر پیشین تئاترشهر «وجعلنا» میخوانیم و خود را ایمن میکنیم.
پس از پارکینگ، معضل ساخت ایستگاه مترو پیشآمد حالا هرچقدر که تئاتریها اعتراض، تحصن و خواهش کردند تا ایستگاه مترو در ضلع دیگر چهارراه ولیعصر ساخته شود، نشد که نشد چون ساخت و ساز از مدتها پیش آغاز شده بود و نمیشد ساخت ایستگاه مترو، نیمه کار بماند.
حال اگر ساخت و ساز مترو به پی ساختمان تئاترشهر لطمه بزند یا باعث لرزش بنای آن شود، مشکل تئاتریهاست، نمیشود که چهارراه ولی عصر ایستگاه مترو نداشته باشد.ایستگاهش هم حتما باید در کنار تئاترشهر باشد. مدیر عامل وقت مترو وقتی با اعتراض تئاتریها روبرو شد، وعده داد این ایستگاه به نام تئاترشهر نامگذاری شود اما بعدا تابلو این ایستگاه به نام «ایستگاه ولیعصر» زده شد! البته نباید بدبین بود چون یکی از خروجیهای این ایستگاه به نام تئاترشهر است!
اما ساخت زیرگذر چهار راه ولیعصر در یک سال و نیم اخیر دیگر معضل نفسگیر تئاتر شهر شده است به هرحال با این هم ترافیکی که چهارراه ولی عصر دارد،نمیشود زیرگذر نداشته باشد.
و تنها مکان باقی مانده برای تنفس تئاتر شهر، پیاده رو ضلع شمال شرقی چهار راه ولیعصر است. این همه استان داریم و این همه محصول دارند، کجا باید محصولاتشان را عرضه کنند، کجا بهتر از پیاده رو تئاترشهر؟! حتی اگر جشنواره تئاتر فجر هم باشد که به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی برگزار میشود، باز هم این پیاده رو در اختیار استانهاست چون تئاترشهر در هر حال نباید خیلی توی چشم باشد حتی در جشنواره.
حال که دیگر تکلیف همه پیاده روها معلوم شد، نوبت به حیاط تئاترشهر رسید. به تدریج فضای باز مجموعه فرصتی شد برای شهرداری منطقه تا برای اجرای برنامههای جُنگ مانندش، مکان مطمئنی پیدا کند! حالا تئاتر شهر با آن سابقه 40 سالهاش محلی است برای برگزاری انواع برنامههای بیربط و با ربط. بنابراین تئاتر شهر باید فکر آرامش را از سرش بیرون کند.
اگر در این میان، آدمهای جور واجور رفت و آمد میکنند که مشکل شهرداری نیست، حتی اگر گاهی یکی دو تا از کاشیهای تئاتر شهر هم کم شد که مهم نیست. دزدیهای بزرگتر میشود، دو تا کاشی تئاتر شهر که قابل این حرفها را ندارد!
با این وصف، حتی اگر هنرمند یا تماشاگر پیگیر تئاتر نباشید، حتی اگر هیچوقت تئاتر نمیبینید حتی اگر یک شهروند معمولی باشید که گاهی برحسب تصادف در محوطه چهارراه ولیعصر تردد میکنید، باز هم نمیتوانید نسبت به این وضعیت بیتفاوت باشید. مدیران تئاتر شهر هم به اندازه خودشان بیتفاوت نبودند، هر زمان فرصتی دست میداد گلایه میکردند، هشدار میدادند اما مثل همیشه «آنچه البته به جایی نرسد، فریاد است»
سازمان میراث فرهنگی هم که سال گذشته و در جریان ساخت سازه «لابیرنت» بر پشت بام تئاتر شهر خیلی خوب احساس مسئولیت کرد و نشان داد حواسش به تئاتر شهر هست، لابد فکر میکند همان واکنش کافی بود! لازم نیست این سازمان در برابر ساخت و سازهای بیرویه در اطراف یکی از مکانهایی که به ثبت ملی رسیده، واکنش دیگری نشان دهد، سازمان میراث فرهنگی هزار تا گرفتاری دیگر دارد، چه اشکالی دارد اگرحریم ایمن تئاتر شهر هر روز مورد تجاوز قرار گیرد. کشورهای دیگر هم اشتباه میکنند که اجازه نمیدهند تا شعاع چند متری از مکانهایی که در لیست آثار فرهنگی و ملی ثبت شده، ساخت و سازی صورت بگیرد.
مدیران تئاتر شهر هم نباید از این سازمان توقع زیادی داشته باشند. آنها فقط باید حواسشان جمع باشد که برای اجرای نمایشهای خیابانی در فضای باز تئاتر شهر با پلیس پارک، نیروی انتظامی و ... حتما هماهنگ کنند و مجوزهای لازم را بگیرند.
اما فقط کافی است کمی این بنای زیبا و خاطره انگیزه تئاترشهر را دوست داشته باشید، اگر از چهارراه ولیعصر گذر کنید، حتما عصبانی میشوید.
ارسال نظر