"براد پيت" در كنار زامبيها ميدرخشد
پارسینه: جدا از منبع ارزشمند و بازيگر كارداني مثل "براد پيت"،"جنگ جهاني زي" با به تصوير كشيدن صحنههاي اكشن از كار خود راضي است
به نقل از كاليدر؛ بعد از اينكه زامبيها به شهر حمله ميكنند، سازمان ملل متحد از محقق سابق خود "گري لين" (براد پيت) ميخواهد دوباره فعاليتهاي خود را آغاز و منبع آشوب را پيدا كند و راهحلي پيشنهاد دهد. اين با اكراه ميپذيرد، پس خانوادهاش در ناو هواپيما به امن خواهند بود؛ جايي كه ستاد فرماندهي راهاندازي شده است تا با زامبيها مبارزه كنند. فيلم، "لين" را در ماجراهاي تكراري نشان ميدهد، به كشوري ميرود اطلاعاتي دست و پا ميكند و بعد بايد از زامبيهاي CGZ فرار كند.
تا به حال فيلم با موضوع زامبيها با بودجهي هنگفتي مثل "جنگ جهاني زي" ساخته نشده است. از طرفي هم كارگردان (مارك فورستر) با تنظيم قطعاتي مهيج و با حفظ تناسب، اثري خلق كند كه قبلا نديدهايم.
بر عكس فيلم قبلي "فورستر" "ذرهاي آرامش" با اجراهاي دروغين، "جنگ جهاني زي" با تعقيب و گريز لشگر زامبيها در خيابانها و كوچههاي تنگ، اصليترين مايهي فيلم را ترس و فرار از زامبيها ميداند.
"فورستر" قوانيني براي زامبيها گذاشته است، مثلا 12 ثانيه طول ميكشد تا بتوان فهميد زامبي شده است يا نه؟
قطع عضو چارهاي است تا از زامبي شدن جلوگيري شود و گاز ز دن فرد تنها راهي است كه ميشود ويروس را انتقال داد.
"جنگ جهاني زي" اول يك فيلم اكشن است و بعد از آن سعي دارد وارد ژانر وحشت هم بشود. ممكن است در صحنهاي از فيلم باعث شود از جا بپريد اما هرگز اين فيلم نتوانسته وحشت واقعي ويروس جهاني را نمايش دهد.
حتي وقتي حملهي زامبيها قوت ميگيرد، غير از دختر "گري" انگار كسي نترسيده است. همه ژست فرار كردن به خود ميگيرند، آذوقه جمع ميكنند و طوري رفتار ميكنند كه انگار هر روز اين اتفاق ميافتد.
نااميد كننده است وقتي ميفهميم پارامونت حقوق رمان "مكس بروكس" را خريده است و بعد هيچكدام از المانهاي آن را استفاده نكرده است. البته كارگردان مجبور نيست به منبع خود وفادار باشد، اما عجيب است كه بخواهد منبع خود را انكار كند، آن هم وقتي كتاب اين قدر ايدههاي جديد دارد.
"بروكس" موقعيت را از جنبههاي مختلف ميسنجد مثلا اينكه هر كدام از كشورها چگونه به اين مشكل پاسخ ميدهند او وارد جنبهاي ميشود كه به خودي خود نميتوانيد به آن فكر كنيد مثل اين كه ارتشهايي هم هستند كه به هموطنهاي ويروسي خود تيراندازي نميكنند و اينكه اسلحههاي ارتش روي زامبيها تأثيري ندارد. تضادي طولاني، تلفات زياد و انتخابهاي كريه، درست مثل جنگجهاني.
مشكل فيلم در يك هفته تمام ميشود و در واقع بهتر بود عنوان فيلم را "پروژهي زامبي براد پيت" ميگذاشتند.
دليل كنار گذاشتن المانهاي كتاب توسط كارگردان، امضاي درخشان "براد پيت" بر روي فيلم است. "براد پيت" تهيهكنندگي فيلم را هم بر عهده داشته است. جدا از اينكه او دوباره قهرمان شدن را امتحان ميكند، اصلا سر در نميآوريم چرا او چنين نقش ضعيفي را قبول كرده است.
"جنگ جهاني زي" فيلم شخصيتپردازي نيست، فيلم جلوههاي ويژه است و تبليغي براي "فورستر" كه بگويد :«ببينيد ميتوانم فيلم اكشن بسازم.»
ارسال نظر