طنز/ موضوع انشا / رابطه با آمریکا خوب است یا بد؟
پارسینه: من رابطه برقرار کردن را دوست دارم. بقیه فامیل هم همین طور، حالا دنبال اسم و رسم فک و افراد نباشید.
من رابطه برقرار کردن را دوست دارم. بقیه فامیل هم همین طور، حالا دنبال اسم و رسم فک و افراد نباشید. پدرم همیشه سر صف نونوایی با بقیه رابطه برقرار می کند و بعد از اینکه صمیمی شد جای آنها را در صف می گیرد. یک بار به خاطر همین رابطه برقرار کردن ها، درگیری به وجود آمد و کار به جاهای باریک کشید.
پدر و مادر بچه ای که پدرم با او ارتباط برقرار کرده بود می گفتند پدرم برای خودش یک پا دیپلمات است و باید برود در برزیل نجات غریق یا غریق نجات شود. پدرم هم زیر بار این حرف ها نرفته و می گفت این فقط به خاطر تفاوت فرهنگ هاست. هر چقدر هم به او توضیح دادیم که ما همه در یک کشور زندگی می کنیم و طبیعتا نباید این قدر تفاوت فرهنگ داشته باشیم زیر بار نرفت که نرفت. پدرم معمولا زیر بار نمی رود.
بله قرار بود از رابطه با آمریکا بنویسیم که به اینجا رسیدیم. این آمریکایی ها اسمشان هم مشکل ساز است. به نظر من ما باید با آمریکا رابطه برقرار کنیم و با آنها دوست شویم. خوب می شود اگر آمریکا کشور دوست و همسایه ما باشد.
آن وقت می توانیم برویم لیدی گاگا را راحت ببینیم و برگردیم. البته پدرم خیلی دوست دارد جاستین بیبر را ببیند. اگر رابطه ما با آمریکا خوب شود، تبلت و آیفون 5 هم ارزان می شود و این خیلی خوب است. غیر از اینها اگر رابطه ما با آمریکا خوب شود دلار هم ارزان می شود و دیگر گور پدر آمریکا، می رویم تایلند!
پدرم پاتایا را از جاستین هم بیشتر دوست دارد. اسم تایلند که می آید مادرم مریض می شود و تب می کند و غش می کند و باید ببریمش بیمارستان بستری شود. او تا زمانی که برنامه تایلند به هم نخورد خوب نمی شود.
پدرم که این را می داند قبل از رسیدن به بیمارستان و خرج تراشیدن مادرم، برنامه پاتایا را کنسل می کند و به قول خودش این آرزو را با خود به گور می برد. در پایان به این نتیجه می رسیم که رابطه با آمریکا خوب است وما باید با آنها رابطه برقرار کنیم تا بتوانیم برویم تایلند.
منبع: روزنامه قانون / محمد رئیس نیا
ارسال نظر