امام خمینی آینه مهر و قهر
پارسینه: امام خمینی قدس سره میفرماید: «باید به همان نحو که مولا علیه السلام مظهر عدالت بود و مظهر رحمت،شما هم اقتدای به آن حضرت کنید وباعدالت با مردم و بین خودتان رفتار کنید و با عطوفت.»
پارسینه-گروه فرهنگی: چه زیباست تخلق به اخلاق خداوندی که در جای مهربانی، ارحم الراحمین و در مقام انتقام، اشد المعاقبین است. در افتتاح دعای افتتاح به ساحت حضرتش عرض میشود:
« وایقنت انک انت ارحم الراحمین فی موضع العفو والرحمة واشد المعاقبین فی موضع النکال والنقمة؛ و یقین دارم که تو - در جایگاه عفو و رحمت - از تمام مهربانان، مهربانتر و در جای عقاب و انتقام از همه سخت گیرتری.»(١)
و خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: « محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم » ؛ محمد صلی الله علیه و آله پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران، سختگیر و با همدیگر مهربانند.»(2)
مثل مولا علی علیه السلام امام خمینی قدس سره میفرماید:
«باید به همان نحو که مولا علیه السلام مظهر عدالت بود و مظهر رحمت، شما هم اقتدای به آن حضرت کنید و باعدالت با مردم و بین خودتان رفتار کنید و با عطوفت.»
در دید اهل معرفت، همه چیز، مظهر رحمت خداست و مهر او، هر چیز حتی غضبش را فرا میگیرد؛ چنان که در قرآن کریم و برخی دعاها مثل آغاز دعای کمیل نیز بیان شده است که رحمت خداوندی، فراگیر است و بر غضبش سبقت میگیرد؛ زیرا غضب و خشونت الهی نیز در مجموعه نظام هستی به سود بشر است و نظیر چاقوی جراح، سبب سلامتی مجموعه پیکر انسان میباشد. از طرفی:
در این مجال و مقال به مهربانیها و صلابتهای امام بزرگوارمان، گذری دوباره میکنیم؛ باشد تا سرمشق مبلغان بلکه مسئولان بلند پایه نظام اسلامی قرار گیرد.
قبل از بیان برخی از مهربانیها و صلابتهای حضرت امام قدس سره این نکته را نیز متذکر میشویم که قاطعیت و خشونت ارزشمند و خداپسندانه در اجرای دین، برخورد با بیگانگان، بدعت گزاران و باندهای مافیایی قدرت و غارت است.
و جای مدارا و مهربانی، هنگام معاشرت با زیردستان، خودیها، خانواده و فرزندان، گمراهان غیرمعاند و جاهلان قاصر و... است. متاسفانه در کشور عزیز ما، مدعیان رافت و مدارا، پیاده نظام آمریکا و جاده صاف کن اسرائیلند و در برابر هموطنان، فقرا، اهل دین و ایثار، خشنترین رفتارها را دارند.
در ادامه نکاتی از سیره رفتاری حضرت امام ره که سراسر نشانگر رعفت و عطوفت و مهربانی است تقدیم کاربران گرامی خواهد شد.
پیرمرد باغبان
یادم هست من كوچك بودم، روزی پیرمردی برای باغچه منزل ما خاك آورد. ما سر سفره بودیم كه او آمد. امام گفتند كه این پیرمرد ناهار نخورده است. غذای ما زیاد نبود. بعد بشقابی از توی سفره برداشتند و خودشان چند قاشق از غذایشان را در بشقاب ریختند و به ما گفتند: «بیایید هر كدام چند قاشقی از غذای خود را در این بشقاب بریزید تا به اندازه غذای یك نفر بشود. »
ما كه آن روز غذای اضافی نداشتیم، به این ترتیب غذای آن پیرمرد را آماده كردیم در عالم بچگی آنقدر از این كار خوشم آمد كه نهایت نداشت.
هر وقت امام از او یاد میكند
مرحوم حاج آقا مصطفی در رابطه با علاقه امام به فرزندانش میگفت: «امام بچهای داشت كه فلجبود و چند سالی زنده بود و بعد وفات كرد. با اینكه آن بچه فلجبود و زود هم از دنیا رفت معذلك هر وقت امام از او یاد میكند خیلی متاثر و ناراحت میشود.
بیست دقیقه اشك میریختند
پس از ماجرای پانزده خرداد، خدمت امام مشرف شدم. حدود 35 دقیقه خدمتایشان صحبت كردم. حادثه پانزده خرداد را برای امام توضیح دادم. و امام حدود بیست دقیقه اشك میریختند.
من بچهها را دوست دارم
اگر ما یك روز، دو روز به خانه آقا نمیرفتیم، وقتی میآمدیم، میگفتند: «كجاها بودید شما؟ اصلا مرا میشناسید؟ یعنی این طور مراقب اوضاع بودند. اینقدر متوجه بودند.
من بچه خودم را، فاطمه را، بعضی اوقات میبردم. یك روز وارد شدم دیدم آقا تو حیاط قدم میزنند. تا سلام كردم گفتند: «بچهات كو؟» گفتم: «نیاوردهام، اذیت میكند. » به حدی ایشان ناراحتشدند كه گفتند: «اگر این دفعه بدون فاطمه میخواهی بیایی، خودت هم نباید بیایی». اینقدر روحشان ظریف بود. میگفتم: «آقا، شما چرا این قدر بچهها را دوست دارید؟ چون بچههای ما هستند دوستشان دارید؟» میگفتند: «نه، من به حسینیه كه میروم، اگر بچه باشد حواسم میرود دنبال بچهها. اینقدر من دوست دارم بچهها را. بعضی وقتها كه صحبت میكنم، میبینم بچهای گریه میكند یا بچهای دارد دست تكان میدهد یا اشاره به من میكند. حواسم میرود تو بچهها.
پینوشتها:
(1) مفاتیح الجنان، اعمال شبهای ماه مبارک رمضان.
(2) فتح/29.
ارسال نظر