کم فروشی به مخاطب از نوع سیروس مقدم!
پارسینه: مقدم بلد است در هر قسمت سه دقیقه تیتراژ پایانی بگذارد و سه دقیقه تیتراژ ابتدایی و سه دقیقه هم آنچه خواهید دید و چند دقیقه هم آنچه گذشت... همه اینها را جمع کنید تا زمانهای مُرده مدینه دستتان بیاید.
پارسینه/کریم وخشور: سیروس مقدم حالا دیگر به یکی از پرکارترین و مطرحترین کارگردانان تلویزیون تبدیل شده است.کارگردانی که با ساخت سریالهایی مانند تا ثریا و سه گانه پایتخت توانست نظر مخاطبان خاص را هم به سریالهای تلویزیونی جلب کند و نشان دهد که با داستانی جسورانه، پر افت و خیز، شخصیتهای دوستداشتنی و اهل خطر و بازیگران چهره میتوان گاهی آثار خوبی برای تلویزیون ساخت.
اما سریال مدینه که رمضان امسال از شبکه یک پخش شد نشان داد که کارگردانی مانند سیروس مقدم هم میتواند به پرتگاه عدم اعتماد مخاطب نزدیک شود و از نمره خوبی که برای برخی از سریال هایش گرفته سقوط کند و بیننده را به این نتیجه برساند که به کارگردانان خوب هم نباید اعتماد کرد.آنها هم جایی که پای منافع شخصی به میان بیاید، مخاطب را نادیده میگیرند و به جیب خود بیشتر از شعور او توجه میکنند.
بین منتقدان اصطلاحی وجود دارد که با دیدن برخی از فیلمها و سریالها آنجا که کارگردان تصاویر تکراری و یا بیهوده نشان میدهد، میگویند فلانی به کار آب بسته است تا تایم و زمان را پر کند! هستند کارگردانانی که روی واژه آب بستن حساسیت دارند و آن را مانند فحش میدانند اما گروهی هم هستندکه به راحتی از این فحش عبور میکنند و کار خود را میکنند و به نقد و نظرها هم کاری ندارند.
اما سیروس مقدم معلوم نیست به کدام گروه از این کارگردانان تعلق دارد؛ مقدم در سریال تاثریا و سهگانه پایتخت نشان داد که به سراغ داستانهایی میرود که قابلیت پردازش زیادی دارند و میتوان در هر نما و سکانس کلی ماجرا، بازی و دیالوگ خوب جای داد
اما در سریال مدینه که به گفته خودش یکی از سریالهایی است که نگاه دینی و مذهبی در آن پررنگ است مقدم به تلافی دیگر کارهایش نشان داده که آب بستن به کار را خوب بلد است و میتواند برای هر دقیقهای که خودش و تهیهکننده از تلویزیون و سرمایهگذار بابت آن میلیونها تومان پول میگیرد، وقت کُشی کند، داستان را بی دلیل کِش دهد تا سریالی را که میشد مثلا در 13 قسمت روایت کرد در 30 قسمت بست.
مقدم اصول کارگردانی را بلد است، امکانات زیادی در اختیار دارد و میتواند تا جایی که دوست دارد نماهای هوایی، دریایی، زمینی و... بگیرد و در لابلای سریال به جای داستان و ماجرا به خورد مردم بدهد.مثلا میتواند 15 دقیقه از تایم مفید سریال را به این اختصاص دهد که مدینه غذاهای پخش شده و به درد نخور را روی دیوارهای شهر میریزد تا پرندهها و گربهها و مورچهها آن را بخورند.
مقدم بلد است در هر قسمت سه دقیقه تیتراژ پایانی بگذارد و سه دقیقه تیتراژ ابتدایی و سه دقیقه هم آنچه خواهید دید و چند دقیقه هم آنچه گذشت... همه اینها را جمع کنید تا زمانهای مُرده مدینه دستتان بیاید.
یا نماهای بیهوده و مُرده و بیهیجانی که مقدم از قایق سواری شخصیتهای سریال مدینه روی آب گرفت و به نمایش گذاشت و مردم را وادار کرد که اعتماد خود را از او بگیرند و بگویند وقتی اسپانسر قَدری پای کار است که تبلیغ خودش از اصل داستان برایش مهمتر است، سیروس مقدم و تلویزیون میشوند بنده اسپانسر و اینجاست که شعور مخاطب و احترام به آن زیرپا گذاشته میشود و دیگر مهم نیست.
به گزارش پارسینه، مقدم در سریال پایتخت 3 نیز از همین روش استفاده کرد اما آنجا شخصیتها و بازیگرانی بودند که مردم دوستشان داشتند برای همین پای سریال ماندند و آن را دیدند و گروه سازنده اعم از کارگردان، بازیگران و نویسندگان را تشویق کردند اما در مدینه هیچکدام از این پارامترها وجود ندارد.در اصل مقدم اعتبار خود و شعور مخاطب را به پول فروخت و حالا که دیگر سرس چهارم پایتخت هم قرار نیست ساخته شود، معلوم نیست اعتبار رفته را چگونه میخواهد بازسازی و بازیابی کند.
كاملا درسته
اي كاش راجع به تبليغ مداوم عسكريه هم مينوشتي http://www.parsine.com/fa/news/193142 به این مورد قبلا پرداخته ایم:
تازه در فيلم هم موقع رانندگي مسير تهران تا شمال را هم نشان ميداد.
من اصلا از کارهای آقای مقدم خوشم نمی یاد همه کارهایش نوع فیلم برداریش نوع انتخاب موزیک و وقت کشی های آن در کار هایی که تولید می کند تکراری است؛ واسش عادت شده اونوقت میگن چرا مردم از برنامه های ماهواره ای استفاده میکنند
این سریال دائما توش دعوا بود درست مثل جراحت
سریال آبکی پلیس جوان یادتون رفته !!!1