گوناگون

در حق این آدم‌ها کوتاهی شده است

پارسینه: کامبیز درمبخش معتقد است با وجود هزینه شدن بودجه‌های کلان در زمینه‌های مختلف، همیشه در حق هنرمندان پیشکسوت کوتاهی شده است.

کامبیز درمبخش معتقد است با وجود هزینه شدن بودجه‌های کلان در زمینه‌های مختلف، همیشه در حق هنرمندان پیشکسوت کوتاهی شده است.

این طراح و کاریکاتوریست پیشکسوت با بیان این‌که هنرمندان با بالا رفتن سن‌شان به پشتیبانی نیاز دارند، اظهار کرد: یک ضرب‌المثل قدیمی هست که می‌گوید «فلانی صورت خود را با سیلی سرخ می‌کند» حالا حکایت هنرمندان پیشکسوت ماست. این هنرمندان که در سن بالا کار نمی‌کنند، واقعا به پشتیبانی، بخصوص از نظر روحی نیاز دارند. من معتقدم باید به همه هنرمندان کمک شود، نه لزوما پیشکسوتان هنر، اما تقدم با آن‌هاست. انسان در سنین بالا تنها می‌شود و رنج تنهایی سخت است، بویژه برای هنرمند که کلی افتخار برای کشورش به ارمغان آورده است. اگر کسی سراغش را نگیرد، فقط کسانی که از نزدیک با این هنرمند در ارتباط هستند می‌دانند بر او چه می‌گذرد.

او ادامه داد: این هنرمندان نباید کنار گذاشته شوند. آن‌ها باید تأیید شوند تا احساس بیهودگی نکنند. آن‌ها آدم‌های با ارزشی هستند که نه‌تنها در ایران، بلکه برخی از آن‌ها در خارج از کشور هم شناخته‌شده هستند. بعضی مسائل مثل مشکلات درمانی، معیشتی و کهولت سن برای همه پیش می‌آید و فقط مربوط به هنرمندان نیست.

درمبخش به تعریف هنرمند پیشکسوت اشاره کرد و گفت: هنرمند پیشکسوت بودن فقط به اسم و رسم مربوط نیست. هنرمندانی هستند که سال‌ها پیش باید کار را کنار می‌گذاشتند، ولی همچنان کار می‌کنند. هنرمند بازنشستگی ندارد. تا آن جایی که دست و ذهن و چشمش کار کند، می‌تواند یک هنرمند باشد. هیچ‌وقت یک هنرمند دلش نمی‌خواهد هنرش را کنار بگذارد. خود من خیلی از مرگ می‌ترسم، نه به‌خاطر خود مرگ، چون آدم‌های هنرمند خیلی چیزها دارند که باید به مردم بدهند که بعضی وقت‌ها به‌خاطر بیماری‌ها و ناراحتی‌ها نمی‌توانند آن‌طور که باید هنرشان را به مردم برسانند.

این کاریکاتوریست ادامه داد: این موضوع باعث نگرانی هنرمندان می‌شود. آن‌ها دوست دارند همیشه آن چیزی را که دارند به مردم ارائه دهند. باید بیوگرافی هنرمند پیشکسوت را خواند و دانست هر هنرمندی نمی‌تواند پیشکسوت باشد. باید از طرف مردم تأیید شده باشد و آن‌ها او را قبول و دوست داشته باشند.

او در بخش دیگری از سخنانش به نقش موسسه هنرمندان پیشکسوت در حمایت از هنرمندان اشاره و اظهار کرد: حدود 7 یا 8 سال قبل بود که به‌خاطر بیماری و برای بیمه، به موزه هنرهای معاصر رفتم. در این مراجعه با جواب عجیبی مواجه شدم. کارمند آنجا گفت معمولا از سن 60 سال به بالا، بیمه به هنرمندان تعلق نمی‌گیرد. در حالی که به‌شکل عادی، بیماری و درد از همین سنین شروع می‌شود، جای تأسف داشت که در آن مقطع، چنین قانونی وضع شده بود. به هر حال چند سالی گذشت و اخباری مبنی بر تشکیل موسسه هنرمندان پیشکسوت دریافت کردم. همچنین بارها گفته می‌شد که ما سعی داریم مشکل بیمه هنرمندان را حل کنیم و در کنارش مزایایی مانند کارت طلایی هم ارائه می‌کنیم.

وی بیان کرد: سه سالی است که عضو موسسه انجمن پیشکسوتان شده‌ام. این موسسه خیلی دیر به‌وجود آمد، اما یک ضرورت است. ضرورت برای هنرمندانی که همه عمرشان را برای عشق و کار و آگاهی مردم گذاشتند و هنرشان را به مردم شناساندند. هنرمندان برای زمانی که بازنشسته هستند و کاری انجام نمی‌دهند به مکانی نیاز دارند تا تنهایی‌شان را در آنجا بگذرانند. کسانی که موسسه هنرمندان پیشکسوت را اداره می‌کنند، آدم‌های مهربان و دلسوزی هستند. تا جایی که من شاهد بودم با احترام با هنرمندان رفتار کرده‌اند و حس نزدیکی بین آن‌ها و هنرمندان به‌وجود آمده است.

درمبخش همچنین به نقش ناچیز دولت در حمایت از هنرمندان پیشکسوت اشاره کرد و گفت: آن‌طور که می‌بینیم و می‌شنویم متأسفانه دولت در این زمینه همکاری نمی‌کند و حمایتش از هنرمندان پیشکسوت ناچیز بوده است. اگر جمعیت هنرمندان پیشکسوت را در نظر بگیریم، خیلی از آن‌ها بالای 70-80 سال سن دارند، چرا نباید به آن‌ها کمک شود که این چند سال آخر عمر را در ناراحتی نباشند؟

این هنرمند درباره‌ی درخواست‌هایی که از موسسه هنرمندان پیشکسوت دارد هم اظهار کرد: درخواست‌ها خیلی زیاد است و مسؤولان موسسه هم تمام تلاش خود را می‌کنند، ولی برای این کار بودجه‌هایی لازم است. خیلی جاها بودجه‌های کلان مصرف می‌شود، ولی درباره هنرمندان همیشه کوتاهی شده است. هیچ‌وقت آن‌طور که باید و شاید به آن‌ها نرسیده‌اند و ما انتظار خیلی بیشتری داریم. هنرمندان آدم‌هایی هستند که با دیگران فرق دارند و کمیاب‌اند. هر کسی نمی‌تواند هنرمند باشد.

درمبخش با یادآوری مشکل بیماری همسرش که چند سال است برای درمان آن تلاش می‌کند، گفت: در مرحله‌ای 35 میلیون و پس از آن 50 میلیون تومان برای درمان همسرم هزینه کردم و به حمایت بیمه تکمیلی دلخوش بودم، اما با مراجعه به بیمه برای دریافت، فقط 2 میلیون و 600 هزار تومان از آن 36 میلیون تومان برایم واریز شد! سوال اینجاست که آیا اصلا بیمه تکمیلی فایده‌ای هم دارد؟ به همه این‌ها مشکلاتی مانند این‌که به واسطه بیمه تکمیلی، داروی خوب نمی‌دهند یا شما را به پزشک‌های خوب و بیمارستان ممتاز معرفی نمی‌کنند را نیز اضافه کنید. مگر ما چند هنرمند داریم؟! مگر ما چند سال دیگر عمر خواهیم کرد؟ تازه وقتی ما می‌میریم بزرگداشت‌ها و سر و صدایش راه می‌افتد که هیچ فایده‌ای برای خود ما ندارد.

این کاریکاتوریست پیشکسوت با اشاره به بیمه طلایی هنرمندان فعال در عرصه سینما نیز اظهار کرد: مسأله‌ی دیگر، تبعیض است؛ چرا به هنرمند سینما بیمه طلایی تعلق بگیرد، اما سر هنرمندان هنرهای دیگر بی‌کلاه بماند؟ تفاوت در چیست؟ این موارد به علاوه مسائلی مانند برقراری ارتباط با پیشکسوتان از مواردی است که باید زیر ذره‌بین قرار بگیرد. بارها دیده شده از طرف موسسات اقتصادی هنر، بیمه‌ها و ... پیام کوتاه می‌آید که برای دریافت فلان بیمه یا پرداخت بهمان هزینه به جایی یا سایتی مراجعه کنید. در صورتی که بسیاری از هم‌سن‌های من با این مقولات آشنایی ندارند یا کسی نیست که برای آن‌ها کاری انجام دهد. بهتر نیست این موارد به‌شکل سنتی مثلا با نامه‌نگاری برای پیشکسوتان انجام شود؟

او با بیان این‌که درست است ما از نظر سنی پیر شده‌ایم، ولی توان هنری ما در نهایت بلوغ است، گفت: در هنر، تمام توانایی‌های هنرمند از سنین 50 به بعد با تلفیق تجربه و علم تازه شروع به شکفتن می‌کند. خود من با 73 سال سن و دوبار جراحی به‌خاطر بیماری سرطان، در همین مدت زمان سپری‌شده از سال 94، پنج نمایشگاه برگزار کرده‌ام که حتی موجب تعجب جوانان شده است. همچنین یک نمایشگاه آماده برگزاری در نیویورک دارم که زمان دقیقش اعلام خواهد شد و یک نمایشگاه نقاشی در گالری سیحون خواهم داشت که 27 آذرماه افتتاح می‌شود. اگر هنرمند آرامش داشته باشد و تأمین مالی شود ثمرات او برای کشور صدچندان می‌شود.

درمبخش ادامه داد: یکی از موارد دیگری که نقد فراوانی به آن وارد است، همین موضوع 150 هزار تومان در ماه است که از سوی موسسه هنرمندان پیشکسوت به اعضا پرداخت می‌شود. در حقیقت، این پول به‌قدری ناچیز است که تناسبی با شأن هنرمندان پیشکسوت ندارد. البته شکی نیست که ناچیز بودن این تکریم، از بودجه اندک موسسه است و پشتیبانی بیشتر دولت را در این زمینه می‌طلبد. این موسسه ابتدا باید بودجه داشته باشد. البته اطلاع دارم که مقامات وزارت ارشاد برای کمک به این موسسه در حال تلاش هستند، بویژه معاونان وزیر ارشاد، آقایان مرادخانی و کاراندیش. یک خبر خوب هم خواندم که برای حل مشکلات موسسه هنرمندان پیشکسوت، دکتر نوبخت - معاون رئیس‌جمهور - و تیم ایشان وارد میدان شده‌اند که خیلی خوب است، ولی به هرصورت نباید شرایطی فراهم شود که مدیران موسسه برای بودجه و امکانات گدایی کنند! این نه در شأن هنرمندان پیشکسوت است و نه در شأن موسسه آن‌ها.

این هنرمند در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به صندوق حمایت از هنرمندان گفت: زمانی که درگیر مخارج بیماری همسرم و هزینه 35 میلیون تومانی آن بودم، آقای مرادخانی گفت که صندوقی برای کمک به هنرمندان وجود دارد و به وسیله آن می‌توانید پنج میلیون تومان کمک بلاعوض بگیرید. پس از آن، تمام نامه‌نگاری‌ها انجام شد، اما با گذشت 14 یا 15 ماه خبری از آن پول نشده است. حتی در مراجعه‌های من گفتند که چنین نامه‌ای به دست ما نرسیده است. سرانجام با پیگیری مکرر بعدی به من گفتند می‌توانیم پنج میلیون تومان به شما وام بدهیم! در حالی که من اصلا درخواست وام نداده بودم. با این هزینه‌های سنگین درمانی، وام چه دردی از من دوا می‌کند؟ ضمنا آقای مرادخانی با حسن نیت همیشگی‌شان، از کمک بلاعوض توسط صندوق حمایت از هنرمندان صحبت کرده بود. سوال این است که معنای صندوق حمایت از هنرمندان چیست؟

درمبخش در پایان اضافه کرد: ما قبل از آن‌که در وزارت ارشاد نیازمند تشکیلاتی شبیه بانک‌ها باشیم که برای هرگونه اقدامی، اول سود و زیان مالی آن را بررسی می‌کند، نیازمند جایی هستیم که دست‌اندرکارانش هنر را بهتر از اقتصاد بشناسند، ارج نهند و درک درستی از روابط مرتبط و احترام به یک عمر خدمت صادقانه هنرمندان از جوان تا پیشکسوت داشته باشند و به زبان عامیانه، حداقل در رفتار ظاهری بلد باشند که چگونه به یک هنرمند احترام بگذارند. میز و مسؤولیت‌ها و امکاناتی که در اختیار مدیران است، ابزاری برای خدمت به فرهنگ و هنر کشور است که هنرمندان سهم اصلی و بسزایی در آن دارند.

انتهای پیام
منبع: خبرگزاری ایسنا

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار