استفتاء/ تکلیف شرعی زنانی که شوهرانشان ناپدید شدهاند
پارسینه: جنگ و صلح، خوشی و ناخوشی، تفاوتی ندارد؛ در هر شرایطی میتوان عزیزی را گم کرد و سالها در بیخبری به سر برد. حال باید دید در این سالها، وظیفه یک زن چیست؟ در غیاب همسر چه باید کرد؟ تا چه زمانی باید صبر کرد و انتظار کشید و چه زمانی میتوان ازدواج کرد و زندگی جدیدی را شروع کرد؟
جنگ و صلح، خوشی و ناخوشی، تفاوتی ندارد؛ در هر شرایطی میتوان عزیزی را گم کرد و سالها در بیخبری به سر برد. حال باید دید در این سالها، وظیفه یک زن چیست؟ در غیاب همسر چه باید کرد؟ تا چه زمانی باید صبر کرد و انتظار کشید و چه زمانی میتوان ازدواج کرد و زندگی جدیدی را شروع کرد؟ نگاهی به مجموعه استفتائات انجامگرفته از فقها در این زمینه، میتواند راهنمای این مسیر سخت باشد. این یادداشت را به نقل از مهرخانه بخوانید.
بیخبری از همسر
سؤال: زنى که معلوم نیست همسرش در حادثهای کشته یا مفقود شده و مدت چهارسال است که خبرى از او نیست، آیا مىتواند با شخص دیگرى ازدواج کند؟
پاسخ: آنچه فقها بر آن تأکید ویژه دارند، یقین به فوت است؛ امامخمینی (ره) در جواب میفرمایند: «تا یقین به مردن شوهر خود پیدانكرده، باید صبر كند و میتواند به محكمه شرعیه مراجعه کند تا با امهال تا چهار سال از حین مراجعه و فحص از شوهر در این مدت، حاكم شرع اقدام کند».
آیتالله مکارمشیرازی نیز بر همین اصل پاسخ میدهند: «نمیتواند با مرد دیگرى ازدواج کند، مگر اینکه یقین به فوت او پیدا کند، یا مراجعه به حاکم شرع کرده تا او دستور تحقیق درباره شخص مورد نظر را صادر کند و پس از طى مراحل شرعى، او را طلاق دهد».
آیتالله فاضللنکرانی نیز فرمودند: «چنانچه یقین حاصل شده که شخص از دنیا رفته، زن نیاز به طلاق ندارد، بلکه پس از عده وفات، مىتواند ازدواج کند و اگر یقین یا اطمینان حاصل نشده باشد، لازم است به حاکم شرع مراجعه شود و در این صورت، برنامه خاصى دارد که حاکم پیاده مىکند».
سؤال: فردی حدود ۱۰ سال گم شده و همسرش بدون اجازه حاکم شرع، شوهر کرده است، لطفاً حکمش را بیان فرمایید؟
پاسخ: در پاسخ این استفتاء آیتالله تبریزی میفرمایند: «چنانچه بعد از ۱۰ سال از مفقودالاثر شدن شوهرش و یا قبل از آن، با علم به موت و بعد از انقضای عده وفات، شوهر کرده است، تزویجش محکوم به صحت است».
جستجوی همسر ناپدید
سؤال: براى فحص از شوهر مفقودالاثر، آیا اعلان در جراید و وسایل ارتباط جمعى مثل رادیو، کفایت میکند؟
پاسخ: نوع تحقیق را آیتالله فاضللنکرانی اینگونه عنوان میکنند: «در فرض سؤال اعلان در جراید و رادیو و ارائه عکس شخص مفقود و درخواست از کسانى که از او خبر دارند، کافى است».
نفقه خانواده مفقود
سؤال: همسر اینجانب بعد از یک ماه زندگى با من، منزل را ترک کرده و تا به حال مراجعه نکرده است. من مدتها به دنبال او گشتم، ولى اثرى از او پیدا نکردم، با وجود اینکه جوان هستم و بدون شوهر ممکن است به فساد کشیده شوم و کسى هم نیست نفقه من را بدهد و راهى هم براى امرار معاش ندارم، وظیفه من را مشخص کنید؟
پاسخ: آیتالله فاضللنکرانی در پاسخ این استفتاء میفرمایند: «در فرض سؤال که زوج را پیدا نکردهاید و امکان دستیابى به زوج هم نیست و به هیچوجه نمىتوانید حتى با نامه به او اخطار کنید و امکان تأمین نفقه از مال او نیست، شما میتوانید به حاکم شرع مراجعه و خود را مطلقه کنید و پس از طلاق عده نگهدارید که احتیاط این است عده وفات نگهدارید. یعنى پس از طلاق چهار ماه و ۱۰ روز صبر کنید. پس از گذشتن عده، ازدواج شما اشکال ندارد».
امامخمینی (ره) نیز میفرمایند: «زنی كه شوهر او غایب شده، اگر نفقه او داده میشود، باید صبر كند و طلاق او صحیح نیست و اگر نفقه او داده نمیشود، میتواند به حاكم شرع مراجعه كند و بعد از فحص (تا چهار سال از زمان رجوع) و پیدانشدن شوهر، حاكم شرع یا مأمور از طرف او زن را طلاق دهد. طلاق قبل از چهارسال باطل است، هر چند از پیدا شدن شوهر مأیوس شوند».
آیتالله صافیگلپایگانی نیز بر همین نظر میفرمایند: «بهطورکلی زنی که شوهر او مفقودالاثر شده و موت و حیات او معلوم نیست و اموالی هم ندارد که نفقه زوجه او از آن پرداخت شود و متبرعی هم که نفقه زوجه او را تأمین کند، نباشد، در این صورت میتواند به حاکم شرع جامعالشرایط مراجعه کند و حاکم ضربالاجل تعیین میکند که تا مدت چهار سال از حال شوهر مفقودالاثر او زیر نظر آن مجتهد تفحص شود و بعد از گذشت این چهارسال که در آن فحص ادامه داشته، چنانچه حال او معلوم نشد، به حاکم شرع مراجعه میکند و حاکم شرع او را مطلقه میکند و بعد از گذشتن چهار ماه و ۱۰ روز از زمان طلاق، میتواند با مرد دیگر ازدواج کند».
آیتالله مکارمشیرازی نیز در پاسخ چنین استفتائی به تفصیل میفرمایند: «زنى که شوهرش مفقود شده است، چند حالت دارد: الف) اگر صبر کند تا خبرى آید، مانعى ندارد و باید نفقه او را از مال شوهرش داد. ب) اگر انفاقکنندهاى از ولى یا غیر او باشد، باید صبر کند؛ مگر اینکه عسر و حرج شدید و ضرر مهمى حاصل شود که حاکم شرع میتواند او را طلاق دهد. ج) در غیر این دو صورت، رفع امر به حاکم شرع میکند و او به مدت ۴ سال از اطراف محل فقدان او تحقیق میکند؛ اگر خبرى نشد، نخست به ولى او پیشنهاد طلاق میکند و اگر او طلاق نداد، خودش طلاق میدهد. سپس عده وفات نگه میدارد (هر چند کفایت عده طلاق رجعى نیز قوى است، اما احتیاط مهماامکن ترک نشود) و بعد شوهر میکند. اگر شوهر اول مادام که در عده است، مراجعه کرد، اولى است و اگر بعد از عده -حتى قبل از ازدواج مجدد- شوهر اول بیاید، طلاق نافذ است و تنها با رضایت طرفین و عقد جدید، امکان بازگشت است».
عسر و حرج ناشی از فقدان
سؤال: آیا عسر و حرج، باعث جواز طلاق براى حاکم مىشود؟ مخصوصاً اگر غیبت به وسیله رفتن و فرار کردن خود زوج باشد؛ یا موردى که منفقى نیست که نفقه زوجه را بدهد.
پاسخ: آیتالله فاضللنکرانی در پاسخ میفرمایند: «درصورتىکه زوجه براى نداشتن شوهر در حرج است، نه از جهت نفقه، بهطورىکه در صبر کردن، معرضیت فساد است، حاکم پس از گذشت مدت چهار سال میتواند طلاق بدهد».
سؤال: در مفقودالاثر، زوجه رفع امر به حاكم نكرده و چند سال گذشته است، آیا با احراز اینكه اگر دوباره زوجه چند سال صبر کند تا از زوج طلب شود، براى زوج حرج است، میشود زوجه مفقودالاثر را طلاق داد یا خیر؟
پاسخ: آیتالله گلپایگانی با تأکید بر مدت چهار سال میفرمایند: «به نظر حقیر، رفع امر به حاكم شرع و گذشتن چهار سال موضوعیت دارد؛ بلى اگر یقین داشته باشد كه فحص مؤثر نیست، فحص ساقط میشود. ولى باید چهار سال صبر كند».
وکالت جهت طلاق
سؤال: شوهر زنی مفقودالاثر است و این زن میگوید: من با شوهرم در ضمن عقد شرط كردهام كه اگر تا فلان مدت غیبت كرد و نیامد، من وكیل باشم كه خود را مطلقه كنم و چون شوهرم مدتی است مفقودالاثر شده است، خود را مطلقه كردهام. آیا زن اگر بخواهد شوهر كند، قول او مسموع است كه برای شوهر دوم مانع نباشد یا خیر؟
پاسخ: در جواب این سؤال امامخمینی (ره) چنین پاسخ میدهند: «اگر ادعای خلیه (یعنی ادعا میكند كه ازدواج او بلامانع است) بودن خود را میكند و مرد احتمال صدق او را میدهد، تزویج مانع ندارد».
بازگشت شوهر مفقود
سؤال: شوهر زنى، مفقودالاثر شده و زن علم به فوت او پیدا کرده و ازدواج کرده است. بعد از مدتى شوهر اول برگشته، حکم زن چیست؟
پاسخ: در جواب این سؤال آیتالله فاضللنکرانی میفرمایند: «در فرض سؤال زن باید از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اول حلال است، ولى اگر شوهر دوم با او نزدیکى کرده باشد، باید عده نگهدارد».
آیتالله صافیگلپایگانی نیز در پاسخ میفرمایند: «بهطورکلی اگر زوجه یقین به موت زوج حاصل کند و از تاریخ یقین به موت، چهار ماه و ۱۰ روز عده وفات نگهدارد، پس از آن میتواند شوهر کند، لکن اگر بعد از شوهر رفتن معلوم شود که در تاریخ ازدواج او با مرد دوم شوهر او زنده بوده، ازدواج باطل است و به زوجیت شوهر اول باقی است و باید از مرد دوم بدون طلاق جدا شود. چنانچه دخول هم واقع شده باشد، بر مرد دوم حرام ابدی است و چنانچه زوجه شک در حیات و موت شوهر داشته باشد، حق ازدواج با کسی را ندارد؛ مگر اینکه به دستور مجتهد جامعالشرایط که در رسالهها ذکر شده است، عمل کرده باشد».
سؤال: شخصى مدت هفت سال از وطن خودش مهاجرت كرد و هیچ خبرى از او نبود و عیال او به خیال اینكه شوهرش دیگر زنده نیست شوهر كرد و داراى چهار بچه شد. فعلاً شوهر اولش آمده است. مرقوم فرمایید تكلیف زن مزبوره نسبت به شوهر اول و دوم چیست و همچنین حكم این بچهها به چه نحو است؟
پاسخ: آیتالله گلپایگانی فرمودند: «در فرض سؤال، این زن بر شوهر دوم حرام ابدى است و باید از همدیگر بدون طلاق جدا شوند و واجب است عده وطى به شبهه نگه دارد و بچههاى آنها چون ولد شبهه بودهاند، در حكم حلالزادهاند و زن به شوهر اول برمیگردد، و اگر شوهر اول او را طلاق بدهد، چون بر شوهر دوم حرام ابدى است، میتواند بعد از انقضاء عده طلاق به شخص دیگرى شوهر کند».
بیخبری از همسر
سؤال: زنى که معلوم نیست همسرش در حادثهای کشته یا مفقود شده و مدت چهارسال است که خبرى از او نیست، آیا مىتواند با شخص دیگرى ازدواج کند؟
پاسخ: آنچه فقها بر آن تأکید ویژه دارند، یقین به فوت است؛ امامخمینی (ره) در جواب میفرمایند: «تا یقین به مردن شوهر خود پیدانكرده، باید صبر كند و میتواند به محكمه شرعیه مراجعه کند تا با امهال تا چهار سال از حین مراجعه و فحص از شوهر در این مدت، حاكم شرع اقدام کند».
آیتالله مکارمشیرازی نیز بر همین اصل پاسخ میدهند: «نمیتواند با مرد دیگرى ازدواج کند، مگر اینکه یقین به فوت او پیدا کند، یا مراجعه به حاکم شرع کرده تا او دستور تحقیق درباره شخص مورد نظر را صادر کند و پس از طى مراحل شرعى، او را طلاق دهد».
آیتالله فاضللنکرانی نیز فرمودند: «چنانچه یقین حاصل شده که شخص از دنیا رفته، زن نیاز به طلاق ندارد، بلکه پس از عده وفات، مىتواند ازدواج کند و اگر یقین یا اطمینان حاصل نشده باشد، لازم است به حاکم شرع مراجعه شود و در این صورت، برنامه خاصى دارد که حاکم پیاده مىکند».
سؤال: فردی حدود ۱۰ سال گم شده و همسرش بدون اجازه حاکم شرع، شوهر کرده است، لطفاً حکمش را بیان فرمایید؟
پاسخ: در پاسخ این استفتاء آیتالله تبریزی میفرمایند: «چنانچه بعد از ۱۰ سال از مفقودالاثر شدن شوهرش و یا قبل از آن، با علم به موت و بعد از انقضای عده وفات، شوهر کرده است، تزویجش محکوم به صحت است».
جستجوی همسر ناپدید
سؤال: براى فحص از شوهر مفقودالاثر، آیا اعلان در جراید و وسایل ارتباط جمعى مثل رادیو، کفایت میکند؟
پاسخ: نوع تحقیق را آیتالله فاضللنکرانی اینگونه عنوان میکنند: «در فرض سؤال اعلان در جراید و رادیو و ارائه عکس شخص مفقود و درخواست از کسانى که از او خبر دارند، کافى است».
نفقه خانواده مفقود
سؤال: همسر اینجانب بعد از یک ماه زندگى با من، منزل را ترک کرده و تا به حال مراجعه نکرده است. من مدتها به دنبال او گشتم، ولى اثرى از او پیدا نکردم، با وجود اینکه جوان هستم و بدون شوهر ممکن است به فساد کشیده شوم و کسى هم نیست نفقه من را بدهد و راهى هم براى امرار معاش ندارم، وظیفه من را مشخص کنید؟
پاسخ: آیتالله فاضللنکرانی در پاسخ این استفتاء میفرمایند: «در فرض سؤال که زوج را پیدا نکردهاید و امکان دستیابى به زوج هم نیست و به هیچوجه نمىتوانید حتى با نامه به او اخطار کنید و امکان تأمین نفقه از مال او نیست، شما میتوانید به حاکم شرع مراجعه و خود را مطلقه کنید و پس از طلاق عده نگهدارید که احتیاط این است عده وفات نگهدارید. یعنى پس از طلاق چهار ماه و ۱۰ روز صبر کنید. پس از گذشتن عده، ازدواج شما اشکال ندارد».
امامخمینی (ره) نیز میفرمایند: «زنی كه شوهر او غایب شده، اگر نفقه او داده میشود، باید صبر كند و طلاق او صحیح نیست و اگر نفقه او داده نمیشود، میتواند به حاكم شرع مراجعه كند و بعد از فحص (تا چهار سال از زمان رجوع) و پیدانشدن شوهر، حاكم شرع یا مأمور از طرف او زن را طلاق دهد. طلاق قبل از چهارسال باطل است، هر چند از پیدا شدن شوهر مأیوس شوند».
آیتالله صافیگلپایگانی نیز بر همین نظر میفرمایند: «بهطورکلی زنی که شوهر او مفقودالاثر شده و موت و حیات او معلوم نیست و اموالی هم ندارد که نفقه زوجه او از آن پرداخت شود و متبرعی هم که نفقه زوجه او را تأمین کند، نباشد، در این صورت میتواند به حاکم شرع جامعالشرایط مراجعه کند و حاکم ضربالاجل تعیین میکند که تا مدت چهار سال از حال شوهر مفقودالاثر او زیر نظر آن مجتهد تفحص شود و بعد از گذشت این چهارسال که در آن فحص ادامه داشته، چنانچه حال او معلوم نشد، به حاکم شرع مراجعه میکند و حاکم شرع او را مطلقه میکند و بعد از گذشتن چهار ماه و ۱۰ روز از زمان طلاق، میتواند با مرد دیگر ازدواج کند».
آیتالله مکارمشیرازی نیز در پاسخ چنین استفتائی به تفصیل میفرمایند: «زنى که شوهرش مفقود شده است، چند حالت دارد: الف) اگر صبر کند تا خبرى آید، مانعى ندارد و باید نفقه او را از مال شوهرش داد. ب) اگر انفاقکنندهاى از ولى یا غیر او باشد، باید صبر کند؛ مگر اینکه عسر و حرج شدید و ضرر مهمى حاصل شود که حاکم شرع میتواند او را طلاق دهد. ج) در غیر این دو صورت، رفع امر به حاکم شرع میکند و او به مدت ۴ سال از اطراف محل فقدان او تحقیق میکند؛ اگر خبرى نشد، نخست به ولى او پیشنهاد طلاق میکند و اگر او طلاق نداد، خودش طلاق میدهد. سپس عده وفات نگه میدارد (هر چند کفایت عده طلاق رجعى نیز قوى است، اما احتیاط مهماامکن ترک نشود) و بعد شوهر میکند. اگر شوهر اول مادام که در عده است، مراجعه کرد، اولى است و اگر بعد از عده -حتى قبل از ازدواج مجدد- شوهر اول بیاید، طلاق نافذ است و تنها با رضایت طرفین و عقد جدید، امکان بازگشت است».
عسر و حرج ناشی از فقدان
سؤال: آیا عسر و حرج، باعث جواز طلاق براى حاکم مىشود؟ مخصوصاً اگر غیبت به وسیله رفتن و فرار کردن خود زوج باشد؛ یا موردى که منفقى نیست که نفقه زوجه را بدهد.
پاسخ: آیتالله فاضللنکرانی در پاسخ میفرمایند: «درصورتىکه زوجه براى نداشتن شوهر در حرج است، نه از جهت نفقه، بهطورىکه در صبر کردن، معرضیت فساد است، حاکم پس از گذشت مدت چهار سال میتواند طلاق بدهد».
سؤال: در مفقودالاثر، زوجه رفع امر به حاكم نكرده و چند سال گذشته است، آیا با احراز اینكه اگر دوباره زوجه چند سال صبر کند تا از زوج طلب شود، براى زوج حرج است، میشود زوجه مفقودالاثر را طلاق داد یا خیر؟
پاسخ: آیتالله گلپایگانی با تأکید بر مدت چهار سال میفرمایند: «به نظر حقیر، رفع امر به حاكم شرع و گذشتن چهار سال موضوعیت دارد؛ بلى اگر یقین داشته باشد كه فحص مؤثر نیست، فحص ساقط میشود. ولى باید چهار سال صبر كند».
وکالت جهت طلاق
سؤال: شوهر زنی مفقودالاثر است و این زن میگوید: من با شوهرم در ضمن عقد شرط كردهام كه اگر تا فلان مدت غیبت كرد و نیامد، من وكیل باشم كه خود را مطلقه كنم و چون شوهرم مدتی است مفقودالاثر شده است، خود را مطلقه كردهام. آیا زن اگر بخواهد شوهر كند، قول او مسموع است كه برای شوهر دوم مانع نباشد یا خیر؟
پاسخ: در جواب این سؤال امامخمینی (ره) چنین پاسخ میدهند: «اگر ادعای خلیه (یعنی ادعا میكند كه ازدواج او بلامانع است) بودن خود را میكند و مرد احتمال صدق او را میدهد، تزویج مانع ندارد».
بازگشت شوهر مفقود
سؤال: شوهر زنى، مفقودالاثر شده و زن علم به فوت او پیدا کرده و ازدواج کرده است. بعد از مدتى شوهر اول برگشته، حکم زن چیست؟
پاسخ: در جواب این سؤال آیتالله فاضللنکرانی میفرمایند: «در فرض سؤال زن باید از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اول حلال است، ولى اگر شوهر دوم با او نزدیکى کرده باشد، باید عده نگهدارد».
آیتالله صافیگلپایگانی نیز در پاسخ میفرمایند: «بهطورکلی اگر زوجه یقین به موت زوج حاصل کند و از تاریخ یقین به موت، چهار ماه و ۱۰ روز عده وفات نگهدارد، پس از آن میتواند شوهر کند، لکن اگر بعد از شوهر رفتن معلوم شود که در تاریخ ازدواج او با مرد دوم شوهر او زنده بوده، ازدواج باطل است و به زوجیت شوهر اول باقی است و باید از مرد دوم بدون طلاق جدا شود. چنانچه دخول هم واقع شده باشد، بر مرد دوم حرام ابدی است و چنانچه زوجه شک در حیات و موت شوهر داشته باشد، حق ازدواج با کسی را ندارد؛ مگر اینکه به دستور مجتهد جامعالشرایط که در رسالهها ذکر شده است، عمل کرده باشد».
سؤال: شخصى مدت هفت سال از وطن خودش مهاجرت كرد و هیچ خبرى از او نبود و عیال او به خیال اینكه شوهرش دیگر زنده نیست شوهر كرد و داراى چهار بچه شد. فعلاً شوهر اولش آمده است. مرقوم فرمایید تكلیف زن مزبوره نسبت به شوهر اول و دوم چیست و همچنین حكم این بچهها به چه نحو است؟
پاسخ: آیتالله گلپایگانی فرمودند: «در فرض سؤال، این زن بر شوهر دوم حرام ابدى است و باید از همدیگر بدون طلاق جدا شوند و واجب است عده وطى به شبهه نگه دارد و بچههاى آنها چون ولد شبهه بودهاند، در حكم حلالزادهاند و زن به شوهر اول برمیگردد، و اگر شوهر اول او را طلاق بدهد، چون بر شوهر دوم حرام ابدى است، میتواند بعد از انقضاء عده طلاق به شخص دیگرى شوهر کند».
منبع:
ارسال نظر