دولت موقتی که ماندگار شد/ هویدا؛ از سرپرستی دولت تا نخستوزیری
ساعت ۱۰ صبح، آقای عسگری، معاون تندنویسی مجلس با عجله و اضطراب خود را به رییس مجلس میرساند و آهسته و نجواکنان چیزی در گوش مهندس ریاضی میگوید که به ناگاه او از جای بلند میشود و ختم جلسه را اعلام میکند و با همان سرعت از تالار خارج میشود.
برداشت اولیه وکلای مجلس، برگزاری جلسه خصوصی بود؛ اما با گذشت اندک زمانی فضای مجلس مملو از نگرانی میشود و زمزمهها و شایعات گوناگون درباره نخستوزیر بالا میگیرد. همه به سرعت به محوطه بهارستان میروند.
خبر صحت داشت. جوان ۲۰ ساله لاغر اندامی پس از صف خبرنگاران برای دیدن حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت جلوی در دوم مجلس، که محل ورود مسوولان به شمار میرفت، ایستاده بود. چند ثانیه از رسیدن نخستوزیر به نزدیکی او نگذشته بود که صدای آخ کوتاه منصور همزمان با صدای گلوله در فضا میپیچد؛ لحظهای بعد گلوله دوم نیز شلیک میشود. محمد بخارایی، حسنعلی منصور را به ضرب گلوله مجروح کرده بود، ضارب همان لحظه دستگیر شد و بیدرنگ نخستوزیر به بیمارستان پارس انتقال یافت.
امیرعباس هویدا، سرپرست دولت
تقریبا ۴ ساعت از سوءقصد به جان نخستوزیر میگذشت و اولین عمل که بیش از ۲ ساعت به طول انجامیده بود، خبر از بهبود اوضاع وی میداد؛ با این اوصاف، شاه در جلسه هیات دولت که به همین دلیل برگزار شد «از خدمات صادقانه و فداکارانه منصور قدردانی کرد و ضمن اظهار تاسف از این حادثه ناگوار و ابراز امیدواری نسبت به بهبود سریع وی، امیرعباس هویدا را سرپرست دولت معرفی میکند.»
اگرچه تا ۵ بهمن که قریب به ۴ روز از سوءقصد گذشته بود، تیتر یک تمام روزنامهها خبر از ناکامی این ترور و بهبود روز به روز نخستوزیر میداد، اما خبر خونریزی شدید شبانه در شماره بعدی روزنامهها و همچنین تقدیم لوایح بودجه و مالیات بر درآمد توسط امیرعباس هویدا به عنوان سرپرست دولت به جای نخستوزیر، شرایط را برای پذیرش پایان دولت منصور فراهم آورد. روز هفتم بهمن، خبر مرگ حسنعلی منصور، در شهر پیچید.
امیرعباس هویدا که در بیمارستان برای پیگیری حال دوست دیرینهاش حضور داشت، با چشمانی مرطوب و با فشاری بیش از پیش بر عصای خود، در برابر خبرنگاران قرار گرفت و خبر درگذشت منصور را اعلام کرد.
نخستوزیر جدید، کابینه سابق
چندی نگذشته بود که شاه، هویدا، وزیر سابق دارایی و سرپرست فعلی دولت را احضار و او را مامور تشکیل کابینه کرد. با وجود نارضایتی و ابراز عدم آمادگی برای احراز این پست، حکم نخستوزیری به او داده شد؛ فردای آن روز در تاریخ هفتم بهمن اطلاعیه دولت به این شرح منتشر شد: «آقای هویدا صبح امروز به اتفاق اعضای هیات دولت جدید و معاونین نخستوزیر به حضور ملوکانه شرفیاب شدند و وزیران و معاونین را معرفی کردند.»
نخستوزیر جدید، پس از معرفی اعضای هیات دولت، نحوه کار و اهداف کابینه انتخابی خود را چنین بیان کرد: «اعضای دولت جدید در حقیقت همان اعضای دولت منصور است که به دنبال تحقق هدفهای انقلاب ۶ بهمن (انقلاب شاه و مردم، ۱۳۴۱) است و برنامهای که تعقیب میکنند همان برنامه حزب ایران نوین و دولت منصور است. منصور از میان ما نرفته و خاطرهاش برای همیشه در قلبهای ما زنده است...»
کابینه جدید تفاوت چندانی با کابینه نخستوزیر پیشین، حسنعلی منصور نداشت و تنها مهرههای جدید آن، سرلشکر حسن پاکروان، وزیر اطلاعات و جواد منصور، وزیر مشاور بود، حتی وزارت دارایی که در کابینه منصور بر عهده هویدا بود نیز همچنان به همان شکل سابق و در اختیار خود او قرار داشت. گویی تنها قرار بر آن بود در فضای پر التهاب روزهای پایانی سال ۱۳۴۳، زمام امور از دست نرود و آرامش نسبی فراهم شود.
انتخاب هویدا پس از منصور به عنوان نخستوزیر، برای افرادی که چندان در جریان سیاست و فعالیتهای سیاسی نبودند دور از انتظار بود زیرا همانگونه که در اسناد ساواک نیز موجود است: «در اطراف سوابق امیرعباس هویدا، وزیر دارایی و عضو سابق هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران... مطلبی دایر بر عضویت مشارالیه در احزاب و دستجات سیاسی شنیده نشده.» (۴۲/۲/۱۷) وی فردی به دور از سیاست بود که تنها فعالیت حزبی او را میتوان همراهی با حسنعلی منصور در «کانون مترقی» و پس از آن «حزب ایران نوین» دانست که در هر دوی آنها گرچه عضو فعال و مؤسس بوده و حتی زمانی که خبر از پست نخستوزیری او بر سر زبانها افتاده، دبیرکل حزب ایران نوین بود، اما همچنان هیچکس او را به عنوان یک سیاستمدار نمیشناخت و چنین یادی از او نمیکرد.
بخت با حزب ایران نوین یار بود
روی کار آمدن امیرعباس هویدا، فرصت دوبارهای برای حزب ایران نوین به شمار میرفت، حزبی که پس از ترور منصور، تصور آن میرفت که گزینه مناسبی برای جایگزینی او در چنته ندارد. بر اساس آنچه که شایع بود و حتی از سخنان شاه تفسیر میشد، دولت هویدا، دولت موقت است و انتخاب او به این پست، نوعی ابراز «حقگذاری و قدرشناسی» به حسنعلی منصور، نخستوزیر پیشین بوده است.(مجله خواندنیها) وجود این دیدگاه، قطعا تاثیراتی بر فضای حاکم بر دولت میگذارد و شاید فقدان روند مستقل این کابینه و نخستوزیر آن در ابتدای امر، از همین گزاره نشات بگیرد؛ بر این اساس، آنچه که از تورق روزنامههای آن روزگار از اعمال نخستوزیر جدید، در ماههای نخستین صدارتش به دست میآید، دور از انتظار نیست.
تا پیش از نوروز، هویدا در جایگاه وزیر دارایی فعالیت خود را به نحو پیشین ادامه میداد و در جایگاه نخستوزیر تنها مطابق آنچه پهلوی دوم در پیامش به مناسبت انقلاب ۶ بهمن بیان کرده بود، پیش میرفت. محمدرضا شاه در بخشی از سخنانش به این مناسبت، به توطئهای اشاره کرد که در آن متفقین و عمالشان در ایران میخواستند: «... پادشاه باقی بماند ولی کار پادشاه کار یک نظاره بدون تاثیری باشد. برای این کار میبایستی چه بشود، قدرت و اختیارات شاه میبایستی محدود بشود و امکان مؤثر بودن شاه در کارها میبایستی محدود بشود... که بر اساس کار و مقاومت لطمهای وارد نشد. در نتیجه دستجات سیاسی متعدد و مختلف ایجاد کردند و توانستند مردم را به جان هم بیاندازند...[و در دورانی حتی در جایگاه نخستوزیری (محمد مصدق) قرار بگیرند].» این سخنان حاکی از آن بود که شاه به دنبال قدرتی نامحدود است و حکومت متعالی و مطلوبش چیزی جز تبدیل شدن شاه، به یکهتاز عرصه حکومت نیست.
نخستوزیر محبوب حکومت
امیرعباس هویدا، نخستوزیر جدیدی بود که کار خود را بدون دولت جدید شروع کرد، او همانند حسنعلی منصور، نقشی متفاوت نسبت به دیگر نخستوزیران ایران برعهده داشت البته با این تفاوت که حتی کابینه او، وام گرفته از نخستوزیر پیشین بود و بسیاری او را تنها مسوول حرکت قطار بر ریل ساخته شده توسط منصور میدانستند که باید مانع از انحراف قطار از مسیر موجود بشود؛ چنانچه روزنامه اطلاعات در شماره روز ۱۲ بهمن ۴۳، در ستون جریان روز خود این وظیفه را به نحوی به دولت جدید گوشزد میکند؛ در بخشی از این یادداشت آمده است: «... اسلاف منصور وقتی میآمدند با خودشان برنامهای میآوردند و بعد از آنکه برنامه ایشان به تصویب پادشاه و مجلسین میرسید در انجام آن اهتمام میکردند. لکن دولت منصور برای اجرای برنامهای که قبلا تصویب و به عنوان برنامه مملکت اعلام شده بود، به روی کار آمد... لکن عمر منصور کفاف نداد... و حالا دولت او و همکارانی که او برای خود انتخاب کرده بود مامور شده و فرصت یافتهاند تا کاری را که به همراه رییس فقید خود آغاز کرده بودند، به انجام برسانند و با این کیفیت دولت حاضر، علاوه بر مسوولیتی که در قبال پادشاه و مجلسین و مملکت و مردم دارد یک تعهد و مسوولیت اخلاقی نیز نسبت به روح مرحوم منصور بر گردن اوست، چه این دولت اگر موفق شود در واقع منصور را هم سربلند ساخته است و ما امیدواریم که همین طور بشود.»
مرور زمان تغییراتی را در جایگاه دولت جدید ایجاد کرد. پس از اینکه مجلس شورای ملی با ۱۵۶ رای، به کابینه هویدا رای اعتماد داد و مجلس سنا نیز با ۴۱ رای از ۵۱ نفر حاضر، موافقت خود را با دولت او اعلام کرد، نخستوزیری هویدا به گونهای رسمیت یافت که تنها با گذشت اندک زمانی نگاه شاه به دولت او، با چرخش قابل ملاحظهای روبرو شد. تاکید شاه در روز ۱۵ بهمن که هیات دولت به مناسبت مراسم سلام عید فطر، به کاخ مرمر آمده بودند گویای این اتفاق بود. شاه پس از تبریک متقابل این عید به اعضای دولت چنین اظهار داشتند: «شرط پیشرفت واقعی کشور این است که هر کسی کاری را که به عهده دارد به منتها درجه جدی تلقی کند و آن را از اول تا آخر با دقت و وظیفهشناسی به انجام برساند و در این مورد هیچگونه سهلانگاری و سستی نشان ندهد. همان روحیهای که یک دانشجو در روز امتحان دارد...انشاءالله با این طرز کار برنامههای ما یکی پس از دیگری اجرا خواهد شد و ما شاهد پیشرفت و ترقی روزافزون کشور خواهیم بود.»
پس از آن، با نزدیک شدن به سال جدید، شایعاتی مبنی بر تغییرات عمده در کابینه هویدا مطرح شد. روزنامهها از حذف و جابهجایی برخی اعضای دولت سخن میگفتند که قرار است پس از عید نوروز در وزارتخانهها و ادارات صورت بگیرد، علت اصلی این تغییرات را نیز ناهماهنگی اعضای دولت در انجام وظایفشان در این کابینه مطرح میکردند. افزایش روز به روز این شایعات موجب شد روز ۱۱ فروردین، نخستوزیر در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود در سال ۱۳۴۴ در مقام پاسخگویی قرار بگیرد و در حین توضیح برنامههای آینده دولت خود و تمهیداتی که برای بهبود اوضاع جامعه در نظر گرفته، ترمیم کابینه را بیاساس بخواند و اعلام کند: «در کابینه، بین وزرا کمال همکاری وجود دارد و این سخنان برای سرگرمی است.»
البته موضوع دیگری نیز در این مصاحبه حائز اهمیت بود. لحن و سخنان نخستوزیر برای اولین بار پس از تصدی این پست، به این شکل تغییر کرد. در این مصاحبه بر خلاف گذشته، هویدا تنها از کلیات صحبت نمیکرد بلکه جزئیات مسیری متداوم را بیان میکرد که حداقل چشمانداز یک ساله برای آن تصور شده است. او در بخشی از سخنانش چنین میگوید: «ما برای مقابله با کمفروشی، راسا جنس را به قیمت تمام شده به اضافه ۱۵ درصد سود در اختیار مردم میگذاریم... مسلما ما با این کار میخواهیم از گرانفروشی دیگران جلوگیری کنیم... من و همکارانم قول میدهیم که در سال جاری بیشتر از سال قبل کار کنیم.»
قریب به یک ماه از این مصاحبه نگذشته بود که تغییرات بسیاری در کابینه هویدا صورت گرفت. مهمترین تغییر را میتوان واگذاری وزارت دارایی به جمشید آموزگار دانست که بیانگر آن بود که هویدا از نقشآفرینی در این پست دست کشیده است. دیگر تغییرات در روزنامهها چنین اعلام شد: «منوچهر شاهقلی به وزارت بهداری، نصیر عصار معاون نخستوزیر و رییس سازمان اوقاف، دکتر فرهنگ مهر معاون نخستوزیر، فرخرو پارسا معاون وزیر آموزش و پرورش، دکتر ضیاءالدین شادمان استاندار تهران، تقی سرلک شهردار تهران، دکتر محمد سام استاندار گیلان.»
با نگاهی به مطبوعات اوایل سال ۱۳۴۴ میتوان از این تغییرات به همراه جایگزینی عطاءالله خسروانی به عنوان دبیرکل حزب ایران نوین در اواخر اردیبهشت، چنین برداشت کرد که پایان بهار این سال، آغاز دور جدیدی در دولت هویدا بوده است، چنانچه گویی این دولت عزم خود را برای پیمودن راهی جدید جزم کرده است.
منابع:
۱- روزنامه کیهان، بهمن و اسفند ۱۳۴۳
۲- روزنامه اطلاعات، بهمن و اسفند ۱۳۴۳
۳- همان، فروردین، اردیبهشت و خرداد ۱۳۴۴
۴- زندگینامه و خاطرات امیرعباس هویدا، اسکندر دلدم، انتشارات گلفام
۵- معمای هویدا، عباس میلانی، نشر اختران
۶- هویدا از آغاز تا پایان، علیرضا فایضی، کیهان فرهنگی، اسفند ۱۳۷۸، شماره ۱۶۱
۷- مجله خواندنیها، ۵ بهمن ۱۳۴۴
ارسال نظر