رابطه گرانی پسته با افزایش خلاقیت

پارسینه- گروه طنز؛ مخبر‌الدوله: با توجه به گرانی آجیل، خصوصا پسته ، امسال خانواده‌ها در مراسم عید دیدنی می‌توانند تفریحات سالم و خلاقانه‌ای را دور هم داشته باشند. مثلا من یکی را می‌شناسم که بهم گفته:

ما امسال عید با تخمه از مهمونهامون پذیرایی می‌کنیم!!! به این شکل که اول ظرف آجیل رو وزن می‌کنیم، و می‌ذاریم جلوی مهمون. بعد قبل از خروج مهمون اون رو دوباره وزن می‌کنیم، تا به اونی که مراعات حالمون رو کرده و کمتر خسارت زده، یه پسته جایزه بدیم!!! اینطوری تشویق میشه، هر جا که رفت هی دست نکنه توی آجیل مردم!!! یا اینکه یواشکی نمی‌ریزه تو جیبش تا بعد از عید هم جنسش جور باشه! به اون‌هایی هم که وزن کاسشون موقع رفتن کمتر از اولش بود، یه پسته می‌دیم که نمکش رو میک بزنه!!! به هر حال مهمون حبیب خداست و باید هواش رو داشت!!!

خبرهای تایید نشده‌ای هم وجود دارند که در مناطقی از شهر پوسته پسته، با قیمت گزافی به فروش مي‌رسد! اما چرا؟! به دو دلیل عمده؛ اول اینکه اون‌هایی که ماشین دارند، پوست پسته‌ها رو می‌خرند و كف پرایدشون مي‌ريزند، تا بگويند ما پسته خورديم!!!

دوم اینکه صاحبخانه می‌تواند پوست‌ها رو در ظرف‌هاي آجيل بريزد، تا به مهمان‌ها بگوید: «همین پیش پای شما مهمون داشتیم و اونها پسته‌ها رو خوردند!!!»

یکی دیگه از دوستام هم خواب دیده بود که داره با یه پسته، سر قیمت بالاش جر و بحث می‌کنه و از این حرف‌ها، ولی اون پسته فقط می‌خندیده و جوابش رو نمی‌داده! بعد هم رفته پیش یه معبر و اون بهش گفته که: «شانست گفته! دیدن پسته خندان در خواب حتما برات اومد داره!!!» بعد این شعر رو براش خونده که شاعر می‌گه:

گر چه از کبر سخن با تو درویش نگفت / جان فدای شکرین پسته خاموشش باد!

پدر بزرگم همیشه سر سفره دیوان حافظ را باز میکنه و برامون فال میگیره! امروز سر سفره هفت سین همین که دستش رو لای کتاب گذاشت و باز کرد، یه شعری اومد که بلافاصله گفت: «اعوذ بالله من شرالشیطان رجیم!!!» ما همه مونده بودیم تعجبی که: «داستان چیه؟!» خلاصه دو بار دیگه هم حافظ رو باز کرد و همون شعر اومد. به طوری که به اصرار ما مصرع اول شعر رو برامون خوند که می‌فرماید:

بگشا پسته خندان و شکرریزی کن!!!

بعد ما به پدر بزرگمون معترض شدیم: «که آخه پدر جون! مگه نمیبینی سر سفره زن و بچه نشسته، این شعرها چیه می‌خونی؟! بد آموزی داره قربونت برم!!!» اون بنده خدا هم دیگه چیزی نگفت و سکوت کرد!

با این اوصاف شاید دعای خیلی‌ها امسال سر سفره هفت سین این باشد که:

هیچ باشد که رسد آجیلها و پسته‌ی من؟! - نقل سازد جهت این جگر خسته من؟!

دست خود بر سر من مالد و از روی کرم - که تو چونی؟! هله‌ای عاشق این خنده من؟!