ملی پوشی که با سیلی والیبالیست شد!
پارسینه: آرمین تشکری را حالا دیگر همه میشناسند. پسری که خیلی زود محبوبیتش را میان مردم جا کرد و در کنار والیبالیستهای همچون معروف و موسوی چهره شد.
سرعتی زن تیم ملی والیبال با حضور در ایسنا پاسخگوی سوالات متعددی شد که در ذهن ما شکل گرفته بود. اتفاقی که هم برای آرمین و هم برای ما یک تجربه شیرین بود. شاید لذت بخشترین لحظه گفت و شنود ما با تشکری لحظاتی بود که وی احساس خوشحالی میکرد. از خوشحالی مردم بابت پیروزهای اخیر.
البته باید اغراق کرد که برای ما کمی سخت بود هم کلام شدن با پسری که حالا برای هر ایرانی مایه مباهات و غرور است، اما همین لحظات سخت به یکی از خاطره انگیزترین لحظات زندگی کاری ما بدل شد.
خستگی ناشی از بازیهای فشرده در چهره تشکری دیده میشد ولی با وجود این خستگی آرمین دعوت ایسنا را پذیرفت تا پس از بازیهای لیگ جهانی برای اولین بار در یک رسانه حاضر شود.
آرمین ابتدا از بیوگرافی خود سخن گفت. ورزشکار جوانی که متولد سال ۱۳۶۵ است و والیبال خود را زیر نظر «موسی زرین» آغاز کرده است. بلندای قامتش یک متر و ۹۸ سانتی متر و بیشترین پرشی که تا به حال تجربه کرده عدد ۱۰۴ سانتی متر را نشان میدهد!
تشکری بارها در دوران ابتدایی و دبیرستان بین دو راهی والیبال و فوتبال قرار میگیرد تا اینکه «موسی زرین» در سالهایی که تشکری اهداف بزرگی در سر میپروراند یک سیلی آبدار به آرمین تشکری زده و خطاب به او می گوید: "تو برای والیبال ساخته شدهای".
اینجاست که آرمین راه خود را پیدا کرده و به تیم مخابرات همدان میپیوندد. البته به گفته خودش ابتدا فقط حکم توپ جمع کن را در تیم مخابرات داشته و بعدها با درخشش در این تیم به تیم شهرداری میپیوندد.
تشکری با شهرداری همدان در لیگ برتر حاضر و سپس با منحل شدن این تیم به تیمهایی مثل سنگ آهن و پیشگامان کویر یزد میرود. دو سال هم برای گذراندن خدمت سربازی به سایپا میرود تا اینکه با بازیهای درخشان خود در این تیم "خولیو ولاسکو" مجاب میشود که وی را به تیم ملی دعوت کند.
گفت و گوی ایسنا با ملی پوش والیبال ایران را در ادامه میخوانید:
*فکر میکردی در رقابت با نفراتی مثل سامان فائزی "ولاسکو" تو را به تیم ملی برای حضور در لیگ جهانی دعوت کند؟
برای رسیدن به تیم ملی رقابتی حساس با پنج بازیکن شاخص از جمله فائزی داشتم. خود ولاسکو میگفت معیار انتخاب، بازیهای این نفرات در لیگ برتر هم هست که انتخاب من تشکری است! اگر هر مربی به جز "ولاسکو" در تیم ملی بود من به لیگ جهانی نمیرفتم. با حضور "ولاسکو" در تیم ملی همیشه با خودم میگفتم که به تیم ملی دعوت میشوم و امیدوار بودم. سه ماه تمرینات فشرده زیر نظر "ولاسکو" برگزار و آماده آوردگاه لیگ جهانی شدیم.
*خیلیها میگویند موسوی و معروف هوای تو را داشتند. این را تایید میکنی؟
این دو نفر خیلی مرا حمایت کردند. موسوی در دفاع و معروف در حین تمرینات و بازیها همیشه به من دلگرمی میدادند. والیبال رشتهای نیست که بتوان تکنیک را یاد گرفت، به تیم ملی که آمدم در کنار این بزرگان پختهتر شدم. ضمن اینکه با موسوی رفاقت صمیمی دارم.
*به نظر خودت جای خالی "نادی" را پر کردی؟
"نادی" یک بازیکن بزرگ و بی نظیر است. اصلا نباید او را با من مقایسه کرد. نسبت به "آرمین تشکری" خودم را مقایسه میکنم. روزهای درخشانتری پیش رو دارم. فقط با ۸ بازی ملی به لیگ جهانی رفتم که این افتخار بزرگی است. ذرهای استرس هم نداشتم. خیلیها میگفتند با استرس وارد زمین شوی بهتر است اما من اصلا استرس نداشتم و با اعتماد به نفس بالایی بازی میکردم.
*در لیگ جهانی کدام بازی از همه برایت سختتر بود؟
تمامی بازیها دشوار بود اما بازی با کوبا به این دلیل که دو ست عقب بودیم و بازی از دست رفته بود و همچنین به خاطر جو سنگینی که در سالن حکم فرما بود شرایط دشواری داشتیم.
*همان بازی که درخشش فوقالعادهای داشتی؟
این را من نباید بگویم. خیلیها معتقد بودند که بهترین بازی من مقابل کوبا بود.
*قبول داری اگر قرعهها کمی تفاوت داشت نتایج بهتری کسب میشد؟ مثلا در بازی اول به روسیه نمیخوردیم؟
بله، در بازی با روسیه به اسم این تیم باختیم چون اولین بازی ما در لیگ بود. این تیم بازیکنان بزرگی داشت که یک تنه تیم را هدایت میکردند. گیم اول هم اگر در یک صحنه فیلم مجدد بازبینی نمیشد بازی را در میآوردیم و میتوانسیتم نتایج بهتری بگیریم. گرچه اگر روسیه دیرتر به پست ما میخورد شکستش میدادیم یا حداقل سه بر صفر نمیباختیم.
*انتظار استقبال پرشور تماشاگران از بازی تیم ملی مقابل صربستان را داشتید؟
با توجه به اینکه مردم ما والیبال دوست هستند این انتظار را داشتیم. در فینال لیگ برتر هم ظرفیت سالن پر شده بود. هیچ جای دنیا تماشاگران ایرانی را ندارد. در بازی دوم با صربستان حمایت مردم بود که این تیم را شکست دادیم. در بازی اول با این تیم هم به کم تجربگی خودمان باختیم چراکه ست پنجم احتیاج به تجربه بازیکن و مدیریت مربی دارد.
*و بازی با ایتالیا؟
در بازی اول با ایتالیا بدلیل استقبال پرشور ایرانیان حاضر در ایتالیا در بازی احساس میکردیم در خاک کشور خودمان بازی میکنیم. اما در بازی دوم چون در جزیره ساساری برگزار میشد مردم کمتر استقبال کردند و شرایط هم برای ما سختتر بود. در بازی اول با کوبا هم همین شرایط سنگین سالن برای ما حکم فرما بود. ایتالیا نفرات بزرگی مثل "لئون" و "هرناندز" را در ترکیبش داشت و به همین دلیل دو ست به این تیم واگذار کردیم. اما "ولاسکو" خیلی خوب این تیم را آنالیز کرد و در بازی دوم مثل آب خوردن کوبا را شکست دادیم.
*چرا در بازی با آلمان خط خوردی؟
خط نخوردم بلکه جایگزین شدم. "ولاسکو" از من تشکر کرد و من هم از این موضوع ناراحت نشدم. "ولاسکو" دلیل اُفتم را از من پرسید که من در پاسخ دوری از خانواده را دلیل این اُفت دانستم. برای اولین بار بود که تمرینات طولانی مدت را تجربه میکردم و دوری از خانواده اذیتم میکرد.
*نقش "ولاسکو" در موفقیتهای اخیر چقدر بوده است؟
مربیانی مثل "ایوان بوگانیکف" و "یوتسا ستکوویچ" در پایه خیلی زحمت کشیدند. نفراتی مثل موسوی زیر نظر این بزرگان پرورش یافتند اما "ولاسکو" کار را تمام کرد. ما با "ولاسکو" خیلی راحت هستیم و روابط دوستانهای با وی برقرار میکنیم. "خولیو" واقعا مربی بزرگ و به روزی است.
*قبول داری انتظارات مردم از والیبال خیلی بالا رفته است؟
وقتی از کوبا به ایران برگشتیم با استقبال زیادی که از تیم انجام شد احساس کردیم قهرمان لیگ جهانی شدهایم. "ولاسکو" همانجا گفت از این موضوع بترسید چراکه انتظارات این مردم خیلی از شما بالا رفته است.
*از پاداشهایتان چه خبر؟!
فوتبالیها میگفتند به پای اعضای تیم ملی والیبال باید طلا بریزید! بخاطر شرط و شروطی که برای واگذاری مسکن برای ما گذاشتند کم لطفی شد، اما ۵۰ میلیونی را که قول داده بودند واریز کردند. برای وارد کردن خودروهای لوکس هم شرط و شروط گذاشتهاند. شاید من پراید وارد کردم!
*گویا سفر به کوبا خیلی برایت جالب و دور از تصور بود؟
کوبا یک کشور کمونیستی و واقعا حیرتانگیز است. خودروهایی که در این کشور رفت و آمد میکنند شبیه خودروهایی است که نیم قرن پیش در ایران مشاهده میشد! شاید هر کوبایی فقط ۳۰ دلار پاداش ماهیانه داشته باشد اما خدمات اجتماعی و بهداشتی این کشور فوقالعاده است.
*دوست داریم در مورد والیبال همدان هم صحبت کنی.
والیبال همدان در حالی که سرمایههای بسیار خوبی دارد از نبود اسپانسر مالی رنج میبرد. همدان در حال حاضر چهار ملیپوش دارد. نفراتی مثل رنجبر و حسینی که حرفهای زیادی برای گفتن دارند. بدلیل نداشتن تجربه باید از دسته یک شروع به تیمداری کرد. اگر همه این نفرات دور هم جمع شوند میتوان تیم خوبی بست. از سویی هیات باید مسائل پایه را پیگیری و از سرمایهها به بهترین شکل بهره ببرد.
*و حرف آخر؟
از تمام مربیانی که برایم زحمت کشیدند کمال تشکر را دارم. امیدوارم والیبال ایران روزهای بهتری را هم تجربه کند.
ارسال نظر