علي کريمي يک – علي دايي صفر!
پارسینه: روزي که رويانيان ، علي دايي را به عنوان برگ برنده رو کرد و حکم سرمربيگري پرسپوليس را بنام او زد کاملا مشخص بود داستان علي کريمي با اين تيم يک بار ديگر به پايان رسيده است.
روزنامه نود: روزي که رويانيان ، علي دايي را به عنوان برگ برنده رو کرد و حکم سرمربيگري پرسپوليس را بنام او زد کاملا مشخص بود داستان علي کريمي با اين تيم يک بار ديگر به پايان رسيده است. صرف نظر از اختلاف نظرهاي چندين ساله و حکايت دو پادشاه در يک اقليم، اصولا دايي زياد دوست ندارد در تيمي مربيگري کند که اسطوره ديگري هم وجود داشته باشد و اين زخم کهنه زبان باز کرد و پس از آن که رويانيان عامدانه جانب دايي را گرفت کريمي هم چمدانش را براي سفر به تبريز بست. ماهها از آن اتفاقات ميگذرد و دايي و کريمي هر از چند گاهي با مصاحبههاي غيرمستقيم از خجالت هم درآمدند و اهل کوتاه آمدن هم نيستند. در اين مدت برخلاف برخي اظهارنظرها که مدعي بودند کريمي به آخر خط رسيده اما او رفته رفته جاي خود را در تراکتورسازي و ميان هواداران اين تيم
باز کرد و با ارسال پاسهاي گل ساز وگلهاي حساس نشان داد آنقدر انگيزه دارد که ديگر کسي به او «بازيکن تمام شده» لقب ندهد البته از حق نگذريم که جلالي به او اعتمادکرد و کريمي هم به درستي به آن پاسخ داد.
اما در پرسپوليس، علي دايي با فراز و نشيبهاي زيادي روبرو شد و در حال حاضر تنها کور سوي اميدش تصاحب يکي از سهميههاي آسيايي است تا از اين طريق جبران مافات کند زيرا تصاحب جام قهرماني رقابتهاي ليگ برتر آن هم در شرايطي که استقلال و فولاد و حتي نفت تهران و سپاهان جايگاه بهتري قرار دارند به چيزي مانند معجزه نياز است. آنچه مسلم است اعداد و ارقام به ما ميگويند فعلا علي کريمي يک بر صفر از علي دايي جلو است هر چند حاميان سرمربي پرسپوليس ميتوانند ادعا کنند قهرماني در جام حذفي تنها با چند ديدار رقم ميخورد اما اين حرف قطعا منطقي نخواهد بود زيرا در همين جام تيمهايي مانند فولاد، استقلال، سپاهان و همين پرسپوليس با تمام نقشههايي که براي تصاحبش کشيده بودند ناکام ماندند ضمن آنکه دايي قبلا با دو بار قهرماني در جام حذفي پرسپوليس را به آسمان رسانده بود. البته بازي، «اين رقابت» پايان نيافته و اتفاقا در هفتههاي انتهايي حساستر هم خواهد شد زيرا در دنياي مستطيل سبز اتفاقات زيادي در کمين است و همانطور که پرسپوليس در روي کاغذ سوداي قهرماني دارد، به همان اندازه ممکن است دچار بدبياري هم شود و حتي در رقابت شانه به شانه با تراکتور
ناخواسته قافيه را ببازد و شرايطش از امروز هم بدتر شود و جايگاه آنها به سود تراکتورسازي تغيير پيدا کند.
فراموش نکنيم اين تيم تبريزي با قهرماني در جام حذفي روحيه از دست رفتهاش را باز يافته و مصمم است در ليگ برتر هم از اعتبارش دفاع کند.
واقعيت اين است اوضاع براي پرسپوليس و دايي بغرنجتر شده زيرا اگر در مقابل چهار تيم بالاتر از خود نتواند يکي از سه سهميه باقي مانده را به دست آورد آن وقت «شهريار» پرسپوليس در جنگ رقابت پنهان با «جاودگر» لقب بازنده تمام عيار را به خود خواهد گرفت و حتي بيپولي و مشکلات حاشيهاي هم نميتواند دليلي براي ناکامي احتمالي باشد.
واقعا شما نمیفهمید که نمی توان یک سرمربی را با یک بازیکن مقایسه کرد
اصلا توجه کردید دایی با این سن کم مربیگریش کارنامه درخشانی داره 2 بار قهرمانی در حذفی و 1 قهرمانی در لیگ . اونوقت با پروین و قلعه نویی مقایسش می کنید که هر کدوم 3 دهه مربیگری کردن . تنها شهریار می تونه به پرسپولیس کمک کنه.شهریار با اون شخصیت منحصر به فرد خودش روی هر چی بدخواهه کم می کنه
ببینیم و تعریف کنیم.
حالا شما چرا آتش بيار معركه شديد؟ اين كار شما مصداق نمامي و سخن چيني نيست؟
حالم از فوتبال ایران حرف حدیثاش دیگه بهم میخوره.همش باند بازی بخور بخور!!