عجیب ترین انتقال فوتبال ایران به ذوب اهن!
پارسینه: پیوستن ایمان موسوی به تیم امیر قلعهنویی بدون شک یکی از عجیبترین خبرهای فصل خواهد بود!
گزارش - تحریریه پارسینه | پیوستن ایمان موسوی به تیم امیر قلعهنویی بدون شک یکی از عجیبترین خبرهای فصل خواهد بود! کافی است مصاحبه سه سال پیش او علیه امیر قلعهنویی و نزدیکانش را مرور کنید تا ببینید این انتقال تا چه اندازه عجیب و پرابهام است. ایمان موسوی سه سال پیش که به تازگی از استقلال جدا شده بود در مصاحبهای گفته بود که یکی از دوستان امیر قلعهنویی به بهانه شراکت، ۵۰ میلیون تومان پول از او گرفته و دیگر خبری از پول و شراکت نشده. موسوی همچنین گفته بود همین دوست قلعهنویی پیش از شهرآورد پایتخت باز هم به بهانههای مختلف از او پول میخواسته و وقتی این پول را نداده، شرایط در استقلال برایش بد و بدتر شده است. البته اینها ادعای موسوی است و اسنادش هم در رسانهها موجود است.
بنا به گفته خود موسوی بعد از این اتفاقات، او گلایههایش را پیش جواد نکونام میبرد. موسوی در مصاحبهاش گفته بود: «پول را دادم اما هر چه گذشت دیدم هیچ اتفاقی نمیافتد. سه ماه گذشت و خبری نشد. هیچ پولی نداشتم تا اینکه یک روز با جواد نکونام حرف زدم. پیش او رفتم و گفتم چنین مشکلی برایم پیش آمده. از همان روز آقا جواد افتاد دنبال کار من چون میدید چه وضعی دارم و بدهکار هستم. خلاصه نکونام به دوست امیر قلعهنویی گفت یا سودش را بدهید یا پولش را برگردانید. اگر هم ماشین خریدهاید سندش را باید به اسمش بزنید. از همان روز اگر بدانید چه بلاهایی سر من آمد اما آقا جواد به شدت پیگیر کار من بود. همین مساله هم باعث شد تا روزگار من سیاه شود. به من گفتند این مساله را منکر شو، ما با تو هستیم. هر کاری از دستمان بربیاید برای تو میکنیم. شماره ۱۰ تیم را به تو میدهیم و بازی میکنی. اتفاقا یک مدت اوضاع خوب شد ولی بعد فهمیدم که من را به بازی گرفتهاند.»
او همچنین در همین مصاحبه گفته بود: «امیر قلعهنویی برای من یک اسطوره بزرگ بود. واقعا دوستش داشتم اما داستان این بود که وقتی او فهمید نکونام خودش را وارد قضیه کرده، با این بازیکن اختلاف پیدا کرد. من از قلعهنویی توقع بعضی رفتارها و برخوردها را نداشتم. بارها و بارها من را کوچک کرد. انگار من دشمن تیم بودم. آن موقع شرایط من خیلی بد بود، توقع داشتم حداقل کسی که مرا آورده استقلال، از من دفاع کند اما عوضش.... عیبی ندارد. در عوض جواد نکونام را الان کنارم دارم که واقعا مرد است. به خاطر من منافع خودش را به خطر انداخت. او با همه بازیکنان جوان اینطور بود.»
این مصاحبه ایمان موسوی سه سال پیش است. بعد از جدایی از استقلال. تنها بخشی از مصاحبه بلندی که البته نکات دیگری را هم در برداشت و با یک جستوجوی کوچک در فضای مجازی میتوانید متن کاملش را هم بخوانید. مقصود اصلی صحبتهایش را اما در همین دو پاراگراف هم میتوانید متوجه شوید. موسوی بعد از آن مدتها بدون تیم ماند که خودش دلیلش را سمپاشی همین افراد میدانسته و تأکید داشت که به هر تیمی میرفته با مسوولان تیم تماس میگرفتند و میگفتند این بازیکن به درد نمیخورد.
فروردین ماه امسال، ایمان موسوی بازیکن اکسین البرز بود که مصاحبه عجیب دیگری انجام داد. مصاحبه متفاوتی که خیلی از حرفهای سه سال پیش خود را نقض میکرد. حالا بعد از سه سال او معتقد بود که امیر قلعهنویی هیچ اطلاعی از کارهای دوستش نداشته است، ضمن اینکه موسوی در بخشی از صحبتهایش در کمال تعجب تمام این مشکلات را به گردن جواد نکونام انداخت: «آقای قلعهنویی اصلا همچین آدمی نیست، همچین شخصیتی نداره. اون حرفای من رو بذارید رو حساب جوانی و بی تجربگی؛ واقعا اشتباه کردم. یه ذره هم به پای این بذارید که من از شخصی یه سری حرفا رو شنیدم که واقعا آدم تحریک میشد، خب این آقا مثلا بزرگ فوتبال بود. من یه ناراحتی شدیدی که از آقای نکونام دارم اینه که یه مصاحبه خیلی بد کرد که هر کی ندونه فکر میکنه ایمان موسوی یه آدم بی استعدادی بوده که با پارتی اومده استقلال...»
او حتی گفته: « من رفتم کمیته انضباطی اونجا گفتن تو باید یه چیزی رو بنویسی علیه امیر قلعهنویی و یه سری حرفا رو علیه ایشون بزنی! من همون جا گفتم که چنین کاری رو نمیکنم. دوباره من رو چهار پنج جلسه از فوتبال محروم کردن!»
حالا عجیب نیست که او 6 ماه بعد از این مصاحبه به تیم امیر قلعهنویی نزدیک شده؟ آیا نباید منتظر تغییر موضعهای بعدی یا تکرار مصاحبههای اینچنینی از او باشیم؟ البته که امیر قلعهنویی با آوردن او به تیمش ثابت میکند که در جریان سه سال پیش حق با او بوده و لابد حرفهای موسوی پایه و اساسی نداشته که حالا دوباره راضی شده به تیم قلعهنویی برود اما جدا از همه اینها شاید بهتر باشد ایمان موسوی پیش از انتخاب قطعیاش سنگهایش را حداقل با خودش وا بکند، تکلیفش را درباره افرادی که میخواهد با آنها در ارتباط و همکاری باشد، مشخص کند و هر اتفاقی که افتاد پای مواضعش بایستد.
ارسال نظر