سفر ۴۰ میلیونی از جیب ملت؟!
پارسینه: جشنوارههایی که حتی بازارهایشان سر سوزنی به سینمای ایران توجه حرفهای و صنعتی ندارند و مشخص نیست کاروان مدیران سینمایی از چه بابت با این همه زالامبا زیمبو در این جشنوارهها حضور پیدا میکند، بدون اینکه دستاوردی برای سینمای ایران در بخش بینالملل حاصل شود.
همچنان و پس از گذشت سالیان نسبت ما با این جشنوارههای فرنگی نامعلوم است و مشخص نیست این عدم عقلانیت و تدبیر فرهنگی، در چه مقطع زمانی، افق حضور در جشنوارههایی مثل کن، ونیز، برلین و... را ترسیم خواهیم کرد که حضور مدیران سینمایی و مجموعه منتسب به آنان برای سینمای ایران مایه فخر و مباهات باشد.
جشنوارههایی که حتی بازارهایشان سر سوزنی به سینمای ایران توجه حرفهای و صنعتی ندارند و مشخص نیست کاروان مدیران سینمایی از چه بابت با این همه زالامبا زیمبو در این جشنوارهها حضور پیدا میکند، بدون اینکه دستاوردی برای سینمای ایران در بخش بینالملل حاصل شود.
علیالقاعده پس از سالها حضور ایران در بازار جشنواره کن، سازمان بازرسی کل کشور باید وارد عمل شود و محاسبه کند ما به ازای حضور افرادی که در غرفههای ایرانی در جشنوارههای مختلف، با هزینههای کلان حضور پیدا میکنند و هزینهای معادل هزاران یورو صرف عاملان و دستاندرکاران در بازارهای جهانی میشود چقدر بوده و آقایان پای ثابت تمام جشنوارههای خارجی که در حوزه بینالملل فارابی فعالیت میکنند چقدر در عرضه و فروش محصولات سینمایی موفق عمل کردهاند؟! هر بار که جشنواره کن و برلین برگزار میشود لشکری عظیم در دولتهای مختلف با پول ملت ایران موفق میشوند در این جشنوارهها حضور پیدا کنند و فیلمهای سینمای جهان را روی پرده سینما تماشا کنند اما میزان «ارزآوری» برای سینمای ایران همچنان نامعلوم است و ضرورت حضور مدیران دولتی در جشنوارههای فرنگی بر مردم پوشیده میماند.
نکته جالب اینجاست که این لشکرکشیها که عمدتا در جشنواره کن صورت میپذیرد تحت لوای عرضه آثار سینمایی در بازارهای جهانی رخ میدهد. یکبار برای همیشه سازمان بازرسی کل کشور بابت این همه هزینهای که آقایان برای حضور در جشنوارههای مختلف تراشیدهاند از فعالان و حاضران در جشنواره سوال کنند شما با حضور در بازارهای جهانی جشنوارهها چقدر برای ایران ارزآوری داشتهاید؟ افرادی که در همین جشنواره کن با تیم بنیاد سینمایی فارابی عازم کشور فرانسه شدهاند چه میزان توانستهاند موجب برقراری ارتباطها و لینکهای بینالمللی شوند؟
نگارنده نماینده افکار عمومی هستم و خود را محق میدانم که بپرسم در شرایطی که مردم ایران آه ندارند با ناله سودا کنند، بودن این جماعت غیرکارشناس چه دردی از سینمای ایران دوا میکند؟ کامیار محسنین، امیر اسفندیاری و محمد حمیدیمقدم همیشه جزو کاروان اعزامی به کن هستند؛ چه در دولت اصولگرا، چه اعتدالگرا و چه اصلاحطلب. جماعت ثابتی به همراه این سه نفر عازم کن میشوند و مشخص نیست این دوستان چه دستاوردی در حوزه بینالملل برای سینمای ایران داشتهاند. یک سوال نامکشوف اما کاملا کارشناسی و در چارچوب قانون اساسی از این عزیزان پرسیده میشود: حضور ما در جشنوارهای مثل کن که طی ۱۷ سال گذشته تنها ۳ فیلم از ۳ کارگردان ایرانی در این جشنواره حضور داشته و اتفاقا فیلمهای گذشته و کپی برابر اصل از اصغر فرهادی و عباس کیارستمی از تولیدات کشور فرانسه بوده است، چه ضرورتی دارد؟
در اینجا باید از سخن خندهدار، مضحک و تاریخی یکی از معاونتهای سابق فارابی یاد کنیم که فرمودند: اگر ما (منظور مدیران دولتی) حضور پیدا نکنیم صهیونیستها جایمان را میگیرند. کسی هم پیدا نشد که به این بنده خدا جواب درستی بدهد که برادر! کلیت صنعت سینما در اروپا دست صهیونیستهاست و بودن ما در میان این جماعت به شوخی میماند. تازه اگر قرار است باشیم، باید اهداف حضور خود را در این جشنواره بررسی کنیم. هیچ افق قابل ترسیمی وجود ندارد اگرنه سالیان سال است با پول بیتالمال مسلمین عدهای عشق و حال حسابی در کن میکنند و ملت تنگدست، گیر نان شب خویش هستند.
مثلا ابراهیم داروغهزاده هم به عنوان معاون فارابی در این جشنواره حضور پیدا کرده است. اینجاست که باید گفت وای بر حسن نجاریان که چنین بابی را گشود تا معاونت فارابی هر دولتی تا ابدالدهر جزو وظایف مدیریتیاش حضور در این جشنواره باشد. با اینکه این همه مدیر را طی سالیان اخیر به جشنوارههای فرنگی فرستادیم، مدیرانمان در حوزه فرهنگ مدیرتر شدهاند یا جشنوارهایتر؟
اگر این قوم به کن رفته ذرهای به صنعت سینمای ملی میاندیشیدند وضعیت سینمایی ایران چنین مهجور در حوزه پخش بینالمللی نبود و توسعه خوبی حداقل در منطقه خاورمیانه مییافت. اما از این دست اعتراضات رسانهای که در بخشی بدان اشاره شد در مطبوعات ایران چه بسیار خواندهاید. جمعه شب گذشته برنامه هفت اقدام به پخش گزارشی از غرفه ایران در کن کرد که ادعای چند سطر پیشین این مقال را به اثبات رساند.
در این گزارش محمود گبرلو، سردبیر و مجری برنامه هفت در گزارشی مستقل وارد غرقه ایران در بازار کن میشود. نکته حائز اهمیت در بدو ورود گبرلو این است که حاضران در این غرفه مگس میپراندند و غرفه ایران خالی از بازدیدکننده تخصصی بود که تصور نمیکنم هیچ غرفهای از هیچ کمپانی دیگر این همه با عدم استقبال مواجه باشد. هر چه تصاویر را دوباره تماشا کنید هیچ استقبالکننده خارجی که خواهان سینمای ایران باشد، نخواهید جست.
داروغهزاده در مقابل دوربین هفت میگوید: بنده که سالهای پیش نبودم تا مقایسه کنم، ولی امسال از غرفهها راضی بودم. این عبارت راضی بودم را چگونه میتوان تفسیر کرد و چه معنایی میتواند داشته باشد؟ خداوکیلی آیا آقای داروغهزاده موفق شدهاند رایت چند فیلم ویدئویی را به چند کشور دیگر واگذار کنند که از حضورشان در غرفه جشنواره کن راضی بودند؟ خواهش میکنیم با ملت ایران شفاف صحبت کنید! طوری صحبت کنید که ملت ایران متوجه این مساله بشود که حضور چند روزه هر کدام از حاضران (که به زبان انگلیسی و فرانسه اشرافی ندارند) بالغ بر ۴۰ میلیون تومان هزینه دربر دارد و مدیر مورد اشاره در بازار کن چه هدفی را دنبال میکند.
ایشان در ادامه اشاره میکند به کن رفته است تا متوجه شود بازار سینمای ایران در جشنواره به چه شکلی است. آقای داروغهزاده! شکل جشنواره کن و نسبت آن با سینمای ایران سالها تعریف شده است و به دلیل دایره گانگستری این جشنوارهها هیچ فیلمی از سینمای ایران در هیچ جای جهان اکران نمیشود و شما در وسط بازار کن که اغلب کمپانیهای کشورهای صاحب صنعت سینما در آن حضور دارند، موفق نخواهید شد حتی یک رایت ناقابل از تولیدات سینمای ایران را به هیچ کشوری واگذار کنید.
گبرلو کمی بعد به دو مسؤول فروش رایت انیمیشنهای ایران مراجعه میکند که تولیدات انیمیشن سینمای ایران را دارند با ولع به کمپانیهای سونی و پیکسار میفروشند و متاسفانه گبرلو مزاحم آنها میشود. اما واقعیت این است که این دو نماینده گوشهای نشسته و خاک میخورند تا رفع تکلیف شود و حتی بهترین تولیدات سرآمد ایرانی که قابلیت عرضه جهانی دارد را کشور بورکینافاسو هم از ما نخرد.
در این گزارش برای دقایقی چهره شفیع آقامحمدیان، نماینده سینمای ایران در کشور فرانسه در ۴ سال اخیر را میبینیم که پس از تغییرات گسترده مدیریتی در این جشنواره حضور دارد و محمدرضا عباسیان مستندساز و مدیر تلویزیونی که معلوم نیست در کن مشغول به چه کاری است؟ این دو بزرگوار که کرسیهای مدیریتی خود را پس از تغییر دولت واگذار کردهاند، چگونه میشود همچنان بخشی از گروه اعزامی به جشنواره کن هستند. ماشاءالله مدیران چند دولت قبلی هم میتوانند با خدماتی که بنیاد فارابی ارائه میکند همچنان مسافر کن باشند، حتی اگر فارابی عنوان کند که هزینههای اصلی قوم به کن رفته را پرداخت نمیکند. عباسیان عنوان میکند برای خرید فیلم به بازار کن آمده است.
واقعا خریدهای آقای عباسیان در کدام سینما اکران میشود که ما متوجه نمیشویم. وی که سمتی در شبکه نمایش خانگی ندارد پس رایتهای خریداری شده را به کدامیک از شرکتها واگذار میکند؟ خدا کند مدیری پیدا شود و این سوالات را با این قوم به کن رفته مطرح کند که شما با پرداخت هزینه توسط کدام شرکت در این بازار در حال جستوجو هستید؟ در ادامه همین گفتوگو عباسیان اشاره میکند که درآمد فروش ایران در مجاری بینالمللی صفر است. پس با این حساب این قوم به کن رفته در بازار فیلم جشنواره کن چه میکند؟
اگر درآمد بخش بینالمللی ما در حد صفر است (بهزعم یکی از کسانی که خودش دستاندرکار بوده) پس این همه بگیر و ببند برای حضور در کن کاملا بیمعنی و صرفا هزینهبر است. در ادامه گزارش شاهد گفتوگوی صریح سیمون سیمونیان، مسؤول دبیرخانه جشنواره فجر با محمود گبرلو هستیم. یعنی وضعیت آنقدر آشفته است که مسؤول دبیرخانه فیلم فجر که مسؤولیتش تحویل آثار سینمایی در جشنواره فجر است و باید فیلمهای ارسال شده در فستیوال فجر را به هیات انتخاب و داوران تحویل دهد در این جشنواره حضور دارد.
به گفتوگوی مکتوبشده گبرلو با سیمونیان دقت کنید.
گبرلو: آقا سیمون خوش آمدید به جشنواره کن. شما هر سال به جشنواره میآیید؟
سیمونیان: الان دومین بار است که میآیم.
گبرلو: فیلم میبینید؟
سیمونیان: فقط فیلم میبینم.
گبرلو: چرا؟ لذت فیلم دیدن دیگر...
سیمونیان: روی پرده باکیفیت میبینیم...
گبرلو: سینما را دوست دارید؟
سیمونیان: من از بچگی توی سینما بزرگ شدم. پدر من اولین کسی بود که سیستم استریوفونیک را در سینماها نصب میکرد و من همیشه در سینما بودم، من تو سالن بزرگ شدم.
گبرلو: موفق باشید.
یعنی آنقدر سازمان سینمایی بیدر و پیکر و بدون حساب و کتاب شده که سیمون سیمونیان را که مسؤول دبیرخانه فیلم فجر است در لیست اعزامی گذاشتهاند که آقا سیمون با همه احترامی که برایش قائل هستیم صرفا برود کن و فیلم ببیند. خب، سازمان سینمایی DVD تمام فیلمهایی که در کن نمایش داده میشود را بعدا دانهای ۲ هزار تومان از کنار میدان انقلاب بخرد که تقریبا میشود چیزی حدود صد فیلم و هزینه مالیاش معادل ۲۰۰ هزار تومان. بعد از تهیه، این فیلمها را بدهند آقا سیمون در خلال یکسالی که جشنواره فجر برگزار نمیشود در دفتر موسسه رسانههای تصویری تماشا کند. چرا ۴۰ میلیون تومان هزینه سفر آقای سیمون میشود و باید از بیتالمال هزینه شود تا آقا سیمون در کن روی پرده فیلم ببیند؟
واقعا این رفتار سازمان سینمایی ضد مردمی نیست؟ و بعد یک نما از کن نشان میدهد که همه حاضران مشغول خوردن نان و پنیر و سبزی هستند. گبرلو هم پس از پخش قسمت اول گزارش روی آنتن میآید و میگوید حضور در بازارهای جهانی ضروری است که جای بحث و تحلیل دارد که خودمان پس از دیدن دوسال برنامه هفت میدانیم که گبرلو با زبان بیزبانی میگوید وضعیت پخش بینالمللی خیلی دهشتناک است و دوستان به اسم برپایی غرفه ایران در کن رفتهاند فقط فیلم ببینند که در سخنان سیمون سیمونیان اتخاذ این تصمیمات کلان سازمان سینمایی نمود دارد.
دقایقی بعد از پخش این گزارش، آرش امینی، سرپرست کاروان اعزامی به کن روی خط میآید. آرش امینی پاسخ تازهای میدهد که امسال با تغییرات گسترده سختافزاری وارد بازار شدهایم و غرفه را به نحو جدیدتری طراحی کردهایم و طی برنامه خاصی سینماگران ایران در روز خاصی دور هم جمع شدهاند. واقعا جمع کردن سینماگران ایران در تهران هزینه کمتری برای ملت ایران دارد یا شهر ساحلی کن؟
افتخار بخش بینالملل به سرپرستی آرش امینی در غرفه کن الصاق آرم سازمان سینمایی ایران روی پوسترهای فیلمها است (به گفته خودش). در هر صورت بازدیدکنندگان طبق ادعای آرش امینی افزایش یافته است اما قطعا فروش رایت فیلمهای سینمای ایران از عدد صفر بالاتر نمیرود. در ادامه گبرلو اشاره میکند برای همین است که از سال آینده تصمیم گرفتهاند دو نفر در غرفه حضور داشته باشند که آرش امینی موضوع را کاملا عوض میکند.
مشخص است که دولت تدبیر و امید تراژدی غرفه ایران در کن را درک کرده است که اصرار دارد از سال بعد در غرفه ایران دو نفر در غرفه حضور داشته باشند. آرش امینی هم اشاره میکند دلیل حضور ما در غرفه جشنواره امسال صرفا اجرای زنده سیاستهای سازمان سینمایی بوده است. کاش بخشی از این سیاستها در جشنواره فجر امسال عملیاتی میشد تا در جشنواره کن. امینی اشاره میکند در واقع خیلی زنده میخواستیم خودمان و سیاستهایمان را نشان دهیم و البته منظور ایشان همان سیاست توزیع نان و پنیر و سبزی است که اجرای زنده سیاستهای سازمان سینمایی به شمار میرود.
امینی در ادامه اشاره میکند به فکر پرورش نیرو هستیم تا در بخش بینالمللی از نیروی متخصص استفاده کنیم که دقیقا این سخن امینی روی اعتراض رسانهها در سالهای اخیر صحه میگذارد که آقایان حاضر در جشنواره امثال آقایان محمد حمیدیمقدم، کامیار محسنین، امیر اسفندیاری، شجاعنوری و... حرفهای نبودند و هیچ نسبتی با پخش بینالمللی به صورت کارشناسی ندارند. خدا را شکر آرش امینی به این مساله پی برد. در ادامه گزارش هم امیر اسفندیاری انتقادات گبرلو را برنمیتابد و تلویحا پاسخ میدهد که در این سالها ایران در میان کشورهای صاحب صنعت سینما از جایگاه خوبی برخوردار بوده و در اغلب جشنوارههای مهم حضور داشته است اما کسانی هم هستند بپرسند کدام جایگاه جهانی؟ وقتی حتی یک فیلم را در لبنان و سوریه که جزو کشورهای دوست به شمار میروند نتوانیم اکران کنیم.
غلامرضا موسوی در خلال این گزارش اشاره میکند برگزارکنندگان جشنواره فیلم کن و سایر جشنوارهها به مدیران سینمایی و نمایندگان به چشم توریست مینگرند، نه کسانی که برای عرضه تولیدات آمده باشند و سخنان مصطفی کیایی برای پخش جهانی خط ویژه در این گزارش بر سخنان غلامرضا موسوی، تهیهکننده کارکشته سینمای ایران صحه میگذارد.
جشنوارههایی که حتی بازارهایشان سر سوزنی به سینمای ایران توجه حرفهای و صنعتی ندارند و مشخص نیست کاروان مدیران سینمایی از چه بابت با این همه زالامبا زیمبو در این جشنوارهها حضور پیدا میکند، بدون اینکه دستاوردی برای سینمای ایران در بخش بینالملل حاصل شود.
علیالقاعده پس از سالها حضور ایران در بازار جشنواره کن، سازمان بازرسی کل کشور باید وارد عمل شود و محاسبه کند ما به ازای حضور افرادی که در غرفههای ایرانی در جشنوارههای مختلف، با هزینههای کلان حضور پیدا میکنند و هزینهای معادل هزاران یورو صرف عاملان و دستاندرکاران در بازارهای جهانی میشود چقدر بوده و آقایان پای ثابت تمام جشنوارههای خارجی که در حوزه بینالملل فارابی فعالیت میکنند چقدر در عرضه و فروش محصولات سینمایی موفق عمل کردهاند؟! هر بار که جشنواره کن و برلین برگزار میشود لشکری عظیم در دولتهای مختلف با پول ملت ایران موفق میشوند در این جشنوارهها حضور پیدا کنند و فیلمهای سینمای جهان را روی پرده سینما تماشا کنند اما میزان «ارزآوری» برای سینمای ایران همچنان نامعلوم است و ضرورت حضور مدیران دولتی در جشنوارههای فرنگی بر مردم پوشیده میماند.
نکته جالب اینجاست که این لشکرکشیها که عمدتا در جشنواره کن صورت میپذیرد تحت لوای عرضه آثار سینمایی در بازارهای جهانی رخ میدهد. یکبار برای همیشه سازمان بازرسی کل کشور بابت این همه هزینهای که آقایان برای حضور در جشنوارههای مختلف تراشیدهاند از فعالان و حاضران در جشنواره سوال کنند شما با حضور در بازارهای جهانی جشنوارهها چقدر برای ایران ارزآوری داشتهاید؟ افرادی که در همین جشنواره کن با تیم بنیاد سینمایی فارابی عازم کشور فرانسه شدهاند چه میزان توانستهاند موجب برقراری ارتباطها و لینکهای بینالمللی شوند؟
نگارنده نماینده افکار عمومی هستم و خود را محق میدانم که بپرسم در شرایطی که مردم ایران آه ندارند با ناله سودا کنند، بودن این جماعت غیرکارشناس چه دردی از سینمای ایران دوا میکند؟ کامیار محسنین، امیر اسفندیاری و محمد حمیدیمقدم همیشه جزو کاروان اعزامی به کن هستند؛ چه در دولت اصولگرا، چه اعتدالگرا و چه اصلاحطلب. جماعت ثابتی به همراه این سه نفر عازم کن میشوند و مشخص نیست این دوستان چه دستاوردی در حوزه بینالملل برای سینمای ایران داشتهاند. یک سوال نامکشوف اما کاملا کارشناسی و در چارچوب قانون اساسی از این عزیزان پرسیده میشود: حضور ما در جشنوارهای مثل کن که طی ۱۷ سال گذشته تنها ۳ فیلم از ۳ کارگردان ایرانی در این جشنواره حضور داشته و اتفاقا فیلمهای گذشته و کپی برابر اصل از اصغر فرهادی و عباس کیارستمی از تولیدات کشور فرانسه بوده است، چه ضرورتی دارد؟
در اینجا باید از سخن خندهدار، مضحک و تاریخی یکی از معاونتهای سابق فارابی یاد کنیم که فرمودند: اگر ما (منظور مدیران دولتی) حضور پیدا نکنیم صهیونیستها جایمان را میگیرند. کسی هم پیدا نشد که به این بنده خدا جواب درستی بدهد که برادر! کلیت صنعت سینما در اروپا دست صهیونیستهاست و بودن ما در میان این جماعت به شوخی میماند. تازه اگر قرار است باشیم، باید اهداف حضور خود را در این جشنواره بررسی کنیم. هیچ افق قابل ترسیمی وجود ندارد اگرنه سالیان سال است با پول بیتالمال مسلمین عدهای عشق و حال حسابی در کن میکنند و ملت تنگدست، گیر نان شب خویش هستند.
مثلا ابراهیم داروغهزاده هم به عنوان معاون فارابی در این جشنواره حضور پیدا کرده است. اینجاست که باید گفت وای بر حسن نجاریان که چنین بابی را گشود تا معاونت فارابی هر دولتی تا ابدالدهر جزو وظایف مدیریتیاش حضور در این جشنواره باشد. با اینکه این همه مدیر را طی سالیان اخیر به جشنوارههای فرنگی فرستادیم، مدیرانمان در حوزه فرهنگ مدیرتر شدهاند یا جشنوارهایتر؟
اگر این قوم به کن رفته ذرهای به صنعت سینمای ملی میاندیشیدند وضعیت سینمایی ایران چنین مهجور در حوزه پخش بینالمللی نبود و توسعه خوبی حداقل در منطقه خاورمیانه مییافت. اما از این دست اعتراضات رسانهای که در بخشی بدان اشاره شد در مطبوعات ایران چه بسیار خواندهاید. جمعه شب گذشته برنامه هفت اقدام به پخش گزارشی از غرفه ایران در کن کرد که ادعای چند سطر پیشین این مقال را به اثبات رساند.
در این گزارش محمود گبرلو، سردبیر و مجری برنامه هفت در گزارشی مستقل وارد غرقه ایران در بازار کن میشود. نکته حائز اهمیت در بدو ورود گبرلو این است که حاضران در این غرفه مگس میپراندند و غرفه ایران خالی از بازدیدکننده تخصصی بود که تصور نمیکنم هیچ غرفهای از هیچ کمپانی دیگر این همه با عدم استقبال مواجه باشد. هر چه تصاویر را دوباره تماشا کنید هیچ استقبالکننده خارجی که خواهان سینمای ایران باشد، نخواهید جست.
داروغهزاده در مقابل دوربین هفت میگوید: بنده که سالهای پیش نبودم تا مقایسه کنم، ولی امسال از غرفهها راضی بودم. این عبارت راضی بودم را چگونه میتوان تفسیر کرد و چه معنایی میتواند داشته باشد؟ خداوکیلی آیا آقای داروغهزاده موفق شدهاند رایت چند فیلم ویدئویی را به چند کشور دیگر واگذار کنند که از حضورشان در غرفه جشنواره کن راضی بودند؟ خواهش میکنیم با ملت ایران شفاف صحبت کنید! طوری صحبت کنید که ملت ایران متوجه این مساله بشود که حضور چند روزه هر کدام از حاضران (که به زبان انگلیسی و فرانسه اشرافی ندارند) بالغ بر ۴۰ میلیون تومان هزینه دربر دارد و مدیر مورد اشاره در بازار کن چه هدفی را دنبال میکند.
ایشان در ادامه اشاره میکند به کن رفته است تا متوجه شود بازار سینمای ایران در جشنواره به چه شکلی است. آقای داروغهزاده! شکل جشنواره کن و نسبت آن با سینمای ایران سالها تعریف شده است و به دلیل دایره گانگستری این جشنوارهها هیچ فیلمی از سینمای ایران در هیچ جای جهان اکران نمیشود و شما در وسط بازار کن که اغلب کمپانیهای کشورهای صاحب صنعت سینما در آن حضور دارند، موفق نخواهید شد حتی یک رایت ناقابل از تولیدات سینمای ایران را به هیچ کشوری واگذار کنید.
گبرلو کمی بعد به دو مسؤول فروش رایت انیمیشنهای ایران مراجعه میکند که تولیدات انیمیشن سینمای ایران را دارند با ولع به کمپانیهای سونی و پیکسار میفروشند و متاسفانه گبرلو مزاحم آنها میشود. اما واقعیت این است که این دو نماینده گوشهای نشسته و خاک میخورند تا رفع تکلیف شود و حتی بهترین تولیدات سرآمد ایرانی که قابلیت عرضه جهانی دارد را کشور بورکینافاسو هم از ما نخرد.
در این گزارش برای دقایقی چهره شفیع آقامحمدیان، نماینده سینمای ایران در کشور فرانسه در ۴ سال اخیر را میبینیم که پس از تغییرات گسترده مدیریتی در این جشنواره حضور دارد و محمدرضا عباسیان مستندساز و مدیر تلویزیونی که معلوم نیست در کن مشغول به چه کاری است؟ این دو بزرگوار که کرسیهای مدیریتی خود را پس از تغییر دولت واگذار کردهاند، چگونه میشود همچنان بخشی از گروه اعزامی به جشنواره کن هستند. ماشاءالله مدیران چند دولت قبلی هم میتوانند با خدماتی که بنیاد فارابی ارائه میکند همچنان مسافر کن باشند، حتی اگر فارابی عنوان کند که هزینههای اصلی قوم به کن رفته را پرداخت نمیکند. عباسیان عنوان میکند برای خرید فیلم به بازار کن آمده است.
واقعا خریدهای آقای عباسیان در کدام سینما اکران میشود که ما متوجه نمیشویم. وی که سمتی در شبکه نمایش خانگی ندارد پس رایتهای خریداری شده را به کدامیک از شرکتها واگذار میکند؟ خدا کند مدیری پیدا شود و این سوالات را با این قوم به کن رفته مطرح کند که شما با پرداخت هزینه توسط کدام شرکت در این بازار در حال جستوجو هستید؟ در ادامه همین گفتوگو عباسیان اشاره میکند که درآمد فروش ایران در مجاری بینالمللی صفر است. پس با این حساب این قوم به کن رفته در بازار فیلم جشنواره کن چه میکند؟
اگر درآمد بخش بینالمللی ما در حد صفر است (بهزعم یکی از کسانی که خودش دستاندرکار بوده) پس این همه بگیر و ببند برای حضور در کن کاملا بیمعنی و صرفا هزینهبر است. در ادامه گزارش شاهد گفتوگوی صریح سیمون سیمونیان، مسؤول دبیرخانه جشنواره فجر با محمود گبرلو هستیم. یعنی وضعیت آنقدر آشفته است که مسؤول دبیرخانه فیلم فجر که مسؤولیتش تحویل آثار سینمایی در جشنواره فجر است و باید فیلمهای ارسال شده در فستیوال فجر را به هیات انتخاب و داوران تحویل دهد در این جشنواره حضور دارد.
به گفتوگوی مکتوبشده گبرلو با سیمونیان دقت کنید.
گبرلو: آقا سیمون خوش آمدید به جشنواره کن. شما هر سال به جشنواره میآیید؟
سیمونیان: الان دومین بار است که میآیم.
گبرلو: فیلم میبینید؟
سیمونیان: فقط فیلم میبینم.
گبرلو: چرا؟ لذت فیلم دیدن دیگر...
سیمونیان: روی پرده باکیفیت میبینیم...
گبرلو: سینما را دوست دارید؟
سیمونیان: من از بچگی توی سینما بزرگ شدم. پدر من اولین کسی بود که سیستم استریوفونیک را در سینماها نصب میکرد و من همیشه در سینما بودم، من تو سالن بزرگ شدم.
گبرلو: موفق باشید.
یعنی آنقدر سازمان سینمایی بیدر و پیکر و بدون حساب و کتاب شده که سیمون سیمونیان را که مسؤول دبیرخانه فیلم فجر است در لیست اعزامی گذاشتهاند که آقا سیمون با همه احترامی که برایش قائل هستیم صرفا برود کن و فیلم ببیند. خب، سازمان سینمایی DVD تمام فیلمهایی که در کن نمایش داده میشود را بعدا دانهای ۲ هزار تومان از کنار میدان انقلاب بخرد که تقریبا میشود چیزی حدود صد فیلم و هزینه مالیاش معادل ۲۰۰ هزار تومان. بعد از تهیه، این فیلمها را بدهند آقا سیمون در خلال یکسالی که جشنواره فجر برگزار نمیشود در دفتر موسسه رسانههای تصویری تماشا کند. چرا ۴۰ میلیون تومان هزینه سفر آقای سیمون میشود و باید از بیتالمال هزینه شود تا آقا سیمون در کن روی پرده فیلم ببیند؟
واقعا این رفتار سازمان سینمایی ضد مردمی نیست؟ و بعد یک نما از کن نشان میدهد که همه حاضران مشغول خوردن نان و پنیر و سبزی هستند. گبرلو هم پس از پخش قسمت اول گزارش روی آنتن میآید و میگوید حضور در بازارهای جهانی ضروری است که جای بحث و تحلیل دارد که خودمان پس از دیدن دوسال برنامه هفت میدانیم که گبرلو با زبان بیزبانی میگوید وضعیت پخش بینالمللی خیلی دهشتناک است و دوستان به اسم برپایی غرفه ایران در کن رفتهاند فقط فیلم ببینند که در سخنان سیمون سیمونیان اتخاذ این تصمیمات کلان سازمان سینمایی نمود دارد.
دقایقی بعد از پخش این گزارش، آرش امینی، سرپرست کاروان اعزامی به کن روی خط میآید. آرش امینی پاسخ تازهای میدهد که امسال با تغییرات گسترده سختافزاری وارد بازار شدهایم و غرفه را به نحو جدیدتری طراحی کردهایم و طی برنامه خاصی سینماگران ایران در روز خاصی دور هم جمع شدهاند. واقعا جمع کردن سینماگران ایران در تهران هزینه کمتری برای ملت ایران دارد یا شهر ساحلی کن؟
افتخار بخش بینالملل به سرپرستی آرش امینی در غرفه کن الصاق آرم سازمان سینمایی ایران روی پوسترهای فیلمها است (به گفته خودش). در هر صورت بازدیدکنندگان طبق ادعای آرش امینی افزایش یافته است اما قطعا فروش رایت فیلمهای سینمای ایران از عدد صفر بالاتر نمیرود. در ادامه گبرلو اشاره میکند برای همین است که از سال آینده تصمیم گرفتهاند دو نفر در غرفه حضور داشته باشند که آرش امینی موضوع را کاملا عوض میکند.
مشخص است که دولت تدبیر و امید تراژدی غرفه ایران در کن را درک کرده است که اصرار دارد از سال بعد در غرفه ایران دو نفر در غرفه حضور داشته باشند. آرش امینی هم اشاره میکند دلیل حضور ما در غرفه جشنواره امسال صرفا اجرای زنده سیاستهای سازمان سینمایی بوده است. کاش بخشی از این سیاستها در جشنواره فجر امسال عملیاتی میشد تا در جشنواره کن. امینی اشاره میکند در واقع خیلی زنده میخواستیم خودمان و سیاستهایمان را نشان دهیم و البته منظور ایشان همان سیاست توزیع نان و پنیر و سبزی است که اجرای زنده سیاستهای سازمان سینمایی به شمار میرود.
امینی در ادامه اشاره میکند به فکر پرورش نیرو هستیم تا در بخش بینالمللی از نیروی متخصص استفاده کنیم که دقیقا این سخن امینی روی اعتراض رسانهها در سالهای اخیر صحه میگذارد که آقایان حاضر در جشنواره امثال آقایان محمد حمیدیمقدم، کامیار محسنین، امیر اسفندیاری، شجاعنوری و... حرفهای نبودند و هیچ نسبتی با پخش بینالمللی به صورت کارشناسی ندارند. خدا را شکر آرش امینی به این مساله پی برد. در ادامه گزارش هم امیر اسفندیاری انتقادات گبرلو را برنمیتابد و تلویحا پاسخ میدهد که در این سالها ایران در میان کشورهای صاحب صنعت سینما از جایگاه خوبی برخوردار بوده و در اغلب جشنوارههای مهم حضور داشته است اما کسانی هم هستند بپرسند کدام جایگاه جهانی؟ وقتی حتی یک فیلم را در لبنان و سوریه که جزو کشورهای دوست به شمار میروند نتوانیم اکران کنیم.
غلامرضا موسوی در خلال این گزارش اشاره میکند برگزارکنندگان جشنواره فیلم کن و سایر جشنوارهها به مدیران سینمایی و نمایندگان به چشم توریست مینگرند، نه کسانی که برای عرضه تولیدات آمده باشند و سخنان مصطفی کیایی برای پخش جهانی خط ویژه در این گزارش بر سخنان غلامرضا موسوی، تهیهکننده کارکشته سینمای ایران صحه میگذارد.
منبع اين نويستنده رو هم ذكر بفرماييد.
اقتصاد مقاومتیه دیگه!!
گرفتار شدیم دیگه.