گوناگون

خاطرات اولین وزیر اطلاعات ایران

پارسینه: ری شهری در مورد دلیل شدت برخورد با سید مهدی هاشمی و همچنین موافقین و مخالفین دادگاه او یادآور شد:« كشف موضوع با وزرات اطلاعات بود. ما هیچ علاقه ای به ورود به این مساله نداشتیم اما مدیر ضدجاسوسی وزارت اطلاعات گزارشی به ما ارائه داد كه از كشف یك خانه تیمی با امكانات بسیار پیشرفته، از جمله پودر سرطان زا حكایت داشت.


به گزارش پارسینه به نقل از خبرآنلاین، محمد ری شهری ری شهری در گفت و گویی تلویزیونی در مورد چگونگی ورود مهدی هاشمی و افراد وابسته به او به بدنه انقلاب اظهار داشت:«جواب این سوال روشن است. اساسی ترین عامل نفوذ این افراد، دسترسی آن ها به آیت الله منتظری بود. هرچند این افراد آقای منتظری را قبول نداشتند اما وقتی كسی كه در جایگاه قائم مقام رهبری است، این افراد را تایید و حمایت می كند، زمینه برای نفوذشان در بدنه انقلاب فراهم می شود. این افراد به قسمت نهضت های سپاه ورود پیدا كردند. آقای هاشمی در این بخش مسولیت داشت و از این موقعیت سیاسی و اجتماعی خود و آقای منتظری نهایت بهره برداری را برای رسیدن به اهداف خود استفاده كرد.»

ری شهری در مورد دلیل شدت برخورد با سید مهدی هاشمی و همچنین موافقین و مخالفین دادگاه او یادآور شد:« كشف موضوع با وزرات اطلاعات بود. ما هیچ علاقه ای به ورود به این مساله نداشتیم اما مدیر ضدجاسوسی وزارت اطلاعات گزارشی به ما ارائه داد كه از كشف یك خانه تیمی با امكانات بسیار پیشرفته، از جمله پودر سرطان زا حكایت داشت. در این گزارش اینطور آمده بود كه این خانه مربوط به سید مهدی هاشمی و نهضت هاست و ما از این موضوع نگران هستیم كه اگر برخورد كنیم و اقدام به تخلیه این خانه نماییم، آیت الله منتظری واكنش منفی نشان دهند. این در واقع سرنخ موضوع پرونده سید مهدی هاشمی بود.»

وی افزود:« ما برای اینكه با پشتوانه قوی جلو برویم، موضوع را با امام درمیان گذاشتیم و از ایشان سوال كردیم كه آیا اجازه می دهیم اقدامات لازم را انجام دهیم یا خیر. امام فرمودند جلو بروید و ببینید ماجرا چیست. ما تصور می كردیم آقای منتظری در این موضوع با ما همراه شوند و در جهت رسیدگی به اقدامات غیرقانونی این افراد با ما همكاری داشته باشند. در پرانتز باید بگویم كه قبل از مطرح شدن این موضوع، وقتی از امام راجع به پرونده قتل های مهدی هاشمی در قبل از انقلاب و رسیدگی به آن سوال كردم؛ ایشان جواب روشن و قاطعی به ما ندادند. وقتی پرونده این افراد را در اصفهان مطالعه كردم پرونده خیلی روشن است و این افراد به دلیل همكاری هایی كه با ساواك داشته اند، فقط مدتی زندانی شده اند و اقدامی روی پرونده قتل های آن ها انجام نشده است.»

ری شهری ادامه داد:« تصور ما این بود كه وقتی پرونده جدید را به همراه پرونده قتل ها به آقای مرتضوی ارائه دهیم، ایشان می گویند بروید و به جرائم این افراد رسیدگی كنید. اما وقتی این موضوع را با ایشان مطرح كردیم، دیدم آقای منتظری خیلی عادی برخورد می كنند و به نوعی كارهای این افراد را توجیه می كند. ایشان گفتند مدارك را به من بدهید. مدارك را به ایشان دادیم و بعدها متوجه شدیم آقای منتظری مدارك را به سید مهدی هاشمی تحویل داده تا از جریان پرونده ها با خبر باشد.»

وزیر پیشین اطلاعات ایران افزود:« وقتی این موضوع پیش آمد من از امام خواستم به درخواست پیگیری ما به صورت كتبی پاسخ دهد تا ما سند داشته باشیم و این شد كه ایشان نامه معروفی را خطاب به من نوشتند و در آن اظهار داشتند كه دامن بزرگان انقلاب باید از لوث این اتهامات پاك شود. با صدور نامه امام، ما به صورت جدی وارد این پرونده ها شدیم. سید مهدی هاشمی به هیچ وجه ماجرای قتل ها را نمی پذیرفت اما بعد از اینكه صحبت های زیادی با او داشتیم، توانستیم سرنخ های زیادی پیدا كنیم و به تدریج توانستیم جنازه ها را پیدا كنیم. جالب است كه وقتی جنازه این شهدا پیدا شد هم آقای منتظری ماجرا را نپذیرفتند و دست از حمایت سیدمهدی هاشمی برنداشتند و این موضوع برای ما جای تعجب داشت.»

محمدی ری شهری با بیان اینكه اقدام روی پرونده سید مهدی هاشمی مسیر انقلاب را تغییر داد، خاطر نشان كرد:« آیت الله هاشمی در آن روزها به من می گفتند امشب كه می خوابید، شاید فردا صبح آیت الله منتظری رهبر باشد و با اقداماتی كه انجام می دهی ممكن است باعث شود دیگر در مسیر انقلاب جایگاهی نداشته باشی و مجبوری در خارج از كشور زندگی كنی! البته ایشان این صحبت ها را از روی خیرخواهی با من مطرح می كردند. راستش ما فكر آینده خودمان را نمی كردیم و به وظایف شرعی خود فكر می كردیم. پشتوانه اصلی ما امام بعد هم مقام معظم رهبری بودند كه از اقدامات ما پشتیبانی می كردند و هیچ حامی دیگری در این جریان نداشتیم.»

رئیس سابق بعثه مقام معظم رهبری در مكه مكرمه در مورد ایام رحلت امام گفت:« تصور برخی از وزاری دولت آن زمان تصور داشتند كه چون بنده پیگیر پرونده سید مهدی هاشمی هستم، می خواهم فضایی را ایجاد كنم كه آیت الله مشكینی بعد از امام مقام رهبری را به دست بیاورد. حتی برخی از بزرگان در آن روزها به من گفتند شما كه نسبت به آقای منتظری نقد دارید، فكر می كنید بعد از امام چه كسی رهبر خواهد شد؟ فكر می كنید آقای مشكینی رهبر می شود؟ من پاسخ دادم خیر چون آقا مقام رهبری نیاز به مدیر دارد اما آقای مشكینی مدیریت ندارد.»

وی ادامه داد:« شاید همان موقع هم در ذهن بنده این موضوع وجود داشت كه آیت الله خامنه ای می توانند بعد از امام به رهبری برسند اما نكته مهم در آن روزها این بود كه اول كسی كه توانایی و شایستگی رهبری ندارد كنار برود.»

آیت الله ری شهری در بخش دیگری از این گفت و گوی تلویزیونی گفت:« تنها خاطره شیرینی كه دارم این بود كه وقتی خلبان های كودتای نوژه را محاكمه می كردم، یكی از خلبان ها گفت من می دانم كه در این كار دخالت داشتم و می دانم كه اعدام خواهم شد. او حكم را قبول داشت و فقط از ما خواست نوع اجرای حكمش را در اختیار خودش قرار دهیم. این خلبان گفت من را به یك هواپیما ببندید و مستقیم به كاخ صدام بكوبید. من حس كردم او از ته دل این حرف را بیان می كند. نزد امام آمدم و گفتم بعضی ها هستند كه به اشتباه خود پی برده اند و به راستی توبه كرده اند. امام فرمودند اگر خودت تشخیص می دهی توبه این افراد واقعی است، اختیار تصمیم گیری داری.»

وی افزود:« من برگشتم و نه تنها این فرد را آزاد كردم بلكه به او اجازه دادم به كار قبلی خود یعنی همام خلبانی مشغول شود. شاید جالب باشد بدانید كه این فرد در جنگ شركت كرد و به مقام شهادت نائل شد و امروز یكی از شهدای خوشنام نیروهوایی ارتش جمهوری اسلامی است.»

ری شهری ادامه داد:« در یكی از دادگاه های انقلاب، از یكی از خلبان ها سوال كردم چه شد كه به این راه افتادی و با ضد انقلاب همكاری كردی؟! ایشان در پاسخ گفت یكی از افراد فعال در عقیدتی- سیاسی پادگان نوژه به زن های ما اهانت كرد و من هم با خودم گفتم نظامی كه مسول عقیدتی- سیاسی آن ما همسران ما اینطور برخورد می كند، باید با آن مقابله كرد. این برای ما درس است كه برخوردهای اشتباه ما می تواند اثرات مخربی داشته باشد.»

ری شهری در مورد تشكیل جمعیت دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی در سال 74 گفت:« معنای تشكیل این جمعیت، این نبود كه در آن زمان خاص ارزش های انقلاب در خطر بوده! من معتقدم همیشه باید از ارزش های ناب انقلاب اسلامی دفاع كنیم. در آن مقطع ما احساس می كردیم جریان های سیاسی كه وجود دارند فراگیر نیست. من اصولآً با مطلق گرایی موافق نبودم و آن را به ضرر نظام می دانستم. كسی كه وارد حزب می شود، مطلق گرا می شود و از ارزش های حزب خود دفاع می كند. ما این جمعیت را تشكیل دادیم تا از ارزش های خوب دفاع كنیم و حرف درست را از هر جناحی قبول كنیم. دیدگاه من از نظر سیاسی كاملاً همان چیزی بود كه مبنای امام و رهبری بوده و هست. باید حرف حق را از هركسی كه گوینده آن است، قبول كرد.»

وی در مورد اینكه چرا عمر فعالیت این جمعیت اینقدر كم بود و سال 77 به پایان رسید، اظهار داشت:« راستش ادامه دادن چنین كاری را در توان خودم ندیدم.»

ری شهری در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در پاسخ به این سوال كه سال 76 كه وارد رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری شدید، به عنوان منتقد وضع موجود آمدید یا مدافع آن، گفت:«نه منتقد مطلق بودم و نه مدافع مطلق وضع موجود بودم. معیار ما حق، نظام و اسلام است.»

ری شهری در ادامه در مورد موضع خود نسبت به مطرح شدن تغییر قانون در سال 76 و ایجاد بستری برای نامزدی دوباره هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری هم اظهار داشت:« طبیعی است كه من تغییر قانون را به هیچ وجه به صلاح نظام نمی دانستم. من جزو موافقین این موضوع نبودم.»

نماینده ولی فقیه در مراسم حج، در مورد حضور بیست ساله خود در حج تمتع، به نمایندگی مقام معظم رهبری هم گفت:« از ابتدای انقلاب رابطه نزدیكی با مقام معظم رهبری داشتیم. بعد از قبول وزارت اطلاعات هم تقریباً هفته ای یك بار خدمت ایشان می رسیدیم و با ایشان صحبت های لازم را انجام می دادیم. زمانی كه من دادستان كل كشور بودم، حاج احمد آقا (ره) اولین سرپرست حجاج دوران مقام معظم رهبری بودند. بعد از فاصله كوتاهی، حاج احمد آقا به دلیل مخالف مادرشان، از این سمت استعفا دادند. شرایط حج هم بسیار دشوار بود و قبول سرپرستی حجاج ایرانی كار راحتی نبود. رهبری استعفای حاج احمد آقا را پذیرفتند و من را دعوت كردند تا سرپرستی حجاج ایرانی را قبول كنم. من هم قبول كردم و بعد از چند روز حكم ما هم صادر شد.»

ری شهری در مورد اینكه باتوجه به اتفاقات سال 88، آیا كار شما در حج آن سال سخت تر از همیشه بود یا خیر هم اظهار داشت:«كل اتفاقاتی كه در كشور می افتاد، از تحصن در مجلس ششم بگیرید تا اتفاقات سال 88 در حج منعكس می شد. در ملاقات هایی كه آن جا با شخصیت و زائرین مختلف داشتیم، مشاهده می كردیم كه هر حادثه تلخی كه در داخل ایران به وجود می آمد، باعث لرزش دل آن ها می شد. در واقع مسلمانان دنیا نظام اسلامی را پشتوانه معنوی خود می دانستند و به همین دلیل كوچكترین مشكلی كه در ایران به وجود می آمد باعث ناراحتی آن ها می شد.»

محمدی ری شهری در مورد موضع گیری خود نسبت به فتنه گران در مراسم حج هم گفت:« من همان موقع و بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری در نماز جمعه جزو اولین كسانی بودیم كه اطلاعیه ای مبنی بر تبعیت محض از مقام معظم رهبری صادر كردیم. در مراسم حج من شرایط را طوری دیدم كه خوب است از تریبون حج برای منعكس كردن برخی مسائل استفاده كنیم. آنجا گفتم كه تجربه ما این است كه هركس جلوی نظام بایستد، عاقبت به خیر نخواهد شد.»

ری شهری در مورد این كه اگر آیت الله مشكینی سال 88 در قید حیات بودند، چه موضعی می گرفتند هم اظهار داشت:« آیت الله مشكینی صد در صد مدافع نظام بودند. با اینكه خودشان مجتهد بودند اما در برابر امام و رهبری، به دلیل ولایتی كه دارند، كاملاً خاضع و فروتن بودند. ایشان با تمام وجود از نظام و ولایت دفاع می كردند و هیچ تردیدی نیست كه ایشان هیچ وقت در مقابل مصالح نظام كوتاه نیامدند.»

دیگر اظهارات ری شهری در برنامه تلویزیونی شناسنامه به شرح زیر است:

چگونگی وصلت با خانواده آیت الله مشكینی

*این موضوع داستان مفصلی دارد. ما در نجف كه بودیم، شب های جمعه به كربلا مشرف می شدیم. یكی از این شب های جمعه، خیلی عادی از حضرت سیدالشهدا (علیه السلام ) درخواست كردم كه وسایل ازدواج من را فراهم كند. فردای آن روز همراه با مرحوم حاج اصغر كنی و آقای رحیمیان و آقای مشكینی سر سفره ناهار بودیم كه این موضوع مطرح شد. آقای كنی همان جا گفتند می خواهی من برایت درست كنم؟ گفتم نه، چون دوست و هم غذا و شاگرد آقای مشكینی هستم، اگر این ازدواج سر نگیرد، صورت خوشی نخواهد داشت. ایشان گفتند من درستش می كنم، نگران نباش. در نهایت آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی كه برای زیارت به آنجا آمده بودند، به دلیل ارتباطی كه با آقای مشكینی داشتند، موضوع را با ایشان مطرح كردند. ایشان هم فرمودند اگر استخاره خوب بیاید، من حرفی ندارم. استخاره خوب آمد و بقیه ماجرا هم پیش رفت و این ازدواج صورت گرفت.»

بزرگترین درسی كه از مرحوم مشكینی یاد گرفته

*بزرگترین درسی كه از ایشان یاد گرفتم و به درد همه مردم هم می خورد، همین موضوع ازدواج است كه شما مطرح كردید. ایشان نسبت به مقوله ازدواج نگاهی آسان و سهل داشتند. وقتی صحبت در مورد ازدواج بنده و دختر ایشان بحث به مقدار مهریه رسید، من 5 هزار تومان را روی كاغذ نوشتم و تقدیم ایشان كردم. مرحوم مشكینی این رقم را به اشتباه، 500 تومان خوانده بودند. به من پیغام دادند من با مهریه 500 تومانی مشكلی ندارم ولی چون مهریه یكی دیگر از دخترانم، 1000 تومان بوده، شما هم مهریه را 1000 تومان قرار بده تا مهریه هر دو خوار به یك اندازه باشد. ایشان تا این حد در مساله ازدواج تسهیل قائل بود كه فكر می كنم برای همه ما می تواند درس بزرگی باشد»

* در مورد مسائل اخلاقی، مهم ترین مساله ای كه از ایشان آموختم، مدیریت زمان بود. از همان ایامی كه در نجف با هم معاشرت داشتیم؛ ایشان حتی یك لحظه از وقت خود را هم هدر نمی داد. اگر فرصت كمی برای نشستن داشتند، یا می نوشتند و یا مطالعه می كردند. از طرف دیگر ایشان فوق العاده متواضع بودند و این موضوع هم می تواند برای همه ما درس خوبی باشد.»

چگونگی آشنایی با امام

*سال 41 كه به قم رفتم، 15-16 سال سن داشتم. آن موقع امام به عنوان یك مرجع تقلید مطرح نبود اما به عنوان یكی از اساتید قوی حوزه معروف بودند و به عنوان یك مدرس قدرتمند شناخته می شدند. یكی از درس هایی كه از امام می توان گرفت این بود كه ایشان آن زمان اصلاً اجازه نمی دادند مطرح شوند. حتی اگر كسی برای عكاسی رسانه ای و مطبوعاتی از ایشان مراجعه می كرد، ایشان اجازه عكاسی نمی دادند و از مطرح شدن خود جلوگیری می كردند. در نهایت باید بگویم كه ما از همان اوایل ورود به حوزه علمیه قم، به امام علاقمند شدیم و ارتباط غیر نزدیك با ایشان پیدا كردیم. ارتباطی خصوصی ما با امام هم بعد از انقلاب آغاز شد.»

تعداد بازداشت ها توسط ساواك

*من دوبار بازداشت شدم. بازداشت هایم در رابطه با اعلامیه هایی بود كه راجع به شهید بخارایی پخش كردیم كه دوماه به این دلیل بازداشت بودم. وقتی در دادگاه دوم به این حكم اعتراض كردیم، یك ماه دیگر هم به محكومیت ما اضافه شد و مجموعاً سه ماه زندانی بودم.»
حضور در دادگاه انقلاب

*دادگاه انقلاب یكی از ضرورت های انقلاب بود. اسفند 57 بنده به همراه دو سه نفر دیگر انتخاب شدیم و به دزفول رفتیم و اولین دادگاه انقلاب را آنجا تشكیل دادیم. بعد از حضور در تهران هم دادگاه انقلاب ارتش را شش ماهه تشكیل دادیم.»

*دادگاه های مهمی در طول مدت خدمت در دادگاه انقلاب داشتیم كه از بین آن ها می توان به ماجرای كودتای نوژه، جریان حزب توده، جریان قطب زاده وجریان مهدی هاشمی اشاره كرد.»
نكات ناگفته پرونده قطب زاده

* شاید مهم ترین مساله ای كه در جریان قطب زاده وجود داشت، موضوع ارتباط وی با آقای شریعتمداری بود كه این موضوع ماجرا را حساس تر می كرد. توطئه این افراد در نطفه خفه شد و به جایی نرسید. در همان جلسات اولیه ایشان با آقای عبدالرضا حجازی، اقای مهدی و آقای شریعتمداری در ارتباط بودند. آقای مهدوی مدعی بود وعده 20 میلیون دلاری به عنوان كمك اولیه داده شده تا بتوانند كار را به سرانجام برسانند. ما اجازه ندادیم این موضوعات در آن ایام منتشر شود.»

چگونگی تشكیل وزارت اطلاعات

*اولین كسی كه تشكیلات وزارت اطلاعات را به وجود آورد ما بودیم. اطلاعات كشور قبل از تشكیل وزارت اطلاعات متمركز نبود. چون تشكیلات اطلاعاتی در كشور موجود نبود، سپاه،نخست وزیر،كمیته ، دادگاه ارتش و... هر كدام اطلاعات جداگانه ای داشتند. در دیداری كه همراه با دولت آیت الله خامنه ای، به مناسبت هفته دولت با امام داشتیم، بعد از پایان جلسه امام به من اشاره كردند كه تو بمان. من متوجه اشاره امام نشدم، حاج احمد آقا گفتند اما می گویند تو بمان! تا نشستم، امام فرمودند حواست را جمع كن! اینجا وزارت اطلاعات است، وزارت كشاورزی نیست.»

*امام فرمودند این وزارتخانه مهم است و برای آوردن افراد برای همكاری با افراد معتمد خودت از جمله روسای سه قوه مشورت داشته باش و به تنهایی تصمیم نگیر. من زود متوجه منظور امام شدم كه قبلاً به امام نكته ای را منتقل كرده اند كه امام تا این حد روی این موضوع تاكید دارند. من صحبت امام را قبول كردم اما عرض كردم كسانی كه شما برای مشورت اسم بردید با هم اختلاف سلیقه دارند و هر كدام ممكن است نظر خاصی نسبت به افراد مختلف داشته باشند. نكته دیگری كه با امام در میان گذاشتم این بود كه من از این دوستان مشورت می گیرم اما چون مسولیت با من است، در نهایت خودم تصمیم گیری خواهم كرد چون در نهایت این من هستم كه باید پاسخگو باشم. ایشان فرمودند مقصود من هم همین است.»

*بعد از صحبت با امام با آقایان صحبت كردیم و موضوع را با این دوستان در میان گذاشتیم تا كسی به اصطلاح در كار ما نگذارد (خنده). در ادامه به امام عرض كردم اطلاعات الان 7 خط است و از اطلاعات ارگان های مختلف تشكیل شده است. شما بدانید كه بعد از این از من حرف های زیادی نزد شما خواهند آورد. ایشان فرمودند من به آقای موسوی گفته ام هر وزیری كه می خواهی انتخاب كنی، مختاری اما در مورد وزیر اطلاعات باید با موافقت من فرد مورد نظر انتخاب شود و آقای موسوی هم شما را معرفی كرد و من هم با توجه به آشنایی كه نسبت به شما داشتم، با حضور شما در وزارت اطلاعات موافقت كردم. من می دانم اگر شما باشی، به عمد كار خلافی را انجام نمی دهی. این مقدمه كار ما در وزارت اطلاعات بود و در ادامه هم با پشتوانه حضرت امام كارهای بزرگی انجام دادیم.»

*قبل از كودتای نوژه در سال 59 ما دستگاه اطلاعاتی مستقل و منسجمی نداشتیم. با توجه به تصویر منفی كه از ساواك در ذهن مردم و مسولین بود، این تصور وجود داشت كه ما به دستگاه اطلاعاتی نیاز نداریم. به دلیل نفرتی كه از ساواك وجود داشت، بعد از انقلاب خیلی از شخصیت ها نمی توانستند مسولیت های اطلاعاتی را قبول كنند. سال 60 كه ترور ها و انفجارهای زنجیره ای آغاز شد، نیاز جدی به تمركز اطلاعات احساس شد.»

* در ابتدا مساله تشكیل سازمان اطلاعات مطرح بود اما مجلس با سازمان موافقت نكرد و اظهار داشت كه باید وزارت اطلاعات تشكیل شود تا مجلس بتواند روی كار وزیر نظارت داشته باشد تا مشكلات قبل از انقلاب پیش نیاید و وزیر خودش را به مجلس پاسخگو بداند. نكته مهم دیگری كه وجود داشت این بود كه وزیر اطلاعات از نظر سیاسی وابسته به هیچ حزبی نباشد و به همین دلیل شرط اجتهاد را برای وزیر اطلاعات قرار دادند.»

ماجرای حكم شرعی حرام بودن فعالیت سیاسی و اقتصادی در وزارت اطلاعات
*وزارت اطلاعاتی كه ما تشكیل دادیم؛ نه تنها مورد حمایت امام و آیت الله خامنه ای بود، بلكه همه مسولین به آن اعتماد داشتند.حتی مخالفین شخص خود من كه در مجلس به من رای نداده بودند هم به وزارت اطلاعات اعتماد داشتند. تلاش من این بود كه هیچ كار خلافی صورت نگیرد. یك بار یكی از جناح در جریان پرونده سید مهدی هاشمی می خواستند از این پرونده سوء استفاده سیاسی كند. در این پرونده خیلی صحبت ها و اسم ها مطرح شده بود. یكی از جناح ها فهمیده بودند كه اگر این پرونده به مجلس بیاید، می توانند جناح رقیب را كوبید تا در انتخابات پیش روی رای نیاورند. در نهایت مجلس رای بر این داد كه پرونده مهدی هاشمی به مجلس ارسال شود. من این كار را خلاف شرع تشخیص دادم چون آبروی یك عده طی این فرآیند می رفت.»

*من نامه ای به امام دادم و نوشتم اسامی در این پرونده وجود دارد كه جرم آن ها اثبات نشده و اگر نامشان مطرح شود، متهم خواهند شد. امام زیر نامه من نوشتند فرستادن این پرونده به مجلس، خلاف شرع و خلاف قانون اساسی است. ما هم نامه را مجلس دادیم و مجلس از پیگیری این موضوع منصرف شد.»

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار