دستگیری نوجوان شیشهای برای پنجمین بار
پارسینه: پسر شانزده سالهای كه برای تامین هزینه اعتیاد به ماده مخدر شیشه دزدی میكرد، برای بار پنجم در شهریار دستگیر شد.
چند روز پیش ماموران انتظامی شهریار هنگام گشتزنی پسر نوجوانی را دیدند كه سراسیمه وارد باغ متروكه ای شد. ماموران به او ظنین شده و به دنبال وی وارد باغ شدند. آنها مشاهده كردند پسر نوجوان گونی سنگینی را حمل می كند كه با دیدن ماموران، گونی را روی زمین انداخت و پا به فرار گذاشت.
ماموران، متهم فراری را در انتهای باغ به دام انداختند و در بازرسی از گونی، مقداری كابل برق مسروقه پیدا كردند.
پسر نوجوان به اتهام سرقت دستگیر و روانه مركز پلیس شد و اعتراف كرد شیشه مصرف می كند و برای تامین هزینه اعتیاد دست به دزدی زده است.
برای متهم از سوی بازپرس پرونده قرار قانونی صادر و او به كانون اصلاح و تربیت منتقل شد گفت و گوی ما با این پسر شانزده ساله را بخوانید.
چند سال داری؟
16 سال.
به چه اتهامی دستگیر شدی؟
سرقت كابل های برق از باغ متروكه.
اولین بار است كه دستگیر شدی؟
نه. پنجمین بار است.
جرم های قبلی ات چه بود؟
اوایل از مغازه ها اموال و وسایل كوچك قابل فروش می دزدیدم و به افراد دوره گرد می فروختم.
انگیزه ات از دزدی چه بود؟
بی پولی و نداشتن خانواده خوب.پدرم معتاد بود و برای تامین هزینه اعتیادش دزدی می كرد. مادرم هم ما را ترك كرده بود و در خانه اقوام بزرگ می شدم، بی آن كه طعم محبت خانواده را بچشم. كسی به من توجهی نمی كرد و برایشان مهم نبود چگونه زندگی ام را می گذرانم. چند كلاس بیشتر سواد ندارم. برای این كه پولی به دست بیاورم و از این شرایط خلاص شوم، دزدی می كردم.
گفتی پیش از این چهار بار هم دستگیر شدی؛ چرا به سرقت هایت ادامه دادی؟
فقر و نداری. آن چهار فقره سرقت ها، جزئی بود و شاكیان با اطلاع از وضع زندگی ام رضایت دادند و فقط مدت كوتاهی را در كانون اصلاح و تربیت گذراندم. هر بار كه آزاد می شدم، به خودم قول می دادم دزدی را كنار می گذارم اما بی فایده بود، انگار یك عادت شده بود و باید با پول دزدی به زندگی ام ادامه می دادم. اگر خانواده درستی داشتم، به جای اعتیاد و سرقت به تحصیل ادامه می دادم.
اعتیاد داری؟
بله. دو سال است شیشه مصرف می كنم. از دوستانم كه مثل من خانواده های نابسامانی داشتند، شنیده بودم كه مصرف موادمخدر باعث می شود همه بدبختی هایمان را فراموش كنیم اما اشتباه كردم و در منجلاب اعتیاد گرفتار شدم. وقتی پدرم فهمید، هیچ واكنشی نشان نداد و هر از گاهی با هم شیشه مصرف می كردیم.
ارسال نظر