گزارشی از نشست چهارم بلاگران حوزه سردفتری

همانگونه که مستحضرید دیروز و امروز چهارمین نشست وبلاگ نویسان حوزه دفاتر اسناد رسمی علی رغم همه اما ها و اگرها .... در اصفهان با شکوه خاصی برگزار شد

نظر به اینکه خوشبختانه در این نشست همکاران خوب و مهربان جناب جمشیدی صاحب وبلاگ بنچاق و آقای صادقیان دفتریار وصاحب وبلاگ دفتر 778 حضور داشتند و با مهارت و استفاده از هنر خود و بنحو حرفه ای گزارش لحظه به لحظه نشست را بصورت آنلاین در وبلاگهای خود قرار داده اند لذا میتوانید گزارش تصویری و بسیار زیبای آن بزرگواران را در وبلاگهای مذکور ملاحظه فرمائید

گرچه انتشار گزارش مصور و کاملا حرفه ای و هنری عزیزان کار بنده را راحت و شما را بی نیاز از گزارشهای الکن حقیر مینماید ولی اگر دوستانی باشند که به نوشتار بی مقدار من عادت کرده باشند و سری بزنند نامید برنگردند:

گزارش سفر

گرچه مایل بودم زودتر حرکت کنم تا اولین نفرباشم در محل اسکان حاضر و از دوستان استقبال کنم ولی تا کارهای دفتر را جمع و جورکردم و مهیا شدم ساعت نزدیک به 18 بود که بهمراه یار و همراهم به راه افتادیم ....... متناوبا باران داشتیم و باد و احتیاط حکم میکرد با سرعت مطمئنه راه را طی کنیم , هنوز به سگزی نرسیده باران شدید و حرکت را مشکل کرد تلفنهای دوستان نشان میداد تعدادی رسیده و تعدادی درحال رسیدن هستند , دوستان اراکی جویای زمان رسیدن ما شدند که مانده راه را 40 کیلومتر اعلام کردم و علی رغم اصرار من فرمودند شام نمیخورند تا برسیم ...

ساعت از 22 گذشته بود که وارد اصفهان شدیم که بعلت عدم اشنائی علی رغم تعیین مسیرهای توام با سلیقه جناب فتحی با توجه به کهولت سن و حافظه خط خطی مدتی طول کشید تا مهمانسرای جهانگردی اصفهان را که در منطقه سریبز نزدیک به کوه صفه بود یافتیم و وارد شدیم و برخلاف آنچه مورد نظرم بود توسط دوستان (سه یار دبستانی) استان مرکزی آقایان اخوان و کریمی و فریدنیاستقبال شدیم ... شام را در رستوران جای همگی شما خالی صرف و وسایل را به اتاق منتقل و به لابی هتل بازگشتیم .. جنابان امینی عطاریفر حبیبی عزیز و سرکار خانم فرهادی نیز رسیده بودند که باتفاق آقای سلیمی میزبان عزیز به گفتگو پرداختیم و از هردری سخنی و جان کلام دلهای سوخته از دوریمان را با پماد دیدار مشتاقان التیام دادیم و باید اذعان کنم این دیدارها و شکوه لحظاتش قابل توصیف نیست باید باشید و تجربه کنید و ببینید که تمام خستگی رانندگی و سفر به یکباره از تن رنجور بیرون میرود و احساس میکنی هرگز استرس و اضطراب نداشته ای و من با خود میندیشم که اگر این نشستها هیچ اثری هم نداشته باشند ساعات باهم بودن و دور بودن از محیط کار دفتر نعمتی است که نصیب ما میکند که بسیار نیازمند این ارامش هستیم .... و خوشحال میشوم که از روی عصبانیت تصمیمی نگرفتم که پشیمانم سازد و می اندیشم اگر نمیامدم چقدر مغبون میشدم و برای جبرانش باید حداقل ششماه صبر کنم و خوشحال میشوم که شرمنده عزیزانی نشدم که تمام مشکلات و گرفتاریهایشان را بخاطر باهم بودن و تعامل و همفکری و اعتلای حرفه , نادیده گرفتند و از اقصی نقاط با همه بی نظمی های ترافیکی و تاخیرها و پذیرش ریسک کنسل شدن پروازها برای این نشست هرچند از نظر کمی کوچک حضور یافتند

دوستانی هنوز در راه بودند و ما منتظر .... عزیزان ساروی که در سر راه خود جناب خادمی را از تهران سوار کرده بودند هنوز قم را به قصد اصفهان ترک گفته اند ساعت به یک بامداد نزدیک میشد و در آخرین تماس 50 کیلومتر مانده بود تا برسند تلفنی شب بخیر گفتیم و خوابیدیم تا صبح همه با هم در نشستی که تاریخ آن در نشست سوم و در یزد توافق شده بود شرکت کنیم

از میان مدعوین کانون سردفتران تهران تنها جناب دشتی ریاست کانون تصمیم گرفته بودند به ندای میزبانان نشست لبیک گویند و شنیده ها حکایت از آن داشت صبح به اتفاق جناب جمشیدی خواهند رسید و میدانستم این خبر همه را خوشحال خواهد کرد و اینکه رئیس کانون علی رغم آنکه از تعداد حاضرین در نشست مطلع است قبول زحمت کرده است و به جمع همکاران احترام میگذارد حائز اهمیت بود مخصوصا برای حقیر که همیشه سعی کرده ام واسطه تعامل اهالی حرفه کتابت باشم موجب خرسندی بود

صبح با ذوق و شوق و قبل از ساعت 8 خود را به اتفاق آقای میروکیلی سردفتر 5 یزد و همکار حقیر در اداره وبلاگ جامعه سردفتران یزد به رستوران برای صرف صبحانه رساندیم و بعد از استقرار متوجه حضور آقای صادقیان (از تطابق تطبیقی ایشان با عکس روی وبلاگ) و احمدی عزیز از میانه که پای ثابت این نشستها است و راه طولانی را به عشق دیدار دوستان طی میکند شدم و تا آمدم بخود بجنبم جناب جمشیدی را نیز در برابر خود دیدم و چون تصور میشد باتفاق آقای دشتی خواهند آمد سراغ ریاست کانون را گرفتم و متوجه شدم در برنامه تغییراتی حاصل شده و ایشان با پرواز خواهند آمد و با اولین تماس معلوم شد تهیه بلیط متعذر شده و با اتومبیل در راهند و نزدیک به اصفهان .....

حال و هوائی داشت دیدار همکاران در رستوران ... تعدادی جدیدا و برای اولین بار در این نشست شرکت میکردند که باید حدس میزدی و یا به دیدارشان میرفتی و کنکاش ....

سرکار خانمها فرهادی و سیدحاتمی و هاشمی مقدم از سه گوشه کشور آمده بودند که با رسیدن خانم سهرابی جمعشان کامل شد

به زمان شروع جلسه افتتاحیه نزدیک میشدیم و باید برای تعویض لباس به اتاقها میرفتیم که با توجه به اعلام حضور مدیر کل محترم ثبت اسناد وداملاک استان اصفهان باتفاق ریاست کانون سردفتران اصفهان افتتاحیه به 9 صبح موکول شده بود و فرصتی باقی بود تا دوستان آماده شوند

رسیدن جناب دشتی شور و هیجانی بین شرکت کنندگان ایجاد کرد و همگی به استقبال ریاست کانون رفتیم تا ادای احترام متقابلی کرده باشیم به کسی که صرفا برای ارج نهادن به دعوت جمعی از سردفتران بهر وسیله ممکن خود را به اصفهان رسانده بود ... با آمدن آقای محمد مجنون مدیرکل ثبت و آقای مرادی رئیس کانون اصفهان همگی رد سالن مستقر شدند با کارتهای شناسائی ویژه نشست که به همت جناب فتحی تهیه شده بود

همایش با قرائت قرآن توسط آقای رستمیان از ساری و عضو وبلاگ دانشنامه اغار و حاضرین با پخش سرود جمهوری اسلامی برای ادای احترام بپا خاستند و آنگاه آقای مرادی ریاست کانون ضمن خیرمقدم به حاضرین و مدیرکل و ریاست کانون سردفتران و دفتریاران از ورود سران دفاتر و دفتریاران به عرصه سایبری اظهار خرسندی و فعالیت بلاگران حوزه سردفتری را در رشد و تعالی حرفه بسیار خوب و تاثیر گذار توصیف نمود و از اینکه این نشست در اصفهان برگزار گردیده ابراز خوشحالی نمود

سپس آقای مجنون مدیرکل ثبت اسناد طی سخنان مبسوطی استفاده از فضای مجازی برای تاثیرگذاری در کار دفاتر اسناد رسمی و رفع مشکلات را امری نافع و لازمه ورود به دنیای مدرنیته دانست وی با ذکر این نکته که از چندین سال پیش اشنائی کارمندان و واحدهای ثبتی و آموزش در این زمینه را در برنامه اداره کل بوده و لی تا امروز نمیدانسته سران دفاتر نیز دارای وبلاگ بوده و در فضای مجازی ورود پیدا کرده اند ... آقای مجنون با ابراز خوشحالی از این حرکت اظهار امیدواری کرد این نشستها ادامه یابد و شاهد رشد و اشاعه وبلاگهای سران دفاتر و دفتریاران و همدلی و همکاری باشیم

آنگاه اقای دشتی اردکانی ضمن خیرمقدم به مدیرکل ثبت اسناد و حاضرین , از اینکه بلاگران توانسته اند نشست دیگری را ترتیب دهند اظهار خوشنودی و حضور این جمع را نشانه علاقه مندی وبلاگ نویسان به متحول کردن حرفه کتابت و تسریع در امر ثبت آنی دانست و تاثیرگذاری وبلاگهای حوزه سردفتری در زمینه های مختلف حرفه ای را غیر قابل کتمان دانست و بعنوان مثال ایجاد شور و حال و شوق و ذوق سراسری سران دفاتر و دفتریاران در انتخابات اخیر کانون از دست آوردهای این حرکت در فضای مجازی معرفی کرد و از بلاگران خواست با توجه به اینکه وبلاگهای این حوزه از ناحیه بسیاری از افراد و مسئولین رصد میشود و عملکرد شما میتواند در نشان دادن شان و شخصیت خانواده بزرگ سردفتری و معرفی جایگاه والای سردفتری اثرگذار باشد لذا رعایت منشور اخلاقی وبلاگ نویسان که نتیجه نشست یزد بود باید از طرف مدیران سایتها و وبلاگها ترویج و توصیه شود

دشتی اردکانی در گزارشی از فعالیتهای انجام شده در زمینه های مختلف و برنامه های در دست اقدام و در دستورکار هیئت مدیره جدید سخن گفت و بیمه همگانی و یکسان همه سردفتران و دفتریاران در سراسر کشور از اولویتهای کاری کانون دانست ....

پس از صحبتهای آقای دشتی لوح تقدیر و یادبود این نشست که توسط مدیرکل ثبت اسناد اصفهان امضاء شده بود به حاضرین تقدیم و از لوگوو پرچم تهیه شده و پیشنهادی برگزار کنندگان نشست چهارم بعنوان نماد جامعه مجازی وبلاگ نویسان حوزه سردفتری رونمائی گردید

با خروج آقایان دشتی و مجنون و مرادی و گرفتن عکسهای یادگاری و ثبت لحظات و پذیرائی مختصری شرکت کنندگان در این همایش به سالن مراجعت و دستور کار نشست توسط جناب جمشیدی و سرکار خانم سهرابی قرائت و مقرر شد افرادی که از قبل پیرامون دستورجلسه مطالبی را آماده نموده اند بترتیب به جایگاه مراجعه نمایند

..... ادامه دارد ....

منبع: سردفتری یا سرابی فریبنده