گوناگون

نویسنده‌ای که فقط به وصول چک‌هایش اهمیت می‌دهد

پارسینه: ر میان نویسندگان معاصر تعداد آن‌هایی که کتاب‌هایشان به طور وسیع به دنیای تصویر راه یافته زیاد نیست. «استفن کینگ» را اما می‌توان پادشاه این قشر از رمان‌نویسان نامید، چرا که اکثر آثارش مورد اقتباس تلویزیونی‌،‌ سینمایی و نمایشی قرار گرفته و تبدیل به فیلم و سریال‌های موفق شده است.

پارسینه- گروه فرهنگی: در میان نویسندگان معاصر تعداد آن‌هایی که کتاب‌هایشان به طور وسیع به دنیای تصویر راه یافته زیاد نیست. «استفن کینگ» را اما می‌توان پادشاه این قشر از رمان‌نویسان نامید، چرا که اکثر آثارش مورد اقتباس تلویزیونی‌،‌ سینمایی و نمایشی قرار گرفته و تبدیل به فیلم و سریال‌های موفق شده است.

به گزارش ایسنا، در مصاحبه‌ای که سایت «پرید» با خالق «مسیر سبز» انجام داده‌، استاد ادبیات جنایی آمریکا از رمان جدیدش‌، کتاب‌ها و سریال‌های مورد علاقه‌اش و کودکی دو پسر نویسنده‌اش سخن گفته است.

کینگ در ابتدای سخن به زمانی که روزانه صرف نوشتن می‌کند‌، پرداخت و گفت: من هر روز صبح 1500 کلمه می‌نویسم. پنج صفحه در روز، این بیش از هر چیز برایم اهمیت دارد. اگر نوشتن روزانه‌ام را ترک کنم، در حد مرگ می‌ترسم و فکر می‌کنم که رنگ نوشته‌هایم رو به محو شدن می‌رود.

نویسنده‌ی «رستگاری در شائوشنگ» در پاسخ به موضوع رمان جدیدش «سرزمین شادی» و نپرداختن به موضوعات وحشت‌آور در آن گفت: ‌من به عنوان نویسنده‌ی ژانر وحشت شناخته شده‌ام، اما همیشه به مردم می‌گویم تا زمانیکه چک وصول نشود و خرج خانواده‌ام در نیاید‌، اهمیت نمی‌دهم شما مرا چه می‌نامید. اما هیچ‌گاه خودم را این‌گونه ندیده‌ام. من تنها خودم را یک رمان‌نویس می‌دانم. با نوشتن «سرزمین شادی» می‌خواستم شانسم را در ژانر پلیسی امتحان کنم.

کینگ در ادامه افزود: من نویسنده‌ای موقعیتی هستم؛ یک موقعیت به من بدهید، مثلا این که نویسنده‌ای با ماشینش تصادف کرده، پایش شکسته‌، توسط طرفدار پروپاقرص خود ربوده شده‌، در کابینی حبس شده و مجبور است کتابی بنویسد. همه چیز از همین‌جا نشات می‌گیرد. زمانی که تو ایده داری، دیگر واقعا نیاز به چیزی نخواهد بود. تنها کاری که باید انجام دهی، گوش دادن به صدای درون است. اما رمانی مثل «سرزمین شادی» باید یک «مک‌گوفین» داشته باشد، باید خطی منطقی وجود داشته باشد تا تو را به سمت قاتل راهنمایی کند. این تقریبا مثل طرح کردن جدول حروف متقاطع است.

جنایی‌نویس مطرح آمریکایی سپس فهرستی از کتاب‌های پیشنهادی برای تعطیلات تابستان را ارائه کرد: «زندگی بعد از زندگی» کتاب جدید «کیت اتکینسون» خیلی اثر خواندنی است. من در تعطیلات تابستان به «آگاتا کریستی» برمی‌گردم‌، خیلی رمان‌هایش را دوست دارم. کتاب پر رمز و راز دیگری هم هست که «ماشین سلاح» نام دارد (به قلم «وارن الیس»). مسلما باید به کتاب جدید پسرم «اوون» هم اشاره کنم؛ «دو چهره» رمان خیلی خنده‌داری است. پسرم «جو» (که با نام مستعار «جو هیل» رمان‌هایش را منتشر می‌کند) هم کتاب خون‌آشامی را با نام «NOS4A2» منتشر کرده که تو را به درون داستان می‌کشد و همان جا نگه می‌دارد.

در ادامه مصاحبه از «کینگ» پرسیده شد: شنیده‌ایم پسرهای شما پیش از چاپ کتاب‌هایشان، آن‌ها را به مادرشان («تابیتا کینگ‌« رمان‌نویس) نشان می‌دهند. شما هم این کار را انجام می‌دهید؟

خالق «مه» در پاسخ گفت: آن‌ها کتابشان را به هر دوی ما نشان می‌دهند، اما نقد مادرشان را خیلی جدی می‌گیرند. من هم نوشته‌هایم را به او نشان می‌دهم و او می‌گوید: خب‌، این که تکراری است. افتضاح است. احمقانه است.

تابی ‌هیچ رفتار نرمی از خود نشان نمی‌دهد و همین خوب است. هر دو پسرمان اولین رمان‌شان را به مادرشان تقدیم کردند و این خیلی معنی‌دار است. او خود هم رمان‌نویس خیلی خوبی است. با این حال نمی‌توانم متقاعدش کنم که از باغ بیرون بیاید و کتاب دیگری بنویسد.


استفن کینگ
استفن کینگ سپس درباره‌ی کودکی فرزندانش و عادت کتابخوانی برای آن‌ها گفت: بله من برایشان کتاب می‌خواندم و آن‌ها هم برای من، چون به آن‌ها یک ضبط صوت 10 دلاری می‌دادم. کتاب‌هایی را برایم می‌خواندند که من در دست‌شان پرتاب می‌کردم. فکر می‌کنم دخترم «نوآمی» بود که باید تمام رمان‌های «ویلبر اسمیت» را یکی پس از دیگری برای من می‌خواند. وقتی او 14 ساله بود‌، کتابی به نام «کلاغ» که درباره‌ی شخصیتی شبیه «جونز تاون» بود را برایم خواند. «عالیجناب جیم جونز» را حتما می‌شناسید؟ (داستانی است درباره گروهی که دست به خودکشی دسته جمعی زدند)

نویسنده‌ی رمان «درخشش» سپس درباره‌ی میزان اهمیت کتابخوانی از دید کودکان امروز گفت: نه مسلما این روزها مثل قبل نیست. به نظرم دلیل آن «صفحه‌محور» شدن (صفحه تلویزیون‌، صفحه نمایش رایانه یا تلفن‌های هوشمند) کودکان است. آن‌ها هم می‌خوانند، به‌ویژه دختران که زیاد مطالعه می‌کنند. کودکان و نوجوانان به سمت داستان‌های عاشقانه یا ماورا‌ءطبیعی همچون «گرگ و میش» تمایل دارند.

وی در ادامه افزود: سال گذشته چند سمینار نگارش در کانادا برای بچه مدرسه‌ای‌ها داشتم. آن‌ها کودکان واقعا باهوشی بودند. همه رایانه داشتند‌، اما نمی‌توانستند کلمات را هجی کنند. به آن‌ها گفتم: اگر بتوانید در قرن بیست‌ویکم بخوانید‌، می‌توانید دنیا را داشته باشید، چون شما نوشتن را از خواندن می‌آموزید.

سوال بعدی که از کینگ پرسیده شد، درباره‌ی برنامه‌های تلویزیونی مورد علاقه‌ی وی بود. این رمان‌نویس سرشناس در پاسخ گفت: «‌موجه»‌، «متل بیتس» و «مرده‌ی متحرک». بهترین سریال سال هم «آمریکایی‌ها» است. من «مردان دیوانه» را نگاه نمی‌کنم، چون اصولا فکر می‌کنم یک سریال خانوادگی باشد. اگر بخواهم سریال‌هایی از این دست را تماشا کنم، «انتقام» را دنبال می‌کنم. سریال خیلی مسخره‌ای است، اما لباس‌هایشان عالی است.

در آخر استفن کینگ هدف اصلی خود را از نوشتن سهم 1500 واژه‌ای روزانه‌اش، این‌گونه بیان کرد: هنوز سرگرم کردن مردم، شغل اصلی من است. در رمان «سرزمین شادی»، پیرمردی که صاحب آن مکان است گویی از زبان من می‌گوید: هیچ‌وقت فراموش نکن‌، ما سرگرمی می‌فروشیم.

این همان کاری است که ما نویسندگان‌، فیلمسازان و همه ما باید انجامش دهیم. این دلیلی است که به خاطر آن، ما را در زمین بازی نگه می‌دارند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار