يادكردي از آيتالله طاهري اصفهاني به مناسبت هفتمين روز در گذشت
پارسینه-گروه فرهنگی: سيد جلالالدين طاهري در سال 1305 هجري شمسي در اصفهان متولد شد وي پس از گذراندن دوره ابتدائي در دبستان حسينآباد كه آن زمان در حاشيه شهر اصفهان قرار داشت، براي تحصيل در دوره متوسطه، در دبيرستان سعدي اصفهان ثبت نام كرد و شاگرد اول دبيرستان شد. ايشان در دبيرستان سعدي، مدتي با شهيد بهشتي همكلاس بود. سيدجلالالدين در سال 1323 ديپلم علمي دبيرستان را گرفت كه شامل رشتههاي ادبي، رياضي و تجربي با هم ميشد، مدتي در مدرسه فرانسويها به آموختن زبان فرانسه پرداخت و بعد از آن به توصيه پدر و جدّش و تشويقهاي مرحوم آيتالله حاج سيد حبيبالله روضاتي و حاج محمد طاهري، عمويش، به حوزه علميه اصفهان وارد شد.
آقاي سيد جلالالدين طاهري در حوزه علميه اصفهان مقدمات دروس را آغاز كرد، ابتدا از حضور آيتالله حاج سيد محمد جواد موسوي غروي، ادبيات را به نحو احسن آموخت و مايههاي روشنبيني و شرح صدر و عقلگرايي را از آن استاد فرزانه فرا گرفت. در سال 1325 بود كه راهي حوزه علميه قم شد و با كوشش و جديت كامل از محضر آيات عظام حجت كوه كمرهاي، حاج سيد محمد تقي خوانساري، حاج آقا حسين بروجردي، محقق داماد و امام خميني، كمال استفاده را داشت. آيتالله طاهري به اتفاق آيات منتظري، مطهري و بهشتي، در درسهاي خصوصي امام خميني در حكمت و عرفان حضور پيدا ميكرد و تا وقتي كه حضرت امام در ايران بودند در آن نشستها حضور داشت.
ايشان در قم با حضرات آيات بهشتي، امام موسي صدر، موسي شبيري زنجاني، جوادي آملي، احمدي ميانجي، آذري قمي، موسوي اردبيلي، مكارم شيرازي و... هم بحث بودند.
آقاي طاهري در سال 1343 پس از دستگيري و تبعيد امام خميني، به اصفهان بازگشت و به تدريس و تبليغ پرداخت و در منابر و مجالس در اصفهان و ديگر شهرها به طرفداري از نهضت روحانيت و مبارزات امام خميني داد سخن ميداد، وي در مسجد اعظم حسينآباد اقامه جماعت و منبر داشت. آيتالله طاهري در هنگام خواندن خطبههاي نماز جمعه و يا در منبرهاي خود به مسائل روز ايران و جهان و چگونگي اوضاع مسلمانان در سرتاسر جهان و زندگي مردم ميپرداخت و چگونگي حوادث دنياي اسلام و حقايق را براي مردم بازگو ميكرد. حكومتيان، وي را تحمل نميكردند و هر چند صباحي او را به ساواك احضار و بازجوييهايي مينمودند و مورد آزارش قرار ميدادند. ايشان همچنين در نوشتن و امضاي اعلاميهها در مسير مخالفت با رژيم شاهي و حمايت از امام همكاري وسيعي داشت. او از افراد مخلص و مؤمن و عاشق خميني بود و ازهمان اول، همه وجود خود را صميمانه در اختيار نهضت امام خميني گذاشت و به بيان خودش، از زمان طلبگي در قم مقلّد آيتالله العظمي خميني و از شاگران ايشان بود. ايشان تا پيروزي انقلاب اسلامي، نهايت فعاليت را براي جذب جوانها و نيروهاي روشنگر به اسلام و كشاندن آنها به مسجد اعظم
حسينآباد داشت و چه بسياري از مردم را كه مقلّد امام نمود و آنان را به صحنه مبارزه كشانيد، حتي در ميان ارتشيها و نظامياني كه در محله حسينآباد و خيابان وحيد و خيابان حكيم نظامي اصفهان ساكن بودند، نفوذ پيدا كرد و اعلاميهها و نوارهاي حضرت امام را به آنان ميداد، آنها در خانهها جمع ميشدند و نوارهاي حضرت امام را ميشنيدند. رسالههاي حضرت امام را توزيع ميكرد و با پول خود دستگاه تكثير تهيه كرده و اعلاميهها را تكثير مينمود و توسط دانشجويان و برخي ارتشيها اعلاميهها را پخش ميكرد، منبرهاي ايشان چه در اصفهان و چه در جاهاي ديگر بسيار آگاه كنند و رسواكننده ظالمان بود.
آيتالله طاهري رابط بين امام و بسياري از مبارزان ايران و تامينكننده منابع مالي گروههاي مبارز و خانوادههاي زندانيان ايران بود، تعدادي از مبارزان ايران را براي گذراندن تعليمات نظامي به فلسطين اعزام كرد و تداركات آنها بر عهده ايشان بود. چه بسيار جلسات و نشستهاي مخفي با افراد مبارز داشتند و با نهايت سعي، معضلات و مشكلات آنان را رفع ميكردند، مخصوصا در اصفهان در سازماندهي نيروهاي پراكنده فعال بودند.
بعد از نماز جمعه نجفآباد به امامت آيتالله منتظري، در اواخر دهه چهل، دومين نماز جمعه سياسي و مبارزاتي در ايران، نماز جمعه مسجد اعظم حسينآباد به امامت آيتالله طاهري بود، نيروهاي مجاهد و مبارز ضدرژيم در آن نماز حاضر و متشكل ميشدند، در مسير سازندگي و به ميدان كشيدن و منسجم نمودن مبارزان نقش عمدهاي را ايفاء ميكرد، مطالب مطرح شده در خطبههاي اين نماز جمعه در مجلس شوراي ملي، در وزارت خارجه و در نهادهاي امنيتي و انتظامي مورد بحث و دقت قرار ميگرفت.
فعاليتهاي آقاي طاهري منجر به تبعيد ايشان به مهاباد شد و در ايام تبعيد آيتالله طاهري به كردستان، در اصفهان هر روز تظاهراتي برپا بود و مردم همه هفته روزهاي جمعه در مسجد اعظم حسينآباد اجتماع ميكردند و گويندگان و شاگردان آيتالله طاهري سخنراني مينمودند، مردم با شعارهاي خود، آزادي ايشان را ميخواستند. بلاخره حكومت مجبور به رهاسازي ايشان شد و در روز آزادي مردم تا ده كيلومتري شهر اصفهان ميدان فعلي دانشگاه صنعتي اصفهان، براي استقبال رفتند و با تجليل و تعظيم بسيار او را تا مسجد اعظم حسينآباد آوردند، جمعيت را صدها هزار نفر نوشته بودند.
آيتالله طاهري اصفهاني پس از پيروزي انقلاب اسلامي در انتخابات مجلس خبرگان در سال 1358، راي اول استان اصفهان را كه نزديك به 2 ميليون بود، به دست آورد و در مجلس خبرگان اول نقش فعالي در تدوين قانون اساسي داشت. روز سوم آبان 1358 مجددا از طرف حضرت امام خميني حكم امامت جمعه اصفهان براي ايشان صادر گرديد و ابلاغ شد، در صورتي كه نماز جمعه در اصفهان هيچگاه و در هيچ شرايطي تعطيل نشده بود.
در جريان جنگ تحميلي آيتالله طاهري بيشترين حضور و خدمت را در جبهههاي جنگ داشت، دائما در "لشگر امام حسين (ع)"حاضر ميشد و از خطوط مقدّم، مقرها و سنگرها بازديد ميكرد وحضور ايشان در جبهههاي جنگ به رزمندگان اسلام روحيه ميداد. آيتالله طاهري در جبههها همه جا حامي و عملا در كنار آنها بود و پيوسته آنها را تشويق و نيازهاي مادي و معنويشان را برآورده ميكردند.
آثار و تأليفات
از آثار قلمي آيتالله طاهري ميتوان از سه جلد كتاب "المحاضرات" در اصول فقه نام برد كه تقريرات درس آيتالله العظمي محقق داماد است و استنباطهاي خود ايشان در اصول، و دو جلد كتاب "الطهاره" در فقه كه منتشر شده است، مقداري از يادداشتها و دستنوشتههاي جناب ايشان، توسط امام موسي صدر به لبنان برده شده تا در آنجا چاپ و منتشر گردد و مورد استفاده علماي لبنان و عراق نيز قرار گيرد، متاسفانه با مفقود شدن امام موسي صدر، آن آثار نيز ناپيدا شد و معلوم نيست كه به چه سرنوشتي مبتلا گرديده است. از آيتالله طاهري نيز كاستها و سيديهاي درسي، خاطرات و سخنرانيهاي بسياري در دست است كه اگر آنها منتشر گردد و گفتهها و مطالب ايشان از سال 1350 تا امروز در اختيار مردم و علاقمندان قرار گيرد، قطعا سرشار از معارف اسلامي و گوياي بسياري از حقايق دوران است.
منبع:شفقنا
ارسال نظر