پیروزی روحانی «استانبول» را لرزاند
پارسینه: اولین روز پس از اعلام نتایج نهایی انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، تحت تاثیر ارزیابی از پیروزی رئیس جمهور جدید، چرایی شکست اصولگرایان و آینده کشور و باید و نبایدهای آن است.
تابناک: اولین روز پس از اعلام نتایج نهایی انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، تحت تاثیر ارزیابی از پیروزی رئیس جمهور جدید، چرایی شکست اصولگرایان و آینده کشور و باید و نبایدهای آن است.
محمدرضا تقویفرد در سرمقاله خورشید روزنامه نزدیک به دولت نوشته است: مدتها پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و حتی قبل از آغاز زمان ثبتنام کاندیداهای این دوره پیشبینی کرده بودیم که آیتا... هاشمیرفسنجانی موج بلندی را پشتسر حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی ایجاد خواهد نمود و این موج بلند میتواند تمامکننده باشد و جهت حرکت پاندولی قدرت را از مسیر اصولگرایی به اصلاحطلبی تغییر دهد. پیشبینیها درست بود و محمدرضا عارف با مرقومه سیدمحمد خاتمی از رقابتهای این دوره کنارهگیری کرد و سازماندهی قوی و تشکیلات منسجم اصولگرایان که در مرکز ثقل محمدباقر قالیباف به هم رسیده بودند نیز کارساز نشد. نه حضور توأم با حمایت علی لاریجانی در مراسم افتتاح بزرگراه امام علی (ع) از قالیباف و نه کنارهگیری حدادعادل و استفاده حداکثری از ظرفیت جبهه متحد اصولگرایی نتوانست سرنوشت این دوره از رقابتها را به نفع دو شاخه اصولگرایان تغییر دهد و بدین ترتیب حتی نامه حمایت 150 نماینده مجلس و در ادامه حمایتهای همهجانبه اردوگاه اصولگرایان در مجلس نیز مؤثر نبود و نتیجه قابل قبولی را برای آنها به دنبال نیاورد. آنچه در این میان بسیار حائز اهمیت است، صداقت احمدینژاد در بیان این مطلب بودکه دولت و شخص وی کاندیدایی در انتخابات ندارند و فقط مجری انتخابات هستند. صداقتی که در پی آن سلامت برگزاری و اجرای یک انتخابات آزاد و مردمپسند را بهدنبال داشت.
روزنامههایی که به اصولگرایان نزدیکتر هستند به توضیح تفسیر چرایی شکست پرداختهاند. تهران امروز به قلم قربانزاده مدیر مسئول این روزنامه، حمله خود را متوجه جلیلی کرده است و نوشته: آقای جلیلی شما به قول خودتان و حامیان دوآتشهتان به تکلیفتان عمل کردید؟ فقط پرسش ما از شما این است که واقعا به تکلیفتان عمل کردید که انتخابات ریاست قوه اجرایی را به یک رفراندوم هستهای تبدیل کردید؟! به تکلیفتان عمل کردید که باعث شدید از این پس برداشت همنشین خارجی شما این بشود که ایده مقاومت و کوتاه نیامدن از حق هستهای فقط از سوی چهارمیلیون و اندی ایرانی حمایت میشود؟!
برادر گرامی! گفته بودی که پشت خیمههای دشمن هستیم و نباید از این ده ضربه شمشیر عقب بکشیم. اما نگفته بودی که مصداق قرآن سر نیزه در این شباهت سازی چیست؟ حداقل شش سال است که رهبری عناوین سالها را به اولویت اقتصاد و اداره معیشت مردم اختصاص داده اند و فرموده اند که مبارزه با آمریکا یعنی کار کار و کار! بله برادر، قرآن سر نیزه در پشت خیمههای دشمن آن بود که فراموش کنیم باید با کارآمدی و همت جهادی سرافکندگی درونی را به سربلندی تبدیل کنیم تا عزت مدارانه مقابل دشمن بایستیم و باید از مدیر ولایی، جهادی با کارنامه و تجربه موفق مدیریتی و کارآمد حمایت کنیم تا بتوانیم آن ده ضربه شمشیر آخر را به هدف بزنیم.
آقای جلیلی! پاس گل آقای روحانی را شما زحمت کشیدید.
وطن امروز هم به بازنشر یک یادداشت در تاریخ 8 خرداد پرداخته است که در آن نوشته شده بوده است: حالا باز عدهای از «دوگانه مقاومت-سازش» حرف بزنند! حالا باز عدهای بگویند؛ اصلاحطلبان که نیستند، هاشمی که نیست، خاتمی که نیست، پس حزباللهیها بزنند توی سر و کله همدیگر، بلکه «اصلح» را پیدا کنند! حالا باز دوستان بازی کنند با کلمه اصلح و صالح و اصلح فلان و صالح بهمان! حالا باز با تندترین شیوه ممکن، خالصسازی کنند! حالا باز به ریش متن «رقیب در صحنه است» بخندند! حالا باز هتاکی و اهانت بخوانند ۲ کلمه حرف حساب «خیانت در جبهه خودی» را! حالا باز با وجود شیخ غرای دیپلمات، بعضی دوستان نازکخیال، علیالدوام چماق بزنند بر فرق قالیباف! حالا باز حسن روحانی را ول کنند و علیه شهردار تهران، هرآنچه ناسزا بلدند، ردیف کنند! حالا باز خود فتنه را رها کنند و گیر بدهند به آنکه «ساکت فتنه» میخوانندش! حالا باز برای این حقیر کمترین کامنت بگذارید که «فلانی! چقدر از قالیباف پول گرفتهای برای نوشتههای اخیرت؟!»
ابتکار هم با درج مطلبی با عنوان «اصلاح طلبان، اصولگراتر بودند» که نقل آن چیزی است که مسعود دهنمکي در وبلاگ شخصياش نوشته، در توضیح چرایی شکست نوشته است: حالا حکايت آرايش سياسي و توهمات عجيب دوستان اصولگرا در انتخابات اخير است که با دست خودشان خودشان را بازنده کردند و جالب آنکه هر کدام خود را از قبل پيروز ميدان ميدانستند.اصلاح طلباني که درمناظرات نسبت به اصول خودشان اصولگراتر بودند و تا دقيقه آخر از خاتمي و هاشمي دفاع کردند ولي اينها حتي از مثبتات خودشان و دولت حرف نزدند تا منصفانه عيبهايش را نقد کنند.آنها يک خاتمي داشتند تا در عين دلخوري گوش به حرفش بدهند و کنار بکشند و اينها براي آمدن احساس تکليف کردند اما براي کنار رفتن احساس تکليف نکردند. براي همين قبل از انتخابات نوشتم که احساس تکليف کردن با تکليف شناسي تفاوت دارد و تفاوتش در يک کلمه تعريف ميشود و آن هم بصيرت است.خيلي از دوستان حزب اللهي دو آتشه به خاطر اين موضع و مطلب و تحليل مرا شماتت کردند و به جاي گريبان چاک کردن براي يک گفتمان براي مصداق سينه چاک کردند و مرا متهم به محافظه کاري کردند اما امروز کارنامه رفتارشان پيش چشمانشان است. از اين بدتر خرج کردن همه چيز پاي يک رقابت در درون ساختار نظام است که هزينههاي ديگري دارد که به مرور مشخص خواهد شد.
در بیرون از جناح اصولگرایی هم، خورشید در گفتگو با زیباکلام نوشته است: بالاترین و اصلیترین دلیل شکست اصولگرایان سیاستهای اشتباهشان بوده است. متاسفانه اصولگرایان به جای اینکه به واقعیتها و مشکلات جامعه توجه کنند، کوشیدهاند تا مسبب همه مسائل را احمدینژاد و دولت نهم و دهم وانمود کنند. آقایان اصولگرا فقط میگویند یاران و مردان دولت احمدینژاد و شخص رئیسجمهور گناهکار هستند! در حالی که اصولگرایان فراموش کردهاند یا خود را به فراموشی زدهاند که اولا آقای دکتر احمدینژاد اساسا اصولگرا نیست و با آنان مرزبندی جدی دارد و حسابش از آنها جداست، ثانیا رئیسجمهور تنها متصدی قوه مجریه بوده در حالی که قوه مقننه، قوه قضائیه، سپاه و بسیاری از نهادهای دیگر تحت سیطره اصولگرایان بوده. به اعتقاد من این جریان نمیتواند از پذیرفتن مسئولیت خود شانه خالی کند و احمدینژاد را مقصر جلوه دهد، بنابراین نارضایتی مردم از سیاستهای اصولگرایان اصلیترین دلیل رویگردانی ملت از این جریان و رفتن به سمت مشی اصلاحطلبی است. اما اصلاحطلبان در آینده با مقاومتهای بسیاری از جانب اصولگرایان روبهرو خواهند شد، زیرا مجلس، نیروی انتظامی، سپاه و بسیاری از روزنامههای رسمی کشور در اختیار جریان اصولگرا خواهد بود. به عبارت بهتر قدرت این جریان بسیار زیاد است، بنابراین روحانی باید با سعه صدر وآرامش ایجاد تغییر در کشور را دنبال کند.
حسین عبدهتبریزی هم در روزنامه بهار در ارزیابی عواقب اقتصادی انتخاب روحانی نوشته است: براساس پیشبینی اقتصاددانان، دستیابی به رشد مثبت اقتصادی در شرایط فعلی بسیار دشوار خواهد بود اما بهطور کلی در مسیر درستی قرار گرفتهایم که منتهی به تقویت بخش واقعی اقتصاد ایران خواهد شد. به تبع، بخش مالی نیز سامان خواهد یافت و مشکلات نظام بانکی نیز مرتفع شده، متناسب با آن، بازار سرمایه نیز رونق میگیرد. با حرکت جامعه به سمت اعتدال، فکر و منطق بیشتر، بازار سرمایه نیز روندی منطقیتر در پیش میگیرد. بهطور قطع بازار سهام از انتخاب آقای روحانی به عنوان یازدهمین رییسجمهوری کشور استنباطی مثبت خواهد داشت و بیش از پیش، منطقیتر و امیدوارتر نسبت به آینده عمل خواهد کرد. البته این امیدواری و منطقی عملکردن لزوما نباید به خوشبینی مفرط و افزایش لجامگسیخته قیمتها منجر شود، ولی در کل این انتخاب به نفع بازار سرمایه است.
در مجموع همانطور که اشاره شد، این انتخاب به نفع بخش واقعی اقتصاد بوده و این بخش میتواند با عملکردی مطلوب به سمت سرمایهگذاریهای منطقیتر پیش برود. همچنین در این شرایط امکان افزایش اشتغال وجود داشته و رشد هرچه بیشتر اقتصاد کشور نیز شانس بهتری برای تحقق دارد. طبیعی است هنگامی که توسعه بخش واقعی اقتصاد شکل گیرد، بخش مالی نیز میتواند به تناسب آن رشد کند. از این منظر باید گفت بازار با این انتخاب بهطور بنیادی میتواند تحولی مثبت داشته باشد که بهطور قطع این تحول در بلندمدت به نفع کشور و بازار سرمایه خواهد بود.
اعتماد هم نوشته است: نخستين تبعات اين رخداد سياسي هم در اقتصاد، همزمان با آغاز اعلام اوليه نتايج صندوق هاي راي توسط وزارت كشور آغاز شد و با پيشي گرفتن دكتر حسن روحاني در انتخابات، بازار هاي اقتصادي واكنش هاي مثبت نشان داده و پالس هاي روشن خود را شروع به فرستادن كردند.
در حالي كه نخستين ساعات اعلام نتايج شمارش آرا بود، بازار ارز و طلابا كاهش قيمت ها به نتايج اعلام شده پاسخ دادند و بازار سرمايه هم با رشد خود نشانه هاي هيجان مثبت را بروز داد.
هر سكه بهار آزادي در نخستين ساعات معاملات روز شنبه 25 خرداد با قيمت يك ميليون و 240 هزار تومان مورد معامله قرار گرفته تا قيمت پاياني روز پنجشنبه كه يك ميليون و 310 هزار تومان بود را دچار تزلزل كاهشي 70 هزار توماني (تا ظهر) كرده باشد. اما اين روند هم پايان كار نبود و تا عصر شنبه قيمت سكه تمام به يك ميليون و 213 هزار تومان هم رسيد تا سكه در حالي جو رواني بازار را بشكاند كه قيمت طلاي بازار جهاني نسبت به روز پنجشنبه معادل چهار دلار در هر اونس افزايش پيدا كرده بود.
جالب آنكه در روند عادي بازار، در چنين روزي بايد قيمت ها افزايشي مي شد چرا كه اونس جهاني طلابه 1392 دلار رسيده بود. قيمت دلار هم در بازار آزاد از صبح شنبه با روند كاهشي آغاز به كار كرد و در نهايت عصر ديروز به قيمت 3375 تومان رسيد تا پس از مدت ها قيمت دلار كاهشي 255 توماني (نسبت به روز پنجشنبه) داشته باشد.
شرق هم با اشاره به کاهش 300تومانی قیمت دلار از عنوان «پیروزی روحانی «استانبول» را لرزاند» استفاده کرده و در توضیح نوشته است: دلالان بازار ارز تهران دیروز دنبال خریدار بودند. نرخها از صبح ساعت به ساعت کاهش پیدا میکرد. زمانی که فقط یک میلیون از کل آرا شمرده شده بود و حسن روحانی زیر یک میلیون رای داشت، دلار 3550 تا 3570تومان فروخته میشد و در نهایت کاهش 300تومانی قیمت را تجربه کرد.
با گذشت زمان و افزایش آرا بهنفع آقای روحانی، قیمتها نیز کاهش پیدا کرد و زمانی که رادیو 11میلیون رای را به نام آقای روحانی اعلام کرد، همان لحظه صرافان قیمت دلار را که 3420تومان برای فروش روی تابلوی اعلام ثبت کرده بودند، تغییر دادند و به 3400تومان تغییر دادند. بازار دیروز چندان برای صرافان و دلالان روز خوشایندی نبود. دیروز جای خریدار و فروشنده عوض شده بود و بازار یکدست خریدار شده بود. از صبح مردمی که پیش از این و در روزهایی که قیمتها در حال بالا رفتن بود به بازار هجوم برده بودند و خرید میکردند، حالا قصد فروش داشتند. آنهایی که صبح زودتر آمده بودند، با قیمت بالاتری دلارهایشان را به ریال تبدیل کردند.
محمدرضا تقویفرد در سرمقاله خورشید روزنامه نزدیک به دولت نوشته است: مدتها پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و حتی قبل از آغاز زمان ثبتنام کاندیداهای این دوره پیشبینی کرده بودیم که آیتا... هاشمیرفسنجانی موج بلندی را پشتسر حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی ایجاد خواهد نمود و این موج بلند میتواند تمامکننده باشد و جهت حرکت پاندولی قدرت را از مسیر اصولگرایی به اصلاحطلبی تغییر دهد. پیشبینیها درست بود و محمدرضا عارف با مرقومه سیدمحمد خاتمی از رقابتهای این دوره کنارهگیری کرد و سازماندهی قوی و تشکیلات منسجم اصولگرایان که در مرکز ثقل محمدباقر قالیباف به هم رسیده بودند نیز کارساز نشد. نه حضور توأم با حمایت علی لاریجانی در مراسم افتتاح بزرگراه امام علی (ع) از قالیباف و نه کنارهگیری حدادعادل و استفاده حداکثری از ظرفیت جبهه متحد اصولگرایی نتوانست سرنوشت این دوره از رقابتها را به نفع دو شاخه اصولگرایان تغییر دهد و بدین ترتیب حتی نامه حمایت 150 نماینده مجلس و در ادامه حمایتهای همهجانبه اردوگاه اصولگرایان در مجلس نیز مؤثر نبود و نتیجه قابل قبولی را برای آنها به دنبال نیاورد. آنچه در این میان بسیار حائز اهمیت است، صداقت احمدینژاد در بیان این مطلب بودکه دولت و شخص وی کاندیدایی در انتخابات ندارند و فقط مجری انتخابات هستند. صداقتی که در پی آن سلامت برگزاری و اجرای یک انتخابات آزاد و مردمپسند را بهدنبال داشت.
روزنامههایی که به اصولگرایان نزدیکتر هستند به توضیح تفسیر چرایی شکست پرداختهاند. تهران امروز به قلم قربانزاده مدیر مسئول این روزنامه، حمله خود را متوجه جلیلی کرده است و نوشته: آقای جلیلی شما به قول خودتان و حامیان دوآتشهتان به تکلیفتان عمل کردید؟ فقط پرسش ما از شما این است که واقعا به تکلیفتان عمل کردید که انتخابات ریاست قوه اجرایی را به یک رفراندوم هستهای تبدیل کردید؟! به تکلیفتان عمل کردید که باعث شدید از این پس برداشت همنشین خارجی شما این بشود که ایده مقاومت و کوتاه نیامدن از حق هستهای فقط از سوی چهارمیلیون و اندی ایرانی حمایت میشود؟!
برادر گرامی! گفته بودی که پشت خیمههای دشمن هستیم و نباید از این ده ضربه شمشیر عقب بکشیم. اما نگفته بودی که مصداق قرآن سر نیزه در این شباهت سازی چیست؟ حداقل شش سال است که رهبری عناوین سالها را به اولویت اقتصاد و اداره معیشت مردم اختصاص داده اند و فرموده اند که مبارزه با آمریکا یعنی کار کار و کار! بله برادر، قرآن سر نیزه در پشت خیمههای دشمن آن بود که فراموش کنیم باید با کارآمدی و همت جهادی سرافکندگی درونی را به سربلندی تبدیل کنیم تا عزت مدارانه مقابل دشمن بایستیم و باید از مدیر ولایی، جهادی با کارنامه و تجربه موفق مدیریتی و کارآمد حمایت کنیم تا بتوانیم آن ده ضربه شمشیر آخر را به هدف بزنیم.
آقای جلیلی! پاس گل آقای روحانی را شما زحمت کشیدید.
وطن امروز هم به بازنشر یک یادداشت در تاریخ 8 خرداد پرداخته است که در آن نوشته شده بوده است: حالا باز عدهای از «دوگانه مقاومت-سازش» حرف بزنند! حالا باز عدهای بگویند؛ اصلاحطلبان که نیستند، هاشمی که نیست، خاتمی که نیست، پس حزباللهیها بزنند توی سر و کله همدیگر، بلکه «اصلح» را پیدا کنند! حالا باز دوستان بازی کنند با کلمه اصلح و صالح و اصلح فلان و صالح بهمان! حالا باز با تندترین شیوه ممکن، خالصسازی کنند! حالا باز به ریش متن «رقیب در صحنه است» بخندند! حالا باز هتاکی و اهانت بخوانند ۲ کلمه حرف حساب «خیانت در جبهه خودی» را! حالا باز با وجود شیخ غرای دیپلمات، بعضی دوستان نازکخیال، علیالدوام چماق بزنند بر فرق قالیباف! حالا باز حسن روحانی را ول کنند و علیه شهردار تهران، هرآنچه ناسزا بلدند، ردیف کنند! حالا باز خود فتنه را رها کنند و گیر بدهند به آنکه «ساکت فتنه» میخوانندش! حالا باز برای این حقیر کمترین کامنت بگذارید که «فلانی! چقدر از قالیباف پول گرفتهای برای نوشتههای اخیرت؟!»
ابتکار هم با درج مطلبی با عنوان «اصلاح طلبان، اصولگراتر بودند» که نقل آن چیزی است که مسعود دهنمکي در وبلاگ شخصياش نوشته، در توضیح چرایی شکست نوشته است: حالا حکايت آرايش سياسي و توهمات عجيب دوستان اصولگرا در انتخابات اخير است که با دست خودشان خودشان را بازنده کردند و جالب آنکه هر کدام خود را از قبل پيروز ميدان ميدانستند.اصلاح طلباني که درمناظرات نسبت به اصول خودشان اصولگراتر بودند و تا دقيقه آخر از خاتمي و هاشمي دفاع کردند ولي اينها حتي از مثبتات خودشان و دولت حرف نزدند تا منصفانه عيبهايش را نقد کنند.آنها يک خاتمي داشتند تا در عين دلخوري گوش به حرفش بدهند و کنار بکشند و اينها براي آمدن احساس تکليف کردند اما براي کنار رفتن احساس تکليف نکردند. براي همين قبل از انتخابات نوشتم که احساس تکليف کردن با تکليف شناسي تفاوت دارد و تفاوتش در يک کلمه تعريف ميشود و آن هم بصيرت است.خيلي از دوستان حزب اللهي دو آتشه به خاطر اين موضع و مطلب و تحليل مرا شماتت کردند و به جاي گريبان چاک کردن براي يک گفتمان براي مصداق سينه چاک کردند و مرا متهم به محافظه کاري کردند اما امروز کارنامه رفتارشان پيش چشمانشان است. از اين بدتر خرج کردن همه چيز پاي يک رقابت در درون ساختار نظام است که هزينههاي ديگري دارد که به مرور مشخص خواهد شد.
در بیرون از جناح اصولگرایی هم، خورشید در گفتگو با زیباکلام نوشته است: بالاترین و اصلیترین دلیل شکست اصولگرایان سیاستهای اشتباهشان بوده است. متاسفانه اصولگرایان به جای اینکه به واقعیتها و مشکلات جامعه توجه کنند، کوشیدهاند تا مسبب همه مسائل را احمدینژاد و دولت نهم و دهم وانمود کنند. آقایان اصولگرا فقط میگویند یاران و مردان دولت احمدینژاد و شخص رئیسجمهور گناهکار هستند! در حالی که اصولگرایان فراموش کردهاند یا خود را به فراموشی زدهاند که اولا آقای دکتر احمدینژاد اساسا اصولگرا نیست و با آنان مرزبندی جدی دارد و حسابش از آنها جداست، ثانیا رئیسجمهور تنها متصدی قوه مجریه بوده در حالی که قوه مقننه، قوه قضائیه، سپاه و بسیاری از نهادهای دیگر تحت سیطره اصولگرایان بوده. به اعتقاد من این جریان نمیتواند از پذیرفتن مسئولیت خود شانه خالی کند و احمدینژاد را مقصر جلوه دهد، بنابراین نارضایتی مردم از سیاستهای اصولگرایان اصلیترین دلیل رویگردانی ملت از این جریان و رفتن به سمت مشی اصلاحطلبی است. اما اصلاحطلبان در آینده با مقاومتهای بسیاری از جانب اصولگرایان روبهرو خواهند شد، زیرا مجلس، نیروی انتظامی، سپاه و بسیاری از روزنامههای رسمی کشور در اختیار جریان اصولگرا خواهد بود. به عبارت بهتر قدرت این جریان بسیار زیاد است، بنابراین روحانی باید با سعه صدر وآرامش ایجاد تغییر در کشور را دنبال کند.
حسین عبدهتبریزی هم در روزنامه بهار در ارزیابی عواقب اقتصادی انتخاب روحانی نوشته است: براساس پیشبینی اقتصاددانان، دستیابی به رشد مثبت اقتصادی در شرایط فعلی بسیار دشوار خواهد بود اما بهطور کلی در مسیر درستی قرار گرفتهایم که منتهی به تقویت بخش واقعی اقتصاد ایران خواهد شد. به تبع، بخش مالی نیز سامان خواهد یافت و مشکلات نظام بانکی نیز مرتفع شده، متناسب با آن، بازار سرمایه نیز رونق میگیرد. با حرکت جامعه به سمت اعتدال، فکر و منطق بیشتر، بازار سرمایه نیز روندی منطقیتر در پیش میگیرد. بهطور قطع بازار سهام از انتخاب آقای روحانی به عنوان یازدهمین رییسجمهوری کشور استنباطی مثبت خواهد داشت و بیش از پیش، منطقیتر و امیدوارتر نسبت به آینده عمل خواهد کرد. البته این امیدواری و منطقی عملکردن لزوما نباید به خوشبینی مفرط و افزایش لجامگسیخته قیمتها منجر شود، ولی در کل این انتخاب به نفع بازار سرمایه است.
در مجموع همانطور که اشاره شد، این انتخاب به نفع بخش واقعی اقتصاد بوده و این بخش میتواند با عملکردی مطلوب به سمت سرمایهگذاریهای منطقیتر پیش برود. همچنین در این شرایط امکان افزایش اشتغال وجود داشته و رشد هرچه بیشتر اقتصاد کشور نیز شانس بهتری برای تحقق دارد. طبیعی است هنگامی که توسعه بخش واقعی اقتصاد شکل گیرد، بخش مالی نیز میتواند به تناسب آن رشد کند. از این منظر باید گفت بازار با این انتخاب بهطور بنیادی میتواند تحولی مثبت داشته باشد که بهطور قطع این تحول در بلندمدت به نفع کشور و بازار سرمایه خواهد بود.
اعتماد هم نوشته است: نخستين تبعات اين رخداد سياسي هم در اقتصاد، همزمان با آغاز اعلام اوليه نتايج صندوق هاي راي توسط وزارت كشور آغاز شد و با پيشي گرفتن دكتر حسن روحاني در انتخابات، بازار هاي اقتصادي واكنش هاي مثبت نشان داده و پالس هاي روشن خود را شروع به فرستادن كردند.
در حالي كه نخستين ساعات اعلام نتايج شمارش آرا بود، بازار ارز و طلابا كاهش قيمت ها به نتايج اعلام شده پاسخ دادند و بازار سرمايه هم با رشد خود نشانه هاي هيجان مثبت را بروز داد.
هر سكه بهار آزادي در نخستين ساعات معاملات روز شنبه 25 خرداد با قيمت يك ميليون و 240 هزار تومان مورد معامله قرار گرفته تا قيمت پاياني روز پنجشنبه كه يك ميليون و 310 هزار تومان بود را دچار تزلزل كاهشي 70 هزار توماني (تا ظهر) كرده باشد. اما اين روند هم پايان كار نبود و تا عصر شنبه قيمت سكه تمام به يك ميليون و 213 هزار تومان هم رسيد تا سكه در حالي جو رواني بازار را بشكاند كه قيمت طلاي بازار جهاني نسبت به روز پنجشنبه معادل چهار دلار در هر اونس افزايش پيدا كرده بود.
جالب آنكه در روند عادي بازار، در چنين روزي بايد قيمت ها افزايشي مي شد چرا كه اونس جهاني طلابه 1392 دلار رسيده بود. قيمت دلار هم در بازار آزاد از صبح شنبه با روند كاهشي آغاز به كار كرد و در نهايت عصر ديروز به قيمت 3375 تومان رسيد تا پس از مدت ها قيمت دلار كاهشي 255 توماني (نسبت به روز پنجشنبه) داشته باشد.
شرق هم با اشاره به کاهش 300تومانی قیمت دلار از عنوان «پیروزی روحانی «استانبول» را لرزاند» استفاده کرده و در توضیح نوشته است: دلالان بازار ارز تهران دیروز دنبال خریدار بودند. نرخها از صبح ساعت به ساعت کاهش پیدا میکرد. زمانی که فقط یک میلیون از کل آرا شمرده شده بود و حسن روحانی زیر یک میلیون رای داشت، دلار 3550 تا 3570تومان فروخته میشد و در نهایت کاهش 300تومانی قیمت را تجربه کرد.
با گذشت زمان و افزایش آرا بهنفع آقای روحانی، قیمتها نیز کاهش پیدا کرد و زمانی که رادیو 11میلیون رای را به نام آقای روحانی اعلام کرد، همان لحظه صرافان قیمت دلار را که 3420تومان برای فروش روی تابلوی اعلام ثبت کرده بودند، تغییر دادند و به 3400تومان تغییر دادند. بازار دیروز چندان برای صرافان و دلالان روز خوشایندی نبود. دیروز جای خریدار و فروشنده عوض شده بود و بازار یکدست خریدار شده بود. از صبح مردمی که پیش از این و در روزهایی که قیمتها در حال بالا رفتن بود به بازار هجوم برده بودند و خرید میکردند، حالا قصد فروش داشتند. آنهایی که صبح زودتر آمده بودند، با قیمت بالاتری دلارهایشان را به ریال تبدیل کردند.
ارسال نظر