گوناگون

هفت و نیم میلیارد تومان برای رحمتی؟!

پارسینه: علی فتح الله زاده دیشب در گفتگو با تلویزیون ایران خبر داد که مدیر یکی از باشگاه‌های مال و منال‌دار فوتبال ایران، به مهدی رحمتی پیشنهاد دریافت هفت و نیم میلیارد تومان بابت سه فصل حضور در آن باشگاه را داده است. فتح الله زاده حتی مدعی گفت که مهدی رحمتی صدای پیشنهاددهنده را ضبط کرده است.

هفت و نیم میلیارد تومان برای سه سال، می‌شود سالی دو نیم میلیارد تومان. دو نیم میلیارد تومان بابت تقریباً 9 ماه بازی در لیگ برتر.

پیشنهاد پرداخت چنین رقم هنگفتی به دروازه بان خط‌خورده‌ی تیم ملی، به خوبی نشان می‌دهد که پس از بازگشت تیم ملی فوتبال ایران از جام جهانی، فساد مالی در فوتبال ایران س به فلک خواهد کشید!

وضعیت کنونی قراردادها و پرداخت‌های مالی در فوتبال ایران، به یک معنا محصول صعود تیم ملی ایران به جام جهانی 1998 است. پس از آن موفقیت ملی بود که کم کم بحث حرفه‌ای شدن لیگ فوتبال ایران مطرح شد و لیگ حرفه‌ای هم طبیعتاً به پرداخت‌ها مالی درخوری نیاز داشت.

اگر در دهه 1360 فوتبالیست‌های ایران همیشه گله‌مند بودند که دخل و خرجشان با هم نمی‌خواند و در ازای مبالغ بسیار ناچیزی یک عمر در استقلال و پرسپولیس و ملوان و ... توپ می‌زنند، اکنون دست کم بازیکنان تیم‌های بزرگ فوتبال ایران، هر سال حداقل هفتصد هشتصد میلیون تومان دریافت می‌کنند. شاید بتوان گفت فوتبالیست‌ها تنها قشر و صنف جامعه ایران هستند که درآمدشان سریعتر از تورم حرکت می‌کند!

تا این‌جای کار البته شاید قابل تحمل باشد؛ ولی وجه دردناک ماجرا این‌جاست که مدیرانی که با رانت سیاسی به عالم فوتبال راه می‌یابند، برای اینکه حضور کوتاه‌مدتشان را با موفقیت‌هایی در خور همراه کنند، پول‌های بادآورده‌ای را که معلوم نیست از کجا بدست می‌آورند، هزینه "افزایش غیرطبیعی نرخ ستاره‌های لیگ برتر" می‌کنند.

بر فرض که مهدی رحمتی به فلان تیم برجسته فوتبال ایران - که فتح الله زاده از آن اسمی نبرد - بیاید و یکسال هم گلر این تیم باشد. آیا حضور رحمتی در دروازه این یا آن تیم برجسته، و حتی قهرمانی آن تیم در لیگ برتر، به پی‌ریزی چنین بنای کجی در فوتبال ایران می‌ارزد؟

شاید کسانی که به مهدی رحمتی پشنهاد کرده‌اند سالی دو نیم ملیارد تومان دریافت کند و برای تیم آنها بازی کند، بگویند این بنای کج از سال‌ها قبل در فوتبال ایران پی‌ریزی شده است و آنها در این احداث و ابداع، بی‌تقصیرند. ولی آیا "بالاتربردن بنای کج" خودش نشانه کجروی نیست؟ آیا چنین مدیرانی از این بابت مقصر و خطاکار نیستند؟

بی‌تردید می‌توان حدس زد که پس از بازگشت تیم ملی فوتبال ایران از جام جهانی 2014، بویژه اگر تیم ملی در جام جهانی خوب بازی کند و بر محبوبیت ورزش فوتبال در ایران بیفزاید، این ارقام نجومی عجیب و غریب، روز به روز بیشتر می‌شوند و از منتقدان انگشت به دهان این روند نامطلوب نیز کاری برنمی‌آید.

مادامی که باشگاه‌های بزرگ و کوچک لیگ برتر با رانت‌های دولتی تغذیه می‌شوند، این آش و این کاسه همچنان بر سر سفره فوتبال ایران ماندگار خواهد بود. بند ناف رانت‌خواری دولتی باشگاه‌ها که قطع شود و هر باشگاه لیگ برتر نهادی خصوصی شود و دخل و خرجش بر عهده خودش، این بساط هم جمع خواهد شد. اگر هم جمع نشود، باکی نیست. فلان باشگاه بزرگ که درآمدی نجومی دارد بی‌استفاده از بودجه دولت، حق دارد هر طور که دلش خواست، پول بی‌زبانش را به پای این یا آن فوتبالیست مشهور لیگ برتری بریزد. خسروان صلاح "مملکت خویش" دانند نه صلاح "مملکت دیگران"!

منبع: عصر ایران

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار