گوناگون

شعر و سینما از نگاه شمس لنگرودی

پارسینه: تفاوت‌ آشكار شعر و سينما اين است كه در شعر كارگردان، بازيگر، نورپرداز، فليمنامه نويس و ... همه دست اندر كارانش يك نفر است و اين يك نفر همان شاعر است.

پارسینه- گروه کتاب و ادبیات: از تفاوت‌هاي آشكار شعر و سينما اين است كه در شعر كارگردان، بازيگر، نورپرداز، فليمنامه نويس و ... همه دست اندر كارانش يك نفر است و اين يك نفر همان شاعر است. نهايتا هم او پاسخگوي تمام پرسش‌هاست.

براي شاعري كه به شيوه و خلوت خود عادت كرده آسان نيست رفتن به عرصه‌اي كه قرار است سرباز يا وزير شطرنج زنده‌اي باشد كه تصميم گيرنده نهايي آن نيست.


شاعر،‌ بازيگري است كه فيلم نامه‌اش را (هيچ پيش تعيين شده نيست) براساس سكانس و پلان‌هاي شهودي به هم مي‌ريزد و براي او آسان نيست كه خودش را مدام لاغر و چاق كند كه در چارچوب فيلم‌نامه‌اي از پيش تعيين شده،‌بگنجاند.

اما در كار اخير متوجه شدم كه در عرصه سينما فيلم‌ها سه جورند؛ يكي آن كه كارگردان مي‌گويد بايد تمام حركاتت نعل به نعل مطابق فيلم‌نامه و ديالوگ‌هايت هم عينا نوشته فيلم‌نامه باشد (كاري كه به نظرم الان ديگر بسيار ارتجاعي است) دو ديگر آن كه كارگردان جوهر و هدف فيلم‌نامه خود را به تو مي‌گويد و توي بازيگر براساس خلاقيت،‌درك و هدايت او كارت را انجام مي‌دهي.

بحث ديگر كاري بينابيني‌ست. كار نوع اول به گمانم همان است كه از كودكي مي‌ديديم و كارگردانانش هميشه عصباني بودند و لحن توهين آميز داشتند.

براي من (شايد به علت مشغله شاعري و نظم جويي فردي) بهترين حالت،‌كاري بينابيني بود. يعني كاري نه سرباز خانه‌اي نه ولنگار. چارچوب كار ديالوگ‌ها و سكانس بندي‌ها معلوم باشد اما كارگردان بگذارد كارت را بكني خوشبختانه كار با خانم تارا اوتادي همين طور بود چارچوب‌هاي‌مان همه معلوم بود ولي ما اسيران از پيش تعيين شده‌اي نبوديم اگرچه نهايتا كارگردان بود كه بايد تصميم مي‌گرفت كارمان قابل قبول هست يا نه.

و در پايان بگويم كه مجموعه دست اندر كاران اين فيلم،‌در چنين فضايي بودند، فضايي پر از كار اما آرام،‌مطمئن و پر از امنيت خاطر.


منبع: ماهنامه فيلم

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار