راز قتل مادر و کودک در هالهای از ابهام
پارسینه: پرونده قتل مادر و پسری که 10 سال قبل به طرز مرموزی در خانهشان کشته شدند همچنان بدون نتیجه باقی مانده است و قضات رسیدگیکننده به این پرونده دیروز بعد از برگزاری جلسه محاکمه متهم اعلام کردند دادگاه یکبار دیگر باید تشکیل جلسه بدهد.
شرق: مرد جوانی به نام میثم اسفند سال 82 به ماموران پلیس خبر داد همسر و فرزند سهسالهاش به قتل رسیدهاند. وقتی ماموران پلیس به محل رسیدند جسد خونآلود زن و بچهای را مشاهده کردند که وضعیتشان نشان میداد آنها توسط فردی آشنا به قتل رسیدهاند و ضارب با خشونت زیادی سر آنها را از تنشان جدا کرده است. بازپرس وقت جنایی دستور انتقال اجساد به پزشکیقانونی را صادر کرد و میثم را مورد بازجویی قرار داد.
این مرد گفت: شیوا و پسرم دانیال در خانه تنها بودند من محل کارم بودم. با خانه تماس گرفتم و کسی تلفن را جواب نداد. نگران شدم و به سمت خانه آمدم. در زدم، کسی در را باز نکرد. شیوا عادت نداشت بدون اینکه به من بگوید از خانه خارج شود. در را که باز کردم بدترین صحنه زندگیام را دیدم جسد زنم و بچهام وسط پذیرایی خانه رها شده بود. فریاد زدم و از همسایهها کمک خواستم آنها بودند که با پلیس تماس گرفتند. پلیس در تحقیقاتی که انجام داد متوجه شد شیوا زنی بااخلاق و مذهبی بوده و هیچرابطه غیرمتعارفی نداشت
. همچنین همسایهها گفتند هیچوقت صدایی که نشاندهنده دعوا و درگیری میان شیوا و همسرش میثم باشد از آنها نشنیدهاند. این در حالی بود که کارشناسان بررسی صحنه جرم اعلام کردند هیچسرنخی در صحنه وجود ندارد که بتوان از طریق آن عامل جنایت را ردیابی کرد. آنها اعلام کردند اثر انگشت، خونی به غیر از خون مقتولان یا چیزی که بتوان گفت شخص دیگری در این خانه حضور داشته است، وجود ندارد اما میتوان به قطع گفت قاتل با مقتولان آشنا بوده زیرا شیوا در برابر او حجاب نداشت و بهزور هم وارد خانه نشده بود.
پلیس تحقیق از همسایهها را در دستور کار خود قرار داد اما باز هم به نتیجهای نرسید چرا که آنها متوجه رفتوآمدی مشکوک نشده بودند. در این میان میثم ادعای جدیدی را مطرح کرد. او گفت: «فکر میکنم خواهرزادهام محمود، زن و بچهام را کشته است چون او با من مشکل داشت و گفته بود هرطور شده انتقام میگیرد.» به این ترتیب محمود بازداشت شد اما تحقیقات از او نشان داد این مرد زمان قتل در تهران نبوده و از مدتی قبل از این ماجرا به سفر رفته بود.
میثم مدتی بعد ادعای تازهای را مطرح کرد و گفت متوجه شده پدرش دست به این قتل زده است. او از پدرش شکایت کرد. وقتی پلیس در این خصوص تحقیق کرد متوجه شد پدر میثم معلول قطع نخاع است و اصلا نمیتواند حرکت کند. این گفتههای میثم باعث شد تا بازپرس نسبت به خود او مشکوک شود چرا که سعی داشت با دادن نشانیهای غلط ماموران را گمراه کند. بنابراین دستور بازداشت میثم صادر شد. این مرد مدت زمان طولانی مورد بازجویی قرار گرفت و در هیچکدام از مراحل تحقیق به قتل همسر و فرزندش اعتراف نکرد البته این تحقیقات نشان داد میثم و همسرش چند روز قبل از حادثه با هم جروبحث کرده بودند.
در نهایت کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. اولین جلسه رسیدگی به این پرونده سال 86 برگزار شد. بعد از اینکه نماینده دادستان دلایل خود را برای اتهامی که به میثم وارد کرده بود خواند و اولیایدم نیز درخواست قصاص خود را مطرح کردند میثم به عنوان متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهامش را رد کرد و گفت: «درست است که چند روز قبل از حادثه من و همسرم جروبحث کردیم اما این مشاجره اصلا جدی نبود و ما درگیری خاصی با هم نداشتیم ضمن اینکه زمان قتل من در محل کارم بودم و شاهدانی وجود دارند که میتوانند شهادت بدهند.» به این ترتیب متهم با قرار کفالت آزاد و پرونده برای برطرف شدن نواقصی که داشت به دادسرا فرستاده شد.
یک سال بعد دادسرا بعضی از نواقص را برطرف کرد و دوباره پرونده را بازگرداند. باز هم میثم پای میز محاکمه رفت اما همچنان دلایل علیه او کامل نبود بنابراین وقت رسیدگی تجدید شد تا اینکه روز گذشته این مرد برای بار سوم پای میز محاکمه رفت. او یکبار دیگر قتل را انکار کرد و گفت: من با زنم رابطه خوبی داشتم حتی اگر با او دشمنی داشتم فقط او را میکشتم و دلیلی برای کشتن فرزند سهسالهام وجود نداشت.
شاهدان شهادت دادهاند زمان قتل در محل کارم بودم اینکه پرسیده میشود چرا دو نفر را بهعنوان مظنون معرفی کردم به این دلیل بود که از من خواستند مظنون معرفی کنم و گفتند حتی اگر کسی با خودت دشمنی داشت معرفی کن. هیات قضات با توجه به اینکه پرونده دلایل کافی نداشت یکبار دیگر وقت رسیدگی را تجدید کرد تا نواقص پرونده برطرف شود.
ارسال نظر