دولت، «بانو» ندارد
قانون: کابینه دولت یازدهم در آستانه تشکیل و چشمهای بسیاری به ترکیب افراد حاضر در آن دوخته شده است. سلایق و نگاههای حزبی و سیاسی به ترکیب کابینه یک سوی قضیه است و سوی دیگر آن، نقش زنان در کابینه و مشارکت داشتن آنها در اداره امور کشور در سطوح عالی است. نقشی که در سالهای گذشته از انقلاب اسلامی رنگ تکامل به خود گرفته و زمینه را برای حضور محسوستر زنان در اداره کشور ، فراهم کرده است. با این حال، اخبار جسته و گریخته از کابینه احتمالی، حکایت از خالی بودن سهم زنان در کابینه دارد. «قانون» در گفت وگو با «طاهره بنیاسدی» فعال اجتماعی در حوزه زنان و مشاور مدیرعامل صندوق مهر امام رضا به بررسی نقش زنان در سطوح مدیریتی جامعه پرداخته است:
در میان مباحث مربوط به زنان، این مسئله بسیار مهم و تا حدودی پیچیده است. جامعه زنان از اجتماع ما دور نیست و زنان در بدنه جامعه قرار دارند. محور خانواده زن است و نقش تربیتی او در خانواده نشان دهنده جایگاهی است که از ابتدا برای مدیریت او وجود داشته. به نوعی این مدیر بودن و نقش تربیتی داشتن، ذات و خصیصه زنان است که در آیات و احادیث هم به آن اشاره شده و امام خمینی(س) نیز فرموده اند که از دامن زن، مرد به معراج ميرود. پس زن ميتواند عامل موفقیت باشد و نه فقط در خانواده که در اجتماع نیز در سطوح مدیریتی، کارآمد و اثرگذار ظاهر شود. به شخصه اعتقاد دارم اولین رسالت زن، زندگی خانوادگی اوست اما این منافاتی با نقش اجتماعی او ندارد. اما در خصوص انتصابات زنان باید بگویم که به نسبت قبل از انقلاب زن به جایگاه خوبی رسیده اما هنوز با آنچه انتظار ماست فاصله زیادی دارد. زنان پا به پای مردان در به ثمر رسیدن این انقلاب نقش داشتند و هنگام جنگ نیز خدمات بسیاری صورت داده و نشان داده اند که در دورههای مختلف نقش خود را به خوبی ایفا کرده اند اما نقش اجتماعی آنها هنوز به چشم اندازی که ميخواهیم نرسیده. انتصابات در سطوح عالی مدیریتی بی قاعده بوده و بر اساس صلاحیتهای حرفهاي و قابلیتهای فردی صورت نگرفته است.
متاسفانه اغلب زنانی پستها را به دست ميآوردند که به خانواده و بستگان و شخص رئيس جمهور نزدیک بودند و این وابستگیهای سیاسی باعث شد که بیشتر این افراد نه تنها نتوانستند موثر و موفق باشند بلکه موجب زیانهای فرصتی در نظام شدند. به نظر ميآید که یک نگاه مرد سالارانه هنوز حکم است و وجود دارد در حالی که تفاوتی بین زن و مرد در کشور ما نیست. وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، ورزش و جوانان، محیط زیست، میراث فرهنگی، و بهداشت و درمان از جمله وزارتخانههايی هستند که زنان ميتوانند عهده دار ریاست آنها باشند و ثابت کرده اند که با دقت و صرف وقت و دلسوزی بیشتری کار ميکنند. هم چنین معاونت حقوقی رئيس جمهور پست مناسبی برای بانوان است چراکه عمده مشکلات زنان به حقوق مدنی آنها بر ميگردد.
در خصوص حضور زنان در ردههای اجرایی کشور صحبت کردید. ما قبل از دولت خاتمی و زمانی که ایشان پست ریاست سازمان محیط زیست را به خانم ابتکار واگذار کنند، چیزی از حضوز زنان در دولت ندیده بودیم. در دولت بعدی این دایره کمی وسیع تر شد و 4 مورد از نقشهای بالای دولتی به خانمها رسید. اما نگاه جامعه به عملکرد زنان در این پستها، نگاه مطلوبی نبوده و شاهدیم که به طور خاص، خانم وحید دستجردی بعد از فعالیتشان برکنار شدند یا در بحث محیط زیست نقدهای بسیاری به عملکرد خانم ابتکار وارد ميشد. این آسیب از کجا آمده و چرا دولتمردان ما حتما باید از رجال سیاسی باشند در حالی که هنوز تعریف مشخصی در این زمینه وجود ندارد. فکر ميکنید آسیب از نگاه دولتمردان است یا بدنه جامعه هنوز آماده پذیرش زنان در ردههای بالای مدیریتی نیست؟
در این زمینه هم با موانع فردی مواجه بودهایم هم موانع اجتماعی. موانع فردی برمیگردد به اینکه در خانوادهها فرصت حضور در موقعیتهای اجتماعی هنوز برای بسياری از زنان مهیا نشده، یا خانواده به این باور نرسیده که نگاه زنانه نیز بر شرایط اجتماعی اثر گذار است. اما در خصوص موانع اجتماعی، این عرف جامعه است که هنوز قادر به پذیرش نیست. البته در عرصههای مدیریتی اتفاق خوبی افتاده و ما برای اولین بار شاهد حضور کلیدی و تاثیر گذار یک خانم بسیار توانمند در نقش وزیر بهداشت و درمان بودیم، ایشان آزمونهای ویژهاي را پشتسر گذاشتند تا در جایگاه وزارت قرار گرفتند، اما وقتی یک خانم در این جایگاه ميایستد نیاز است که بدنه وزارت هم ایشان را بپذیرند و همراهیاش کنند، نه اینکه به عنوان جنسی ضعیف به اونگاه کنند و انسجام درون سازمانی را زیر پا بگذارند و از همکاریهای لازم دریغ کنند. در این صورت است که کار به جایی ميرسد که نهایتا جایگاه مدیریتی تعویض ميشود.
پس در مورد خانم وحید دستجردی شما معتقد هستید که بدنه وزارت ایشان را به عنوان مدیری موفق قبول نداشت؟
من آنجا نبوده ام که در این زمینه اظهار نظر کنم. نگاه من نگاه بیرون از مجموعه است و مشکلات واقعی را نمی دانم. اما ایشان در دوران وزارت چند بار به مجلس احضار شدند تا به خاطر مشکلات زیر سوال بروند. در حالی که مسائل و مشکلات مدیریتی بسیار زیادی برای برخی آقایان پیش آمد و در بعضی از وزارتخانهها در همین دوره، دو تا سه وزیر عوض شدند. پس چنین مشکلاتی هم ميتواند برای بانوان اتفاق بیفتد و هم آقایان، و دلیل بر این نیست که نگاه ما را نسبت به زنان منفی کند. وزارت خانم دستجردی در دوران تحریم بود و اتفاقا وزارت بهداشت با بیشترین مشکلات ناشی از تحریم مواجه بود. مدیریت در این شرایط مطمئنا سخت بوده و با این شرایط یک خانم کار را تا آخر پیش برد و شخص رئيس جمهور نیز بارها گفتند که نمره ایشان بیست است و این نشان ميداد که رضایت وجود دارد. اما ناگهان خللی ایجاد شد و آقای رئيس جمهور همان طور که درباره سایر وزرا رای قطعی صادر ميکرد، درباره ایشان هم به سرعت تصمیم گرفت که دلیل بر توانمند نبودن خانمها نیست. با این حال در دولت جدید شنیدهها حاکی از اخباری نگران کننده است مبنی بر اینکه گویا اعتقادی بر استفاده از خانمها در جایگاههای مدیریتی وجود ندارد و تنها از سازمان محیط زیست نام برده اند. امیدوارم این شنیدهها چندان واقعیت نداشته باشد.اینکه گفته شده، زنان سهمی در کابینه دولت پیش رو ندارند کمی با آنچه پیش تر از دولت انتظار ميرفت متفاوت است. بسیاری از پستهای کلیدی در دولت وجود دارد که ميتواند به زنان سپرده شود اما شنیدهها حاکی است نقشی به زنان در هیات دولت بعدی داده نشده و دولت ، بانوی اول ندارد.
فکر ميکنم این موضوع به همان نگاهی بر ميگردد که از ابتدا صحبتش را داشتیم. به نظر شما نه فقط در سطح وزارتخانه، بلکه حتی در سطوح ادارات میانی و کل، چند درصد از مردان یک مجموعه پذیرای وجود یک خانم به عنوان مدیر هستند؟
پذیرش این موضوع از سوی جامعه خوشبختانه بیش از گذشته به چشم ميآید و ميشود گفت که فرهنگ آن ایجاد شده. همان طور که در اسلام نگاه یکسان و برابری به مرد و زن وجود دارد، در جامعه نیز این برابری در ارائه خدمات اجتماعی باید حاصل شود، به خصوص در شرایط کنونی که به سمت پیشرفت و عدالت در حرکتیم. من با نگاه جنسیتی کاملا مخالفم و به عنوان یک خانم اعتقاد دارم همان طور که در روند انقلاب حضور تاثیر گذار زنان دوشادوش مردان جامعه اثبات شد، ميشود این حضور را همیشگی کرد، به جای اینکه درصدد نفی نقش یکدیگر برآییم.
برآیند صحبتهای شما این است که با گذشت 35 سال از انقلاب اسلامی، هنوز نگاه دولتمردان ما به نقش مدیریتی زنان، آن نگاهی که باید باشد نیست.
همان طور که در ابتدای صحبتم گفتم، دلیل این است که در انتصاب زنان بی قاعدگی وجود دارد.
یعنی فکر ميکنید اگر چهارچوبی مشخص شود که به فرض این 4 وزارتخانه سهم خانمهاست، همه چیز حل ميشود؟ واقعا اعتقاد ندارید آن نگاهی که لازم است در دولتمردان ما باشد هنوز وجود ندارد؟
من معتقدم که جایگاهی که خانمها در این دوران به دست آوردند اگر به خاطر وابستگیهای سیاسی نبود و تکیه به شخصی خاص نداشت و افراد ضعیف در جایگاهی که برای افراد قوی بود قرار نمی گرفتند همان مقدار باوری هم که به زنان ایجاد شده بود از بین نمی رفت.
در خصوص انتصابات در دولتهای اول تا ششم حداقلهای ممکن از حضور زنان را نیز نداشتیم و از دولت هفتم به بعد کورسوهای امیدی دیده شد.اما بیشتر این انتصابات صرفا یک نماد از عمل به شعارهای پیش از انتخابات بوده و در حد یک انجام تکلیف.
فکر ميکنم بعد جسمانی زنان در طول تاریخ این نگاه جنسیتی را به وجود آورده در حالی که در حوزه خدمت نگاه جنسیتی وجود ندارد و تدبیر و شجاعت و اقتدار و کارایی است که لازمه تصدی پستهای مدیریتی است. اما در حال حاضر که دوران علم و نوآوری را سپری ميکنیم خانمها در این زمینه خود را نشان داده اند و آمار رشد علمی در این سالها در خانمها بسیار بالا بوده.
اما مقوله زنان از جمله موضوعاتی است که همیشه در کشمکش دو جریان است: یکی تحجر و دومی تجدد، و هیچ وقت هم به ایده آل اسلام نرسیده. بهقول شهید مطهری متحجر هر نویی را بر ضد دین ميداند و متجدد هر نویی را تمدن ميپندارد. این مشکل وجود داشته که نگرش مورد نظر شما هم تا کنون ادامه یافته. با توجه به اینکه دولت تدبیر و امید را در پیش داریم، امیدوارم این مشکلات با تدبیر خاص خود خنثی سازی شود که تاکید مقام معظم رهبری نیز بر این است که موانع بر سر راه ارتقای زنان چه به لحاظ معنوی و چه حضور در عرصههای مختلف، باید برداشته شود. انتظارم به عنوان یک عضو از جامعه زنان از آقاي روحانی این است که با نگاه فقه پویا و استفاده از آموزههای دینی در این راستا نیز حرکت کند.
اگر بخواهید یک درخواست از همسر رئيس جمهور منتخب ملت داشته باشید، چطور این درخواست را مطرح ميکنید؟
همسر روسای جمهور تمام ملتها نقش نقش مهمی بر عهده دارند و یار و پشتیبان مقام اول اجرایی کشور هستند و ميتوانند در تبادل فرهنگی بسیار اثر گذار باشند. در حقیقت این زنان در عرصه بین الملل یک سفیر صلح هستندو همین است که بسیاری از کشورها از بانوان به عنوان وزیر امور خارجه و برای تسهیل روابط دیپلماتیک استفاده ميکنند.
فکر ميکنید در دولتهای گذشته، چرا به اصطلاح آن میدانی که لازم بود در اختیار همسران روسای جمهور قرار بگیرد، طوری که برای آحاد جامعه قابل لمس باشد توسط روسای جمهور صورت نگرفت؟ فکر ميکنید نقش همسر آقای هاشمی رفسنجانی، خاتمی یا احمدینژاد دراين دولتها چه بود؟ به طور کلی آیا همسران رئيس جمهور نقشی در کابینه دارند و ميتوانند نقش بانوی اول دولت را داشته باشند؟
البته این طور هم نبود که اصلا نباشد، برخی اوقات بود.
کجا بود، ميتوانید اشاره کنید؟
نمی توانم به دوره خاصی اشاره کنم ، اما ميدانم که بوده. اما در کل نمی دانم همسران روسای جمهور از چه میزان سطح علم برخوردار بوده اند یا وقتی در این جایگاه قرار گرفتهاند تلاش کرده اند علم خود را به روز کنند و با مسائل بین الملل آشنا شوند و هم سطح همسرشان نقش کلیدی داشته باشند یا خیر. باید دید این زنان چه قدر از خود تلاش و جدیت نشان داده اند. همسر رئيس جمهور ميتواند بلندگوی نظام باشد حداقل در جامعه زنان. با این حال برخی زنان صرفا به واسطه آشنایی خانوادگی یا کاری با همسر رئیسجمهور توانستند به پستهايی برسند که توفیقات چندان در زمینه آنها دیده نشد. اما حضور خود همسران روسای جمهور در کشور ما اغلب در حد یک حضور فیزیکی در یک افتتاحیه باقی مانده و به حضوری پررنگ تبدیل نشده.
ارسال نظر