آقای فردوسیپور، حاشیه را رها کن!
پارسینه: کاملاً پیداست که سالها کار کردن در برنامه نود، فردوسیپور را دچار نوعی حاشیهگرایی کرده است. او جان میدهد برای حاشیه! حالا این "حاشیه" میتواند چرتزدن سیعد شیرینی باشد و یا غلت زدن بازیکنی مصدوم بر روی زمین.
اینکه سعید شیرینی در انتقاد از عادل فردوسی پور گفته است برخی افراد رسانه ملی را رسانه شخصی کردهاند، حرف چندان بیراهی نیست. قبل از نسل فعلی گزارشگران فوتبال، کسانی چون بهرام شفیع و بهمن صالح نیا و بهروان، به علت سالها حضور در تلویزیون، کم کم دچار این توهم شده بودند که در مقام گزارشگر، هر چه بخواهند میتوانند بر زبان آورند.
خیلیها به یاد دارند که بهروان و صالحنیا گزارشگر بازی استقلال و پرسپولیس در دی ماه 1369 بودند و چون هر دوی آنها طرفدار پرسپولیس بودند، در حین گزارش مشترک بازی، آن قدر از پرسپولیس حمایت کردند که کیهان ورزشی کاریکاتوری از آنها کشید که در به عنوان گزارشگر مشغول تشویق تیم پرسپولیس بودند! بهرام شفیع هم که یکبار وقتی پرسپولیس گل زد، گفت: تیم خوب گلی زد!
نسل فعلی گزارشگران تلویزیون ایران، این قدر تابلو و فاش از این یا آن تیم حمایت نمیکنند. در بین گزارشگران کنونی، جواد خیابانی هم مثل شفیع و صالحنیا و قبلیها، پس از مدتی، تلویزیون را با " خونهی خاله" اشتباه گرفت و در حین گزارش هر چه میخواست میگفت! البته مردم ایران در فیس بوک، خیابانی را ادب کردند و او مدتیست که تقیه میکند و درونیاتش را در حین گزارش بازی، بیرون نمیریزد.
ظاهراً پس از خیابانی، حالا نوبت کسانی چون میرزایی و فردوسیپور است که در حین گزارش بازی، خود را در "خانه خاله" مستقر بدانند نه در سیمای جمهوری اسلامی ایران!
چندی پیش نقدی بر مزدک میرزایی نوشتیم و گفتیم که او در بازی استقلال و سپاهان، با لحن یخ و بی مزه همیشگیاش، چطور آرش برهانی و محمد قاضی را تحقیر کرد. پس از خرابکاری میرزایی در آن بازی، اینک نوبت عادل فردوسیپور بود که در دربی 77 گزارشی نه چندان جالب را تحویل بینندگان بازی بدهد.
از تمسخر سعید شیرینی - که بوضوح اقدامی بود در ادامه و در واکنش به تقابل شیرینی و فردوسیپور در برنامه نود - که بگذریم، علاقه مفرط فردوسیپور به "حاشیهها" نه تنها به گزارش او از بازی فوتبال لطمه میزند، بلکه گاه روی اعصاب بیننده رژه می رود!
مثلاً در صحنهای که نکونام سهواً صورت خلعتبری را لگد کرد، واقعه مهم بازی، شوت خطرناک پیام صادقیان به سمت دروازه استقلال و شیرجه مهدی رحمتی و گل نشدن آن توپ بود؛ اما فردوسیپور به جای اینکه گزارشش را بر شوت خطرناک پیام صادقیان و واکنش خوب مهدی رحمتی و در مجموع باز نشدن دروازه استقلال متمرکز کند، مشغول گزارش غلت زدن خلعتبری بر روی زمین شد!
این در حالی بود که فردوسیپور از اول بازی مدام تاکید میکرد این بازی باید گل داشته باشد و اگر گل نداشته باشد قبول نیست! اما حتی وقتی که بوی گل در ورزشگاه پیچید، چون بوی "حاشیه" به مشام فردوسیپور خورده بود، غلت زدن خلعتبری بر روی چمن ورزشگاه مهمتر از شوت صادقیان و شیرجه رحمتی شد.
کاملاً پیداست که سالها کار کردن در برنامه نود، فردوسیپور را دچار نوعی حاشیهگرایی کرده است. او جان میدهد برای حاشیه! حالا این "حاشیه" میتواند چرتزدن سیعد شیرینی باشد و یا غلت زدن بازیکنی مصدوم بر روی زمین. بگذریم که درد کشیدن یک بازیکن مصدوم "حاشیه" هم نیست ولی ظاهراً فردوسیپور ابتدا تصور کرد که خلعتبری مشغول تمارض و فیلم بازی کردن است و برق شوقی در چشمش درخشید که ای جان، حاشیه!
نکته دیگر در گزارش عادل فردوسیپور، ناتوانی او در تفکیک نقش خودش به عنوان گزارشگر بازی و نقش میانهفتهایاش به عنوان مجری برنامه نود است. اگر فردوسیپور به عنوان مجری برنامه نود با کسی شاخ به شاخ میشود، چند روز یا چند هفته بعد که گزارشگر فلان مسابقه فوتبال است، منطقاً حق ندارد با او تسویه حساب کند.
خلاصه اینکه، عادل فردوسیپور نباید تلویزیون ملی را را با "خونهی خاله" یکی بداند و هر طور که دلش خواست در رسانه ملی حرف بزند و بیپروایی طبیعی محیطهای شخصی و دوستانه و خانوادگی را به گزارش مسابقات فوتبال تسری دهد.
می شه بگید متن این فوتبال جذاب چی داره که باید به خاطرش از حاشیه غافل بشه؟؟؟ خیلی نارحتید یه نرم افزار بسازید جای گزارشگران
عزیز دلم من بقیه دوستان رو از نزدیک نمیشناسم ولی در مورد جناب بهروان قطعا اشتباه میفرمایید هرچند شما ظاهرا اصرار دارید که تمام گزارشگران پرسپولیسی هستند
خوب حاشیه رو ول کنه به کجا بچسبه :)