گوناگون

طنز/ گفت وگوی آقای شهردار و مشاور آقای شهردار

پارسینه: از آنجایی که ما طنز نویس ها (البته بنده طنز نویس نیستم، بنده حقوقدانم... چیزه... یعنی هنوز خیلی مونده طنزنویس بشم) هرکدام برای خود عاملی نفوذی داریم که اطلاعات بسیار محرمانه را در اختیار ما می گذارد ، عامل نفوذی ما نیز متن کامل گفت وگوی شهردار و مشاور شهردار در امور توسعه پایدار (نفسم گرفت!) را در اختیار ما گذاشت که در ادامه می خوانید.

خواندیم که محسن هاشمی از سه دیدار "جلسه طور"ی که با قالیباف داشته پرده برداری کرده است (اساسا هر کس هرچیزی بگوید که ما از آن اطلاع نداشته باشیم پرده برداری محسوب می شود). ایشان گفتند: اولین جلسه بعد از انتخابات ریاست جمهوری بود که بنده به عنوان مشاور شهردار در امور توسعه پایدار خدمت رسیدم برای خسته نباشید و دست مریزاد.

از آنجایی که ما طنز نویس ها (البته بنده طنز نویس نیستم، بنده حقوقدانم... چیزه... یعنی هنوز خیلی مونده طنزنویس بشم) هرکدام برای خود عاملی نفوذی داریم که اطلاعات بسیار محرمانه را در اختیار ما می گذارد ، عامل نفوذی ما نیز متن کامل گفت وگوی شهردار و مشاور شهردار در امور توسعه پایدار (نفسم گرفت!) را در اختیار ما گذاشت که در ادامه می خوانید.


***
-سلام جناب شهردار

-به به، جناب آقای مشاور شهردار در امور توسعه پایدار (شهردار با کمبود اکسیژن مواجه می شود) خوش اومدید.

-برای عرض خسته نباشید و دست مریزاد اومدم خدمتتون

-[با قیافه ای غمگین] آخه دوم شدن هم خسته نباشید و دست مریزاد گفتن داره؟

-البته من منظورم خسته نباشید بخاطر زحماتتون در شهرداری بود ولی کلا داشتم بهت تیکه مینداختم شهردار جون. ها ها ها

-[عصبانیت در چهره اش موج می زند] به من تیکه میندازی؟ الان نشونت می دم
[شهردار به طرف معاون شهردار در امور توسعه پایدار یا همان "مشداتپا" می دود تا او را بگیرد اما مشداتپا فرار می کند و دور میز می چرخد. این تعقیب و گریز چهل و هفت دقیقه طول می کشد]

-دیدی نتونستی منو بگیری؟ [زبانش را به قصد تمسخر بیرون می آورد]

-الان نفسم...گرفت... بعد ساعت کاری... وایسا... دم در... نشونت میدم.

مشداتپا در رابطه با جلسه دوم گفت: در جلسه دوم از شهردار پرسیدم که آیا در شهرداری می ماند یا خیر که پاسخ قاطعی در این زمینه نداد.

-آقای شهردار بالاخره از شهرداری میری یا نه؟

-الان که زوده. تا پایان ساعت کاری خیلی مونده.

-نه نه... منظورم اینه که باز هم می خوای تو شهرداری بمونی؟

-آره بابا. فردا و پس فردا و روزهای دیگه کلی کار داریم. مگه میشه تو شهرداری نمونیم وقتی این همه کار داریم؟

-ببین منو نپیچون. واسه دوره بعد می خوای شهردار بمونی یا نه؟

-[چشمش را از تبلتش بر می دارد و لبخندی می زند] آها. من به این سوال پاسخ ناقاطع میدم.
-[مشداتپا چپ چپ نگاهش می کند]

مشداتپا در رابطه با جلسه سوم گفت: در جلسه ای که چند روز پیش با شهردار داشتم شهردار رسما اعلام کرد که در شهرداری می ماند که متاسفانه این اعلام حضور قدری دیر بود چرا که برخی اعضای شورا بر حضور بنده در شهرداری تاکید داشتند.

-شهردار عزیز بالاخره پاسخ قاطع برای موندن تو شهرداری پیدا کردی؟ می مونی یا نه؟

-[آهنگ فیلم پدرخوانده پخش می شود] معلومه می‌مونم.

-ولی الان دیگه خیلی دیر شده.

-هه... بهشون یه پیشنهادی میدم که نتونن رد کنن.

-[آهنگ یکهو قطع می شود] چی؟ به کی پیشنهاد میدی؟

-هوم؟... چه می دونم... چه پیشنهادی؟...آهنگ پخش شد یه چی پروندم همین جوری.
-[کلینت ایستوودی نگاهش می کند و زیر لب حرف می‌زند] آره... تو راست میگی.

منبع: روزنامه قانون

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار