رسوایی چه تاثیری بر سینمای ایران خواهد گذاشت؟
پارسینه: دهنمکی حتی در فیلم رسوایی تجسم ...
پارسینه/امیرعلی رامه: مسعود دهنمکی، مردی که حاشیهاش همیشه پررنگتر از اصل کاری است که انجام میدهد.هر چند او از زمانی که وارد عرصه فیلمسازی شد بین عموم مردم به شهرت رسید اما آنهایی که حتی از دور دستی بر آتش دارند، میدانند که دهنمکی یکی از آدمهایی است که زمانی که در حوزه سیاست فعالیت میکرد و دوست داشت به عنوان یک فعال سیاسی و تاثیرگذار شناخته شود، بیشتر تمایل داشت با ایجاد جنجال ایدههای خود را مطرح کند.
دهنمکی چند سال پیش فیلم مستندی به نام فقر و فحشا ساخت که در زمان خودش سرو صدای زیادی ایجاد کرد.دهنمکی که به ظاهر خودش مدافع نظام است در این فیلم به سیستم کشورداری و فاصله طبقاتی شدیدی که در کشور در حال شکل گرفتن بود، اعتراض کرد و دلیل فحشا را فقری ذکر کرد که دامن زنان را گرفته است.فقر و فحشا به دلیل زبان رُک و راست و شفاف و بی واسطهای که داشت، توانست بین عموم مردم هم طرفدارانی پیدا کند.
دهنمکی اما بعد از انتخاب محمود احمدینژاد به ریاست جمهوری، با ساخت فیلم اخراجیها به شکل حرفهای وارد دنیای سینما شد.اخراجیها با واکنشهای زیادی از طرف منتقدان و حتی بچه حزباللهیها و رزمندگان روبه رو شد.اما دهنمکی بی توجه به همه این انتقادات زیر عَلم پرفروش شدن اخراجیها، سری دوم و سوم این فیلم را هم ساخت.همه این فیلمها به فروش بالایی دست پیدا کردند و روزنامهنگاران را به این فکر انداخت که باشگاه میلیاردیهای سینمای ایران را طراحی کنند و در صدر آن نام اخراجیها را بنویسند.
پرفروش شدن فیلمها در سینمای ایران هیچوقت دلیلی بر ارزشمند بودن آن فیلمها نیست.در همان زمان هم منتقدان و جامعه شناسان گفتند اگر فروش بالا، ملاک خوب بودن یک فیلم است، یکی از فیلمفارسیهای قبل از انقلاب را که از نظر محتوا و ساختار بسیار سطحی است، اکران کنید تا متوجه شوید که مردم با چه شور و هیجانی به دیدن آن میروند و حتی شب در صف خرید بلیط میخوابند!
دهنمکی اما بیاعتنا به همه این حرفها بعد از ساخت سه گانه اخراجیها، ساخت فیلم رسوایی را آغاز کرد.فیلمی که هر چند در زمان اکران نتوانست رکورد فروش اخراجیها را جابجا کند اما فروش قابل ملاحظهای داشت و اکنون این فیلم به شبکه نمایش خانگی راه پیدا کرده و پخش کننده این فیلم از فروش میلیونی این فیلم در شبکه نمایش خانگی ابراز خرسندی و شعف میکند.حالا کسانی که برای تماشای این فیلم به سینما نرفتند و راضی نشدند که رسوایی سینمای ایران را در سالن تاریک تحمل کنند به دلایل مختلف و حتی شاید گذری سکانسهایی از این فیلم را از طریق صفحه تلویزیون دیده باشند. فیلمی که حتی در قاب کوچک تلویزیون هم شرمآور به نظر میسد.
به نظرمی رسد ده نمکی در فیلم رسوایی از زن به عنوان ابزاری برای فروش بالای فیلم استفاده میکند.روشی که در سینمای قبل از انقلاب مرسوم بود و مردم دینمدار و اخلاقگرا را از سینما گریزان میکرد.
دهنمکی حتی در فیلم رسوایی تجسم عینی و صریح "چشم چرانی" به عنوان یک واکنش تماما جنسی را شاید برای اولین بار بعد از انقلاب به شکل کامل به نمایش می گذارد.
دهنمکی در رسوایی، فیلم فقر و فحشا را گسترش میدهد و از دل آن داستانی بیرون میآورد.در رسوایی بازیگری به اصطلاح حرفهای در لباس و ظاهر یک زن جوان و معلومالحال ظاهر میشود و همه حرکات و رفتارهای آنها را در زیر ذرهبین فیلم بزرگنمایی میکند تا در ابتدا فروش فیلم را تضمین کند و در مرحله دوم مثلا بگوید که فقر و نداری باعث میشود که یک زن جوان به دام هرزهگی بیفتد.
در این میان یک روحانی هم طراحی میشود که در مقابل وسوسههای این زن مقاومت میکند و برای کمک به او از آبروی خود میگذرد و همین باعث میشود تا زن جوان رستگار و درستکار شود.
اما واقعیت این است که طراحی زن جوان فیلم آنقدر پررنگ است که پیامهای به اصطلاح اخلاقی فیلم را هم تحت الشعاع قرار میدهد.
سینمای ایران بعد از انقلاب تلاش زیادی کرد تا با اشارهای، حرفهای مگو را بازگو کند تا دوباره مجبور نشود لقب فیلمفارسی را به دوش بکشد و مجبور شود از حیثیت خود دفاع کند.
حالا باید دید مسعود دهنمکی در ادامه سیر فیلمسازی خود به کدام سو خواهد رفت؟
دهنمکی چند سال پیش فیلم مستندی به نام فقر و فحشا ساخت که در زمان خودش سرو صدای زیادی ایجاد کرد.دهنمکی که به ظاهر خودش مدافع نظام است در این فیلم به سیستم کشورداری و فاصله طبقاتی شدیدی که در کشور در حال شکل گرفتن بود، اعتراض کرد و دلیل فحشا را فقری ذکر کرد که دامن زنان را گرفته است.فقر و فحشا به دلیل زبان رُک و راست و شفاف و بی واسطهای که داشت، توانست بین عموم مردم هم طرفدارانی پیدا کند.
دهنمکی اما بعد از انتخاب محمود احمدینژاد به ریاست جمهوری، با ساخت فیلم اخراجیها به شکل حرفهای وارد دنیای سینما شد.اخراجیها با واکنشهای زیادی از طرف منتقدان و حتی بچه حزباللهیها و رزمندگان روبه رو شد.اما دهنمکی بی توجه به همه این انتقادات زیر عَلم پرفروش شدن اخراجیها، سری دوم و سوم این فیلم را هم ساخت.همه این فیلمها به فروش بالایی دست پیدا کردند و روزنامهنگاران را به این فکر انداخت که باشگاه میلیاردیهای سینمای ایران را طراحی کنند و در صدر آن نام اخراجیها را بنویسند.
پرفروش شدن فیلمها در سینمای ایران هیچوقت دلیلی بر ارزشمند بودن آن فیلمها نیست.در همان زمان هم منتقدان و جامعه شناسان گفتند اگر فروش بالا، ملاک خوب بودن یک فیلم است، یکی از فیلمفارسیهای قبل از انقلاب را که از نظر محتوا و ساختار بسیار سطحی است، اکران کنید تا متوجه شوید که مردم با چه شور و هیجانی به دیدن آن میروند و حتی شب در صف خرید بلیط میخوابند!
دهنمکی اما بیاعتنا به همه این حرفها بعد از ساخت سه گانه اخراجیها، ساخت فیلم رسوایی را آغاز کرد.فیلمی که هر چند در زمان اکران نتوانست رکورد فروش اخراجیها را جابجا کند اما فروش قابل ملاحظهای داشت و اکنون این فیلم به شبکه نمایش خانگی راه پیدا کرده و پخش کننده این فیلم از فروش میلیونی این فیلم در شبکه نمایش خانگی ابراز خرسندی و شعف میکند.حالا کسانی که برای تماشای این فیلم به سینما نرفتند و راضی نشدند که رسوایی سینمای ایران را در سالن تاریک تحمل کنند به دلایل مختلف و حتی شاید گذری سکانسهایی از این فیلم را از طریق صفحه تلویزیون دیده باشند. فیلمی که حتی در قاب کوچک تلویزیون هم شرمآور به نظر میسد.
به نظرمی رسد ده نمکی در فیلم رسوایی از زن به عنوان ابزاری برای فروش بالای فیلم استفاده میکند.روشی که در سینمای قبل از انقلاب مرسوم بود و مردم دینمدار و اخلاقگرا را از سینما گریزان میکرد.
دهنمکی حتی در فیلم رسوایی تجسم عینی و صریح "چشم چرانی" به عنوان یک واکنش تماما جنسی را شاید برای اولین بار بعد از انقلاب به شکل کامل به نمایش می گذارد.
دهنمکی در رسوایی، فیلم فقر و فحشا را گسترش میدهد و از دل آن داستانی بیرون میآورد.در رسوایی بازیگری به اصطلاح حرفهای در لباس و ظاهر یک زن جوان و معلومالحال ظاهر میشود و همه حرکات و رفتارهای آنها را در زیر ذرهبین فیلم بزرگنمایی میکند تا در ابتدا فروش فیلم را تضمین کند و در مرحله دوم مثلا بگوید که فقر و نداری باعث میشود که یک زن جوان به دام هرزهگی بیفتد.
در این میان یک روحانی هم طراحی میشود که در مقابل وسوسههای این زن مقاومت میکند و برای کمک به او از آبروی خود میگذرد و همین باعث میشود تا زن جوان رستگار و درستکار شود.
اما واقعیت این است که طراحی زن جوان فیلم آنقدر پررنگ است که پیامهای به اصطلاح اخلاقی فیلم را هم تحت الشعاع قرار میدهد.
سینمای ایران بعد از انقلاب تلاش زیادی کرد تا با اشارهای، حرفهای مگو را بازگو کند تا دوباره مجبور نشود لقب فیلمفارسی را به دوش بکشد و مجبور شود از حیثیت خود دفاع کند.
حالا باید دید مسعود دهنمکی در ادامه سیر فیلمسازی خود به کدام سو خواهد رفت؟
من بابت این فیلم متاسفم.... البته نظر شخصیه.... اما اصلا جالب نبود
ديگه دست بردارين از اين كارگردان درجه سوم ،وان شاالله كه با باز شدن خانه سينما هنرمندان واقعي پا به عرصه ميگذارند واز دست اين اقا وفيلمهاي فارسي اش اسوده ميشويم ،تو اين مدت خوب عرصه را به همه تنگ كرد ودفاع مقدس را به سخره گرفت ،ما كه ازش راضي نيستيم
چقدر عقبید!
حدودا 5 ماه
چرا واقعیت های جامعه را فدای عقده های سیاسی خود می کنید
دهنمكي فرصت طلب است