گوناگون

طنز/ مبادا فکر بد کنی یا!

پارسینه: اسماعیل امینی در تهران امروز نوشت:

اول برو دبیرخونه نامه تو ثبتش بکنن

بعدش ازش کپی بگیر بیار بده دفتر من

بعدش برو بایگانی و پوشه آبی رو بیار

دیر اومدی پرونده تو بذار واسه بعد ناهار

راستی یادم رفت که بگم: بعد ناهار مراسمه

مراسم معارفه س تو اون مراسمن همه



اگه دلت می‌خواد بیا رئیس تازه رو ببین

وگر نه تا بعد مراسم این جا منتظر بشین

اگه می‌خوای علاف نشی، امروز برو فردا بیا

خب دیگه این اداره است و جای این جور بازیا

یکی داره با کامپیوتر تمرین شطرنج می‌کنه

اون یکی گوشی دستشه داره با یکی گپ می‌زنه



خیال بد نکن داداش! اون ور خط نامزدشه

توی سریال مگه ندیدی اوضاع چطور درست می‌شه؟

گانگستره یه بطری چای دستشه لبخند می‌زنه

می‌گه به کلانتر: این خانم بیست ساله نامزد منه

اینارو ولش کن بیا تو اداره ها فیلمو ببین

از دفتر مدیرکل تا بایگانی تو زیرزمین



همه سرشون شلوغه و همگی دارن کار می‌کنن

کار اون قدر زیاده که به کار ما نمی‌رسن

یکی تو تعاونی داره روغن مایع می‌گیره

اون یکی عشق جدوله برای یه شیش حرفی گیره

این یکی ماشین خریده دنبال وام گرفتنه

هر کی یه جور مشغوله و هر کی یه جور کار می‌کنه



مبادا فکر بد کنی مبادا دلخور بشی یا

اداره‌ها ساخته شدن واسه همین جور بازی یا

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار