ناگفته ای از جلسه تعیین رهبری: آیتالله خامنهای بر انتخاب آذری قمی اصرار داشتند
آیتالله امامی کاشانی در برنامه شناسنامه در مورد اولین مسوولیت خود بعد از پیروزی انقلاب اظهار داشت: بعد از حدود یک هفته از پیروزی انقلاب، شهید مطهری با من تماس گرفتند و گفتند که الان خدمت امام هستم و صحبت از مدرسه سپهسالار (شهید مطهری فعلی) است و صحبت این است که شما این مسوولیت را قبول کنید. من هم قبول کردم و از آن زمان تولیت این مدرسه را به عهده گرفتم.
به گزارش خبرآنلاین، امام جمعه موقت تهران گفت: در اولین دوره مجلس، به نمایندگی از مردم کاشان وارد مجلس شدم. دو سال از نمایندگیام در مجلس میگذشت که شورای عالی قضایی از من خواست که بیایم و دیوان عالی عدالت را تاسیس کنم، به همین دلیل از مجلس استعفا دادم و کارهای مربوط به تاسیس دیوان عالی عدالت اداری را انجام دادم. بعد از تاسیس این دیوان هم حضرت امام من را به شورای نگهبان فرستادند و دیگر فرصتی برای حضور در مجلس شورای اسلامی وجود نداشت.
وی ادامه داد: سال ۶۲ برای نخستین بار به شورای نگهبان رفتم و سال ۷۹ هم از این شورا استعفا دادم. در مجموع چهار دوره در این شورا بودم و در نهایت اواخر دوره چهارم از این شورا استعفا دادم. کار اساسی شورای نگهبان، بررسی قوانین شورای اسلامی است. قوانین مجلس گاهی ممکن است خلاف شرع باشد و گاهی ممکن است برخلاف قانون اساسی باشد. من در آن زمان سخنگوی شورای نگهبان بودم.
امامی کاشانی در مورد اینکه برخی میگویند بعضی از تصمیمات شورای نگهبان سیاسی است هم گفت: تصمیم سیاسی معنایی در قانون ندارد چون مصادیق خلاف شرع و خلاف قانون اساسی مشخص است. ممکن است در مورد تایید و رد صلاحیتها و انتخابات این صحبتها انجام شود. من در آن ایام از طرف شورای نگهبان مسوول نظارت بر انتخابات بودم و گاهی پیش میآمد که مجبور میشدیم انتخاباتی را باطل اعلام کنیم. در یکی از موارد که خیلی هم جنجالآفرین بود، روزنامهها مطالب زیادی علیه من نوشتند و حرفهای ناروایی را در موردم عنوان کردند. آیتالله صافی آن زمان دبیر شورای نگهبان بودند. یک روز صبح که به شورا رفتم، ایشان گفتند این درست نیست که فلانی (امامی کاشانی) را این طور تنها گذاشتهاید و اینها هم این طور در موردش حرف میزنند و مینویسند، باید چارهای اندیشید! صحبتهای مختلفی انجام شد و در نهایت به اینجا رسیدند که به امام نامهای بنویسند. در نهایت ۱۲ نفر عضو شورای نگهبان این نامه را امضا کردند و گفتند خودت نامه را نزد امام ببر.
وی ادامه داد: بدون اطلاع قبلی خدمت امام رسیدم تا نامه را تقدیم ایشان کنم. وقتی رسیدم اذان ظهر بود و حاج احمد آقا آمدند و گفتند امام الان مشغول نماز هستند. ما صبر کردیم تا نماز امام تمام شد و نامه را تقدیم ایشان کردیم. حاج احمد آقا گفتند میخواهی خودت نامه را بخوانی یا من بخوانم؟ گفتم شما بخوانید، امام بعد از شنیدن نامه دیدند من را خیلی تحت فشار قرار دادهاند و خیلیها با سخنرانیهای خود و یا نوشتن مقاله در روزنامه من را کوبیدهاند. امام فرمودند شما ناراحت نباش من چیزی مینویسم و به احمد میدهم تا شب در تلویزیون بخوانند. امام جمعه ۸۲ ساله تهران افزود: بزرگترین و بهترین پیامی که امام برای شورای نگهبان صادر کردند، در آن مقطع بود که این پیام در درب ورودی شورای نگهبان نصب است.
وی در مورد چگونگی تایید صلاحیتها در شورای نگهبان گفت: من به دلیل آنفاکتوسی که کردم بعد از سال ۷۹ نتوانستم در شورای نگهبان باشم اما آن زمان بر اساس قانون میگفتند فلانی صلاحیت دارد یا ندارد و یا اینکه فلان انتخابات سالم است یا ناسالم. همان زمان هم صحبتهایی در مورد ما انجام میدادند که درست نبود.
امام جمعه موقت تهران در مورد ایام ارتحال هم گفت: نزدیک به غروب آفتاب بود که امام در حال احتضار بود. ما به اتفاق جمعی از دوستان از جمله مقام معظم رهبری، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله مشکینی، آیتالله امینی، دوستان شورای نگهبان و... به بیت رفتیم. در حضور حاج احمد آقا این بحث انجام شد که با توجه به شرایط خاصی که وجود دارد، بعد از امام چه باید کرد. اولین مسالهای که مطرح شد، تشکیل شورای رهبری بود. در شورای رهبری صحبت از آقای مشکینی و شخص مقام معظم رهبری بود. گرم این صحبتها بودیم که حاج احمد آقا آمدند و گفتند امام وفات کردند، این خبر باعث شد جلسه برهم بخورد. وی ادامه داد: در جلسه خبرگان قبل از تشکیل جلسه، من به جایگاه هیات رئیسه رفتم و با آقای هاشمی صحبت کردم. ایشان گفتند من قصهای از امام میخواهم نقل کنم. روزی که آیتالله خامنهای در سفر کره شمالی بودند، امام فرمودند ایشان به درد رهبری میخورد. آقای هاشمی گفتند با توجه به حضور عراق در مرزها، باید خیلی زود و همین امروز کار را جمع کرد.
امامی کاشانی افزود: اولین بحثی که در این جلسه مطرح شد، بحث شورای رهبری بود که دوستان مخالفت کردند. علت مخالفت هم این بود که میگفتند یکی از دلایلی که بازنگری قانون اساسی را مطرح کردیم، شورای عالی قضایی بود. در شورای عالی قضایی به اینجا رسیدیم که تصمیمگیرنده باید یک نفر باشد. در نهایت رایگیری شد و شورای رهبری رای منفی گرفت. بعد از این بود که آقای هاشمی موضوع را مطرح کردند. بنده هم صحبت کردم و به بیان سوابق علمی و مبارزاتی امام پرداختم و بعد از صحبت برخی دیگر از دوستان مجلس خبرگان به مقام معظم رهبری رای دادند.
وی ادامه داد: شخص مقام معظم رهبری میگفتند نه و روی این صحبت خود اصرار داشتند و از آن طرف روی انتخاب مرحوم آذری قمی اصرار داشتند. حتی بین آقا و آقای آذری صحبتهایی هم رد و بدل شد اما در نهایت مجلس به مقام معظم رهبری رای داد.
و همگان میدانند مرحوم آذری قمی به چه سرنوشت غم انگیزی دچار شد!