هانیه توسلی به مجید«به خاطر پونه» خیانت نمی‌کند

هاتف علیمردانی گفت: فیلم سینمایی «به خاطر پونه» به هیچ عنوان درباره خیانت نیست زیرا من معتقدم خیانت زمانی صورت می‌گیرد که یک آدم هم زمان با دو نفر باشد اما در این فیلم پونه به هیچ عنوان با دو نفر نبود.

وی در ادامه افزود: این فیلم درباره اعتیاد است و همانطور که دیدید مجید (فرهاد اصلانی) چوب اعتیاد و لاابالی گری اش را می خورد.

این کارگردان توضیح داد: هر کس دیگری هم جای پونه (هانیه توسلی) بود شخص دیگری به جز مجید را انتخاب می‌کرد و چیزی که پونه در این فیلم با آن دسته پنجه نرم می‌کرد بیشتر طلاق عاطفی بود.

وی با بیان اینکه شخصیت‌ها به خوبی چیده شده بودند تا آنجا که نشان می‌دهد هر کسی از چه طبقه‌ای است، گفت: هر کدام از این شخصیت‌ها مشهودی نوشته شده بودند ضمن اینکه سعی کردم به شخصیت‌ها نزدیک شوم و از قدیم هم گفته‌اند «آنچه از دل برآید بیشتر به دل می‌نشیند».

علیمردانی در پاسخ به این سوال که با برش‌های زمانی، در هر سکانس یک معلول می‌بینیم که علت آن در سکانس بعدی کشف می شد. آیا چنین روشی در پرداخت فیلم برگرفته از اندیشه جامعه شناختی شماست؟ پاسخ داد:ما برای اینکه به یک جهان بینی دقیق‌تر برسیم، باید دوربین مان را باز تر می‌کردیم. یکی از فیلمسازهایی که من همیشه از او وامدار بوده ام، الخاندروگونزالس ایناریتو بوده است که همیشه از برش‌های زمانی استفاده‌های خوبی می‌کرد که کمک می‌کرد به حجم دادن به فیلم و روایت آن را در ژانر تعلیقی ملموس تر می کرد. ما یک پازل را کنار هم چیدیم. فیلم را حتی به نسخه خطی هم رسانده بودیم و حتی ادیب پرور، تدوینگر، ایده‌هایی داد که بر فلاش بک‌هایی مبتنی بود و … . اما دست آخر این شیوه انتخاب شد. گاهی برخی دوستان از این برش های زمانی استفاده های غلط می کنند. به گونه‌ای که مخاطب گیج می‌شود.وقتی تو نتوانی گره را به درستی باز کنی، بیننده زده می شود. در فیلم به سرعت به گیج شدن مخاطب پاسخ داده می‌شود و اجازه نمی‌دهیم این تعلیق آسیب زا بشود. اگر در فیلم همه چیز مثل زندگی مجید به هم ریخته است، این به هم ریختگی هم تعریف خاص خودش را دارد و اصلا بیننده به گونه ای با فیلم شریک می شود که خودش بتواند قطعات پازل را پیدا کند. ما با مجید خیلی از اتفاقات را کشف می‌کنیم و گاهی خیلی از اتفاقات دیگر را از دست می‌دهیم برای اینکه باید هم‌قدم با مجید همه چیز را دنبال کنیم.او اول شخص این قصه است که بهم ریختگی ماجراهایش در جهت چیده شدن پازل است.

وی درباره دیگر فعالیت‌هایش نیز گفت: این روزها مشغول ساخت فیلم دیگری به نام «مردن به وقت شهریور» هستم که فیلمی اجتماعی است و حمید فرخ نژاد، نازنین بیاتی، هانیه توسلی، صبا گرگین پور در آن حضور دارند.

سینمای کودک بیمار است
علیمردانی در پاسخ به این سوال که شما سال‌ها در ژانر کودک فعالیت می‌کردید چطور سراغ ساخت ژانر اجتماعی آمدید؟ پاسخ داد: به ژانر کودک بسیارعلاقه دارم ضمن اینکه بازهم دوست دارم دراین ژانر فیلم بسازم و علت فاصله گرفتم از این ژانر این است که هیچ حمایتی از سینمای کودک نمی‌شود، سینمای کودک بیماراست و به نوعی در حال مرگ است و من فکر می‌کنم در چند سال آینده سینمای کودک نخواهیم داشت زیرا سلیقه فیلمسازان کودک پایین تر از سلیقه کودکانمان است. اما با این حال آرزویم این است که روزی دوباره برای کودکان فیلم بسازم.

وی با بیان اینکه به ژانر کودک نیامدم تا وجهه‌ام را حفظ کنم، توضیح داد:در فیلم‌های اولیه من بازیگران معروف دعوتم را قبول کردند. برای کار اولم با هدیه تهرانی قرارداد بسته بودیم، اما به دلایلی ترانه علیدوستی جایگزین او شد. هنوز هم فکر می‌کنم اگر کار خوب باشد، چه کودک و چه غیر کودک، بهترین بازیگران جذب می‌شوند. ما تکنیک نویی را در این سینما به کار می‌بستیم که هنوز کسی تجربه نکرده بود و همین باعث می شد که بازیگران متقاعد شوند.

درباره فیلم«به خاطر پونه»
فیلم با فرارمجید از زندان و ورود وی به خانه‌ای که شاخص آن نمائی از قفل و درب بسته است شروع می‌شود و با ژانر درام اجتماعی منازعه متداول و بی پایان زن و شوهر ادامه و با جدائی مجید و پونه خاتمه می‌یابد.


این فیلم علیرغم سوژه معمولی و محدودیت های متعددی که بر سر راه تکوین، تدوین، اجراء و پردازش و نمایش آن وجود داشته فیلمی است متفاوت و موفق که در عرصه سینمای ایران خود را مطرح خواهد کرد و اگر مورد بی لطفی قرار نمی‌گرفت شایسته دریافت جوایزی نیز بود. اما آنچه مهم است این است که نحوه پیوند مجید و پونه، چگونگی ورشکستگی تولیدی مجید واینکه این ورشکستگی معلول اعتیاد مجید بوده یا سر خوردگی ناشی از ورشکستگی عامل ابتلای مجید به اعتیاد شده است، مشخص نشده است.

بازی هنرمندانه بازیگرهای اصلی، به ویژه فرهاد اصلانی به یکدست بودن و پرداخت فیلم و نیز به اختلافات لاینحل زن و شوهر ایرانی که بارها سوژه فیلمسازی قرار گرفته جلوه‌ای خاص و متفاوت بخشیده است. فرهاد اصلانی که در قدرت نقش آفرینی او تردیدی نیست، در نقش مجید بازنده، مبتلا به اعتیاد و دچار تعصب و دگماتیسم استعداد عجیب و شگرفی در منفور کردن مجید و نمایش بی هویتی وی دارد.

کارگردان توانسته با استفاده از بازی بی نظیر فرهاد اصلانی تصویری منفی ولی واقع گرایانه از مجید ارائه دهد به نحوی که تماشاگر نمی‌تواند بین اعتیاد وی و تعصب و غیرت کورکورانه وی تمایز قائل شود. هانیه توسلی با بازی زیبای خود به خوبی بیزاری خود را از کمبودها و کاستی‌های مجید و در عین حال محبت‌های زود گذر خود را به وی نشان می‌دهد و مانند بسیاری از زنان ایرانی، می‌داند از چه چیز نفرت دارد و چه چیز نمی خواهد، ولی در عین حال نمی‌داند چگونه به خواسته‌هایش که خیلی هم دور از دسترس نیست، برسد.

کارگردان هوشمندانه عدم علاقه پونه را به خانواده مجید توسط بازی بسیار خوب هانیه توسلی نشان می‌دهد. پایان همدلی تماشاگر با مجید مصادف است با پایان زندگی مشترک زن و شوهری که چیزی برای به اشتراک گذاشتن ندارند.
که تمامی دیالوگ ها، صحنه ها، موسیقی های متن فیلم، صدا برداری های سر صحنه، و تمام اشیائی که در صحنه ها وجود دارد و نیز زوایای دوربین و فیلمبرداری همگی فکر شده و از روی حساب و در خدمت تحقق سوژه فیلم بوده است.
منبع:برنا