سرطان با زندگي زناشويي چه ميکند؟
پارسینه: شايد در بسياري از جوامع، پرداختن به موضوع سلامت جنسي براي زنان دچار سرطان چندان اولويت تلقي نشود اما نبايد فراموش کرد علاوه بر ....
شايد در بسياري از جوامع، پرداختن به موضوع سلامت جنسي براي زنان دچار سرطان چندان اولويت تلقي نشود اما نبايد فراموش کرد علاوه بر افزايش بروز سرطان در جهان (يعني موارد جديد بيماري)، کاهش مرگ و مير ناشي از سرطان (که البته سهم عمده آن مربوط به کشورهاي توسعه يافته است) و امکان بالقوه درمان نسبتا قطعي برخي سرطانها، موضوع سلامت جنسي در اين بيماران را به يک موضوع مرتبط با سلامت همگاني تبديل کرده است...
کافي است توجه داشته باشيم احتمال درگيري با سرطان در طول عمر، فعلا براي مردان 46 درصد و براي زنان 38 درصد است. از طرفي در اقدامهاي درماني براي اين بيماران اغلب افزودن بر طول عمر بيش از هرچيزي مورد تاکيد بوده است در حالي که سرطان، علاوه بر کميت، بر کيفيت زندگي و جايگاه خانوادگي و اجتماعي فرد نيز تاثير ميگذارد، بهويژه بيماران جوانتر، چون با تغيير جدي در سبک زندگي و فعاليتهاي روزمره مواجه ميشوند، مشکلات بيشتري را تجربه ميکنند و البته خوشبختانه به مداخلههايي مانند مشاوره هم بهتر جواب ميدهند.
ميانگين سني زنان دچار سرطان پستان در ايران، حدود يک دهه پايينتر از ميانگين جهاني است و بخش مهمي از بيماران ما جوان هستند، بنابراين سازگاري با تغييرهاي ايجادشده لازمه ادامه يک زندگي باکيفيت است.
علاوه بر خود بيماري، عوارض درمانهاي متداول براي سرطان نيز بر عملکرد زناشويي افراد تاثير ميگذارد بنابراين در انتخاب مداخلههاي درماني بايد در مورد حفظ يا برقراري مجدد صميميت و رابطه زناشويي رضايتبخش، حساس بود. وقتي يکي از همسران دچار سرطان ميشود، حفظ اين جنبه از زندگي از لحاظ هيجاني، عاطفي و همچنين فيزيکي (نه الزاما به شکل نزديکي) بسيار بااهميت است.
هر دو طرف رابطه بايد توجيه شوند که روابط زناشويي تنها محدود به انجام نزديکي نيست بلکه به همه احساسات و نحوه بيان هيجانات جنسي هم مربوط ميشود. زوج بايد اين پيام را از ارائهدهندگان خدمات سلامت دريافت کنند که کماکان ميتوانند از روابط عاطفي و فيزيکي لذت ببرند و البته لازم است حتي با کمي خلاقيت و نوآوري، تعامل جنسي خود را ارتقا بخشند. به علاوه بهجاي محدوديتها، بر توانمنديهاي حفظشده تمرکز کنند و به تقويت اعتمادبهنفس بپردازند اما متاسفانه همانطور که اغلب اين بيماران به ملاحظات سلامت رواني خود کمتوجه هستند درخصوص سلامت جنسي خود نيز معمولا به دنبال دريافت کمک نيستند و البته ارائهدهندگان خدمات سلامت نيز غالبا پيشنهاد خاصي براي کمک به آنها ندارند.
مشکلات جنسي زنان مبتلا به سرطان
مطالعهها نشان ميدهند 7 درصد از زنان مبتلا به سرطان پستان به دنبال حل مشکلات جنسي خود رفتهاند (مراجعه براي دريافت خدمت) در حالي که 42 درصد از آنها بهرغم تمايل به دريافت خدمت نتوانستند يا نميدانستند که بايد به کجا مراجعه کنند. اين تمايل در گروه سني 18 تا 47 سال بيشتر بوده است. سرطان در زنان به دلايل گوناگون از جمله دلايل جسمي مثل تغيير در آناتومي و شکل ظاهري بدن و همچنين تغيير کارکرد در فيزيولوژي طبيعي بدن، دلايل روانشناختي و شرايطي مانند اضطراب، خشم، افسردگي و... و دلايل اجتماعي مثل تغيير در جايگاه و نقشهاي خانوادگي و کاري در جامعه ميتواند زندگي جنسي فرد را تحتتاثير قرار دهد. از طرفي بسياري از درمانهاي بهکار گرفته شده نيز ميتوانند جنبههاي مختلفي از عملکرد جنسي فرد از جمله ميل و پاسخهاي جنسي را تحتتاثير قرار دهند، مثلا:
- وجود درد ميتواند يکي از مشکلات شايع باشد چه به شکل عمومي و چه هنگام نزديکي بهخصوص به دنبال جراحيهاي بزرگ ناحيه لگن.
- از آنجا که بسياري از خانمها به دنبال درمان جراحي يا شيميدرماني يا درمانهاي هورموني دچار يائسگي پيش از موعد ميشوند، کمبود هورمونهايي مثل استروژن و تستوسترون ميتواند باعث علايمي مانند گرگرفتگي، خشکي واژن يا کاهش ميل جنسي شود. البته گفتني است که حتي در اين شرايط ظرفيت يک خانم براي رسيدن به ارگاسم به هيچوجه محدود نميشود (در يائسگي طبيعي نيز همين شرايط وجود دارد).
- احساس تهوع و همچنين خستگي از عوارض شايع درمانهاست که ميتواند بر عملکرد جنسي افراد تاثير منفي بگذارد. البته همانطور که تاکيد شد حفظ روابط عاطفي و حتي فيزيکي لازم است و اين اصلا به معني داشتن رابطه به شکل نزديکي جنسي نيست.
- تغييرات آناتوميک مثلا به دنبال جراحي پستان يا ريزش مو و... ميتواند با آسيب به تصوير بدني فرد از خود از اعتمادبهنفس او بکاهد. به ويژه اگر توجه داشته باشيم عضوي مثل پستان به نوعي با هويت و احساس زنانگي فرد در ارتباط است.
- با شيميدرماني به علت تضعيف سيستم ايمني ممکن است فرد مستعد ابتلا به عفونتهاي دستگاه تناسلي يا عود بيماريهايي مثل هرپس تناسلي (تبخال تناسلي) باشد.
- در برخي بيماران دچار سرطان پستان، پزشکان ناچار هستند دسترسي بافتهاي بدن به هورمون استروژن را تا حد ممکن محدود کنند. اين موضوع ميتواند روي عملکرد جنسيشان تاثير بگذارد ولي اين مشکلات اغلب قابلکنترل هستند. برخلاف برخي باورهاي نادرست، داشتن روابط جنسي در اين بيماران به هيچوجه سطح استروژن را بالا نميبرد و کاملا بيخطر است.
چطور با مشکلات جنسي کنار بياييم؟
راهکارهاي زير ميتوانند در کنار آمدن مبتلايان به سرطان با مشکلاتشان موثر باشد:
- در خصوص خشکي واژن اين موضوع از طريق توجه به لزوم تحريک مناسب و کافي جنسي و همچنين استفاده از ژلهاي لوبريکانت موجود در داروخانهها قابلحل است. در بيماراني که منع مصرف هورمونها وجود ندارد، ميتوان از استروژن موضعي استفاده كرد.
- علائم ناشي از يائسگي زودرس هم بايد کنترل شود. مثلا اگر فرد دچار گرگرفتگي ميشود ميتواند موضوع را با پزشک مطرح کند. داروهاي مهارکننده بازجذب سروتونين (SSRIs) ميتوانند در کنترل اين مشکل کمککننده باشند.
- بيماران بايد هم از لحاظ احساسي و هم از نظر ظاهري با تغييرات آناتوميک ناشي از سرطان سازگار شوند؛ مثلا در دوران شيميدرماني توصيه ميشود خانمها با استفاده از موي مصنوعي، هم در محيط خانواده و هم در تعامل با ديگر نزديکان خود، هرچه سريعتر به يک زندگي عادي بازگردند. اگرچه امروزه اغلب جراحان تلاش ميکنند تا با روشهاي محافظهکارانه تا حد ممکن پستان را بعد از خارج کردن تومور حفظ کنند، ولي حتي اگر اين کار امکانپذير نباشد، توصيه ميشود بازسازي پستان در سريعترين زماني که پزشک جراح صلاح ميداند، انجام پذيرد.
- اگر بيمار درد دارد تيم پزشکي بايد حتما در اين خصوص حساس باشد و به شکل مقتضي درد را کنترل كند. دردهاي ناحيه تناسلي يا هنگام نزديکي با بهکارگيري ژلهاي لوبريکانت و اتخاذ موقعيتهاي فيزيکي مناسب براي انجام نزديکي و تمرکز بر لذت جنسي قابل تخفيف هستند.
- حفظ ارتباط کلامي و عاطفي با همسر، در کنار آمدن بيماران با تغييرات بهوجود آمده اهميت خاصي دارد. حتي اگر براي سالها بين زوج صحبتي در مورد مسائل جنسي پيش نيامده باشد، حال وقت آن است که دوطرف به وضوح در مورد خواستهاي خود با يکديگر تعامل داشته باشند چون به هر حال برخي تغييرات بهوجود آمده است.
منبع: هفته نامه سلامت
ارسال نظر