بیوگرافی نیلوفر شهیدی بازیگر سینما و تلویزیون +عکس
پارسینه: نیلوفر شهیدی بازیگر تلویزیون و سینما و دختر اسفندیار شهیدی مدیر فیلمبرداری است که چند سالی است وارد این حوزه شده. از این بازیگر جوان مجموعه «به کجا چنین شتابان» که از شبکه پنجم سیماپخش شد که او در این سریال نقش مریم را بازی کرد.
نیلوفر شهیدی بازیگر تلویزیون و سینما و دختر اسفندیار شهیدی مدیر فیلمبرداری است که چند سالی است وارد این حوزه شده. از این بازیگر جوان مجموعه «به کجا چنین شتابان» که از شبکه پنجم سیماپخش شد که او در این سریال نقش مریم را بازی کرد.
او همچنین در فیلم سوم مهرشاد کارخانی با عنوان «سینما سوخته» بازی کرده که به نوعی اولین فیلم سینمایی وی محسوب میشود و هنوز اکران عمومی نشده است. البته شهیدی در کنار این دو کار، بازی در تلهفیلمهای مختلفی را نیز تجربه کرده است. میتوان به آینده این بازیگر جوان امیدوار بود، زیرا به دنبال نقشهای متفاوتی است تا بتواند برای مخاطب خود تکراری نباشد. این گفتگویی با نیلوفر شهیدی از زمان ورودش به این حرفه تاکنون است.
اولین تجربه بازیگری شما چطور شکل گرفت؟
همان زمانی که به طور اتفاقی سر کار آقای کرمیار رفته بودم ایشان به من پیشنهاد بازیگری دادند و من خودم حقیقتا زیاد جدی نگرفتم تا این که حدود دو ماه بعد یک روز به من زنگ زدند و گفتند قرار است یک فیلم تلویزیونی را به زودی کلید بزنند و از من دعوت کردند در آن بازی کنم که عنوان آن رویا بود. من هیچ وقت از دوربین نمیترسیدم ولی برای این فیلم که اولین کارم بود، خیلی برایم سخت بود و آن روز احساس کردم بازیگری کار بسیار سختی است.
من در این فیلم نقش رویایی خانم مرجان شیر محمدی را بازی میکردم؛ زنی که در حال مرگ بود و مدام یک رویا را میدید و او آن رویا را در واقعیت پیدا میکند و همسر و کودکش را به وی میسپارد و بعد فوت میکند.
برگردیم به حضور شما در مجموعه «به کجا چنین شتابان» که فکر میکنم بعد از کار در این چند تلهفیلم برای بازی در آن دعوت شدید؟
سر یکی از همین تلهفیلمها آقای طالبی بازی من را دیده بودند و از من دعوت کردند که در این مجموعه حضور پیدا کنم. وقتی قرارداد بازی در نقش مریم را قبول کردم تصمیم گرفتم کار شخصی خودم که فعالیت در یک شرکت کامپیوتری بود را هم کنار بگذارم، زیرا تصمیم داشتم دیگر به صورت حرفهای بازیگری را دنبال کنم.
از طرفی من حدود ۸ ماه آفیش بودم برای این مجموعه و نمیتوانستم کار خودم را دنبال کنم و آن زمان به بعد بازیگری در کنار علاقهای که به آن داشتم حرفه من شد و به نوعی به صورت حرفهای آن را دنبال کردم.
چطور در این مجموعه پرکاراکتر نقش مریم را انتخاب کردید؛ نقشی که کاملا مثبت است و حتی هیچ ویژگی منفی ندارد.
باور کنید نقش مریمی که در این مجموعه قرارداد بستم. این مریمی نیست که شما در این کار میبینید. البته درباره مثبت بودن آن باید بگویم قرار نیست ما چنین شخصیتی را در جامعه دیده باشیم. تلویزیون ما باید یک سری چیزها را به مخاطب بیاموزد. شاید آدمی بدون عیب و نقص مثل مریم در جامعه نباشد. چرا فکر نمیکنید گذشت مریم یک عیب نبوده است.
اولین باری که فیلمنامه را خواندم از دید من مریم یک دختر مستقل، تحصیلکرده امروزی، با نگاه باز و یک مسلمان واقعی است که معنی گذشت و فداکاری را میداند و به خاطر خانوادهاش چنین حرکتی را میکند. مریم یک الگویی خوبی برای جامعه است.
کار در سینما سوخته چه جایگاهی برای شما دارد؟
این فیلم را با تمام وجودم دوست دارم. من غرق این کار شده بودم و هیچکدام از سختیهای آن را متوجه نمیشدم.
بعد از سینما سوخته چه کارهای دیگری انجام دادید؟
بعد از این فیلم، دیدم نسبت به سینما تغییر کرد و خیلی چیزها یاد گرفتم. حالا حاضرم مدتها کار نکنم تا با یک فیلمنامه متفاوت روبهرو شوم تا انرژی لازم را بگذارم و نتیجه آن را دریافت کنم.
البته بعد از سینما سوخته در فیلمی با عنوان مهراوه بازی کردم. البته قرار بود ۳۵ شود که به دلیل برخی مشکلات به موسسه رسانههای تصویری فروخته شد و به زودی وارد شبکه نمایش خانگی میشود. من در این فیلم نقش یک دختر معتاد به نام مهراوه را بازی کردم که فیلم با اعتیاد وی شروع میشود.
من این نقش را خیلی دوست داشتم و برای رسیدن به آن خیلی تلاش کردم. مهراوه اعتیاد به کراک داشت. در این فیلم ۴ مقطع مختلف زندگی این شخصیت را میبینید. برای این نقش تحقیقات زیادی کردم و خماری کسانی را دیدم که به موادهای مختلف اعتیاد داشتند تا بتوانم فرق استفاده از کراک را نسبت به سایر مواد پیدا کنم و سعی کردم لایههای درونی شخصیت مهراوه را پیدا کنم. امیدوارم نتیجه کار خوب باشد. البته در دو اپیزود مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» با عنوان شهربانو کاری از محمدرضا رحمانی و رویای تلخ به کارگردانی احمد معظمی بازی کردم.
درباره جایگاه خود در سینما یا تلویزیون چه نظری دارید؟
اگر من حالا اینجا هستم و در این جایگاه قرار دارم خدا خواسته است. اگر روزی به جایی برسم و برای آن جایگاه تلاش کرده باشم حتما خواست آن بالایی بوده است و حتی اگر تلاش کرده باشم و به جایی نرسم باز هم حتما زمانش نبوده است. شاید اگر در «به کجا چنین شتابان» آن اتفاقی که میخواستم میافتاد من بعد از آن دیگر این همه تلاش نمیکردم.
شاید باید میرفتم و در سینما سوخته بازی میکردم یا در مهراوه حضور پیدا میکردم تا به جایی که میخواستم برسم. من به دنبال شهرت نیستم، اما میخواهم اگر قرار است به جایی برسم به خاطر این باشد که بازیگر خوبی هستم.
درباره جایگاه خود در سینما یا تلویزیون چه نظری دارید؟
اگر من حالا اینجا هستم و در این جایگاه قرار دارم خدا خواسته است. اگر روزی به جایی برسم و برای آن جایگاه تلاش کرده باشم حتما خواست آن بالایی بوده است و حتی اگر تلاش کرده باشم و به جایی نرسم باز هم حتما زمانش نبوده است. شاید اگر در «به کجا چنین شتابان» آن اتفاقی که میخواستم میافتاد من بعد از آن دیگر این همه تلاش نمیکردم.
شاید باید میرفتم و در سینما سوخته بازی میکردم یا در مهراوه حضور پیدا میکردم تا به جایی که میخواستم برسم. من به دنبال شهرت نیستم، اما میخواهم اگر قرار است به جایی برسم به خاطر این باشد که بازیگر خوبی هستم.
درباره جایگاه خود در سینما یا تلویزیون چه نظری دارید؟
اگر من حالا اینجا هستم و در این جایگاه قرار دارم خدا خواسته است. اگر روزی به جایی برسم و برای آن جایگاه تلاش کرده باشم حتما خواست آن بالایی بوده است و حتی اگر تلاش کرده باشم و به جایی نرسم باز هم حتما زمانش نبوده است. شاید اگر در «به کجا چنین شتابان» آن اتفاقی که میخواستم میافتاد من بعد از آن دیگر این همه تلاش نمیکردم.
شاید باید میرفتم و در سینما سوخته بازی میکردم یا در مهراوه حضور پیدا میکردم تا به جایی که میخواستم برسم. من به دنبال شهرت نیستم، اما میخواهم اگر قرار است به جایی برسم به خاطر این باشد که بازیگر خوبی هستم.
ارسال نظر