انتقاد شدید از عارف و خاتمی به خاطر "روزنامه بهار"
محمدحسین رجبی دوانی در مقاله ای در روزنامه کیهان در واکنش به مفاله موهن روزنامه بهار که درآستانه عید غدیر منتشرشد، نوشته است:
اخیرا مقاله موهن روزنامه بهار در آستانه عیدالله الاکبر عیدسعید غدیرخم را مطالعه کردم. پیش از آن از عکسالعملهایی که نسبت به این مقاله مشاهده نمودم، تصور میکردم نویسنده آن در اثر جهل و بیسوادی در امور دینی دست بر قلم برده است، اما پس از خواندن آن به یقین دریافتم که اگرچه بیسوادی از قلم وی نمایان است، ولی جرم و خیانت وی و روزنامه بهار و حامیان و همفکران این جریان بسی بزرگتر از آن است که در وهله اول به نظر میآید.
... جریان مدعی اصلاحطلبی که پیش از این نشان داده بود برای رسیدن به قدرت و استحاله ارزشهای نظام حاضر است با منافقان و بهائیان و سلطنتطلبان و... ائتلاف کند، اینک لکه ننگ دیگری به کارنامه سیاه خود افزوده و با این مقاله موهن کلکسیون افتخارات! خود را با حمایت ضمنی از جریان تکفیری و وهابی سفاک کامل نموده است.
... خیانت روزنامه بهار و نویسنده وهابی این مقاله بسیار عمیقتر از آن است که پرونده آن با یک عذرخواهی و بستن این روزنامه و «اعلام ناراحتی» اولیه آقای عارف و احتمالا برخی از اصلاحطلبان بسته شود.
... اگر علما و متفکران وارسته و صالح در برابر مواضع انحرافی رئیس دولت اصلاحات که جایز بودن قرائتهای گوناگون از دین و ارزش دانستن لیبرالیسم غرب را شعار میداد و میدان را با سوءاستفاده از در اختیار داشتن دولت برای هجمه منحرفان ضددین به مقدسات باز گذارده بود، ایستاده بودند و ملاحظه جایگاه سیاسی وی را نمیکردند، نه او دیگر جرات به خود میداد در کسوت روحانیت شیعه و رئیسجمهور کشوری که مفتخر است مذهب رسمی آن شیعه اثنیعشری است و رئیسجمهور آن باید معتقد به مذهب رسمی کشور باشد و سوگند یاد کرده که پاسدار آن باشد، در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال 80 با برداشت انحرافی خود، منظور از حدیث غدیر را مودت و دوستی بخواند و غیرمستقیم ولایت امیر مومنان علیهالسلام را انکار کند. و نه دیگر منحرفان مذهبی و سیاسی به خود اجازه دهند تا از راه توهین و جسارت به مقدسات مذهب حقه اهل بیت علیهمالسلام خودنمایی کرده و شهرت یابند.
مردم ما فراموش نکردهاند که این جریان انحرافی در فتنه سال 88 همگام و متحد با منافقین و بهائیان و سلطنتطلبان و گروهک جنایتکار ریگی و اراذل و اوباش و در هماهنگی کامل با آمریکا و اسرائیل، عمود خیمه انقلاب یعنی ولایت فقیه را هدف قرار داده بودند که به لطف الهی و بصیرت مردم ولایی ایران ناکام و رسوا شد.
...آنچه در ارتباط با این خیانت به ولایت نباید نادیده گرفته شود، ارتباط آقای عارف و اظهارات او در این زمینه است. مشخص نیست که به رغم ادعای وی در عدم تعلق روزنامه بهار به او، چرا در این چند روز حداقل دوبار در این باره اظهار نظر کرده است.
وی که در آغاز احساس میکرد انتشار این مقاله موهن موجی از خشم در میان مؤمنان پدید آورد، به سرعت عکسالعمل نشان داد و در اولین اظهارنظر ضمن اعلام ناراحتی و تأثر خود از نگارش این مقاله، غصه ضربه خوردن باند اصلاحطلبان را میخورد و این تلقی را پیش میآورد که بیش از آن که در فکر محکوم کردن این خیانت به اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام و پیروان آنها باشد، دغدغه آن را دارد که مبادا جریان متبوعش متضرر شود.
آنجا که میگوید: «نباید با انتشار مطالبی در رسانههای اصلاحطلب که با اصول عقیدتی شیعیان در تناقض است، زمینه را برای بهرهبرداری مخالفان اصلاحات فراهم کنیم». از منظر جناب عارف این عمل خیانت نیست که توسط وی محکوم شود، بلکه «سهلانگاری» متولیان اصلاحطلب این روزنامه است: «انتشار این مقاله آن هم در آستانه عید سعید غدیر خم به دلیل سهلانگاری متولیان این رسانه، موجب ناراحتی جامعه متدینین و شیفتگان امام علی علیهالسلام شده است».
اما جناب ایشان که برخورد قاطعی در برابر این خیانت را نمیبیند چند روز بعد در یک اقدام فرار به جلو ژست طلبکارانه گرفته و پا را فراتر نهاده و با به رخ کشیدن جریان انحرافی دولت دهم و نسبت دادن آن به جریان اصولگرا از دید تنگ تعصب باندی و جناحی خود ضمن فریب کار خواندن اصولگرایان در مواجهه با آن جریان منحرف، با نشستن در مقام قضاوت و پس گرفتن سخنان و مواضع پیشین خود در قبال خیانت روزنامه اصلاحطلب بهار، این بار این حرمت شکنی فاحش را «خطای احتمالی» دانسته و چنین افاضه میکند که «راه برخورد با خطای احتمالی یک رسانه نباید توقیف آن رسانه و بیکار شدن خبرنگاران و کارکنان باشد»!
... به عنوان یک خدمتگزار کوچک و ناچیز اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام و مذهب حقه شیعه اثنیعشری از علمای اعلام و روحانیون بزرگوار و عموم مردم ولایتمدار ایران تقاضا دارد همان گونه که در برابر جریان انحرافی لانه کرده در دولت دهم و مقابله با دیدگاههای آن، به حق موضع گرفتند، این بار نیز در آستانه محرم و ایام سوگواری سالار شهیدان علیهالسلام آن کشته بزرگ راه نجات بندگان خدا از گمراهی و نادانی، در برابر توطئه بیشرمانه مقابله با ولایت اهل بیت علیهمالسلام که با این مقاله موهن کلید خورده است (و به گفته رئیس قوه قضائیه یک جرم سیاسی و امنیتی است) و عاملان این خیانت و عقبه و حامیان فکری و سیاسی آنان محکم بایستند و از مقامات قضایی رسیدگی قاطع به این جرم بزرگ و محاکمه و مجازات همه عوامل آن را تا رسیدن به نتیجه پیگیر باشند.
اخیرا مقاله موهن روزنامه بهار در آستانه عیدالله الاکبر عیدسعید غدیرخم را مطالعه کردم. پیش از آن از عکسالعملهایی که نسبت به این مقاله مشاهده نمودم، تصور میکردم نویسنده آن در اثر جهل و بیسوادی در امور دینی دست بر قلم برده است، اما پس از خواندن آن به یقین دریافتم که اگرچه بیسوادی از قلم وی نمایان است، ولی جرم و خیانت وی و روزنامه بهار و حامیان و همفکران این جریان بسی بزرگتر از آن است که در وهله اول به نظر میآید.
... جریان مدعی اصلاحطلبی که پیش از این نشان داده بود برای رسیدن به قدرت و استحاله ارزشهای نظام حاضر است با منافقان و بهائیان و سلطنتطلبان و... ائتلاف کند، اینک لکه ننگ دیگری به کارنامه سیاه خود افزوده و با این مقاله موهن کلکسیون افتخارات! خود را با حمایت ضمنی از جریان تکفیری و وهابی سفاک کامل نموده است.
... خیانت روزنامه بهار و نویسنده وهابی این مقاله بسیار عمیقتر از آن است که پرونده آن با یک عذرخواهی و بستن این روزنامه و «اعلام ناراحتی» اولیه آقای عارف و احتمالا برخی از اصلاحطلبان بسته شود.
... اگر علما و متفکران وارسته و صالح در برابر مواضع انحرافی رئیس دولت اصلاحات که جایز بودن قرائتهای گوناگون از دین و ارزش دانستن لیبرالیسم غرب را شعار میداد و میدان را با سوءاستفاده از در اختیار داشتن دولت برای هجمه منحرفان ضددین به مقدسات باز گذارده بود، ایستاده بودند و ملاحظه جایگاه سیاسی وی را نمیکردند، نه او دیگر جرات به خود میداد در کسوت روحانیت شیعه و رئیسجمهور کشوری که مفتخر است مذهب رسمی آن شیعه اثنیعشری است و رئیسجمهور آن باید معتقد به مذهب رسمی کشور باشد و سوگند یاد کرده که پاسدار آن باشد، در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال 80 با برداشت انحرافی خود، منظور از حدیث غدیر را مودت و دوستی بخواند و غیرمستقیم ولایت امیر مومنان علیهالسلام را انکار کند. و نه دیگر منحرفان مذهبی و سیاسی به خود اجازه دهند تا از راه توهین و جسارت به مقدسات مذهب حقه اهل بیت علیهمالسلام خودنمایی کرده و شهرت یابند.
مردم ما فراموش نکردهاند که این جریان انحرافی در فتنه سال 88 همگام و متحد با منافقین و بهائیان و سلطنتطلبان و گروهک جنایتکار ریگی و اراذل و اوباش و در هماهنگی کامل با آمریکا و اسرائیل، عمود خیمه انقلاب یعنی ولایت فقیه را هدف قرار داده بودند که به لطف الهی و بصیرت مردم ولایی ایران ناکام و رسوا شد.
...آنچه در ارتباط با این خیانت به ولایت نباید نادیده گرفته شود، ارتباط آقای عارف و اظهارات او در این زمینه است. مشخص نیست که به رغم ادعای وی در عدم تعلق روزنامه بهار به او، چرا در این چند روز حداقل دوبار در این باره اظهار نظر کرده است.
وی که در آغاز احساس میکرد انتشار این مقاله موهن موجی از خشم در میان مؤمنان پدید آورد، به سرعت عکسالعمل نشان داد و در اولین اظهارنظر ضمن اعلام ناراحتی و تأثر خود از نگارش این مقاله، غصه ضربه خوردن باند اصلاحطلبان را میخورد و این تلقی را پیش میآورد که بیش از آن که در فکر محکوم کردن این خیانت به اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام و پیروان آنها باشد، دغدغه آن را دارد که مبادا جریان متبوعش متضرر شود.
آنجا که میگوید: «نباید با انتشار مطالبی در رسانههای اصلاحطلب که با اصول عقیدتی شیعیان در تناقض است، زمینه را برای بهرهبرداری مخالفان اصلاحات فراهم کنیم». از منظر جناب عارف این عمل خیانت نیست که توسط وی محکوم شود، بلکه «سهلانگاری» متولیان اصلاحطلب این روزنامه است: «انتشار این مقاله آن هم در آستانه عید سعید غدیر خم به دلیل سهلانگاری متولیان این رسانه، موجب ناراحتی جامعه متدینین و شیفتگان امام علی علیهالسلام شده است».
اما جناب ایشان که برخورد قاطعی در برابر این خیانت را نمیبیند چند روز بعد در یک اقدام فرار به جلو ژست طلبکارانه گرفته و پا را فراتر نهاده و با به رخ کشیدن جریان انحرافی دولت دهم و نسبت دادن آن به جریان اصولگرا از دید تنگ تعصب باندی و جناحی خود ضمن فریب کار خواندن اصولگرایان در مواجهه با آن جریان منحرف، با نشستن در مقام قضاوت و پس گرفتن سخنان و مواضع پیشین خود در قبال خیانت روزنامه اصلاحطلب بهار، این بار این حرمت شکنی فاحش را «خطای احتمالی» دانسته و چنین افاضه میکند که «راه برخورد با خطای احتمالی یک رسانه نباید توقیف آن رسانه و بیکار شدن خبرنگاران و کارکنان باشد»!
... به عنوان یک خدمتگزار کوچک و ناچیز اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام و مذهب حقه شیعه اثنیعشری از علمای اعلام و روحانیون بزرگوار و عموم مردم ولایتمدار ایران تقاضا دارد همان گونه که در برابر جریان انحرافی لانه کرده در دولت دهم و مقابله با دیدگاههای آن، به حق موضع گرفتند، این بار نیز در آستانه محرم و ایام سوگواری سالار شهیدان علیهالسلام آن کشته بزرگ راه نجات بندگان خدا از گمراهی و نادانی، در برابر توطئه بیشرمانه مقابله با ولایت اهل بیت علیهمالسلام که با این مقاله موهن کلید خورده است (و به گفته رئیس قوه قضائیه یک جرم سیاسی و امنیتی است) و عاملان این خیانت و عقبه و حامیان فکری و سیاسی آنان محکم بایستند و از مقامات قضایی رسیدگی قاطع به این جرم بزرگ و محاکمه و مجازات همه عوامل آن را تا رسیدن به نتیجه پیگیر باشند.
واقعا قباحت دارد این چنین مطلب نوشتن!!!! و اهانت و تهمت زدن به اهالی علم و اندیشه...