حسود هرگز نیاسود
پارسینه: گاهی اوقات ما در زندگی نسبت به داشتههای دیگران غبطه میخوریم و آرزو میکنیم ایکاش ما جای او بودیم.
گاهی اوقات ما در زندگی نسبت به داشتههای دیگران غبطه میخوریم و آرزو میکنیم ایکاش ما جای او بودیم. بیشتر مردم به این احساس حسادت میگویند، اما باید گفت این احساس صرفا غبطه است و اگرچه مفهوم غبطه و حسادت در لغت بسیار به هم نزدیک است، اما با هم بسیار فرق دارد. فردی که به داشتههای دیگران غبطه میخورد، فقط دوست دارد مانند آن افراد باشد و هرگز اندیشه صدمه زدن به آنها را در سر نمیپروراند؛ اما حسادت چیزی فراتر از این مفهوم است.
حسادت و ریشههای آن
حسادت! احساسی کاملا پیچیده است که در کمترین حالت آن احساسی اضطرابآور بوده و فرد را دچار ترس از طرد شدن، زیان دیدن، افسوس، خشم و حقارت میکند. معمولا حسادت براثر ترس از دست دادن چیزی باارزش در زندگی فرد رخ میدهد و بسیار دردناک و عذاب آور است و محرومیت اجتماعی به دنبال دارد. حسادت چه واقعی باشد و چه خیالی بیهوده، همیشه صدمه میزند. ذهن را پریشان و آشفته میکند و بیرون راندنش بسیار سخت است. افرادی که به حسادت مبتلا هستند به طور دائم دیگران را ـ بویژه کسانی که در کارهایشان موفق هستند ـ سرزنش میکنند. محققان پس از بررسیهای متعدد به این نتیجه رسیدند ویژگیهای شخصیتی روی حسود بودن یا نبودن افراد موثر است. در واقع، کسانی که نسبت به خود و زندگی خود احساس ناامنی میکنند، نمیتوانند نسبت به محیط اطراف خود درک واقعبینانهای داشته باشند و هر موضوعی را نوعی تهدید تلقی کرده و به دنبال این قضاوت غیرواقعی دیگران را بیجهت متهم میکنند و درعین حال قصد در تخریب شخصیت افراد موفق دارند.
وقتی گرفتار حسادت هستیم، در واقع زمانی است که دچار بحران هویت شدهایم، اما همواره خودمان را گول میزنیم و توجهمان را به چیزی دیگر معطوف میکنیم. تمایل فرد به سمت حسادت بشدت تحت تاثیر بیثباتی عاطفی و احساسی فرد، خشم، نگرانی و افسردگی است و هرقدر فرد در زندگی عاطفیاش ثبات نداشته باشد، بیشتر مستعد حسادت است.
فرد حسود معمولا ارزش وجود خود را نمیشناسد و عزت نفس بسیار پایینی دارد، او باور ندارد که میتواند با تلاش و پشتکار به موفقیتی دست یابد که دیگران از داشتنش لذت میبرند. در حقیقت، تمام انسانها نسبت به ارزش خودشان تصوری دارند و هرکس برای خود استانداردهایی تعیین میکند و با آن استانداردها به تعریف از خود میپردازد و وقتی هنگام قضاوت در مورد خودشان از استانداردهای غیرمنطقی استفاده میکنند، اعتماد به نفس شان را از دست داده و به زندگی و موفقیتهای دیگران حسادت میورزند. البته اینگونه قضاوتهای نادرست از کودکی در وجود فرد نهادینه میشود. فرض کنید والدینی به فرزندشان وقتی در مدرسه نمرهای خوب میگیرد، ابراز محبت میکنند. این رفتار باعث میشود کودک تمام ارزش خود را براساس نمرههای خوبی که میگیرد، بسنجد و هرگز ارزشی برای عملکرد و تلاش خود قائل نشود. این نحوه تربیت هرگز در فرد عزت نفس ایجاد نکرده و فرد تا زمانی که به خواستهاش نرسد، احساس آرامش و با ارزشبودن نمیکند و حتی وقتی به خواستههایشان میرسند باز هم احساس خوبی ندارند؛ زیرا ارزشی برای تلاششان قایل نیستند. از آنجا که حسادت با نوعی احساس بیکفایتی همراه
است، تحمل آن سخت میشود و اکثر مردم برای خلاصی از این ناراحتی و عذاب آن را به خشم تبدیل میکنند و رفتارهای تهاجمی از خود بروز میدهند.
حسادت در زندگی زناشویی
در بیشتر روابط بین زن و مرد نوعی حسادت حکمفرماست. در حقیقت، طبق نظر روانشناسان حسادت، احساسی ضروری است، یک بازدارنده در برابر خیانتی است که از طرف مرد یا زن ممکن است تا حدی صورت بگیرد و معمولا تهدید از ناحیه فرد سوم را خنثی میکند. مثلا ممکن است مردی متاهل در یک مهمانی با زنی غریبه شروع به صحبت گرم و صمیمی کند، مسلما همسر او از این رفتار ناراحت شده و عکسالعمل نشان میدهد و نگران میشود مبادا زندگیاش به خطر بیفتد، اما اگر حسادت به بالاترین حد خود برسد به خشم و رفتارهای خشونتآمیز تبدیل میشود و عمدتا مردها در اینگونه مواقع دست به خشونت میزنند. البته این مکانیسم دفاعی دو لبه تا زمانی که عشق و محبتی عمیق بین دو نفر شکل نگیرد به وجود نمیآید.
فواید و مضرات حسادت
ما انسانها ممکن است در موقعیتهای اضطرابآور و زمانی که به اهدافمان دست نمییابیم، افسرده و غمگین شویم و به داشتههای دیگران حسادت ورزیم، اما اضطرابهای کوتاهمدت و حسادتهای بسیار مقطعی میتواند در ما انرژی تمرکز روی کاری را بدهد و جهت یافتن راهی برای رسیدن به اهداف مان تلاش کنیم. فکر کردن در مورد اینکه دیگران چگونه به خواستههایشان رسیدهاند، میتواند به ما انگیزه کار و فعالیت بدهد و به موفقیت برساند، اما اگر صرفا به داشتههای دیگران حسادت ورزیم و تلاش در تخریب آنها داشته باشیم، حسادتمان نه تنها فایدهای ندارد بلکه ما را به نابودی میکشاند.
غلبه بر حسادت
1- حسادت خود را بپذیرید: تا زمانی که قبول نداشته باشید حسود هستید، نمیتوانید مشکلتان را حل کنید. فراموش نکنید حسدورزیدن نهتنها مشکلات روحی و فیزیکی با خود به همراه دارد، بلکه جلوی رسیدن به اهدافتان را میگیرد. اگر هریک از علائم زیر را ازخود بروز دادید، یادتان باشد گرفتار حسادت شدهاید:
ـ به جای اینکه به داشتههای خود افتخار کنید، دائم با خود آرزو میکنید چیزهایی داشته باشید که دیگران دارند.
ـ شما دائم خودتان را با دیگران؛ از دوست و غریبه گرفته تا خانوادهتان مقایسه میکنید.
ـ اگر به داشتههای کسی حسودی کنید، ممکن است آرزو داشته باشید آن فرد به خاک سیاه بنشیند.
ـ دائم در جستجو هستید که بدانید دیگران چه دارند.
ـ وقتی یکی از دوستانتان با کسی دیگر دوست میشود، بشدت حسودی میکنید.
2 ـ حسادتتان را ریشهیابی کنید: آیا به یکی از جنبههای زندگی دوستتان حسودیتان شده است؟ مثلا او در روابطش با دیگران بسیار موفق عمل میکند و دوستان بسیار زیادی دارد. پس باید روی بهبود روابط عمومیتان کار کنید.
ـ آیا به طور کلی به هرچیزی که دیگران دارند حسودیتان میشود؟ اگر تصور میکنید شما چیزی ندارید که دیگران به آن حسودی کنند، پس باید گفت اعتماد به نفس ندارید و نسبت به زندگیتان احساس ناامنی میکنید.
ـ به ظاهر دوستتان حسودی میکنید؟ اگر از ظاهر خود راضی نبوده یا فکر میکنید زیادی لاغر یا چاق هستید، میتوانید با به کار بردن رژیمهای مناسب غذایی و ورزش به وزن دلخواه خود برسید. البته مهمتر از همه این است که هروقت خودتان را در آینه میبینید، به خودتان یادآوری کنید چهرهای دوست داشتنی دارید.
3ـ خودتان را اصلاح کنید: برای خود برنامهریزی میکنید و اهدافی برمیگزینید، مطمئن باشید چنان سرتان به اهدافتان گرم میشود که حسودیکردن به زندگی دیگران را فراموش میکنید. برای این کار بهتر است بیشتر کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید و مهارتهایتان را بالا ببرید.
ـ اعتماد به نفستان را تقویت کنید. فهرستی از معایب و ارزشهای وجود خود را تهیه کنید و با اتکا به ارزشهایتان، به بهبود معایبتان بپردازید.
ـ به خودتان یادآوری کنید باارزش هستید و استعدادهایی منحصر به فرد دارید و برای کشف آنها تلاش کنید.
4 ـ به خود یادآوری کنید چقدر خوششانس هستید: ـ در واقع با مقایسهکردن داشتههای خود با کسانی که آنها را ندارند، میتوانید خودتان را فرد خوش شانسی بدانید. اینکه بسیاری از مردم در دنیا هستند که حتی نیازهای اولیه زندگیشان هم برآورده نمیشود.
ـ فهرستی از مواردی را تهیه کنید که دارید و دیگران به سبب آن به شما حسودی میکنند.
ـ هرگز کمالگرا نباشید و بدانید نمیتوان زندگی را در حد کمال داشت.
5 ـ بخشنده باشید: تا آنجا که میتوانید به دیگران کمک و در امور خیریه داوطلبانه شرکت کنید.
منبع: روزنامه جام جم / نادیا زکالوند
ارسال نظر