آیا اسراییل خواهان شکست مذاکرات است؟
پارسینه: شواهد متعددی وجود دارد که نشان میدهد اسراییل در پی آن است که امریکا آنطور با ایران مذاکره کند که اسراییل میخواهد نه اینکه اصلا با ایران مذاکره نکند.
شواهد متعددی وجود دارد که نشان میدهد اسراییل در پی آن است که امریکا آنطور با ایران مذاکره کند که اسراییل میخواهد نه اینکه اصلا با ایران مذاکره نکند.
بیشک اسراییل بینهایت علاقمند است به روند مذاکرات ایران و 1+5 را جهت بدهد اما این موضوع اغلب با اینکه اسراییل خواهان فروپاشیدن مذاکرات است، اشتباه گرفته میشود. بر خلاف آنچه بسیاری در داخل و خارج از ایران میگویند و ظاهرا دوستان خط مشی گذار دولت آقای روحانی در امور سیاست خارجی و امنیت ملی هم با آن موافقند، این دیدگاه که اسراییل خواهان تخریب مذاکرات است، بیشتر مبتنی بر یک درک رسانهای از مواضع اسراییل است تا یک درک امنیتی و راهبردی.
به لحاظ راهبردی اسراییل به خوبی میداند که نهایتا گزینهای جز حل مسئله از مسیر دیپلماسی وجود ندارد. نه ایران قصد ساختن سلاح هستهای را دارد، نه اگر چنین کاری بکند، داوطلبی در جهان برای حمله به ایران پیدا میشود و نه حتی اگر حملهای رخ بدهد، برنامه هستهای ایران را متوقف خواهد کرد. اصطلاح معتبر کردن تهدید نظامی هم که اسراییلیها دائما از آن استفاده میکنند در واقع نه به معنای آماده شدن برای جنگ بلکه به این معناست که امریکا چگونه میتواند از ابزار تهدید نظامی بهره بگیرد که نتیجه آن کوتاه آمدن ایران و اجتناب از ورود به درگیری باشد.
مسیر رویارویی با ایران به عنوان ابزاری برای حل و فصل مسئله بنبست است و این نکتهای است که اسراییلیها مدتهاست به آن واقفند. آنچه اسراییل نگران آن است این است که تنگناهای راهبردی موجب پذیرش یک «توافق بد» از سوی امریکا شود. از دید اسراییل توافق بد توافقی است که مجوز غنیسازی در خاک ایران را صادر میکند و در عین حال به زیر ساخت تحریمها آسیب میزند. اما آیا این به این معناست که اسراییل هر توافقی را یک توافق بد میداند؟ مسلما اینگونه نیست. اتفاقا شواهد متعددی وجود دارد که نشان میدهد اسراییل در پی آن است که امریکا آنطور با ایران مذاکره کند که اسراییل میخواهد نه اینکه اصلا با ایران مذاکره نکند.
برای اسراییل توافقی که طی آن زیرساخت غنیسازی از ایران برچیده شود و به جای لغو کامل تحریمها و برچیدن زیر ساخت قانونی آن، تحریمها صرفا تسکین پیدا کنند، بهترین گزینه است.
اتفاقا اکنون نقطه کانونی استدلال اسراییل با امریکا این است که دولت روحانی گزینهای جز توافق برای خود باقی نگذاشته و بنابراین اگر امریکا بر موضع «غنیسازی صفر» پافشاری کند و این مسئله را برای ایران روشن نماید که تاوان نپذیرفتن آن تحریمهای بیشتر است، دولت چارهای جز توافق نخواهد داشت.
بنابراین این تلقی که اسراییل در هر حال خواهان شکست مذاکرات است، تلقی درستی نیست. آنچه صهیونیستها اکنون علنا میگویند در واقع فقط بخشی از حقیقت است؛ که آن هم از یک جنبه ناشی از هراس آنها از این است که امریکا به نوعی غنیسازی را در ایران بپذیرد و تحریمها را کم کند و از جنبه دیگر مبتنی بر نوعی تقسیم کار پلیس خوب- پلیس بد است که به طور سنتی در مواجهه با مسئله ایران میان امریکا و صهیونیستها وجود داشته است.
این تصور که اختلاف نظر میان اسراییل و امریکا واقعی و عمیق است بسیار گمراه کننده است. امریکاییها تا امروز حتی یک علامت کوچک هم از خود نشان ندادهاند که ثابت کند درباره مسئله غنیسازی متفاوت از اسراییل فکر میکنند بلکه برعکس انبوهی از کدها به ما میگوید امریکا بر سر مکان مرزهایی که باید جلوی ایران ترسیم کرد با اسراییل مشکل دارد نه درباره اصل این مرزها.
منبع: خبرگزاری تسنیم / مهدی محمدی
100درصد