تحلیلی درباره نقش تلویزیون در محرم
پارسینه: «پیربوردیو» در کتاب تلویزیون و سلطه ژورنالیسم مینویسد: "امروزه سخن گفتن از تلویزیون به عنوان یکی از مهمترین رسانه های ارتباط جمعی که در دسترس اکثریت افراد قرار دارد و می توان آن را پرکاربردترین رسانه جمعی دانست در شرایطی است که ما با قدم های شتاب زده به سوی دیگر رسانه ها و شبکه ای شدن جهان پیش می رویم."
«پیربوردیو» در کتاب تلویزیون و سلطه ژورنالیسم مینویسد: «امروزه سخن گفتن از تلویزیون به عنوان یکی از مهمترین رسانه های ارتباط جمعی که در دسترس اکثریت افراد قرار دارد و می توان آن را پرکاربردترین رسانه جمعی دانست در شرایطی است که ما با قدم های شتاب زده به سوی دیگر رسانه ها و شبکه ای شدن جهان پیش می رویم. و این شبکه های جهانی سبب شکننده شدن رفتار ها و ابهام آنها شده است. در این شرایط باید بحث اصلی در مورد تلویزیون را بحث در مورد شیوه های جدید کنش متقابل و تبادل اطلاعات و اطلاعات درست، نادرست و گمراه کننده و یا عدم اطلاعات بدانیم.»
با این پیش فرض، توجه کنید که قرار است رسانهای در کشوری انقلابی، نقش دانشگاه را نیز ایفا کند و تنها جنبههای حرفهای رسانهای و سرگرمسازی را لحاظ نکند. کار کمی سخت میشود! باید قبول کرد که تهیه گزارش خبری از آیین قالیشویی در مشهد اردهال شبیه تهیه خبر و گزارش از حادثه واژگونی اتوبوس در جاده قم - تهران و یا مسابقات وزنهبرداری انتخابی المپیک نیست. همچنین خبر برگزاری مراسم عزاداری ظهر عاشورا یا آتش زدن نمادین خیمهها در جوار حرم امام رضا(ع) ماموریت و کارکرد رسانه ما را با تمام رسانههای دنیا متفاوت میسازد.
ضمن اینکه مناسبتهای خاص دینی و ملی، در کنار تاثیر مستقیم آنها بر تولید و پخش برنامههای رادیو و تلویزیون آنهم با توجه به توقعات مسئولان، علما، مراجع، نخبگان و ...کار را سختتر و پیچیده تر هم میکند. شاید به همین علت هم گاهی برنامهریزیها و عملکردها، تکراری و کلیشهای و بدون تاثیرگذاری مطلوب میشود.
همین جا مشخص میشود که رسانه ما بیش از هر رسانهای در دنیا، نیازمند کارشناسان خبرهای است که علاوه بر حوزه رسانه و ارتباطات، بر شیوههای علمی و عملی برنامهسازی در این بخش منحصر به فرد، تسلط داشته باشد.
بر این اساس باید بپذیریم که رسانه یک غذای نذری و یا گوشت قربانی نیست که در مناسبتهای مختلف به طور مساوی بین افراد و نهادهای مختلف تقسیم شود خاصه آنها که تصور میکنند در حال انجام یک فعالیت خاص و دربردارنده ارزش خبری هستند که قابلیت رسانهای شدن را دارد؛ اینجا همان نقطه عطفی است که باید برای تغییر نگاه مدیران و تصمیمسازان تلاش کرد.
«رسانه» اقتضائات خودش را دارد و «منبر» هم همین طور. «محرم» شاخصها و ویژگیهای خاص خود را دارد و رادیو و تلویزیون نیز کنداکتور مخصوص خود را. عزاداری و هیئتداری قواعدی دارد و خبر و گزارش خبری نیز اصول خود را. در چنین شرایطی رسانه ملی به جای رودربایستی در خصوص برنامههای مناسبتی و تقسیم آنتن پخش بین هیئات و تکایا، به رویکرد حرفهای با کپی رایت نظام جمهوری اسلامی روی میآورد.
این البته راه سخت و صعبی دارد که با یک مدیر و یک برنامه و طی یک سال قابل تغییر و اصلاح نیست؛ منتها نگاه حرفهای در بلند مدت هم باعث اصلاح نگاه برون سازمانی میشود و هم تغییر رویکرد «عادات سالیانه».
همه میدانیم که «مسجد» به خودی خود یک رسانه است که تاثیرگذاری بالایی هم دارد و می تواند عامل تغییر و تحولات بسیاری باشد چرا که در ذات خود، ارتباط و پیام را آن هم در عالیترین سطح «چهره به چهره» دارد.
همچنین «منبر» یک رسانه منحصر به فرد برای جوامع اسلامی است که از ابتدای ظهور اسلام، آثار خود را در جامعه به انحاء مختلف داشته است؛ و در دورههای مختلف از جمله جریان پیروزی انقلاب اسلامی، توان اطلاعرسانی و تاثیرگذاری خود را اثبات کرده است.
با این حال، نباید فراموش کرد که رابطه رسانه و مسجد، رسانه و منبر و یا «رسانه و هیئت»، یک تناظر یک به یک نیست؛ یعنی اگرچه «هیئت و منبر» یک رسانه است اما «رسانه» هرگز «منبر و هیئت» نیست!
همین نکته اصولی باعث خواهد شد که کنداکتور پخش برنامهها در شبکههای مختلف سیما، در اختیار پخش مداحی و سخنرانی و عزاداری نقاط مختلف کشور در تمام ساعات یک شبانه روز نباشد؛ به عبارتی این برنامهها باید در مسیر و کانال «رسانه» و برای مخاطب هدفگذاری شده در ساعات مشخص و شبکههای خاص خود، تهیه، تولید و پخش شود.
اگر قرار باشد که تلویزیون و یا رادیو، در ماه محرم مانند یک هیئت عزاداری، رفتار کند بدون شک مخاطب و تاثیرگذاری خود را از دست خواهد داد؛ رسانه ملی ماموریت دارد که در مناسبتهای مختلف نیز کاکرد دانشگاهی خود را داشته باشد؛ به عبارتی ماموریت شبکههای مختلف و باکسهای برنامهسازی باید با یکدیگر تفاوت داشته باشد؛ باکس خبر هرگز نباید گزارشی را پخش کند که پخش و یا تامین برنامه یک شبکه هم میتواند آن را پخش کند. برنامه خانواده حق ندارد گزارشی را پخش کند که برنامه در شهر هم پخش کرده است. دکور برنامه نود، الزاما نباید شبیه دکور برنامه «عقیق» باشد و...
اصلا دانشگاه که هیچ زمانی تعطیل نمیشود که حالا به مناسبت محرم، تعطیل شود! دانشگاه برنامههای خودش را دارد با تغییرات و تمهیداتی خاص آن ایام. بر همین اساس اطلاع رسانی دقیق از نوع و چگونگی پخش برنامهها میتواند مسیر برخی انتقادات را تغییر دهد. این تصور باید اصلاح شود که در محرم وقتی هر زمانی هر شبکهای را تماشا کنیم، باید برنامه مناسبتی داشته باشد و برنامه مناسبتی یا «سخنرانی» است و یا «پخش عزاداری» و یا گزارش هیئات و تکایا و...
باید دائم این جمله در ذهن ما باشد که «رسانه، منبر نیست!» تا توهم برنامهسازی برخی تهیهکنندهها نیز از بین برود که گفتگوی دو نفره یا مونولوگ مذهبی را به اسم برنامه مناسبتی میپندارند و دائم تعدادش را زیاد میکنند. این یک اصل لایتغیر است؛ «رسانه» قبل از هر چیز دیگری، رسانه است و برنامه رسانهای نیز قبل از هر هدف و توجیه و خاستگاهی، باید رسانهای باشد؛ به زبان ساده، «خبر» باید ابتدا «خبر» باشد یعنی عناصر و ارزشهای خبری را در دل خود جای داده باشد و بعد عنوان «ورزشی، سیاسی، اجتماعی، دینی و...» را به خود بگیرد.
در چنین فضایی، توقع آن است که رسانه ملی ما که گستره مخاطبانش در ایام خاصی، بیش از حد تصور است، نباید به حداقلها اکتفا کند؛ پخش مستقیم تصاویر حرم سیدالشهداء(ع) و یا طواف کعبه در عربستان، فی نفسه برنامه رسانهای محسوب نمیشود اما مطمئنا چاشنی خوبی برای یک برنامه گفتگومحور درباره آداب عزاداری و ادب سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) است و میتواند نقش ولهها و یا میانبرنامه های مرتبط و یا حتی تصویر زمینه گفتگو باشد تا هم نقش مکمل برنامه و هم نقش رنگ دادن به فضای دو بعدی گفت و شنود را ایفا کند.
همچنین سایر مدلهای تولید محتوا؛ از اخبار و تفسیر خبر گرفته تا میانبرنامههای پخش و تامین برنامه و سریالهای نمایشی و مسابقات و...باید با چنین مختصاتی تولید و پخش شود.
نکته دیگر نگه داشتن اندازه و رفتار بهنجار مناسبتی است. حتی اگر فرض کنیم که رسانه باید در ماه محرم به یک هیئت اصیل و کارآمد تبدیل شود باید این را هم بدانیم که در یک هیئت مذهبی اصیل، قواعد خاصی رعایت میشود؛ قرائت قرآن یا زیارت عاشورا، سخنرانی همراه با دقایقی کوتاه ذکر مصیبت، مداحی که با شعرخوانی آغاز و با ذکر مصیبت و سینهزنی به پایان میرسد و بعد پایان مجلس و... همه این موارد هم در زمانبندی دقیق و حسابشدهای است. به عبارتی هیئت با سینه زنی شروع نمیشود و سه ساعت ذکر مصیبت ندارد! هیئت در ساعت 11 صبح شام نمیدهد و ساعت 2 نیمه شب دسته عزاداری راه نمیاندازد!
این یعنی رسانه هم باید رسانه بودن خود را حفظ کند و هم توجه به فضای عمومی جامعه که متاثر از فضای محرم و عزاداری حضرت سیدالشهداء(ع) تغییراتی میکند.
با این پیش فرض، توجه کنید که قرار است رسانهای در کشوری انقلابی، نقش دانشگاه را نیز ایفا کند و تنها جنبههای حرفهای رسانهای و سرگرمسازی را لحاظ نکند. کار کمی سخت میشود! باید قبول کرد که تهیه گزارش خبری از آیین قالیشویی در مشهد اردهال شبیه تهیه خبر و گزارش از حادثه واژگونی اتوبوس در جاده قم - تهران و یا مسابقات وزنهبرداری انتخابی المپیک نیست. همچنین خبر برگزاری مراسم عزاداری ظهر عاشورا یا آتش زدن نمادین خیمهها در جوار حرم امام رضا(ع) ماموریت و کارکرد رسانه ما را با تمام رسانههای دنیا متفاوت میسازد.
ضمن اینکه مناسبتهای خاص دینی و ملی، در کنار تاثیر مستقیم آنها بر تولید و پخش برنامههای رادیو و تلویزیون آنهم با توجه به توقعات مسئولان، علما، مراجع، نخبگان و ...کار را سختتر و پیچیده تر هم میکند. شاید به همین علت هم گاهی برنامهریزیها و عملکردها، تکراری و کلیشهای و بدون تاثیرگذاری مطلوب میشود.
همین جا مشخص میشود که رسانه ما بیش از هر رسانهای در دنیا، نیازمند کارشناسان خبرهای است که علاوه بر حوزه رسانه و ارتباطات، بر شیوههای علمی و عملی برنامهسازی در این بخش منحصر به فرد، تسلط داشته باشد.
بر این اساس باید بپذیریم که رسانه یک غذای نذری و یا گوشت قربانی نیست که در مناسبتهای مختلف به طور مساوی بین افراد و نهادهای مختلف تقسیم شود خاصه آنها که تصور میکنند در حال انجام یک فعالیت خاص و دربردارنده ارزش خبری هستند که قابلیت رسانهای شدن را دارد؛ اینجا همان نقطه عطفی است که باید برای تغییر نگاه مدیران و تصمیمسازان تلاش کرد.
«رسانه» اقتضائات خودش را دارد و «منبر» هم همین طور. «محرم» شاخصها و ویژگیهای خاص خود را دارد و رادیو و تلویزیون نیز کنداکتور مخصوص خود را. عزاداری و هیئتداری قواعدی دارد و خبر و گزارش خبری نیز اصول خود را. در چنین شرایطی رسانه ملی به جای رودربایستی در خصوص برنامههای مناسبتی و تقسیم آنتن پخش بین هیئات و تکایا، به رویکرد حرفهای با کپی رایت نظام جمهوری اسلامی روی میآورد.
این البته راه سخت و صعبی دارد که با یک مدیر و یک برنامه و طی یک سال قابل تغییر و اصلاح نیست؛ منتها نگاه حرفهای در بلند مدت هم باعث اصلاح نگاه برون سازمانی میشود و هم تغییر رویکرد «عادات سالیانه».
همه میدانیم که «مسجد» به خودی خود یک رسانه است که تاثیرگذاری بالایی هم دارد و می تواند عامل تغییر و تحولات بسیاری باشد چرا که در ذات خود، ارتباط و پیام را آن هم در عالیترین سطح «چهره به چهره» دارد.
همچنین «منبر» یک رسانه منحصر به فرد برای جوامع اسلامی است که از ابتدای ظهور اسلام، آثار خود را در جامعه به انحاء مختلف داشته است؛ و در دورههای مختلف از جمله جریان پیروزی انقلاب اسلامی، توان اطلاعرسانی و تاثیرگذاری خود را اثبات کرده است.
با این حال، نباید فراموش کرد که رابطه رسانه و مسجد، رسانه و منبر و یا «رسانه و هیئت»، یک تناظر یک به یک نیست؛ یعنی اگرچه «هیئت و منبر» یک رسانه است اما «رسانه» هرگز «منبر و هیئت» نیست!
همین نکته اصولی باعث خواهد شد که کنداکتور پخش برنامهها در شبکههای مختلف سیما، در اختیار پخش مداحی و سخنرانی و عزاداری نقاط مختلف کشور در تمام ساعات یک شبانه روز نباشد؛ به عبارتی این برنامهها باید در مسیر و کانال «رسانه» و برای مخاطب هدفگذاری شده در ساعات مشخص و شبکههای خاص خود، تهیه، تولید و پخش شود.
اگر قرار باشد که تلویزیون و یا رادیو، در ماه محرم مانند یک هیئت عزاداری، رفتار کند بدون شک مخاطب و تاثیرگذاری خود را از دست خواهد داد؛ رسانه ملی ماموریت دارد که در مناسبتهای مختلف نیز کاکرد دانشگاهی خود را داشته باشد؛ به عبارتی ماموریت شبکههای مختلف و باکسهای برنامهسازی باید با یکدیگر تفاوت داشته باشد؛ باکس خبر هرگز نباید گزارشی را پخش کند که پخش و یا تامین برنامه یک شبکه هم میتواند آن را پخش کند. برنامه خانواده حق ندارد گزارشی را پخش کند که برنامه در شهر هم پخش کرده است. دکور برنامه نود، الزاما نباید شبیه دکور برنامه «عقیق» باشد و...
اصلا دانشگاه که هیچ زمانی تعطیل نمیشود که حالا به مناسبت محرم، تعطیل شود! دانشگاه برنامههای خودش را دارد با تغییرات و تمهیداتی خاص آن ایام. بر همین اساس اطلاع رسانی دقیق از نوع و چگونگی پخش برنامهها میتواند مسیر برخی انتقادات را تغییر دهد. این تصور باید اصلاح شود که در محرم وقتی هر زمانی هر شبکهای را تماشا کنیم، باید برنامه مناسبتی داشته باشد و برنامه مناسبتی یا «سخنرانی» است و یا «پخش عزاداری» و یا گزارش هیئات و تکایا و...
باید دائم این جمله در ذهن ما باشد که «رسانه، منبر نیست!» تا توهم برنامهسازی برخی تهیهکنندهها نیز از بین برود که گفتگوی دو نفره یا مونولوگ مذهبی را به اسم برنامه مناسبتی میپندارند و دائم تعدادش را زیاد میکنند. این یک اصل لایتغیر است؛ «رسانه» قبل از هر چیز دیگری، رسانه است و برنامه رسانهای نیز قبل از هر هدف و توجیه و خاستگاهی، باید رسانهای باشد؛ به زبان ساده، «خبر» باید ابتدا «خبر» باشد یعنی عناصر و ارزشهای خبری را در دل خود جای داده باشد و بعد عنوان «ورزشی، سیاسی، اجتماعی، دینی و...» را به خود بگیرد.
در چنین فضایی، توقع آن است که رسانه ملی ما که گستره مخاطبانش در ایام خاصی، بیش از حد تصور است، نباید به حداقلها اکتفا کند؛ پخش مستقیم تصاویر حرم سیدالشهداء(ع) و یا طواف کعبه در عربستان، فی نفسه برنامه رسانهای محسوب نمیشود اما مطمئنا چاشنی خوبی برای یک برنامه گفتگومحور درباره آداب عزاداری و ادب سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) است و میتواند نقش ولهها و یا میانبرنامه های مرتبط و یا حتی تصویر زمینه گفتگو باشد تا هم نقش مکمل برنامه و هم نقش رنگ دادن به فضای دو بعدی گفت و شنود را ایفا کند.
همچنین سایر مدلهای تولید محتوا؛ از اخبار و تفسیر خبر گرفته تا میانبرنامههای پخش و تامین برنامه و سریالهای نمایشی و مسابقات و...باید با چنین مختصاتی تولید و پخش شود.
نکته دیگر نگه داشتن اندازه و رفتار بهنجار مناسبتی است. حتی اگر فرض کنیم که رسانه باید در ماه محرم به یک هیئت اصیل و کارآمد تبدیل شود باید این را هم بدانیم که در یک هیئت مذهبی اصیل، قواعد خاصی رعایت میشود؛ قرائت قرآن یا زیارت عاشورا، سخنرانی همراه با دقایقی کوتاه ذکر مصیبت، مداحی که با شعرخوانی آغاز و با ذکر مصیبت و سینهزنی به پایان میرسد و بعد پایان مجلس و... همه این موارد هم در زمانبندی دقیق و حسابشدهای است. به عبارتی هیئت با سینه زنی شروع نمیشود و سه ساعت ذکر مصیبت ندارد! هیئت در ساعت 11 صبح شام نمیدهد و ساعت 2 نیمه شب دسته عزاداری راه نمیاندازد!
این یعنی رسانه هم باید رسانه بودن خود را حفظ کند و هم توجه به فضای عمومی جامعه که متاثر از فضای محرم و عزاداری حضرت سیدالشهداء(ع) تغییراتی میکند.
منبع: خبرانلاین
«پیربوردیو» در کتاب تلویزیون و سلطه ژورنالیسم مینویسد: «امروزه سخن گفتن از تلویزیون به عنوان یکی از مهمترین رسانه های ارتباط جمعی که در دسترس اکثریت افراد قرار دارد و می توان آن را پرکاربردترین رسانه جمعی دانست در شرایطی است که ما با قدم های شتاب زده به سوی دیگر رسانه ها و شبکه ای شدن جهان پیش می رویم. و این شبکه های جهانی سبب شکننده شدن رفتار ها و ابهام آنها شده است. در این شرایط باید بحث اصلی در مورد تلویزیون را بحث در مورد شیوه های جدید کنش متقابل و تبادل اطلاعات و اطلاعات درست، نادرست و گمراه کننده و یا عدم اطلاعات بدانیم.»
با این پیش فرض، توجه کنید که قرار است رسانهای در کشوری انقلابی، نقش دانشگاه را نیز ایفا کند و تنها جنبههای حرفهای رسانهای و سرگرمسازی را لحاظ نکند. کار کمی سخت میشود! باید قبول کرد که تهیه گزارش خبری از آیین قالیشویی در مشهد اردهال شبیه تهیه خبر و گزارش از حادثه واژگونی اتوبوس در جاده قم - تهران و یا مسابقات وزنهبرداری انتخابی المپیک نیست. همچنین خبر برگزاری مراسم عزاداری ظهر عاشورا یا آتش زدن نمادین خیمهها در جوار حرم امام رضا(ع) ماموریت و کارکرد رسانه ما را با تمام رسانههای دنیا متفاوت میسازد.
ضمن اینکه مناسبتهای خاص دینی و ملی، در کنار تاثیر مستقیم آنها بر تولید و پخش برنامههای رادیو و تلویزیون آنهم با توجه به توقعات مسئولان، علما، مراجع، نخبگان و ...کار را سختتر و پیچیده تر هم میکند. شاید به همین علت هم گاهی برنامهریزیها و عملکردها، تکراری و کلیشهای و بدون تاثیرگذاری مطلوب میشود.
همین جا مشخص میشود که رسانه ما بیش از هر رسانهای در دنیا، نیازمند کارشناسان خبرهای است که علاوه بر حوزه رسانه و ارتباطات، بر شیوههای علمی و عملی برنامهسازی در این بخش منحصر به فرد، تسلط داشته باشد.
بر این اساس باید بپذیریم که رسانه یک غذای نذری و یا گوشت قربانی نیست که در مناسبتهای مختلف به طور مساوی بین افراد و نهادهای مختلف تقسیم شود خاصه آنها که تصور میکنند در حال انجام یک فعالیت خاص و دربردارنده ارزش خبری هستند که قابلیت رسانهای شدن را دارد؛ اینجا همان نقطه عطفی است که باید برای تغییر نگاه مدیران و تصمیمسازان تلاش کرد.
«رسانه» اقتضائات خودش را دارد و «منبر» هم همین طور. «محرم» شاخصها و ویژگیهای خاص خود را دارد و رادیو و تلویزیون نیز کنداکتور مخصوص خود را. عزاداری و هیئتداری قواعدی دارد و خبر و گزارش خبری نیز اصول خود را. در چنین شرایطی رسانه ملی به جای رودربایستی در خصوص برنامههای مناسبتی و تقسیم آنتن پخش بین هیئات و تکایا، به رویکرد حرفهای با کپی رایت نظام جمهوری اسلامی روی میآورد.
این البته راه سخت و صعبی دارد که با یک مدیر و یک برنامه و طی یک سال قابل تغییر و اصلاح نیست؛ منتها نگاه حرفهای در بلند مدت هم باعث اصلاح نگاه برون سازمانی میشود و هم تغییر رویکرد «عادات سالیانه».
همه میدانیم که «مسجد» به خودی خود یک رسانه است که تاثیرگذاری بالایی هم دارد و می تواند عامل تغییر و تحولات بسیاری باشد چرا که در ذات خود، ارتباط و پیام را آن هم در عالیترین سطح «چهره به چهره» دارد.
همچنین «منبر» یک رسانه منحصر به فرد برای جوامع اسلامی است که از ابتدای ظهور اسلام، آثار خود را در جامعه به انحاء مختلف داشته است؛ و در دورههای مختلف از جمله جریان پیروزی انقلاب اسلامی، توان اطلاعرسانی و تاثیرگذاری خود را اثبات کرده است.
با این حال، نباید فراموش کرد که رابطه رسانه و مسجد، رسانه و منبر و یا «رسانه و هیئت»، یک تناظر یک به یک نیست؛ یعنی اگرچه «هیئت و منبر» یک رسانه است اما «رسانه» هرگز «منبر و هیئت» نیست!
همین نکته اصولی باعث خواهد شد که کنداکتور پخش برنامهها در شبکههای مختلف سیما، در اختیار پخش مداحی و سخنرانی و عزاداری نقاط مختلف کشور در تمام ساعات یک شبانه روز نباشد؛ به عبارتی این برنامهها باید در مسیر و کانال «رسانه» و برای مخاطب هدفگذاری شده در ساعات مشخص و شبکههای خاص خود، تهیه، تولید و پخش شود.
اگر قرار باشد که تلویزیون و یا رادیو، در ماه محرم مانند یک هیئت عزاداری، رفتار کند بدون شک مخاطب و تاثیرگذاری خود را از دست خواهد داد؛ رسانه ملی ماموریت دارد که در مناسبتهای مختلف نیز کاکرد دانشگاهی خود را داشته باشد؛ به عبارتی ماموریت شبکههای مختلف و باکسهای برنامهسازی باید با یکدیگر تفاوت داشته باشد؛ باکس خبر هرگز نباید گزارشی را پخش کند که پخش و یا تامین برنامه یک شبکه هم میتواند آن را پخش کند. برنامه خانواده حق ندارد گزارشی را پخش کند که برنامه در شهر هم پخش کرده است. دکور برنامه نود، الزاما نباید شبیه دکور برنامه «عقیق» باشد و...
اصلا دانشگاه که هیچ زمانی تعطیل نمیشود که حالا به مناسبت محرم، تعطیل شود! دانشگاه برنامههای خودش را دارد با تغییرات و تمهیداتی خاص آن ایام. بر همین اساس اطلاع رسانی دقیق از نوع و چگونگی پخش برنامهها میتواند مسیر برخی انتقادات را تغییر دهد. این تصور باید اصلاح شود که در محرم وقتی هر زمانی هر شبکهای را تماشا کنیم، باید برنامه مناسبتی داشته باشد و برنامه مناسبتی یا «سخنرانی» است و یا «پخش عزاداری» و یا گزارش هیئات و تکایا و...
باید دائم این جمله در ذهن ما باشد که «رسانه، منبر نیست!» تا توهم برنامهسازی برخی تهیهکنندهها نیز از بین برود که گفتگوی دو نفره یا مونولوگ مذهبی را به اسم برنامه مناسبتی میپندارند و دائم تعدادش را زیاد میکنند. این یک اصل لایتغیر است؛ «رسانه» قبل از هر چیز دیگری، رسانه است و برنامه رسانهای نیز قبل از هر هدف و توجیه و خاستگاهی، باید رسانهای باشد؛ به زبان ساده، «خبر» باید ابتدا «خبر» باشد یعنی عناصر و ارزشهای خبری را در دل خود جای داده باشد و بعد عنوان «ورزشی، سیاسی، اجتماعی، دینی و...» را به خود بگیرد.
در چنین فضایی، توقع آن است که رسانه ملی ما که گستره مخاطبانش در ایام خاصی، بیش از حد تصور است، نباید به حداقلها اکتفا کند؛ پخش مستقیم تصاویر حرم سیدالشهداء(ع) و یا طواف کعبه در عربستان، فی نفسه برنامه رسانهای محسوب نمیشود اما مطمئنا چاشنی خوبی برای یک برنامه گفتگومحور درباره آداب عزاداری و ادب سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) است و میتواند نقش ولهها و یا میانبرنامه های مرتبط و یا حتی تصویر زمینه گفتگو باشد تا هم نقش مکمل برنامه و هم نقش رنگ دادن به فضای دو بعدی گفت و شنود را ایفا کند.
همچنین سایر مدلهای تولید محتوا؛ از اخبار و تفسیر خبر گرفته تا میانبرنامههای پخش و تامین برنامه و سریالهای نمایشی و مسابقات و...باید با چنین مختصاتی تولید و پخش شود.
نکته دیگر نگه داشتن اندازه و رفتار بهنجار مناسبتی است. حتی اگر فرض کنیم که رسانه باید در ماه محرم به یک هیئت اصیل و کارآمد تبدیل شود باید این را هم بدانیم که در یک هیئت مذهبی اصیل، قواعد خاصی رعایت میشود؛ قرائت قرآن یا زیارت عاشورا، سخنرانی همراه با دقایقی کوتاه ذکر مصیبت، مداحی که با شعرخوانی آغاز و با ذکر مصیبت و سینهزنی به پایان میرسد و بعد پایان مجلس و... همه این موارد هم در زمانبندی دقیق و حسابشدهای است. به عبارتی هیئت با سینه زنی شروع نمیشود و سه ساعت ذکر مصیبت ندارد! هیئت در ساعت 11 صبح شام نمیدهد و ساعت 2 نیمه شب دسته عزاداری راه نمیاندازد!
این یعنی رسانه هم باید رسانه بودن خود را حفظ کند و هم توجه به فضای عمومی جامعه که متاثر از فضای محرم و عزاداری حضرت سیدالشهداء(ع) تغییراتی میکند.
با این پیش فرض، توجه کنید که قرار است رسانهای در کشوری انقلابی، نقش دانشگاه را نیز ایفا کند و تنها جنبههای حرفهای رسانهای و سرگرمسازی را لحاظ نکند. کار کمی سخت میشود! باید قبول کرد که تهیه گزارش خبری از آیین قالیشویی در مشهد اردهال شبیه تهیه خبر و گزارش از حادثه واژگونی اتوبوس در جاده قم - تهران و یا مسابقات وزنهبرداری انتخابی المپیک نیست. همچنین خبر برگزاری مراسم عزاداری ظهر عاشورا یا آتش زدن نمادین خیمهها در جوار حرم امام رضا(ع) ماموریت و کارکرد رسانه ما را با تمام رسانههای دنیا متفاوت میسازد.
ضمن اینکه مناسبتهای خاص دینی و ملی، در کنار تاثیر مستقیم آنها بر تولید و پخش برنامههای رادیو و تلویزیون آنهم با توجه به توقعات مسئولان، علما، مراجع، نخبگان و ...کار را سختتر و پیچیده تر هم میکند. شاید به همین علت هم گاهی برنامهریزیها و عملکردها، تکراری و کلیشهای و بدون تاثیرگذاری مطلوب میشود.
همین جا مشخص میشود که رسانه ما بیش از هر رسانهای در دنیا، نیازمند کارشناسان خبرهای است که علاوه بر حوزه رسانه و ارتباطات، بر شیوههای علمی و عملی برنامهسازی در این بخش منحصر به فرد، تسلط داشته باشد.
بر این اساس باید بپذیریم که رسانه یک غذای نذری و یا گوشت قربانی نیست که در مناسبتهای مختلف به طور مساوی بین افراد و نهادهای مختلف تقسیم شود خاصه آنها که تصور میکنند در حال انجام یک فعالیت خاص و دربردارنده ارزش خبری هستند که قابلیت رسانهای شدن را دارد؛ اینجا همان نقطه عطفی است که باید برای تغییر نگاه مدیران و تصمیمسازان تلاش کرد.
«رسانه» اقتضائات خودش را دارد و «منبر» هم همین طور. «محرم» شاخصها و ویژگیهای خاص خود را دارد و رادیو و تلویزیون نیز کنداکتور مخصوص خود را. عزاداری و هیئتداری قواعدی دارد و خبر و گزارش خبری نیز اصول خود را. در چنین شرایطی رسانه ملی به جای رودربایستی در خصوص برنامههای مناسبتی و تقسیم آنتن پخش بین هیئات و تکایا، به رویکرد حرفهای با کپی رایت نظام جمهوری اسلامی روی میآورد.
این البته راه سخت و صعبی دارد که با یک مدیر و یک برنامه و طی یک سال قابل تغییر و اصلاح نیست؛ منتها نگاه حرفهای در بلند مدت هم باعث اصلاح نگاه برون سازمانی میشود و هم تغییر رویکرد «عادات سالیانه».
همه میدانیم که «مسجد» به خودی خود یک رسانه است که تاثیرگذاری بالایی هم دارد و می تواند عامل تغییر و تحولات بسیاری باشد چرا که در ذات خود، ارتباط و پیام را آن هم در عالیترین سطح «چهره به چهره» دارد.
همچنین «منبر» یک رسانه منحصر به فرد برای جوامع اسلامی است که از ابتدای ظهور اسلام، آثار خود را در جامعه به انحاء مختلف داشته است؛ و در دورههای مختلف از جمله جریان پیروزی انقلاب اسلامی، توان اطلاعرسانی و تاثیرگذاری خود را اثبات کرده است.
با این حال، نباید فراموش کرد که رابطه رسانه و مسجد، رسانه و منبر و یا «رسانه و هیئت»، یک تناظر یک به یک نیست؛ یعنی اگرچه «هیئت و منبر» یک رسانه است اما «رسانه» هرگز «منبر و هیئت» نیست!
همین نکته اصولی باعث خواهد شد که کنداکتور پخش برنامهها در شبکههای مختلف سیما، در اختیار پخش مداحی و سخنرانی و عزاداری نقاط مختلف کشور در تمام ساعات یک شبانه روز نباشد؛ به عبارتی این برنامهها باید در مسیر و کانال «رسانه» و برای مخاطب هدفگذاری شده در ساعات مشخص و شبکههای خاص خود، تهیه، تولید و پخش شود.
اگر قرار باشد که تلویزیون و یا رادیو، در ماه محرم مانند یک هیئت عزاداری، رفتار کند بدون شک مخاطب و تاثیرگذاری خود را از دست خواهد داد؛ رسانه ملی ماموریت دارد که در مناسبتهای مختلف نیز کاکرد دانشگاهی خود را داشته باشد؛ به عبارتی ماموریت شبکههای مختلف و باکسهای برنامهسازی باید با یکدیگر تفاوت داشته باشد؛ باکس خبر هرگز نباید گزارشی را پخش کند که پخش و یا تامین برنامه یک شبکه هم میتواند آن را پخش کند. برنامه خانواده حق ندارد گزارشی را پخش کند که برنامه در شهر هم پخش کرده است. دکور برنامه نود، الزاما نباید شبیه دکور برنامه «عقیق» باشد و...
اصلا دانشگاه که هیچ زمانی تعطیل نمیشود که حالا به مناسبت محرم، تعطیل شود! دانشگاه برنامههای خودش را دارد با تغییرات و تمهیداتی خاص آن ایام. بر همین اساس اطلاع رسانی دقیق از نوع و چگونگی پخش برنامهها میتواند مسیر برخی انتقادات را تغییر دهد. این تصور باید اصلاح شود که در محرم وقتی هر زمانی هر شبکهای را تماشا کنیم، باید برنامه مناسبتی داشته باشد و برنامه مناسبتی یا «سخنرانی» است و یا «پخش عزاداری» و یا گزارش هیئات و تکایا و...
باید دائم این جمله در ذهن ما باشد که «رسانه، منبر نیست!» تا توهم برنامهسازی برخی تهیهکنندهها نیز از بین برود که گفتگوی دو نفره یا مونولوگ مذهبی را به اسم برنامه مناسبتی میپندارند و دائم تعدادش را زیاد میکنند. این یک اصل لایتغیر است؛ «رسانه» قبل از هر چیز دیگری، رسانه است و برنامه رسانهای نیز قبل از هر هدف و توجیه و خاستگاهی، باید رسانهای باشد؛ به زبان ساده، «خبر» باید ابتدا «خبر» باشد یعنی عناصر و ارزشهای خبری را در دل خود جای داده باشد و بعد عنوان «ورزشی، سیاسی، اجتماعی، دینی و...» را به خود بگیرد.
در چنین فضایی، توقع آن است که رسانه ملی ما که گستره مخاطبانش در ایام خاصی، بیش از حد تصور است، نباید به حداقلها اکتفا کند؛ پخش مستقیم تصاویر حرم سیدالشهداء(ع) و یا طواف کعبه در عربستان، فی نفسه برنامه رسانهای محسوب نمیشود اما مطمئنا چاشنی خوبی برای یک برنامه گفتگومحور درباره آداب عزاداری و ادب سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) است و میتواند نقش ولهها و یا میانبرنامه های مرتبط و یا حتی تصویر زمینه گفتگو باشد تا هم نقش مکمل برنامه و هم نقش رنگ دادن به فضای دو بعدی گفت و شنود را ایفا کند.
همچنین سایر مدلهای تولید محتوا؛ از اخبار و تفسیر خبر گرفته تا میانبرنامههای پخش و تامین برنامه و سریالهای نمایشی و مسابقات و...باید با چنین مختصاتی تولید و پخش شود.
نکته دیگر نگه داشتن اندازه و رفتار بهنجار مناسبتی است. حتی اگر فرض کنیم که رسانه باید در ماه محرم به یک هیئت اصیل و کارآمد تبدیل شود باید این را هم بدانیم که در یک هیئت مذهبی اصیل، قواعد خاصی رعایت میشود؛ قرائت قرآن یا زیارت عاشورا، سخنرانی همراه با دقایقی کوتاه ذکر مصیبت، مداحی که با شعرخوانی آغاز و با ذکر مصیبت و سینهزنی به پایان میرسد و بعد پایان مجلس و... همه این موارد هم در زمانبندی دقیق و حسابشدهای است. به عبارتی هیئت با سینه زنی شروع نمیشود و سه ساعت ذکر مصیبت ندارد! هیئت در ساعت 11 صبح شام نمیدهد و ساعت 2 نیمه شب دسته عزاداری راه نمیاندازد!
این یعنی رسانه هم باید رسانه بودن خود را حفظ کند و هم توجه به فضای عمومی جامعه که متاثر از فضای محرم و عزاداری حضرت سیدالشهداء(ع) تغییراتی میکند.
ارسال نظر