مرعشی: روحانی وعدههایش را عملی کند
آرمان: از 14 مرداد 92 که سکان اجرایی کشور در اختیار دکتر روحانی قرار گرفت خیلیها مشتاقانه منتظر بودند ببینند پس از گذشت 100 روز اول دولت یازدهم چه اتفاق بزرگی رخ میدهد و الان که در آستانه آذر ماه قرار داریم این 100 روز پایان یافته است. بررسی عملکرد دولت در فضایی منصفانه و غیر جناحی مساله مهمی است تا خیل مدیران جدید برآورد افکار عمومی درباره عملکردشان را به درستی مورد ارزیابی قرار دهند.
حجتالاسلام دکتر حسن روحانی 24 خرداد امسال توانست با جلب رای اعتماد مردم به ریاستجمهوری اسلامی ایران برسد. اینکه روحانی توانست بیشترین آرای مردم را کسب کند بیشتر به خاطر وعدهها، شعارها و عملکرد وی در طول انتخابات یازدهم ریاستجمهوری است. اما نکتهای که نباید فراموش کرد حمایت فعالان سیاسی اصلاحطلب و بزرگان این قوم از دکتر حسن روحانی است. همه به نقش موثر آیتا... هاشمیرفسنجانی، سیدحسن خمینی یادگار بنیانگذار انقلاب و سید محمد خاتمی درپیروزی دولت تدبیر و امید واقف هستند.
افراد زیادی بودند که در کنار بزرگان اصلاحات و اعتدال از روحانی حمایت کردند و موجب پیروزی اعتدالگرایان شدند. اما آنهایی که کار ستادی در ستادهای روحانی را انجام داده باشند، چه در تهران وچه در شهرستانها نام یکی را نمیتوانند از یاد ببرند. نقش حسین مرعشی در تشکیل ستادهای انتخاباتیهاشمیرفسنجانی در آغازین ساعات ثبتنام ایشان و منتقل کردن تمام توان لجستیک اصلاحطلبان در کوران تبلیغات ریاستجمهوری به سمت دکتر حسن روحانی نکتهای است که نمیتوان نادیده گرفت.
حسین مرعشی متولد ۷ مرداد ۱۳۳۷ در کشکوئیه رفسنجان از موثرترین فعالانِ سیاسی سالهای اخیر است. آرمان گفتوگویی را با این نماینده سابق مجلس پیرامون عملکرد 100 روزه دولت روحانی و برنامههای آینده اصلاحطلبان انجام داده است، مشروح گفتوگوی آرمان با حسین مرعشی در ذیل آمده است:
دولت روحانی 100روزه شد عملکرد این دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این عملکرد موفقیتآمیز بوده است؟
دولت روحانی در 100 روز گذشته کارکردهای متفاوتی در عرصههای مختلف تحت مدیریت قوه مجریه کشورداشته است. بیشک در عرصه سیاست خارجی تحرک دولت و دستگاه دیپلماسی ایران بسیار خوب بود. این به دلیل داشتن تجربه دکتر روحانی در مسائل سیاست خارجی و هستهای بود. دکتر روحانی به خاطر تجربه متفاوتی که در شورای عالی امنیت ملی کشور داشتند به خوبی توانستند عرصه مذاکرات هستهای را بهگونهای رضایت بخش مدیریت کنند. البته نباید دو مساله را از نظر دور داشت؛ یکی انتخاب خوب آقای روحانی که وزیر خارجه با تجربه و توانمندی را مانند آقای ظریف به ریاست دستگاه دیپلماسی ایران و رئیس تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان انتخاب کرد.
باید گفت که وزیر امور خارجه کشورمان به دلیل داشتن تجربه بالا و دانش روابط بینالملل به خوبی توانسته است اهداف دولت روحانی را تاکنون محقق کند. موضوع دوم اهمیت گفتوگوهای هستهای در سیاستهای منطقهای و بینالمللی ایران بوده است. کشورمان برای آنکه بتواند از محدودیتهایی که به واسطه برخی سیاستهای 8سال گذشته در سیاست خارجی پدید آمده است عبور کند نیاز دارد تا دیگر شاهد چالش آفرینیهای گذشته نباشد. به همین دلیل دولت یازدهم به خوبی تصمیم گرفت که از مدیریت با ثبات در سیاست خارجی خود بهره بگیرد؛ موفقیت ایران در معادلات منطقهای و جهانی اکنون به شدت وابسته به موفقیت تیم دیپلماسی ایران است. به دلیل دو مساله ذکر شده به نظر میرسد دکتر روحانی با انتخاب ظریف وزیر خارجه قدرتمندی را برای ادامه راه انتخاب کرد.
در عرصه سیاست داخلی حساسیت بیش از حد برخی از جناحها و گروهها در انتخاب استانداران باعث شده است که دولت نتواند همه مطالباتی سیاسی و اجتماعی داخلی را پاسخ دهد. اگر بخواهیم موفقیت دولت را در سیاستهای داخلی و مدیریت استانی با امتیاز بندی بسنجیم با توجه به تجربهای که دارم به سیاستهای داخلی دولت از 100 امتیاز 70 امتیاز میدهم. اما از نظر اقتصادی باید قبل از هر چیز به دو محور توجه کرد؛ یکی اینکه با آمدن دولت جدید و سیاستهایی که در پیش گرفته است امید به آینده بهتر اقتصادی در جامعه پدیدار شده است. نباید این نکته را فراموش کرد که قبل از این امید به آینده بهتر اقتصادی کمرنگ بود، بنابراین مجموعه گفتمانی که دولت در 100 روز گذشته به کار برده است موجب افزایش موج امید به آینده در کشور شده است. محور دوم وابسته بودن وضعیت کلان اقتصادی کشور به سیاست خارجی است. امروز کمتر کسی است که منکر فشار شدید اقتصادی و اثرات مخرب تحریمها براقتصاد باشد. بنابراین یک بخش از حل مشکلات اقتصادی به کاهش اثرات تحریمها مرتبط میباشد. اما در کل اگر بخواهم یک قضاوت کلی در مورد عملکرد اقتصادی دولت یازدهم داشته باشم اینکه هنوز فرصت زیادی لازم است تا اثرات تصمیمات اقتصادی دولت مشخص شود.
اما وضعیت اقتصادی کشور مطلوب نیست این را شاخصهها میگویند. دولت چگونه میتواند در کوتاهمدت از این دوره عبور کند؟
علتش این است که حجم تعهداتی که دولت قبل برای دولت فعلی برجای گذارده است زیاد است. در اکثر پروژههای عمرانی دولت به تعهدات خودش با وجود سرمایهگذاری سنگین عمل نکرده است. شما اگر نگاهی به پروژههای ناتمام و بازمانده از دولت دهم کنید متوجه خواهید شد که چه حجم از تعهدات عمل نکرده دولت دهم اکنون برای دولت روحانی باقی مانده است. اقتصاد دانان به خوبی به نقش مخرب پروژههای نیمه تمام براقتصاد واقف هستند.
علاوه بر این تعهداتی از قبیل پرداخت یارانهها و هزینهای که اکنون روی دوش دولت است باعث شده است که در کوتاهمدت شاهد تغییر چندانی نباشیم البته همانطور که قبلا گفتم نباید اثرات تحریمهای اقتصادی را فراموش کرد. به نظرمن با وجود همه مشکلات پیش روی دولت یازدهم و همچنین مشکلاتی که مسببان اصلی آن دولتهای نهم و دهم بودند، جهتگیری و سیاستگذاری دولت تاکنون خوب بوده است. البته نباید فراموش کرد که جامعه هم از دولت انتظاراتی دارد. اکنون انتظار جامعه از دولت این است که شعارهایش را عملی کند تا شاهد شکستن رکود اقتصادی کنونی کشور که محصول هشت سال مدیریت پراشتباه اقتصادی و هزینهبر بوده باشیم.
برخی از فعالین سیاسی در ایران معتقدند که انتخاب استانداران توسط دولت به خوبی صورت نپذیرفته است. از یک سو برخی از فعالین سیاسی معتقدند که دولت با انتخاب برخی از استانداران از شعارهایش فاصله گرفته است. از سوی دیگر نمایندگان مجلس از برخی از انتخابها راضی به نظر نمیرسند. نظر شما در این باب چیست؟
اساسا این تصور که نمایندگان مجلس باید در انتخاب استانداران نقش ایفا کنند خلاف قانون است. تفکیک قوا در قانون کاملا مشخص است. مسلم است که مجلس نمیتواند در امور اجرایی دولت مانند انتخاب استانداران دخالت کند. براساس تفسیری که شورای نگهبان قانون اساسی انجام داده است نمایندگان مجلس نمیتوانند حتی در کمیسیونهای تخصصی دولت عضو باشند. براساس تفسیر شورای نگهبان از قانون اساسی نمایندگان مجلس تنها میتوانند به عنوان عضو ناظر در کمیسیونها حضور داشته باشند. در امور اجرایی نمایندگان به هیچ وجه نمیتوانند دخالت کنند.
نمایندگان در زمینه انتخاب استانداران وظیفهای جز مشورت دادن به دولت ندارند. انتخاب استانداران با نظر نمایندگان مجلس و حضور آنها در کمیسیونهای مرتبط با انتخاب استانداران تخلف از قانون اساسی محسوب میشود. بنابراین به نظر گروهی از فعالین سیاسی دلیل اصلی کند شدن انتخاب استانداران دخالت خارج از قانون برخی نمایندگان است. آنچه مسلم است این است که دولت با قاطعیت از حقوق قانونی خودش باید استفاده کرده و از کارهایی که بیشتر موجب اختلافنظر دولت و مجلس میشود دوری کند. دولت نباید اجازه دهد که اصول مصرحه قانون اساسی در این مورد مخدوش شود. البته نکتهای که باید یادآور شد این است که همکاری با مجلس برخلاف دخالت مستقیم نمایندگان در زمینه انتخاب استانداران است.
پر واضح است که وزرا و نمایندگان دولت باید با نمایندگان مجلس که نمایندگان مردم در هر استان هستند همکاری داشته و نظر و مشاوره آنان را بدانند. استاندار سایه رئیسجمهور در استان است. بنابراین باید بتواند وعدهها و شعارهای رئیسجمهور را عملی کند و در جهت اهداف دولت گام بردارد. دولت باید مسلما در انتخاب استانداران قاطعیت بیشتری داشته باشد تا بتواند وعدههایش را عملی کند. باید دولت این رافت و گذشت را کنار بگذارد.
چه نمرهای به عملکرد وزیر کشور در طول این 100 روز گذشته میدهید؟
اکثریت قریب به اتفاق استانداران انتخاب شده در جهت اهداف و شعارهای دولت روحانی قرار داشتهاند. انتخاب برخی از استانداران با توجه به تجربه و توانمندی شان مورد انتظار است اما روند تاخیری وتقابل بیجهتی که وزیر کشور با برخی از نمایندگان محترم مجلس پیدا کرد دور از انتظار بود و نمره قبولی مناسبی را از دولت دریافت نکرد.
قبول دارید که اگر روحانی نتواند به شعارها و وعدههایی که مردم داده است عمل کند، احتمال اینکه مردم در انتخابات بعدی ازدولت و اصلاحطلبان رویگردان شوند، هست؟
این مطلب را قبول ندارم. به نظر من فقط حضور آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری یک پیروزی بزرگ و موفقیت بود. آقای روحانی دارای ویژگیهایی است که کمتر فعال سیاسی در ایران دارای آن است، متانت و وقار آقای روحانی در برخورد با بد اخلاقیها به ایشان میتواند کمک بسیاری کند. ایشان توانستند شأن یک رئیس دولت را در مجامع بینالمللی حفظ کنند. رفتار آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور موجب شده است که اعتبار ریاستجمهوری در ایران نسبت به دو دوره گذشته بالاتر رود. به هر حال باید بدانیم که رئیس دولت نماد مردم یک کشور در جهان است. تا اینجای کار رفتارعاقلانه آقای روحانی را به عنوان رئیس یک دولت مناسب دیدم.
رفتارعالمانه ایشان موجب شد که تنشهای بیمورد در کشور طی این 100 روز ازسوی دولت رخ ندهد. در حالی که ما سابقه خوبی از رئیسجمهور قبلی در این مورد کمترسراغ داشتیم. نبایدانتظار داشت که همه کارها را دولت انجام دهد بلکه بخشی از کارها بر عهده بازار، فعالین اقتصادی، نهادهای مدنی و به طور کل مردم است. باید کارهای اصلی به نهادهای غیر دولتی ومردم واگذار شود. قطعا مردم خودشان بهتر میتوانند بخشی از مشکلات اصلی کشور را حل کنند. من فکر میکنم آقای روحانی میتواند بستر را برای فعالیت، تولید و کار در کشور فراهم کند. استفاده از این بستر بستگی به خلاقیت خود مردم دارد. دولت روحانی تاکنون توانسته است عرصه بینالمللی را روزبه روز به نفع ایران تغییر دهد. اکنون فرصت آن فرا رسیده است که فعالین اقتصادی بتوانند از بسترهای به وجود آمده بهترین استفاده را کنند. نباید انتظار داشت که دولت یازدهم تمام مشکلات را یک تنه حل کند.
اکنون با توجه به جناحبندی سیاسی برخی از نمایندگان مجلس از عملکرد دولت راضی نیستند. قبول دارید عدم هماهنگی دولت و مجلس میتواند مشکلآفرین باشد؟ آیا شما معتقدید که اگر اصلاحطلبان نتوانند کرسیهای مجلس دهم را کسب کنند امکان موفقیت روحانی کم تر خواهد شد؟
تا حدودی نظر شما را میپذیرم، اما معتقدم یک دولت قوی و کارآمد قادر خواهد بود مجلس را با خود همراه کند. یک رئیسجمهور توانمند و آشنا به وظایف قادر خواهد بود که مجلس و نمایندگان آن را با وعدههایش همراه کند. اصلا فکر نمیکنم که ما باید منتظر انتخابات مجلس باشیم تا مجلسی همراه با دولت یازدهم را روی کار بیاوریم. دولت قوی قادر خواهد بود نمایندگان مجلس را با طرحها و برنامههای عالمانهاش همراه کند.
شما میگویید دولت قوی. یکی از موفقترین وزرای آقای روحانی؛ دکتر ظریف برای پاسخ به سوالات نمایندگان به مجلس فرا خوانده شد آیا این نشانه قوی بودن دولت است؟
به نظر من این سوالات نمایندگان موجب تقویت وزرا خواهد شد. توصیه من به وزرای آقای روحانی این است که اقتدار ایشان را سرمشق خود قرار دهند. دولت با وجود همه سنگ اندازیها موفق شده است که برخی از وعدههایش را عملی کند. این نشانه اقتدار آقای روحانی است.
اما نتوانست مجلس را با خودش هماهنگ کند؟
توانست بخش عمدهای از مجلس را با برنامههایش همراه کند. بخش قلیلی در مجلس با دولت مخالفت میکنند. در انتخابات آینده نشان داده خواهد شد که مردم به همین عده قلیل هم روی خوش نشان نخواهند داد.
به عنوان یک فعال سیاسی چه آیندهای را برای اصلاحات دو سال آینده متصور هستید ؟
اصلاحطلبان بخش فعال جامعه مدنی ایران هستند، بیشک آنها در آینده هم به فعالیت خواهند پرداخت. اینکه در دو سال آینده اصلاحطلبان بخواهند چه نقشی را در جامعه قبول کنند به نظرم قضاوت در مورد آن بسیار زود است. پس از حوادث سال 88 هیچ کس فکر نمیکرد که اصلاحطلبان بتوانند پس از چهار سال به موفقیت نسبی برسند. این به تنهایی یک پیروزی بزرگ برای اصلاحطلبان محسوب میشود. بدنه اصلاحات موثر ترین عنصر تاثیر گذار در انتخابات اخیر بود. بیشک پس از آن دوران سخت دوباره فعال شدن اصلاحطلبان و نقش موثر آنها درپیروزی روحانی نشان از ریشه دار بودن بدنه اصلاحات است. بدنه اصلاحات به همه ثابت کرد که حذف شدنی نیست. آن چیزی که در چهار سال گذشته برای همه مشخص شد این بود که یک جریان اجتماعی را نمیتوان با تنگ نظری و عدم درک صحیح حذف کرد. انتخابات 92 نشان داد که بدنه اصلاحات حذف شدنی نیست.
بخشی از فعالین سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا بحث حزب فراگیر را مطرح میکنند. اصلا حزب فراگیر به چه معنی است؟ آیا این اختراعی جدید در جریان ظهور و بروز احزاب در کشورمحسوب میشود؟
آن چیزی قابل اجراست که بتواند تمام جریانهای سیاسی اصلاحطلب را با خود همراه کند. در کوتاهمدت یک جبهه سیاسی است. تشکیل جبهه سیاسی میتواند اصلاحطلبان را منسجم تر از گذشته نشان دهد. به عقیده من در کوتاهمدت تشکیل یک جبهه سیاسی توسط اصلاحطلبان میتواند بسیار بهتر و بیشتر از حزب فراگیربه کشور کمک کند. آن چیزی که موثرتر و عملی تر از حزب فراگیر محسوب میشود تشکیل جبهه فراگیردر کشوراست.
منظور شما از جبهه فراگیر چیست؟ جبهه فراگیر به معنای جمع شدن احزاب اصلاحطلب حول یک محور مشخص است؟
جبهه فراگیر شامل احزاب فعال اصلاحطلب و شخصیتهای فعال و لیدر اصلاحات خواهد بود.
ما که چندان احزاب فعالی در کشور نداریم! کدام احزاب میخواهند جبهه فراگیر را تشکیل دهند؟!
ما احزاب فعالی در کشور داریم و میتوانیم داشته باشیم منتها هنوز شرایط برای تشکیل احزاب فراگیر فراهم نشده است. اینکه شرایط فعالیت احزاب به درستی در اختیار فعالین سیاسی قرار بگیرد تنها در سایه تدابیر دولت امکان پذیر است.
این تدابیر و رویکردها چیست؟
دولت باید چتر حمایت سیاسی خودش را روی تمام احزاب کشور بگستراند. بیشک دولت قادر خواهد بود با حمایت سیاسی و امنیتی از فعالیتهای مردم نهاد و تحرکات جامعه مدنی زمینه به وجود آمدن احزاب قوی را فراهم کند. دولت باید در مقابل تهدیدها از کیان احزاب دفاع کند.
این چتر حمایت سیاسی که میگویید چیست؟
این چتر حمایت سیاسی اجازه دادن به احزاب جامعه مدنی برای برگزاری اجتماعات است. اجازه انتشار نشریه و ارگان احزاب است. اجازه داشتن سایت، باز شدن فضا برای کارهای تشکیلاتی است. یک مجموعهای از پیشنیازهاست که احزاب با وجود آنها میتوانند به فعالیت بپردازند.
بخشی از فعالیت احزاب فعالیت اقتصادی آنها محسوب میشود؟ قبول دارید تا وقتی احزاب نتوانند مشکلات اقتصادی خود را حل کنند. قادر نخواهند بود به فعالیت درست ادامه دهند؟ دولت روحانی باید چه کاری را انجام دهد؟
هر حزبی باید یک حوزه نفوذ اجتماعی داشته باشد مسلما باید از آن حوزه استفاده کرده و از آن برای تامین نیازهای خود بهره بگیرد. احزاب که نمیتوانند کار اقتصادی مستقل کنند. باید از حامیان و بدنه اجتماعی خود استفاده کنند. این بحث در چارچوب حزبی مرسوم نیست که حزب، کار اقتصادی انجام دهد. نه در ایران و نه در جای دیگر دنیا. احزاب در ایران با محدودیتهای جدی مواجهند. محدودیت احزاب از سوی نخبگان و فعالین سیاسی هم به طرق مختلف اعمال میشود. برخی از قضاوتها در مورد احزاب در جامعه خیلی درست نیست. احزاب کارشان اکنون بسیار پیچیده ومحدود شده است. دولت باید جامعه را تشویق کند که به سمت تشکل یابی حرکت کند. به نظرم نقش دولت برای احزاب میتواند یک نقش مشوق باشد. ضمن آنکه میتواند سدهای محکمی که جلوی فعالیت درست سیاسی را در کشور گرفته است هموار کند.
گزارشي هم از تشويق و تحريص مردم به قليان كشيدن در مجامع عمومي و مدارس به مردم و خانواده ها داده شود!!؟؟