استادی که دیگر دستش بر روی کاسه ساز نمی نشیند+عکس
پارسینه: استاد نور «محمد درپور» صبح امروز در حالی از بیمارستان مرخص شد که بعید است دستش دیگر سیمهای دوتار را لمس کند و کامش به شِکر شعر مقامهای تربت جام، شیرین شود و با همان لهجه و همان مضراب ها «چه سازم به خاری که در دل نشیند» را بخواند.
شبکه ایران: با وجود آن که سکته قلبی و سکته مغزی، استاد نورمحمد درپور را تا پرتگاه عدم کشانده بود، پسر کوچک استاد اعلام کرد که عصر دیروز با اعلام بهبود وضعیت جسمانی ایشان، کار ترخیص از بیمارستان به پایان رسیده و اکنون استاد در خانه خود در شهرستان تربت جام هستند.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی نورمحمد درپور، یکی از دو باقی مانده اصیل موسیقی مقامی تربت جام است؛ کسی که در طول عمر پر بار خود، به گنجینه بی نظیری از نواهای تربت جام بدل شده و از آن جایی که موسیقی مقامی در طول این سالها، دچار بی مهری مدیران موسیقی کشور بود، مرگ درپور می توانست پایانی بر این زنجیره آموزش سینه به سینه باشد.
حالا اما محمد حسین درپور، پسر کوچک خانواده بزرگ درپور، از بهبود حال پدر می گوید و این که بازگشت به تربت جام، توانسته تاثیر قابل توجهی بر حال عمومی درپور داشته باشد: «پدر در بیمارستان مشهد از تغذیه از راه بینی، بسیار ناراحت بودند و خوشحالم که امروز در تربت جام، توانستند اولین وعده غذایی خود را بخورند و به نظرم این شروع روند سلامتی ایشان است.»
با این همه دو سکته پشت سر هم، شرایط جسمانی استاد را در چنان حالت بحرانی قرار داد که او در حال حاضر نه قادر به تکلم است و نه می تواند از دست راست خود استفاده کند. محمد حسین درپور می گوید: «امیدواریم با انجام یک برنامه فیزیوتراپی بتوانیم، حرکت را به دست راست استاد برگردانیم، اگر چه که فعلا کار سختی است اما ما امیدواریم.»
دست راست استاد درپور از کار افتاده و حالا همه منتظر جواب فیزیوتراپی هستند |
او دلیل اصلی این امیدواری را همراهی مردم و چهرههای هنری کشور در زمان شدت گرفتن بیماری پدر خود عنوان می کند: «وقتی که این اتفاق ناگوار پیش آمد، مشکلاتی در بستری کردن استاد رخ داد که خوشبختانه خیلی زود، بیمارستان پر شد از تلفن ها و دلگرمی های هنرمندان خراسانی و مردم مشتاقی که از سراسر کشور با مدیریت بیمارستان تماس می گرفتند. همین موضوع انگیزه زیادی در ما ایجاد کرد وگرنه واقعا ناامید شده بودیم.»
نورمحمد درپور حالا با دستی که دیگر روی کاسه ساز نمی رود به زادگاه خود، شهر غول های عرفان قرن ششم بازگشته و شاید نتواند دیگر «چه سازم به خاری که در دل نشیند» را با همان لهجه و همان مضراب ها بخواند اما رفت و برگشت او به سوی مرگ، یک پیام مهم دارد و آن وقت اندک ما در حفظ آهنگ ها و مقام هایی است که جز در سینه استاد، در هیچ کتاب و مکتبی، وجود ندارد. درپور، سرمایه ای است که دوباره به ما بخشیده شده اما ساکت و غم زده!
شفای این استاد عزیز و گرانقدر را از خداوند خواستاریم.