.svg)
مردی به دلیل سوختن ناهار، همسر ۱۷ ساله اش را کشت!
مرد معتاد در تهران، همسر 17 ساله اش را به خاطر سوختن نهارش مورد ضرب و شتم مرگبار قرار داد.
به گزارش مهر، 11 آذر امسال از طريق بيمارستان بعثت وقوع يك فقره فوت مشكوك به كلانتري157 مسعوديه اعلام شد. با حضور مأموران كلانتري و بررسي هاي اوليه مشخص شد زن جوان به نام زهرا 17 ساله نهم آذر به علت شدت جراحت های وارد شده به ناحیه سر دچار مرگ مغزی شده بود.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فوت مشکوک و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی و با اعلام رضایت پدر و مادر زهرا عمل اهدای اعضای بدن به افراد نیازمند نیز انجام شد.
والدین زهرا پس از حضور در اداره دهم و طرح شکایت از دامادشان به کارآگاهان عنوان کردند : "همسر دخترمان به نام "غفار . س" 33 ساله اعتیاد به مصرف موادمخدر دارد و بارها اقدام به آزار و اذیت همسرش کرده و حتی چندین بار نیز بدنش را داغ کرده بود. زمانی که ما از شهرستان با زهرا تماس می گرفتیم ، اجازه نمی داد با دخترمان صحبت کنیم. حتی وقتی به تهران می آمدیم نیز نمی گذاشت تا دخترمان را ببینیم تا اینکه از طریق بستگان متوجه شدیم که غفار نهم آذر و پس از مصرف مواد ، دوباره با زهرا مشاجره کرده و او را مورد ضرب و شتم قرار داده که این بار باعث مرگ دخترمان شد.
در ادامه رسیدگی به این پرونده و در شرایطی که غفار پس از انتقال همسرش به بیمارستان مدتی ناپدید شده و دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفته بو به کارآگاهان اعلام شد که وی با مراجعه به کلانتری 157 هاشم آباد خود را معرفی کرده است.
با انتقال غفار به اداره دهم، وی در اظهارات اولیه مدعی شد که هیچگونه مشکلی با همسرش نداشته و تمامی بستگان و آشنایانشان حسرت زندگی او و همسرش را داشته اند اما در ادامه تحقیقات به عمل آمده از سوی کارآگاهان مشخص شد که غفار با همسرش دچار اختلاف بسیار شدیدی بود و حتی در یک مورد نیز وی را از ناحیه دست با چاقو مجروح کرده بود.
"غفار" در خصوص روز حادثه به کارآگاهان گفت : ساعت 11 صبح روز نهم آذر امسال در حال استراحت بودم . همسرم نیز در حال درست کردن غذا بود که با استشمام بوی سوختن غذا از خواب بیدار شدم و همین موضوع بهانه درگیری من با زهرا شد و چند ضربه با سیلی و کمربند به او زدم . پس از پایان درگیری و مصرف مقداری مواد مخدر به آشپزخانه رفتم تا برای خود غذا درست کن . در همین زمان ، زهرا به آشپزخانه آمد و گفت "غذا درست نکن ؛ خودم غذا درست کردم" اما چون هنوز عصبانی بودم قاشق داغی را که با آن غذا درست می کردم ، روی دستش گذاشتم . زمانیکه خواستم از آشپزخانه خارج شوم ، زهرا جلوی در آشپزخانه ایستاده بود . او را هل دادم که بر روی زمین افتاد . حدود 5 دقیقه بعد حالش بد شد که بلافاصله با یکی از بستگان خود تماس گرفته و با کمک او ، همسرم را به بیمارستان منتقل کردیم .
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اشاره به گزارش پزشکی قانونی در خصوص وجود آثار متعدد کبودی بر روی قسمت های مختلف بدن مقتول گفت: با توجه به اعلام نظریه پزشکی قانونی در خصوص علت مرگ مقتول ، تحقیقات به عمل آمده از سوی کارآگاهان اداره دهم و اعترافات متهم در خصوص ضرب و شتم منجر به مرگ قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است .
به گزارش مهر، 11 آذر امسال از طريق بيمارستان بعثت وقوع يك فقره فوت مشكوك به كلانتري157 مسعوديه اعلام شد. با حضور مأموران كلانتري و بررسي هاي اوليه مشخص شد زن جوان به نام زهرا 17 ساله نهم آذر به علت شدت جراحت های وارد شده به ناحیه سر دچار مرگ مغزی شده بود.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فوت مشکوک و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی و با اعلام رضایت پدر و مادر زهرا عمل اهدای اعضای بدن به افراد نیازمند نیز انجام شد.
والدین زهرا پس از حضور در اداره دهم و طرح شکایت از دامادشان به کارآگاهان عنوان کردند : "همسر دخترمان به نام "غفار . س" 33 ساله اعتیاد به مصرف موادمخدر دارد و بارها اقدام به آزار و اذیت همسرش کرده و حتی چندین بار نیز بدنش را داغ کرده بود. زمانی که ما از شهرستان با زهرا تماس می گرفتیم ، اجازه نمی داد با دخترمان صحبت کنیم. حتی وقتی به تهران می آمدیم نیز نمی گذاشت تا دخترمان را ببینیم تا اینکه از طریق بستگان متوجه شدیم که غفار نهم آذر و پس از مصرف مواد ، دوباره با زهرا مشاجره کرده و او را مورد ضرب و شتم قرار داده که این بار باعث مرگ دخترمان شد.
در ادامه رسیدگی به این پرونده و در شرایطی که غفار پس از انتقال همسرش به بیمارستان مدتی ناپدید شده و دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفته بو به کارآگاهان اعلام شد که وی با مراجعه به کلانتری 157 هاشم آباد خود را معرفی کرده است.
با انتقال غفار به اداره دهم، وی در اظهارات اولیه مدعی شد که هیچگونه مشکلی با همسرش نداشته و تمامی بستگان و آشنایانشان حسرت زندگی او و همسرش را داشته اند اما در ادامه تحقیقات به عمل آمده از سوی کارآگاهان مشخص شد که غفار با همسرش دچار اختلاف بسیار شدیدی بود و حتی در یک مورد نیز وی را از ناحیه دست با چاقو مجروح کرده بود.
"غفار" در خصوص روز حادثه به کارآگاهان گفت : ساعت 11 صبح روز نهم آذر امسال در حال استراحت بودم . همسرم نیز در حال درست کردن غذا بود که با استشمام بوی سوختن غذا از خواب بیدار شدم و همین موضوع بهانه درگیری من با زهرا شد و چند ضربه با سیلی و کمربند به او زدم . پس از پایان درگیری و مصرف مقداری مواد مخدر به آشپزخانه رفتم تا برای خود غذا درست کن . در همین زمان ، زهرا به آشپزخانه آمد و گفت "غذا درست نکن ؛ خودم غذا درست کردم" اما چون هنوز عصبانی بودم قاشق داغی را که با آن غذا درست می کردم ، روی دستش گذاشتم . زمانیکه خواستم از آشپزخانه خارج شوم ، زهرا جلوی در آشپزخانه ایستاده بود . او را هل دادم که بر روی زمین افتاد . حدود 5 دقیقه بعد حالش بد شد که بلافاصله با یکی از بستگان خود تماس گرفته و با کمک او ، همسرم را به بیمارستان منتقل کردیم .
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اشاره به گزارش پزشکی قانونی در خصوص وجود آثار متعدد کبودی بر روی قسمت های مختلف بدن مقتول گفت: با توجه به اعلام نظریه پزشکی قانونی در خصوص علت مرگ مقتول ، تحقیقات به عمل آمده از سوی کارآگاهان اداره دهم و اعترافات متهم در خصوص ضرب و شتم منجر به مرگ قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است .
فقط میتونم بگم ای وای ای وای از این سقوط فرهنگی
به قول شاعر: اگر آدمییت بر این بی دمی است
دمی کو که من ننگم از آدمیست.!
این افرار بیرحم حتما باید قصاص شوند، از مردانگی هیچ بویی نبرده و توحش شدیدشو به یه فرد ضعیفتر نشان داده، حیف که جان انسانها با وجود این افراد ارزشی ندارد.
عجب!