بازی رویانیان با ۴ برگ!
پارسینه: این ضرب المثل مشهور است که " جنگ، جدی تر از آن است که به نظامیان سپرده شود." با این منطق احتمالا این روزها آقای رویانیان در حال القای همین گزاره است که فوتبال جدی تر و سیاسی تر و امنیتی تر از آن است که به فوتبالی ها واگذار شود یا بدهی ها و تعهدات بیش از آن است که دیگری بتواند زیر بار آن برود.
مدیر عامل باشگاه پرسپولیس که این روزها موقعیت متزلزلی دارد امید وار است با یاری علی دایی سرمربی موفق تیم خود، به لطف موفقیت های تیم و نیز تجربه علی فتح الله زاده در باشگاه استقلال باقی بماند.
از این رو خبر استعفای او چندان جدی گرفته نشد و عادل فردوسی پور نیز در برنامه ۹۰ کوشید این گزاره را القا کند که در دولت قبل نیز با او مخالف بودند تا با رهیدن از انتساب به محمود احمدی نژاد امکان بقا بیابد.
ابتدا این توضیح ضروری است که دلیل پرداختن این نویسنده به موضوعی ظاهرا ورزشی این است که مدیریت پرسپولیس و استقلال به رغم این رویه ماهیتی کاملا سیاسی و دولتی و در زیر پوست خود امنیتی دارد.
به این خاطر با تغییر دولت ها و به تبع آن وزیر ورزش ( وقبلا رییس سازمان تربیت بدنی) احتمال تغییر در سطوح مدیریتی دو باشگاه متعلق به وزارت ورزش نیز متصور است.
جالب این که در این دو باشگاه ابتدا مدیر عامل و گاه سرپرست منصوب می شود و بعد اعضای هیات مدیره را برای رعایت شکل ظاهری قضیه منصوب می کنند اما در واقع منصوب مستقیم وزیر ورزش به حساب می آیند و اصطلاحا انها را در هیات مدیره باشگاه می چینند.
محمد رویانیان نیزکه بر اساس همین قاعده ۲۹ شهریور ۱۳۹۰ مدیرعامل پرسپولیس شد اکنون در چالشی گرفتار آمده که قبل از انتخابات ریاست جمهوری هم قابل حدس بود. چرا که حتی اگر محمد باقر قالیباف هم رییس جمهور می شد باز با مشکل رو به رو می شد. زیرا با این که شهردار کنونی تهران زمینه ارتقای او را در دوران فرماندهی خود در نیروی انتظامی فراهم آورد واز مازندران به تهران آورد و به فرماندهی پلیس ۱۱۰ و بعدتر پلیس راه رساند اما رویانیان در چالش دولت احمدی نژاد با شهرداری تهران به جانب دولت گروید و عملا از اردوی قالیباف خارج شد.
با این حال رویانیان با این که می داند در دولت روحانی ترجیح این است که نظامیان " به جای خود " بازگردند و امور را به غیر نظامی ها بسپارند هنوز به طور کامل ناامید نشده ولحن او در برنامه ۹۰ دوم دی ماه نیز از همین واقعیت خبر می داد. امید های او از این ریشه ها آب می خورد:
-اول این که تیم فوتبال پرسپولیس فعلا در صدرجدول لیگ برتر فوتبال ایران است بنا بر این امیدوار است علی دایی از او حمایت کند. تلاش اخیر او برای بخشودگی سرمربی همیشه معترض که در ادامه فراموش کردن اختلافات قبلی در آغاز فصل و اعتماد مجدد به اوصورت پذیرفت، به قاعده باید انتظار جبران را برای سردار شکل داده باشد. رویانیان البته می داند که دایی با حبیب کاشانی نیز رابطه مشابهی داشت ولی به آن وفادار نماند.
-او در مصاحبه های خود اعضای مخالف در هیات مدیره - اکبری، جمشیدی و نامی- را منتسب به دولت قبل معرفی می کند تا حمایت دولت روحانی را جلب کند. اولی در دوران محمد عباسی در وزارت ورزش رییس حوزه جوانان بوده و اکنون این سمت را به دیگری سپرده، دومی وزیر ارتباطات دولت احمدی نژاد بوده و جمشیدی هم در باشگاه پیکان سابقه ریاست هیات مدیره دارد. طعنه آمیز است که خود آقای رویانیان با شخص رییس جمهور سابق رابطه نزدیک داشته تا جایی که مدیریت ستاد سوخت و حمل و نقل بر عهده او بود و با این منطق به دولت قبل منتسب تر است. اما برای مرتفع کردن این ذهنیت خود را یک " سرباز" معرفی می کند که فارغ از دسته بندی های سیاسی به انجام ماموریت اشتغال داشته است.
فردوسی پور نیز با زیرکی از مخالفت های دولت قبل با او سخن گفت تا رویانیان را دراین منظور یاری رسانده باشد. برنامه ۹۰ در این دو ساله آشکار و ناآشکار از رویانیان حمایت کرده و انتقاد از بخشودگی سرمربی این تیم و مقایسه حکم تبرئه او با محرومیت مربیان دیگر، نباید ما را به اشتباه بیندازد.
- امید اصلی اما به صورت بدهی های تیم است. گزینه های مدیریت از این می هراسند که وارٍث بدهی باشند و نتوانند آنها را جمع و جور کنند. از این رو در این دو باشگاه هر گاه مدیر عاملی احساس کند رقیبی در کار است و زمین زیر پای او سست شده در هزینه کرد و جذب بازیکن و تعهد جدید دلیر می شود و این شاید همان آموزه ای باشد که از فتح الله زاده در گفتار یا رفتار فرا گرفته باشد. از این رو هر دو در راه اندازی صندوق پیشکسوتان و پذیره نویسی شتاب نشان داده اند. اگر رویانیان تازه دو سال است وارد این وادی شده همتای او تجربه طولانی دارد و با همین شگردها با دولت های مختلف و رییسان متفاوت دستگاه ورزش کنار آمده و در واقع توانسته آنان را مجاب کند این کلاف سردرگم جز با دست او باز نمی شود کما این که هر گاه گره خورده سراغ او رفته و او را بازگردانده اند.
تا جایی که فتح الله زاده حالا شاید دیگر به حمایت های علی آقا محمدی - بر کشاننده و حامی اولیه خود- نیز نیاز نداشته باشد.
یک بار در برنامه صندلی داغ مجری - کاردان- از میهمان خود - حسین قریب- که در آن زمان مدیر عامل باشگاه استقلال بود پرسید: تحصیلات و تخصص شما چیست؟ او پاسخ داد: من دکترای امنیت استراتژیک دارم. مجری پرسید: چه ربطی به ورزش و فوتبال دارد؟ قریب صادقانه پاسخ داد: کاملا مرتبط است. چون مقوله فوتبال در کشور ما کاملا امنیتی و استراتژیک است.
هر لحظه ممکن است وزیر ورزش اعضای هیات مدیره پرسپولیس و حتی استقلال را تغییر دهد و در نتیجه نه تنها رویانیان که فتح الله زاده نیز تغییر کند. اما چرا احتمال تغییر اولی زیاد و دومی بسیار کم است؟ چون اولی به دولت قبل منتسب است و دومی بسیار کمتر. بنا براین رویانیان در این روزها با چهار برگ بازی می کند تا بماند:
اول این که مخالفان خود در هیات مدیره را احمدی نژادی معرفی کند نه خود را.
دوم این که از علی دایی یاری بخواهد.
سوم روی فضا سازی های آگاهانه و ناآگاهانه فردوسی پور حساب کند.
و مهم تر از همه احتمالا از فتح الله زاده آموخته که اوضاع را بغرنج و پیچیده جلوه دهد. می گویند" پول گم شده خود را همان جا که گم کرده اید پیدا کنید". بنا براین درآمد زایی را باید به همان مدیری سپرد که بدهی به بار آورده است.
این ضرب المثل هم مشهور است که " جنگ، جدی تر از آن است که به نظامیان سپرده شود." با این منطق احتمالا این روزها آقای رویانیان در حال القای همین گزاره است که فوتبال جدی تر و سیاسی تر و امنیتی تر از آن است که به فوتبالی ها واگذار شود یا بدهی ها و تعهدات بیش از آن است که دیگری بتواند زیر بار آن برود. اما این که تا چه اندازه موفق می شود بیش از مهارت خود او به تصمیم وزیر ورزش بستگی دارد.
ارسال نظر