گوناگون

جوابیه خواندنی کارگردان "سالهای مشروطه": خبرنگار پارسینه شباهتی به اصحاب هنر نداشت! + توضیح پارسینه

پارسینه: اینجانب روز جمعه در محل گل فروشی امام زاده عبدالله حضور داشتم که مردی با سر و وضع ژولیده که هیچ شباهتی به دوستان مطبوعاتی و خبرنگار نداشت به سمت بنده آمد، تا جایی که بنده تصور کردم که ایشان درخواست کمک مالی دارند و بدون مقدمه گفت که من سریال شما را دیدم و می خواستم با شما صحبت کنم.

پیرو درج مصاحبه ای با آقای محمدرضا ورزی، کارگردان و نویسنده سریال "سالهای مشروطه" و بازتاب آن در رسانه ها، ایشان جوابیه ای را برای سایت ها ارسال کرده اند که متن این جوابیه و توضیحات ما را از نظر می گذرانید:

بنام خدا
پیرو مطلب لغوی که از طرف سایت پارسینه در تاریخ 1/2/88 در روزنامه بانی فیلم در ستون شنیده های خواندنی به چاپ رسیده بود، لازم می دانم مطلبی را به اطلاع عموم برسانم.

اینجانب روز جمعه در محل گل فروشی امام زاده عبدالله حضور داشتم که مردی با سر و وضع ژولیده که هیچ شباهتی به دوستان مطبوعاتی و خبرنگار نداشت به سمت بنده آمد، تا جایی که بنده تصور کردم که ایشان درخواست کمک مالی دارند و بدون مقدمه گفت که من سریال شما را دیدم و می خواستم با شما صحبت کنم.

بنده اظهار داشتم در چه خصوص و ایشان بدون مقدمه سوالاتی را اظهار کرد که به اتهام بیشتر شبیه بود تا سوال...

نتیجه این بحث ها به مجادله ختم شد تا جایی که من ایشان را از خودم راندم و در این مجادله یک فضای گفتگوی مطبوعاتی نبود که بخواهد در یک روزنامه چاپ شود. بنده بسیار افسوس می خورم از افرادی سودجو و بیسواد و کم اطلاع که خود را در خانواده محترم و مقدس مطبوعات و خبرنگار جا می دهند.

بنده در طی این سالها، با بسیاری از دوستان خبرنگار مصاحبه کرده ام و تاکنون بین ما فضای نامطلوبی بوجود نیامده بود و ببینید این شخص چه برخورد زشت و غیرحرفه ای را کرده بود که اظهار داشته پاسخ بنده، نامناسب بوده است.

وی به بنده اتهام بست که شما رانت خواری، بدون هیچ ادلّه منطقی و بنده از سر راندن ایشان از خویش به وی جواب های سربالا دادم و اصلاً فضای مصاحبه مطبوعاتی نبود و به دلیل تهدیدهای چند روز گذشته از طرف برخی از محافل اینگونه برخوردها را طبیعی می دانم.

خداوند این جماعت را به راه راست هدایت کند که توفیقشان را در ضربه زدن به اصحاب هنر دریافتند.

***

توضیح پارسینه: هرچند جوابیه آقای ورزی، بدون هیچ تفسیر و توضیحی نشان‌دهنده روحیه و اخلاق ایشان است و ما را از توضیحات اضافه معاف می کند ولی از آقای ورزی عذرخواهی می کنیم که سر و وضع خبرنگار پارسینه شباهتی به "دوستان مطبوعاتی و خبرنگار ایشان " نداشت و باز هم عذرخواهی می کنیم که مثل معدود مصاحبه های ایشان با چند روزنامه خاص، در سئوالات ما، "قربان صدقه و .." نبود، ما فکر می کردیم که خبرنگار باید آزادانه "سئوال "بپرسد و انتقاد کند،نه اینکه دغدغه "تهدیدهای محافل خاص" علیه استاد ورزی را داشته باشد، اما ظاهرا آقای ورزی معتقد است رسالت رسانه ها این است که صرفا از ایشان بابت به نمایش کشیدن ماهرانه و بی نظیر تاریخ! قدردانی و تشکر کنند، باز هم قضاوت در این مورد را به خوانندگان محترم می سپاریم!

ارسال نظر

  • ناشناس

    خدواند این کارگردان را به راه راست هدایت کند تا در همه حال یک رنگ باشد و جواب مردم ژولیده را بهتر از دیگران بدهد و انها راشاد کند.نه جلو دوربین و روزنامه نگار نقش بازی کند و درونش جلو مردم عادی بروز پیدا کند

  • ناشناس

    با سلام من فکر نمی کنم اقای ورزی قصد و غرضی از این رفتارشان داشته باشند چون ایشان انسان بسیار فهیمی هستند احتمالا اقای خبرنگار محترم شما در یک موقعیت نه چندان مناسب از ایشان در خواست مصاحبه کرده و احتمالا هم کمی در ان زمان سوالات بی ربطی پرسیده که باعث رفتار تند ایشان شده است به نظر من طرز لباس پوشیدن این خبرنگار اصلا ربطی به نوع برخورد اقای ورزی با ایشان ندارد چون اصولا سوالات عجیب و بی ربط انهم در یک شرایط زمانی و مکانی نا مناسب انسانها را عصبانی می کند .به نظر من هر دوی ایشان در رفتارشان اشتباه و تند روی کرده اند به هر حال باید همیشه به حریم خصوصی افراد احترام گذاشت .

  • ناشناس

    از خواندن این مصاحبه در روزنامه بانی فیلم متأسف شدم اون هم برای چنین روزنامه ای و حرفه خودم. چون هر کسی از خونه ننش قهر میکنه یا خواننده میشه یا خبرنگار!!!!!!!
    میشه بگید شما چی می‌خواین؟؟!!!
    اگر فیلم خوب بسازن می گین سفارشیه/ دولتیه/ ... اگر نسازن می گین وجود اینن کار رو ندارن.
    همینه که هنوز توی جای خودمون درجا می زنیم.
    اگر کسانی که این سریال رو دیدن/ مصاحبه اون بابای به ظاهر خبرنگار رو کامل بخونند متوجه می‌شوند که حق با کیه؟
    آقای به ظاهر خبرنگار کجا دیدین که برای مصاحبه یقه یارو رو جایی که داره برای امواتش گل می خره بگیرن و سوالات غیر حرفه ای بپرسند. شما قربون صدقه نرید اما توهین هم نکنید.
    شماها یاد گرفتید برای دفاع از خودتون دیگری رو تحقیر کنید.
    باید بگم کسانی که این بالا و بعد این پایین امتیاز بد به سریال سال‌های مشروطه دادن و می خوان بدهند نهایت بی مهری به تولیدات داخلیه.
    به فرض که تقلید از علی حاتمی کرده باشه چی رو می خواین ثابت کنید مگر غیر از اینه که یه هنرمند بزرگ ایرانی داشتیم که آثارش قابل تقلید دیگر فیلمسازهاست. هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • ناشناس

    بعد از سالهاي سال كه از وارونه نويسي تاريخ مشروطيت ايران مي گذرد آقاي ورزي حقايقي از آن را ( مثلا" در خصوص عالم مجاهد ، شيخ فضل الله نوري ، اما با دفاع بد و بسيار ناشيانه از آن بزرگوار كه خود نوعي حمله به شخصيت منطقي -اسلامي و مستقل و استوار ايشان محسوب مي شود ) مطرح كرده است و در اين « ورطه » :
    1 - اگر بحث بر « سر و وضع ظاهر » است كجاي آقاي صادقي مناسب ايفاي نقش به جاي امير كبير است ؟ : اندام لاغر ؟ چشمان روشن و نه چندان مهربان و متين ؟ آن ژست ها ؟ ... كجاي اندام لاغر و پشت خميده آقاي راد به تصاوير ناصرالدين شاه ميماند ؟ و آيا مهد عليا هم با چنبن چهره اي روشن و به خصوص اين اداو اطوارهاي فيلم هاي دراماتيك غرب بود ه است؟!!!
    2 - از چند نفر مثل آقاي مطيع و آقاي مشايخي و تاحدودي آقاي راد و... كه بگذريم مجموعا" بازيگران ضعيفي براي ايفاي نقش سياستمداراني بسيار قوي انتخاب شده اند كه اگر بحثي از « سودجوئي » نكنيم چنين امري با آنهمه هزينه بسيار عجيب است . آيا استفاده از تعدادي از بازيگران كه چشمان ، چهره ، و صدايشان به حد كافي براي اكثر قريب به اتفاق مردم ايران آشنا است در چند نقش كاملا" مختلف نوعي « سودجوئي » محسوب نمي شود ؟ يعني در عالم بازيگري در ايران تا به اين حد قحط الرجال است ؟!!!
    3 - « بيسوادي و كم اطلاعي » شايد غفلت از نقش مليجك و جيران گرفته تا ملاعلي كني و سيدعلي و به خصوص امثال آقاسيدكاظم طباطبائي است . اما امينه و اصلان و فلان وبهماني ( كه لابد فلان نخود « تحميلي » هر آش فيلم هاي فارسي مي خواسته است شخصيت خود را در آن متجلي ببيند ! ) از كاه بودن نسبي به كوه بودن هنري مي رسند ؟!!!
    « بيسوادي و كم اطلاعي » بنظر اينجانب اين است كه نوشتن چنين فيلمنامه اي با آنهمه اهميت و به خصوص آنهمه هزينه به جاي يك مورخ « گردن كلفت » و فيلمنامه نويسي به حدكافي « متواضع » و مجرب به مورخي درجه پنجم سپرده شود .
    4 - « برخورد زشت » و بسيار زننده با تاريخ ايران ، ايران ، و به خصوص توهين به شعور اين مردم آزاده و بيدار اين است كه به بزرگان و به قهرمانان وطنشان عملا" توهين شود . به راستي آيا ستارخان اينقدر ناجوانمرد بود كه گروهي زن را سپر بلاي خود نمايد يا...
    درست است كه انگليسي ها هميشه نامرئي افراد بيسواد صاحبمنصب ايراني را خام كرده و به طمع انداخته و نهايتا" هم به خواست خود رسيده اند اما ( چيزي كه در اين مجموعه به خوبي نشان داده نمي شود ! ) روسها هم هميشه كورمانده كورديده كور خوانده و به ترور و تخريب كور پرداخته اند . كشتن نه تنها نمايندگان مردم ، بلكه ترور فيزيكي يا شخصيتي سردمداران اسلامخواهي و وطندوستي نيز هميشه نسخه ناشيانه آنها بوده است . آنها ، تقريبا" برخلاف انگليسي ها ، هيچگاه جامعه ايران را به درستي نشناخته اند و ندانسته اند چگونه در آنجا عمل كنند .
    آيا كساني كه با صرف اينهمه وقت و هزينه و آنهم از جيب مردم فيلمي را مي سازند كه به لحاظ استناد و اعتبار فقط يك بار ممكن است نشان داده شود و تارخ مصرفي خاص و محدود دارند « اصحاب هنر » !!! اند يا به اصطلاح عموم مردم آگاه و بصير ايران كه هر چيزي را به سادگي نمي پذيرند ؟ مطمئن باشيد كه مردم ايران ميفهمند . هنر فهم اجتماعي و سياسي نزد آن ها قابل انكار نيست ؛ فقط بايد فهميد كه مردم ميفهمند ...

  • ناشناس

    خوب بابام جان اول برو آرايش كن و بعد برو مصاحبه
    بابا دل استاد رو به درد آوردي ناراحتش كردي

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار