گوناگون

"اختلاف در حزب فراگیر!"

پارسینه: درباره اختلافات در حزب جمهوری اسلامی که نهایتا منجر به تعطیلی حزب در خرداد 1366 شد.

پس از شهادت آيت‌الله بهشتي به عنوان اصلي‌ترين بنيانگذار حزب جمهوري اسلامي، اختلافات در حزب بيش از پيش بروز و ظهور پيدا كرد. آن گونه كه ياران نزديك بهشتي مي‌گويند اين شايد به خاطر مشرب و مرام او بود كه افراد با حداقل‌هاي مشترك مي‌توانستند با او كار كنند اما اين قابليتي نبود كه هر كسي داراي آن باشد و به همين دليل، پس از شهادت بهشتي روز به روز اختلافات به دليل سلايق مختلف در حزب بيشتر و بيشتر مي‌شد. آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در خاطرات خود پيرامون اختلافات و گروه‌بندي‌ها در داخل حزب چنين مي‌گويند: «اكنون در داخل حزب جمهوري اسلامي نيز دو جناح قدرتمند وجود دارد كه جناح اول خواهان حاكميت مطلق دولت بر تمامي فعاليت‌هاي كشور است و جناح دوم خواهان مشاركت طبقه‌يي خاص در تمام مسائل سياسي، اقتصادي و اجتماعي است و اين دو جناح در واقع نمايندگان دو حزب بدون تشكيلات مي‌باشند و امام(ره) همواره توصيه مي‌كند كه اختلاف نظرهاي دو جناح فقط در جنبه اقتصادي باشد...»1

با پيش رفتن فعاليت‌هاي حزب و به دست گرفتن تمامي اركان قدرت در نظام توسط حزب جمهوري اسلامي از جمله رياست‌جمهوري، نخست وزيري، مجلس شوراي اسلامي، شوراي عالي قضايي و... امام(ره) نيز با فعاليت‌هاي حزب بيش از پيش مخالفت مي‌كنند و فعاليت‌هاي ضعيف و بعضا داراي اشكالات عمده دفاتر شهرستان‌هاي حزب نيز مزيد بر علت مي‌شود كه امام(ره) بيش از پيش به رهبران حزب در مورد فعاليت‌هاي آن تذكر دهد. «تا ساعت هشت شب در دفترم كار كردم. احمد آقا (خميني) تلفني گفت، جمعي از نمايندگان در نامه‌يي به امام(ره) از اظهارات در جلسه سالگرد حزب جمهوري اسلامي عليه دولت و به نفع مخالفان دولت بوده است، اظهار نگراني و كسب تكليف كرده‌اند. از من خواست كه نوار سخنان را بخواهم و بشنوم. كم‌كم اين گونه كارها، نظر امام(ره) نسبت به حزب را دچار ترديد خواهد كرد.»2

حزبي كه زماني براي كادرسازي و يكدست كردن نيروهاي انقلاب و خط امام، براي خدمت به انقلاب تاسيس شده بود حالا به آنجا رسيده است كه هر ماه موضوعي جنجالي باعث به حاشيه رانده شدن فعاليت‌هاي آن و باعث مي‌شود امام(ره) نيز دايما در مورد آن به رهبران حزب تذكرات جدي بدهند. «اختلاف بين دو جريان راديكال و محافظه‌كار در درون حزب جمهوري اسلامي، شبيه اختلاف در دولت و مجلس ادامه داشت كه اين اختلاف به مديريت و محتوا و شيوه اداره روزنامه جمهوري اسلامي هم كشيده شده بود و وقت زيادي از ما مي‌گرفت. بالاخره پاي امام، هم در داخل كار حزب و هم روزنامه به ميان آمد. بحث بر سر ادامه كار يا انحلال يا پايين كشيدن فتيله حزب بود و سرانجام راه سوم با مشورت امام انتخاب شد. اين جريان ضربه كاري را به تفكر تحزب وارد كرد و پس از آن ديگر حزب نيرومندي در كشور شكل نگرفت.» 3 تركيب حزب جمهوري اسلامي به گونه‌يي بود كه تمامي اختلافات مهم و سرنوشت‌ساز در كشور به حزب جمهوري اسلامي سرايت مي‌كرد. از انتخاب آيت‌الله حسينعلي منتظري به قائم‌مقامي رهبري گرفته تا پرونده انفجار دفتر نخست‌وزيري و انتخاب نخست‌وزير و... همه به نوعي به حزب و اعضاي حزب مربوط مي‌شد و جناح‌هاي مختلف حزب درباره آن نظرات و اختلافات خاص خود را داشتند. شايد به همين دليل هم بود كه با گذشت زمان اختلافات در حزب جمهوري اسلامي به جاي كاسته شدن، اوج مي‌گرفت و بيش از پيش باعث انشقاق در حزبي كه زماني قرار بود فراگير و متحد باشد مي‌شد. اوج اين اختلاف نظر‌ها را شايد بتوان از نيمه سال 65 به بعد مشاهده كرد. اختلاف ديدگاه درباره جنگ، اختلاف درباره حدود اختيارات ولي فقيه، اختلاف درباره اقتصاد آزاد يا دولتي و... باعث شد تا حزب جمهوري اسلامي محفلي باشد كه بيش از هر زمان ديگري اختلافات ميان مسوولان كشور را دامن بزند. از اوايل سال 1366 زمزمه‌ها درباره توقف فعاليت‌هاي حزب شنيده مي‌شد و روند فعاليت‌هاي حزب جمهوري اسلامي نشان از آن داشت كه حزب جمهوري اسلامي به پايان فعاليت‌هاي خود نزديك مي‌شود و سر انجام در خرداد 1366 با انتشار نامه‌يي از طرف آيت‌الله خامنه‌اي مقام معظم رهبري و آيت‌الله هاشمي رفسنجاني خطاب به حضرت امام(ره) زمزمه‌ها در مورد توقف فعاليت‌هاي حزب جمهوري اسلامي به تحقق پيوست. در اوايل خرداد 1366 آيت‌الله سيد علي خامنه‌اي دبيركل وقت حزب و آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در نامه‌يي خطاب به امام خميني(ره) از ايشان در مورد فعاليت‌هاي حزب جمهوري اسلامي كسب تكليف كردند:

«بسم‌الله الرحمن الرحيم

محضر مبارك مرجع عاليقدر و رهبر كبير انقلاب

حضرت امام خميني- مدظله‌العالي

همانطور كه آن رهبر عزيز اطلاع دارند، تاسيس «حزب جمهوري اسلامي» از طرف هيات موسس با مشورت آن مقام معظم و در شرايطي انجام شد كه نياز به يك تشكل در برابر انبوه مسائل در آغاز انقلاب و لزوم انسجام و انتظام نيروهاي آگاه و مومن و گسترش آگاهي‌هاي انقلابي و تربيت كادرهاي فعال و كارآمد براي اداره كشور و خنثي كردن توطئه گروهك‌ها و عوامل دشمن خارجي و ضد انقلاب داخلي به‌شدت احساس مي‌شد. اين حزب در طول سال‌هاي گذشته در حد توان خود براي تثبيت نظام جمهوري اسلامي و انجام تكاليف بزرگي كه بر دوش خود حس مي‌كرد، از هيچ كوششي فروگذار نكرد؛ و در كوران توطئه‌هاي چپ و راست با فداكاري و تقديم شهدايي كه بعضي از آنان چهره‌هاي برجسته و فراموش نشدني انقلابند، از جمله شهداي هفتم تير، نقاب از روي نفاق برانداخت و مظلوميت و حقانيت خط امام را به نمايش گذارد. در طول جنگ تحميلي، حزب جمهوري اسلامي در سراسر كشور به وظيفه اسلامي خود براي بسيج مردم و شركت فعال در جبهه‌هاي نور عمل كرد، و جمعي از كادر‌ها و اعضاي آن در اين جهاد مقدس به افتخار شهادت نايل آمدند. تعبد افراد اين حزب به اسلام و اعتقاد راسخ آنان به ولايت فقيه، كه خود عامل مهمي در كينه‌توزي ضدانقلاب بود، ايجاب مي‌كرد كه در مراحل و مقاطع مختلف انقلاب، با كسب رهنمودهايي از آن مقام معظم، حركت حزب را تنظيم و سياست‌هاي آن را پي‌ريزي نمايند. اكنون به فضل الهي نهادهاي جمهوري اسلامي تثبيت شده و سطح آگاهي و درك سياسي آحاد ملت انقلاب را از جهات عديده آسيب‌ناپذير ساخته و روشن‌بيني و توكل و قوت اراده آن رهبر عاليقدر و فداكاري و آمادگي مردم حزب‌الله توطئه‌هاي ضدانقلاب داخلي و استكبار جهاني را بياثر و كم‌خطر نموده است. لذا احساس مي‌شود كه وجود حزب، ديگر آن منافع و فوايد آغاز كار را نداشته، و بالعكس، ممكن است تحزب در شرايط كنوني بهانهاي براي ايجاد اختلاف و دودستگي و موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت گردد، و حتي نيرو‌ها را صرف مقابله با يكديگر و خنثي‌سازي يكديگر كند. لذا، همانطور كه قبلا نيز كراراً عرض شد، شوراي مركزي پس از بحث و بررسي مبسوط و مستوفا با اكثريت قاطع به اين نتيجه رسيد كه مصلحت كنوني انقلاب در آن است كه «حزب جمهوري اسلامي» تعطيل و فعاليت‌هاي آن به كلي متوقف گردد. مراتب براي استحضار و كسب رهنمود عالي معروض مي‌گردد.

والامر اليكم، و ادام‌الله بقائكم الشريف

سيدعلي خامنهاي- اكبر هاشمي رفسنجاني»4

امام خميني(ره) نيز 11 خرداد 1366 در پاسخي كوتاه به اين نامه چنين نوشتند:

«بسمه تعالي

جنابان حجج‌الاسلام آقاي خامنهاي و آقاي هاشمي- دام توفيقهما.

موافقت مي‌شود. لازم است تذكر دهم كه حضرات آقايان موسسين محترم حزب، مورد علاقه اينجانب مي‌باشند. اميدوارم همگي در اين موقع حساس با اتفاق و اتحاد در پيشبرد مقاصد عاليه اسلام و جمهوري اسلامي كوشا باشيد. ضمنا تذكر مي‌دهم كه اهانت به هر مسلماني چه عضو حزب باشد يا نه بر خلاف اسلام و تفرقه‌اندازي در اين موقع از بزرگ‌ترين گناهان است.

والسلام عليكما و رحمة‌الله.

11 خرداد 66

روح‌الله الموسوي الخميني»5

و سرانجام فعاليت‌هاي حزب جمهوري اسلامي در 12 خرداد 1366 به پايان رسيد و حزب جمهوري پس از 9 سال فعاليت مستمر و مداوم به كار خود پايان داد. هر چند حزب جمهوري اسلامي در خرداد 66 به فعاليت‌هاي خود پايان داد اما تا سال‌ها خطوط فكري حاكم بر حزب جمهوري اسلامي باقي ماند و اين نشان از آن داشت و دارد اگرچه حزبي به ظاهر ممكن است متوقف شود اما تفكر آن مي‌تواند همچنان در كشور بروز و ظهور داشته باشد.

منابع:

1- خاطرات سال 1365 آيتالله هاشمي رفسنجاني/ پي نوشت ص 234، نشر معارف انقلاب چاپ 1388

2- خاطرات آيتالله هاشمي رفسنجاني سال 1365، دوشنبه 18 اسفند 1365 صفحه 494، چاپ 1388 نشر معارف انقلاب

3- مقدمه خاطرات سال 1364 آيتالله هاشمي رفسنجاني صفحه 24 نشر معارف انقلاب چاپ 1387

4- روزنامه جمهوري اسلامي خرداد 1366

5- روزنامه جمهوري اسلامي 12 خرداد 1366.

سیدمهدی دزفولی/روزنامه اعتماد

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار