سربازها آزاد شدند، آزاد نشدند!
پارسینه: حالا حتی اگر 5 برادر سرباز اسیرمان آزاد شوند هم دیگر کسی تصویرشان را از یاد نمی برد، تصویر آن 5 جوان را ، با چشم های غمگین، سرهای تراشیده، صورت های بی لبخند و اندوهی در چشم های غمگین، چهارزانو نشسته، زیر تفت آفتاب که بالای سرشان ، تروریستی، کلاشینکف به دست، ایستاده و صورتش را پوشانده است.
امروز که به غروب برسد ، بیست و چهارمین روز چشم انتظاری ایرانی ها برای برادرهای سربازشان است که گروهک تروریستی جیش العدل آنها را در منطقه جکیگور استان سیستان و بلوچستان ربود و در ازای آزادی شان ، آزادی 300 زندانی مورد نظرش را در ایران و سوریه طلب کرد.
در نخستین روزهای پس از این آدم ربایی ، بیشتر مسئولان ایرانی سکوت کردند اما بالاخره با اعلام عمومی جیش العدل که مسئولیت این عملیات تروریستی را بر عهده گرفت ، سکوت را شکستند و موضوع آدم ربایی را تایید کردند.
ایرانی های غیرتمند تاب نیاوردند برادرهای شان را در بند ببینند و هرکس در حد وسعش برای آزادی سربازها تلاش کرد، گروهی قصه سربازها را در گفته های روزمره شان به گوش دیگران رساندند، گروهی که اهل نوشتن بودند از غم غربت سربازها قلم زدند یا نقاشی کردند ، گروهی که در شبکه های اجتماعی رفت و آمد داشتند خبر اسارت عزیزان شان را برای ایرانی های دیگر در سراسر جهان خبر تعریف کردند و جنبشی برای آزادی شان راه انداختند .
اما در این ماجرا سیاست مسئولان کشور ، حتی در ابراز نظرها، همکاسه نبود به شکلی که برخی تهدید کردند که به پایگاههای تروریست ها حتی در خاک پاکستان حمله نظامی خواهند کرد، اندکی بعد، این نظر اصلاح و اعلام شد که این اقدام حتما با کسب اجازه از دولت پاکستان صورت خواهد گرفت.
در همان زمان، گروهی از مسئولان نیز گفتند که اصلا نمی دانند جیش العدل چه می خواهد و گروهی هم از رسانه ها به عنوان تریبونی استفاده کردند که بگویند هیچ اهمیتی ندارد جیش العدل چه می خواهد چون ایران تن به خواسته هایش نمی دهد.
این اظهار نظرها حتی اگر از نظر محتوا درست بود که یعنی ایران نمی خواست به گروگان گیرها باج بدهد ، در شرایطی ابراز می شد که هر لحظه امکان داشت گفته ای نسنجیده و بی موقع ، جان سربازها را به خطر بیندازد.
آشفتگی مواضع اما به همین جا ختم نمی شود. ما حتی در اعلام اخبار مربوط به سرنوشت سربازانمان هم اشتباه عمل کرده ایم، به طوری که نهادهای مربوطه حتی نتوانسته اند هدایت و کنترل جریان خبری مربوطه به این مساله را در دست بگیرند و در عوض این خبرهای حتی بی پایه از آن سوی مرز ایران بوده که ما را به هر سو کشانده است.
در این زمینه، دو روز پیش شایعه ای جان گرفت که نشان می داد جیش العدل ، یکی از سربازان ایرانی را به شهادت رسانده است یک روز بعد اما این خبر که مرجع پخش آن مشکوک به نظر می رسید ، از یادها رفت و ناگهان در شبکه های اجتماعی شایعه دیگری به نقل از منابع خبری پاکستان شکل گرفت.
این شایعه می گفت نه تنها سربازهای مان زنده اند، بلکه آزاد شده اند و به زودی به کشور باز می گردند، برخی از مسئولان و خبرگزاریهای کشور هم این موضوع را تایید و برخی دیگر تکذیب کردند. این اظهارنظرها و خبرهای ضد و نقیض آنقدر تکرار شد که تا گروهی از مردم آن را باور کنند و از این خبر خوشحال شوند و به یکدیگر تبریک بگویند و عده ای دیگر همچنان به انتظار خبرهای متقن تر و جامعتر بنشینند. این ماجرا همچنان در ابهام باقی ماند تا آنکه سرانجام امروز، وصی خان سخنگوی سپاه مرزی پاکستان در ایالت بلوچستان ، به رسانه های پاکستانی خبر داد سربازهای ایرانی در میان 11 تبعه آزاد شده از چنگ جیش العدل نیستند.
نکته قابل تامل در این ماجرا آن است که گروهک تروریستی جیش العدل برای اطلاع رسانی درباره اقدامات جنایتکارانه اش، یک سایت راه اندازی کرده است اما ما هنوز در کشورمان یک مرجع رسمی که در برابر شایعات به سرعت واکنش نشان دهد و آنها را تکذیب یا تایید کند و به گوش رسانه ها برساند، نداریم. شاید، به همین علت رسانه ها و مردم به آسانی بازیچه دست اخبار ضد و نقیضی می شوند که گاهی پخش کنندگان شان اهدافی سوء را دنبال می کنند.
برای نمونه در جریان خبر سربازها ، گروهی از مردم آنقدر اخبار متناقض شنیدند که حساسیت شان را نسبت به این موضوع مهم از دست دادند و تکذیب های دایمی اخبار نیز باعث مطرح شدن بیشتر گروه تروریستی جیش العدل و شاید، قوی نشان دادن آن در اذهان عمومی شد.
وقوع رخدادهایی شبیه پرونده گروگان گیری مرزبانان ایرانی، در کشور ما با ضریب امنیت داخلی بالای آن، بسیار نادر است. با این حال به نظر می رسد لازم است مسئولان کشورمان ، استراتژی دقیقی برای واکنش نشان دادن به حوادثی از این دست داشته باشند و مرجعی رسمی در این نوع حوادث مسئولیت تایید یا تکذیب اخبار را به شکل رسمی به عهده بگیرد تا تصویر مقتدر کشورمان در دنیا و حس همنوع دوستی ایرانی ها آسیب نبیند. این موضوعی است که به نظر می رسد دو وزارتخانه کشور و امور خارجه باید بیشتر به بیندیشند و در اطلاع رسانی در این زمینه و مدیریت افکار عمومی بهتر عمل کنند.
مریم یوشی زاده
ارسال نظر