روزنامه وطن امروز نوشت: امر به معروف و نهی از منکر به فرموده رهبر حکیم انقلاب یک واجب فراموش شده است که جامعه امروز ایرانی با توجه به هجمه فرهنگی غرب بشدت به آن نیاز دارد. اگرچه مقوله حجاب و عفاف یکی از زیرشاخههای امر به معروف و نهی از منکر است اما خود از چنان وسعتی برخوردار است که 29 دستگاه دولتی و غیردولتی برای اصلاح آن باید دست به کار شوند و غفلت از آن باعث شده طی چند سال گذشته غرب با یک برنامهریزی مدون الگوی پوشش جوانان ایرانی بویژه زنان را تغییر دهد.
یکی ـ دو سالی است پدیده «ساپورتپوشان» در کشور بویژه در کلانشهرها به راه افتاده است. پدیدهای که شروع آن با چند برنامه از آکادمی گوگوش در شبکه «من و تو» ماهواره به راه افتاد و کمکم به یک اپیدمی ناهنجار اجتماعی تبدیل شد. در سری اول آکادمی در ۱۴ سکانس متفاوت، خانمها از شلوار ساپورت استفاده کردند. در سری دوم آکادمی در ۱۷ سکانس و در سری سوم، در ۷۲ سکانس متفاوت، خانمها از شلوار ساپورت استفاده کردند! این تعداد یعنی در ۹۰ درصد سکانسهای موجود این سری آکادمی از ساپورت استفاده شده است که در جای خود جای تامل زیادی دارد!
اگرچه در یک بررسی رفتاری مشخص شده است ۷۵ درصد کسانی که از پوشاک زننده استفاده میکنند، دچار «سندروم خودنمایی» هستند اما این واقعیت اجتماعی را نباید فراموش کرد که شبکههای ماهوارهای بر تغییر فرهنگ کشور تاثیر گذاشتهاند و با شیب ملایمی اقدام به تغییر پوشش جوانان کشور کردهاند تا بدان جا که قبح پوشیدن این نوع از لباسها دیگر ریخته است. برای روشنترشدن میتوان چند سوال زیر را طرح کرد:
آیا جامعه 10 سال پیش ظرفیت پذیرش شلوارهای لی فاق کوتاه برای آقایان را داشت؟
آیا حساسیت جامعه در 15-10 سال گذشته به قدری بود که در برابر حضور خانمهایی با شلوارهای لی بدننما یا ساپورت به همراه چکمههای بلند واکنش نشان ندهد؟
و سوالات دیگری که طرح آنها اثبات مقدمه را در پی خواهد داشت.
مروری بر گذشته نشان میدهد استراتژی «آبپزکردن قورباغه» بهصورت کاملا مدیریت شده و هدفمند در جامعه ایرانی بهکارگرفته شده است تا بدون هیچ جنگ و چالشی به سمت برهنگی غربی حرکت کنیم. از اینرو بود که در فصول گرم امسال پیشبینیها محقق شد و جمعیت قابل توجهی از خانمها به ساپورتهای براق و رنگ بدن روی آوردند. پوششی که نه برای کاستن آستانه تحمل جامعه در برابر غرایز، بلکه مستقیما خانوادهها و مردهای متاهل را نشانه گرفته است.
در بهار و تابستان 92 دیگر خبری از مانتوهای دکمه دار نبود. تمام مغازهها نه از مانتوهایی که بهصورت استوانهای و سنتی دوخته شدهاند، بلکه از مانتوهایی که دوخت هلالی و باز دارند، پر شدند تا تهییج غرایز جامعه به حداکثر ممکن برسد. نکته مهم دیگری که این لباسها دنبال کردند جامعه هدف آن است. بهصورت خلاصه و تیتروار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ـ افزایش تمایلات غریزی مردان در زمان حضورشان در اماکن عمومی
ـ کاستن قدرت تحمل مردان در برابر غرایز
ـ افزایش میزان تعرض به خانمها و القای ناامنی
ـ برانگیختگی حس تنوعطلبی مردان
ـ عدم ارضا و اغنای مردها با همسرانشان
ـ افزایش نارضایتیهای جنسی در خانوادهها و افزایش زمینه خیانت
ـ ایجاد رقابت بین خانمها برای باقی ماندن در ورطه تبرج
ـ افزایش تمایل در خانمهای متاهل برای اجتناب از عوامل برهم زننده فرم بدن همچون بارداری
در این برنامه مدون از تهاجم فرهنگی و تغییر پوشش، غرب سعی دارد متناسب با برخی ویژگیهای فرهنگی خانوارهای ایرانی، نوعی انحراف ایجاد کند و در ظاهر نشان دهد حجاب رعایت شده اما هدف اصلیاش، پوشیدن لباس بدننمایی است که حتی بیش از برهنگی، اثر منفی بر فرهنگ خانوار ایرانی دارد بویژه آنکه با معرفی یک زن محجبه و متاهل با این نوع پوشش در لباس خانمها، تخریب بیشتری را هدف گرفتهاند. این هشدارها ما را بر آن میدارد که بیش از پیش بر الگوی پوشش سال آینده دقیق شویم.
در این مجال آنچه امروز در شبکههای فارسیزبان ماهواره ارائه میشود، میتواند حائز اهمیت باشد. معرفی پوششی عریانتر در شبکههای امروز ماهوارهای که ترکیبی است از ساق شلواری -که بسیار نازکتر و بدن نماتر از ساپورتهای موجود در بازار ایران است- به همراه بلوز یقهباز که بیش از همه در همین شبکه من و تو نشان داده میشود یک زنگ خطر بزرگ است.
از طرفی وقتی به داخل کشور نگاه میکنیم آستانه تحمل فرهنگی کشور به حدی پایین آمده است که هر مدلی بتواند بازی تبلیغات را ببرد، در آن پذیرفته خواهد شد و تاسفبارتر اینکه عطش دانشآموزان و دانش آموختگان در پذیرش هر چیزی که اسمش را مد بگذارند، بسیار بالاست. از آنجا که این قشر بیشترین کاربران فضای مجازی و مخاطبان برنامههای ماهوارهای هستند، مدهای جدید را از طریق این دو رسانه به راحتی دریافت میکنند. تبلیغات مدهای جدید هم از مدل «به مرگ میگیرند که به تب راضی شوند» پیروی میکند، یعنی تبلیغات بین یک مد سقف و یک مد کف صورت میپذیرد؛ مد سقف در ماهوارهها و مد کف در تبلیغات اینترنتی.
با توضیحات ارائه شده و با نگاهی گذرا به تبلیغات مدهای زمستانه در بازار، ست لباسهای «پالتو-تونیک-ساپورت- چکمه» بیشترین حجم تبلیغاتی را به خود اختصاص داده است. دقیقتر آنکه ما از مانتوهای بلند بدون دکمه به پالتوهای کوتاه بدون دکمه و تونیکهای متفاوت از مدلهای سابق تقریبا آنچه در شبکههای ماهوارهای امروز نشان داده میشود، رسیدهایم. تونیکهایی که متفاوت از گذشته بلند و پوشیده نیستند، بلکه کوتاهند و حداکثر تا سر فاق را میپوشانند. اگر این مد بهعنوان مد لباسی زمستانه در جامعه پذیرفته شود باید گفت که در فصل گرما (که دیگر نیازی به پوشش پالتو نیست) باید با مانتو (ولو بدون دکمهاش) نیز خداحافظی کرد و ساق شلواری و بلوز آکادمی گوگوش را بپذیریم.
دولت و دیگر دستگاههای اجرایی باید برای این تهاجم فرهنگی برنامه داشته باشند که کمترین آن ممنوعیت توزیع این نوع پوشش در فروشگاههای پوشاک و در کنار آن توزیع گسترده پوشاک مبتنی بر فرهنگ ایرانی ـ اسلامی است والا تابستان 93 را باید نقطه عطف تغییر جامعه پوشیده ایرانی به جامعه برهنه غربی و چهبسا بدتر بدانیم.
مشکل ما ساپورته یا حق ماموریت 12 میلیاردی و پول غذا 530 میلیونی یا خورده شدن پول نفت توسط رنجانی و دارو دستش یا غارت تامین اجتماعی و... یک کم انصاف داشته باشید کدومش بده
فکر میکنید استحاله فرهنگی از کجا شروع میشه تا به حال به این فکر کردید که من و تو و امثالهم بدون هیچ گونه ساپورت مالی از کجا برنامه واسه ما میسازد کم کم اوردن تم به مهمانی ها و سرو شراب و .... خدا لعنتشون کنه که از عوام همچین استفاده هایی میکنن
اونها سبک زندگی غربی رو نشون میدن
وظیفه شون هم هست نشون بدن
اصلاً برای همین به وجود اومدن
شما چه انتظاراتی از شبکه های خارجی دارید.
مثلا باید بیان حجاب رو مستقیم و با نصیحت تبلیغ کنند.
لطفاً از اونها انتقاد نکنید. اونها کار خودشون رو خیلی خوب بلد هستند و در ماموریتی که دارند بسیار عالی عمل می کنند.
صدا و سیمای خودمون (که البته دیگه زیاد از خود نمی دونیم) باید به خودش بیاد و کاری بکنه و مخاطبان گریخته از خود را جمع و جور کنه. نه اینکه توهم بزنه و بگه چون ما قوی هستیم دشمن زیاد داریم.
نمي دونم والا ... كي راس ميگه كي دروغ ؟
چه خوشتون بیاید چه نیاید همه جوامع همان راهی را می روند که غرب رفته است منتهی با دهها سال تاخیر. حالا امکان دارد با زور و ارعاب این روند را کند کرد ولی جلوی آن را هرگز نمی شود گرفت. چون مسیری که غرب رفته ایت به دلیل گسترش علم در آن است که باعث می شود خرافات رنگ ببازند.