گوناگون

بهنوش بختياري: بزن «لايک قشنگه رو»!

پارسینه: بازي‌اش در نقش بهنوش سريال «خوب، بد، زشت» مي‌شود بهانه‌اي براي گفت‌وگو با بهنوش بختياري. اما «بهنوش» قصه با شخصيت اصلي خود او تفاوت زيادي دارد.

خود او اين نقش را با ديگر نقش‌هايش متفاوت مي‌داند و معتقد است ويژگي‌هاي ظاهري و اخلاقي آن باعث شده است نقدهايي ضمني هم بر بعضي مسائل مثل تب جراحي‌هاي زيبايي و استفاده گسترده از شبکه‌هاي اجتماعي در جامعه مطرح شود. مصاحبه ما را با او مي‌خوانيد.

پيش از آغاز پخش سريال «خوب، بد، زشت» در مصاحبه‌اي اشاره کرده بوديد که اين مجموعه تلويزيوني به هيچ وجه قصد ندارد مخاطب را به خنديدن وادار کند. فکر مي‌کنم در قسمت‌هاي پخش شده هم همين فضا بر تازه‌ترين ساخته منوچهر هادي حاکم است.
درست است. من طي اين سال‌ها در سريال‌هاي زيادي بازي کرده‌ام و حالا مي‌توانم بگويم که در واقع همه نوع اثري را تجربه کرده‌ام، اما قصه‌اي که بابک کايدان همراه برادر خود و بر اساس طرحي از محسن کيايي نوشته است، با بقيه تفاوت‌هايي دارد.

البته در فيلمنامه اوليه شرايط دختران خانواده در داستان کمي فرق داشت. ما از ابتدا به اين سريال به چشم کارهاي نوروزي که قصدشان خنداندن مردم است، نگاه نکرديم. آقاي منوچهر هادي، کارگردان اين سريال هم از همان ابتدا به ما گفت که نمي‌خواهد بيننده را وادار به خنديدن کند.

بنابراين اگر فضاي سکانسي قابليت خنداندن مردم را داشته باشد که هيچ، در غير اين صورت هيچ الزامي وجود ندارد که در هر سکانس يک شوخي يا موقعيت خنده‌دار براي خنداندن مخاطب به سريال اضافه شود. فکر مي‌کنم اين نگاه بسيار مناسبي است. خود من هم معتقدم زياد خنديدن به يک سريال باعث مي‌شود تا بيننده از توجه به عمق و مفهوم آن بازبماند و بنابراين اثر در ذهن او ماندگار نخواهد شد.


مفاهيم مورد توجه داستان را بيشتر معطوف به چه مواردي مي‌دانيد؟
«خوب، بد، زشت» يک سريال خانوادگي است. خانواده‌اي محوري در داستان آن با اعضايي متفاوت از هم وجود دارد و هريک از نقش‌ها به گونه‌اي طراحي و آفريده شده‌ است که نماينده گروه‌هاي مختلف مردم باشد.


فکر مي‌کنم با توجه به دست و پنچه نرم کردن خانواده‌ها با بعضي مشکلات مثل طلاق و فرزندان ناخلف، در اين سريال سعي شده است تا به همه آنها حتي اشاره‌اي کوچک هم بشود. بنابراين بيننده بهتر و بيشتر با شخصيت‌هاي داستان همذات‌پنداري خواهد کرد.


شتابزدگي مرسوم در ساخت کارهاي نوروزي بر کيفيت کار شما تاثير منفي نگذاشت؟
به هر حال اين سرعتي که معمولا در ساخت کارهاي نوروزي وجود دارد بر سريال «خوب، بد، زشت» هم بي‌تأثير نبوده است. اگر فرصت بيشتري در اختيار گروه بود به طبع هرکدام از آنها در هر بخش مي‌توانستند زمان بيشتري صرف کار خود کنند و شاهد نتيجه بهتري هم بوديم، اما متاسفانه بودجه يک کار هميشه دير در اختيار سازندگان آن قرار مي‌گيرد و بنابراين سريال‌ها هم دير کليد زده مي‌شود.


پيش از اين در سريال «خداحافظ بچه» با «منوچهر هادي» تجربه همکاري داشتيد اما دومين همکاري‌تان ژانر متفاوتي دارد.
اين دومين همکاري من با منوچهر هادي در مقام کارگردان است. قبل از اين هم زماني که من منشي صحنه هزاران چشم به کارگرداني کيانوش عياري بودم آقاي هادي به عنوان دستيار کارگردان با اين پروژه همکاري مي‌کردند يا در کارهايي ديگر هم تجربه همکاري مشترک داشتيم. کار کردن با وي در اين سريال تجربه بسيار خوبي بود. او کارگرداني سختکوش، متمرکز بر کار و فهميده است. سال گذشته هم فيلم سينمايي «زندگي جاي ديگري است» را به کارگرداني وي در جشنواره فجر ديدم. آقاي هادي کارگردان آثاري مثل قرنطينه و يکي مي‌خواد باهات حرف بزنه نيز بوده است.


توليد اين سريال هم مثل بقيه کارهاي نوروزي يا مناسبتي کمي دير کليد زده شد، اما نکته جالبي که باعث مي‌شد تا بدون دغدغه به کارمان ادامه دهيم، انرژي خوب گروه و تفکر منوچهر هادي بود که به ما مي‌گفت قرار نيست رقابتي وجود داشته باشد و ما کار خودمان را پيش مي‌بريم. همين فضا هم باعث شد نقش من با بقيه نقش‌هايي که تاکنون بازي کرده‌ام متفاوت باشد. خودم هم نمي‌خواستم کاراکتري تکراري را ايفا کنم يا رگه‌هايي از تقليد در نقش وجود داشته باشد. به طور مثال از حرکت‌هاي زياد دست در بازي اين نقش پرهيز کردم.


بهنوش به واسطه درگيري بسيارش با فناوري، موقعيت‌هاي خنده‌داري را براي بيننده خلق مي‌کند. آيا اين نقش، نقدي بر استفاده نادرست از فناوري و نداشتن فرهنگ کاربرد فضاي مجازي توسط عده‌اي است؟
بله. متاسفانه در زندگي روزمره با آدم‌هايي رو به رو مي‌شويم که همه زندگي‌شان شده است اينترنت و شبکه‌هاي اجتماعي. ما بايد پيش از هر چيز فرهنگ استفاده از فضاي مجازي را داشته باشيم. من مادري را ديده‌ام که حضورش در شبکه‌اي مجازي باعث شد تا از همسرش طلاق بگيرد.


زندگي امروز بعضي از ما بر اين بنا شده است که چند لايک داريم. لايک‌ها شده‌ است معيار سنجش انسانيت. گاهي در هر شرايطي فقط و فقط به عکس گرفتن فکر مي‌کنيم. من کسي را مي‌شناسم که براي گرفتن عکس فيسبوک به سفر مي‌رود و اين خيلي خنده‌دار است.

متاسفانه بعضي مواقع وقتي خانواده‌ها دور هم جمع مي‌شوند، مي‌بينيم که همگي تمرکزشان بر تلفن همراه يا تبلت‌شان است. البته معتقدم اين تب هم کمي ديگر فروکش خواهد کرد، زيرا بي‌پايه و بي‌منطق است. اما نمي‌دانم که چه تبعاتي را تا آن زمان به دنبال دارد. در خوب، بد، زشت هم به نقد اين مسائل پرداخته‌ايم. البته صرفاً نقد نکرده‌ايم، زيرا بهنوش در پايان ياد مي‌گيرد که بايد از اينترنت چطور استفاده کند و کارکرد شبکه‌هاي اجتماعي چيست.
اين سريال به تب زيبا شدن در خانم‌ها و جراحي‌هاي زيبايي زيادي که امروزه در جامعه رواج دارد هم اشاره مي‌کند که در واقع آنها با هدف گرفتن تائيد اجتماعي اين کار را انجام مي‌دهند و تبليغات هم با هدف تأمين منافع عده‌اي ديگر انجام مي‌شود.


ويژگي‌هاي ظاهري بهنوش مثل استفاده‌اش از کليپس و نظاير اين با چه هدفي براي نقش تعريف شد؟
استفاده از کليپس و فرم بستن آن در وهله اول باعث مي‌شد تا سنم بالاتر نشان دهد و در قصه هم سن او بايد بيشتر نشان داده مي‌شد. از طرفي هم براي خودم اين نحوه بستن کليپس که اتفاقا در جامعه هم رواج دارد و به چشم مد به آن نگاه مي‌شود، هميشه خنده‌دار بود. در واقع اين کار اشاره‌اي به پديده «کليپسف» در جامعه دارد (با خنده.)


فکر نمي‌کنيد همين ويژگي، نقش بهنوش را به سمت تيپيکال سوق داده است؟
نه. سريال «خوب، بد، زشت» کار کاملا رئالي است. من پيش از بازي اين نقش به آن بسيار فکر کردم. بهنوش را از همان ابتدا شخصيت بسيار مهرباني ديدم. از جمله آدم‌هايي ساده‌دل و بي تکلفي که از وضع موجودشان راضي نيستند. بهنوش دلش مي‌خواهد غواصي و اسکي کند، احساس مي‌کند از زندگي جا مانده و خيلي زود بچه‌دار شده است. غمي هميشگي در زندگي با او همراه است. من عمق اين کاراکتر را اين طور ديدم. دوستش داشتم و با آن ارتباط برقرار کردم. فکر مي‌کنم مخاطب هم دلش به حال اين شخصيت مي‌سوزد. خوشبختانه بسياري از دوستان و همکارانم هم که با من تماس مي‌گيرند مي‌گويند که شده‌اي بهنوش سريال «خوب، بد، زشت» و نقشت باورپذير در آمده است.


از تشابه اسمي نقش با اسم خودتان نگران نشديد، زيرا ممکن است بيننده ويژگي‌هاي بهنوش سريال را به بهنوش بختياري نسبت بدهد؟
من ابتدا با اين قضيه مخالف بودم. اما به دليل اين که تعداد پرسوناژهاي سريال زياد بود اين شباهت اسمي به نفع کار تمام مي‌شد. زيرا مدام در داستان، شخصيت‌هاي جديد و قصه‌هاي فرعي ايجاد مي‌شود و بنابراين تا بيننده بخواهد جايگاه آنها را پيدا کند اسم‌ها را فراموش مي‌کند. ضمن اين که تعداد قسمت‌هاي سريال هم کم است و بنابراين کار او سخت‌تر هم مي‌شود. بارها شده است سريال‌هايي با تعداد قسمت‌هاي کم را ديده‌ام و هنگام پخش نام نقش‌ها را گم کرده‌ام. اما اگر قرار بود سريال طولاني باشد و قسمت‌هاي زيادي داشته باشد قطعا با اين قضيه مخالفت مي‌کردم.


حضور و رابطه مستمر شما با تلويزيون نشان مي‌دهد که به اين مديوم نگاه ويژه‌اي داريد؟
من عاشق تلويزيون هستم و اين را همه مي‌دانند. معتقدم بازي ام در قاب تلويزيون بهتر مي‌شود. هرچند سينما را هم دوست دارم. به شرطي که نقش خوبي وجود داشته باشد.


براي آينده کاري‌تان در سال جديد تصميمي گرفته‌ايد؟
دلم مي‌خواهد در قالب نقش‌هاي طنز باقي نمانم و در کارهاي متفاوت‌تري بازي کنم. اگر پيشنهاد نقشي متفاوت داشته باشم که خيلي خوب است و استقبال مي‌کنم و اگر هم نه شايد خودم آستين بالا بزنم.


حرف پاياني؟
فضا و شرايط کاري اين سريال بسيار رويايي و خوب بود. همه بچه‌هاي گروه با هم همدل و همراه بودند. بدون اغراق بي‌نظير‌ترين گروهي که تا به حال با آنها همکاري داشته‌ام، بود و هر چقدر از همکاري با مجموعه عصر پاييزي ناراضي‌ام، از حضورم در «خوب، بد، زشت» رضايت دارم. بايد از همه گروه‌هايي که براي توليد يک سريال زحمت مي‌کشند و شايد کارشان کمتر ديده مي‌شود تشکر کنم.

منبع: جام جم

ارسال نظر

  • ناشناس

    میشه گفت یکی از جلف ترین بازیگرهای تاریخ ایران همین بهنوش بختیاریه...

  • یاسمن

    عزیز و دوست داشتنی

  • شهرزاد19ساله

    دختر شاد و دوس داشتنی هستش.ازش خوشم میاد.خوب بود ممنون.

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار